انیمیشن «درون و بیرون» ساخته سال ۲۰۱۵، ماجرای احساسات انسان‌ها را به شکلی خلاقانه به تصویر کشیده است. «درون و بیرون» یک انیمیشن روانشناسانه، با محوریت شناخت احساسات است. این گزارش اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در همشهری خانواده منتشر شده است.

انیمیشن درون و بیرون

به گزارش همشهری آنلاین، درون و بیرون  عنوان انیمیشنی است که پیشنهاد می شود والدین آن را همزمان با فرزندان خود ببینند و از نکته‌های آموزنده آن بهره ببرند.

  خشم جای غم

این انیمیشن ماجرای دختربچه‌ای شاد به نام «رایلی» را روایت می‌کند که همه دلخوشی خانواده دیدن لبخند اوست. اما یک اسباب‌کشی نابهنگام، نبردی بین غم و شادی رایلی به‌ وجود می‌آورد. او که همه کودکی خود را در مینه‌سوتا و با خوشی و آزادی گذرانده، مجبور به نقل مکان به کالیفرنیا می‌شود؛ شهری که فضای آن با مینه‌سوتا زمین تا آسمان متفاوت است.

آن‌ها از یک خانه بزرگ به یک خانه خیلی کوچک و دلگیر اسباب‌کشی می‌کنند. با اینکه رایلی از همان اول کار، احساسات بدی راجع به این نقل مکان تجربه می‌کند، ولی مدام دنبال دلیلی برای خندیدن و شادی می‌گردد؛ تا جایی که غم پنهان در وجودش به شکل خشم بروز می‌کند و کارها خراب می‌شود.

اهمیت شناخت احساسات

احساسات ما مثل یک زنگ هشدار هستند. ذهن و بدن ما در تعامل با محیط بیرون، مدام در حال تجربه احساسات مختلف است. احساس خوشایند، ما را به ادامه راه ترغیب می‌کند و احساس ناخوشایند هشدار می‌دهد وضعیت خود را عوض کنیم.

ما دوست داریم همیشه احساسمان خوب باشد، گاهی به ‌جای شناسایی و حل مشکلی که احساسمان را بد کرده، فقط فکر تغییر ظاهری واکنش‌های احساسی‌مان هستیم؛ راه حلی که در بیشتر موارد باعث سرکوبی احساسمان می‌شود. تغییر احساس بد به احساس خوب، زمانی مفید است که این تغییر درونی ایجاد شود. یعنی وقتی آن قدر غمگینیم که دلمان می‌خواهد زار زار گریه کنیم، تلاش برای تسلط به خودمان و خندیدن می‌تواند به ما آسیب بزند. وقتی همه تمرکز ما روی غم است،‌ ممکن است بتوانیم تصنعی بخندیم، اما هیچ ‌وقت شادی درونی را تجربه نمی‌کنیم. نتیجه سرکوب غم، تجربه خشم است.

اشتباه کجا بود؟

یکی از صحنه‌های تعیین‌کننده این انیمیشن، جایی است که رایلی برای اولین‌ بار اوضاع خانه را نابسامان می‌بیند. مادر به ‌جای توجه به اضطراب احتمالی رایلی و همدلی با او، او را به خندیدن بیشتر دعوت می‌کند و از او برای بهتر کردن احساسات خودش و پدر کمک می‌خواهد.

این صحنه انگار نقطه عطفی می‌شود برای اینکه رایلی سعی کند غم بزرگ از دست دادن دوستان قدیمی و به ‌هم خوردن روال زندگی‌اش را سرکوب کند. از طرفی مادر رایلی، به دنبال این است که خیلی سریع‌ و بدون توجه به احساسات رایلی، اوضاع امن و امان گذشته را زنده کند. اما تلاش او نه تنها حال رایلی را خوب نمی‌کند، بلکه او را خشمگین می‌کند. تنها زمانی اوضاع بهتر می‌شود که پدر و مادر فرصت می‌دهند که رایلی با غم‌هایش مواجه شود و با او همدلی می‌کنند. در زندگی واقعی باید حواسمان باشد که به جای سرپوش گذاشتن روی احساسات خودمان و کودکمان، آن‌ها را به هر شکلی که هستند، بپذیریم. 
 

کد خبر 760083
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha