نخستین تلاش‌های دولت انگلیس در زمینه تاریخ‌نگاری بابیه و بهاییه، توسط عوامل نفوذی این کشور در کمپانی هندشرقی انجام گرفت.

ادوارد براون

همشهری آنلاین- فاطمه موسوی: یکی از این افراد «مانکجی لیمجی هاتریا» بود که در پوشش نماینده انجمن پارسیان هند، در ایران انجام مأموریت می‌کرد. منابع بهایی با افتخار از دوستی و روابط وی با حسین‌علی بهاء یاد می‌کنند: «مانکجی‌ صاحب، هنگام اقامت حضرت بهاءالله در بغداد، به دیدار ایشان فائز شد و پس از چندین سال نامه‌ای به عکا برای ایشان نگاشت ...»

مانکجی سال‌ها میرزا ابوالفضل گلپایگانی (نویسنده و مبلغ مشهور بهایی) را، منشی مخصوص تجارتخانه خودکرد و همچنین در مدرسه‌ای که بنیاد نهاده‌ بود، به معلمی برگماشت. علاوه بر این، میرزا حسین همدانی را به تصحیح و بازنویسی کتاب میرزا جانی کاشانی بابی، در مورد تاریخ بابیه واداشت. حضور عناصر بهایی نظیر ابوالفضل گلپایگانی و میرزا حسین همدانی در دستگاه مانکجی که ازجمله مبلغین طراز اول بهاییت به‌شمار می‌رفتند، باعث سهولت انجام کار شد.

ابوالفضل گلپایگانی در رساله اسکندریه، شرح مبسوطی از فعالیت‌های مانکجی و عناصر بهایی در خدمت او ارائه می‌دهد: «از اتفاقات شبی او (میرزا حسین همدانی) و محمد اسماعیل‌خان زند که در پارسی‌نگاری دبیری هنرمند بود، مهمان مانکجی بودند. مانکجی از آن دو خواهش  کرد که هر یک کتابی تصنیف نمایند. زیرا که او در جمع کتب سعی بلیغ داشت و هر که را قادر بر انشاء و تحریر می‌یافت، به تألیف کتابی و انشاء دفتری می‌گماشت.

 لذا در شب مذکور از محمداسماعیل‌خان خواهش نمود که او تاریخ پادشاهان عجم را بنگارد و از میرزا حسین متمنی شد که وی تاریخ حالات بابیه را تصنیف نماید و خلاصه القول محمد اسماعیل‌خان کتاب فرازستان را به زبان فارسی خالص، در سلطنت قدیم ایران از آغاز مهاباد تا انقراض ساسانیان پرداخت و در حقیقت آن کتاب را انبانی از اوهام و افسانه‌های شاهنامه و چهارچمن و دساتیر ساخت... و (میرزاحسین همدانی) دفتر اول در ظهور نقطه اولی [علی‌محمد باب] و در دفتر ثانی در حوادث طلوع اقدس ابهی [حسینعلی نوری]، اما پس از ختم دفتر اول اجل مهلتش نداد و در سنه ۱۲۹۹ق، در شهر رشت وفات یافت، لیکن مانکجی نگذاشت که آن تاریخ بدان‌گونه که نامه‌نگار گفته بود، انجام یابد بلکه مورخ مذکور را بر آن داشت که آنچه او گوید بنگارد ...»

علاوه بر تلاش‌های مأموران کمپانی هند شرقی، نفوذ دیگر عوامل انگلیس که از طرف وزارت مستعمرات انگلیس، در لباس خاورشناس به تقویت و نشر آثار بابیه و بهاییه پرداختند را نباید نادیده گرفت. در این بین تلاش‌های ادوارد براون، بیش از دیگران حائز اهمیت است.

 براون در سال۱۸۸۷م، به ایران سفر کرد و مدت یک‌سال در شهرهای یزد، کرمان و تهران اقامت گزید. او در سفرش به ایران، به تحقیق و پژوهش در مورد تاریخ و عقاید بابیه پرداخت و اطلاعات فراوانی را در این‌باره به‌دست آورد. این همان مطلبی است که براون در کتاب یک سال در میان ایرانیان، به آن اذعان می‌کند: «در مدت اقامتم در تهران، من خیلی برای فهم افکار و علوم ایرانی‌ها کنجکاوی کردم و نیز خیلی کوشیدم که بفهمم بابی‌ها چه می‌گویند ...» فؤاد فاروقی در کتاب سیری در سفرنامه‌ها، هدف براون را از مسافرت به ایران، شناخت مذاهب غیرقانونی و مطرود بابی و بهایی دانسته است.

ادوارد براون برای تکمیل تحقیقاتش به عکا و قبرس نیز سفر کرد و با میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی (بهاءالله)، ملاقات کرد و به گردآوری رسالات، اسناد و اوراق مربوط به این طایفه مشغول شد. ازجمله کتاب‌هایی که براون بعد از سفر قبرس و عکا به نشر آن پرداخت، کتاب نقطه‌الکاف و مقدمه شخصی سیاح است.

استاد طباطبایی، براون را نویسنده مقدمه نقطه‌الکاف نمی‌داند و از فرد دیگری به‌عنوان کاتب مقدمه نام می‌برد: «عبارت مقدمه‌نقطه‌الکاف چاپی، چنان‌که از خود مرحوم شیخ محمد خان قزوینی شنیدم، کار آن مرحوم، ولی جمع‌آوری اسناد و مدارک مربوط، کار پروفسور براون و در حقیقت عملی مشترک‌ بوده است ...»

کد خبر 719595
منبع: روزنامه همشهری

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha