مجموع نظرات: ۰
سه‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۸
۱ نفر

تخت محمد کوچولو خالی بود. دل مددکار جوان فرو ریخت، اما باز هم باور نکرد. با عجله از بخش خون و سرطان بیرون آمد و به مددکاری رفت: «محمد کجاست؟» چشم‌های اشک‌آلود همکارانش کافی بود که بفهمد سرطان محمد کوچولو را هم از آنها گرفته است.

خیریه

همشهری آنلاین؛ گروه خانواده_ رابعه تیموری :دیگر تاب نیاورد. روپوش مددکاری را از تنش درآورد و با برگه استعفایش نزد مدیر موسسه رفت: «محمد هم از بین ما رفت و نتوانستم برایش کاری بکنم... بودن و نبودن من چه فرقی دارد؟ من استعفا می‌دهم...»
در آن روز پاییزی وقتی صدیقه کیوان از بخش مددکاری موسسه بیمه استعفا داد و از بیمارستان بیرون زد، نمی‌دانست چه کاری از دستش برمی آید که سرطان محمدهای کوچک را یکی‌یکی از ما نگیرد، ولی می‌دانست باید کاری بکند.
جستجوی بانوی هرمزگانی برای محلی که بتواند به کودکان مبتلا به سرطان کمک کند، او را با دکتر محمدعلی مولوی آشنا کرد.

دکتر مولوی از مدت‌ها پیش دنبال کسی می‌گشت که بتواند خود را وقف کودکان اسیر سرطان کند تا با همراهی او موسسه خیریه ساحل خلیج فارس را راه بیندازد. مولوی و کیوان موسسه را راه انداختند و سعی می‌کردند با کمک خیرین هزینه درمان کودکان سرطانی را فراهم کنند، اما بسیار پیش می‌آمد که دستشان خالی می‌ماند و پدران و مادرانی که با امید تامین هزینه‌های درمان فرزندشان در موسسه را می‌زدند، ناامید و غصه‌دار از آن جا می‌رفتند.

مادرانه های صدیقه برای کودکان سرطانی جنوب

اجاق هایی که چراغ ساخت بیمارستان را روشن کرد

بانوی مددکار تصمیم گرفت به‌دنبال منبع درآمدی باشد که در این مواقع روی آن حساب کنند. وقتی او طرح فروش غذای خانگی را مطرح کرد، هیچکس فکر نمی‌کرد از این راه بتواند کمک حال موسسه شود، اما او با کمک یکی از دوستانش که در فضای سبز شهرداری بندرعباس مشغول بود، ٧ نفر از کدبانوهای جویای کار را دور خودش جمع کرد و در بوستان غدیر شروع به پخت‌وپز و فروش غذا کردند.

آنها فقط چند ساعت در بوستان غذا عرضه می‌کردند، اما بارها دیگ‌ها خالی می‌شد و دوباره روی اجاق می‌رفت تا جواب صف مشتریانشان را بدهند. آنها هر شب چند میلیون تومان درآمد داشتند که چند برابر ذخیره صندوق موسسه بود.

بانوی مهربان هرمزگانی پس از مدتی این بازارچه خیریه را در قشم، درگهان، خمیر، لنگه و کنگ و دیگر شهرهای استان هم بر پا کرد و علاوه بر ایجاد شغل برای چند بانوی جویای کار، توانست سرمایه‌ای فراهم کند که موسسه در ساخت بخش فوق تخصصی سرطان کودکان با دانشگاه علوم پزشکی مشارکت داشته باشد.

صدیقه کیوان در این بخش برای بچه‌های بیمار اتاق بازی و کتابخانه درست کرد و از مشاوران و روانشناسان شهر خواست به بیمارستان رفت‌وآمد داشته باشند و با تخصص و دانش خود به خانواده این کودکان کمک کنند تا دیدن درد و رنج فرزندانشان آنها را افسرده و ناامید نکند.

او در بخش تخصصی سرطان مدرسه راه انداخت و معلمانی مهربان در بیمارستان به بچه‌ها آموزش می‌دادند تا به دلیل بیماری از تحصیل دور نمانند.

حالا١٢ سال از فعالیت موسسه خیریه ساحل آرامش گذشته و ٣۵٠ کودک مبتلا به سرطان تحت پوشش موسسه هستند. بانوی مددکار خوشحال است که می‌تواند در درمان و سلامتی محمدهای کوچک شهرش سهمی داشته باشد.

کد خبر 803723

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha