سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷ - ۰۵:۵۱
۰ نفر

فرزانه فخریان: «دیوار چین» نمودی از جنگ قدرت در برابر حقیقت را در سیر تاریخ به تصویر می‌کشد

نمایشی در قالب یک بالماسکه تاریخی که در آن عده‌ای از شخصیت‌های تأثیرگذار و شناخته‌شده تاریخی همچون ناپلئون، بروتوس، ‌کریستف کلمب، کلئوپاترا، دون ژوان، فیلیپ و رومئو و ژولیت به مراسم کلنگ‌زنی دیوار چین دعوت‌ شده‌اند.

‌مریم معترف، برای بار دوم تجربه کارگردانی‌اش را به یک اثر ضد‌جنگ اختصاص داده و خود نیز در آن نقشی را ایفا می‌کند؛  کارگردانی که در دهه هفتم عمرش، همچنان به تجربه براساس دانسته‌هایش قائل است و حضور تماشاگر را، سویی از یک احترام متقابل می‌داند که راز ماندگاری تئاتر است.«دیوار چین» فانتزی دردناک‌ شخصیت‌‌های تاریخی است.

  •  چرا این اثر را انتخاب کردید؛ نمایشنامه‌ای از ماکس فریش و با این مضمون؟

این نمایشنامه را چند سال قبل خوانده بودم. 2سال گذشته به‌دنبال نمایشی برای اجرا بودم که یاد این کار افتادم، دوباره آن را خواندم و انتخاب کردم. «دیوار چین» چند ماه پس از انفجار بمب اتمی در هیروشیما در سال 1946 نوشته شده؛ واقعه‌ای که روی بسیاری از نویسنده‌ها از جمله ماکس فریش تأثیر داشته است. این نمایشنامه آنقدر زیبا و جاودانه است که هر موقع آن را بخوانید، حس می‌کنید الان نوشته شده و‌ فاصله‌ بیش از
 60 سال را حس نمی‌کنید؛ این هنر نویسنده را می‌رساند. نکته مهمی که جلب توجه می‌کرد، این بود که نمایشنامه‌نویس در این اثر نگاهی به فرم نمایش‌های شرقی دارد. نوعی فاصله‌گذاری در «دیوار چین» وجود دارد که به نمایش‌های ما نزدیک است و دیدم می‌توانم این نمایشنامه را به فرم نمایش خودمان نزدیک‌تر کنم. سعی کردم برای تلفیق فرهنگ‌ها، سازهایی که در کار استفاده شده، ایرانی باشد.

  •  برای شما «دیوار چین» اثری متفاوت است یا در ادامه کارهای قبلی؟

من همواره در حال تجربه کردن هستم؛  البته از دانسته‌هایم. کار سنتی ایرانی، به‌خصوص شاهنامه را دوست دارم. تنها نمایش غیرسنتی که کارگردانی کردم «گوشه‌نشینان آلتونا» بود که تم ضدجنگ داشت. این موضوع موردعلاقه من است: جنگ به‌جز انهدام و خرابی چیزی ندارد. «دیوار چین» اثری قوی در مقابله با جنگ است.

  •  چقدر به متن اصلی وفادار بودید؟

تا حد بسیار زیادی، چون احساس می‌کردم هر چه را می‌خواهم، نمایشنامه در خود دارد. اول کار شخصیت امروزی می‌آید و در مورد مهمان‌ها حرف می‌زند و می‌گوید من امشب نقش یک روشنفکر را بازی می‌کنم، نمایش از همین لحظه آغاز می‌شود؛  یعنی از همان اول اشاره‌ای به فاصله‌گذاری‌ها می‌شود، متن جایی که لازم باشد قطع می‌شود، حتی بازیگر با تماشاگر صحبت می‌کند. اینها همه حرف‌های اصلی نویسنده است و من عنصر خاصی اضافه نکرده‌ام مگر لحظات بسیار کوتاهی که کمی به روحیه طنز نمایش اضافه می‌کند. از حیث لحن نیز آنچه در خود نمایشنامه بوده اجرا شده‌است، فقط زمان نمایش را کم کردم؛ چرا که اگر با فرم اصلی اجرا می‌شد، 3 ساعت و نیم زمان می‌خواست، بنابراین آن را به 2ساعت رساندم.

  •  استفاده متن خارجی را برای تئاتر وابسته به چه‌ می‌دانید؟

الان به‌خاطر کمبود سالن‌های نمایشی که داریم، خیلی نمایش‌های کمی روی صحنه می‌رود، مردم هم خیلی کم نمایشنامه می‌خوانند. تماشاگر حق دارد کارهایی را ببیند که خواندنش برای او سخت است یا امکانش وجود ندارد.

«دیوار چین» از آن دست کارهایی است که سال‌ها قبل نوشته شده و بارها اجرا شده‌است.همواره تلاشم این بوده که تماشاگر را خسته نکنم و اثرم به‌نحوی اجرا شود که تماشاگر به‌صورت زنده با آن برخورد کند. از حوصله تماشاگر امروزی خارج است که با وضع بد سالن‌ها و سختی‌های رفت‌وآمد 3 ساعت و نیم بیاید و نمایش ببیند. من به تماشاگری که آمده کار را ببیند، احترام می‌گذارم. این احترام متقابل را زمانی به کار می‌گیرم که سعی دارم کاری را انتخاب کنم که مطابق فضای فکری او باشد.

  •  برای ترجمه نگرانی نداشتید؟

2 ترجمه انجام شده از این نمایشنامه را خوانده بودم و درباره اثر نیز شنیده بودم. از آقای حفاظی که خودشان مترجم تئاتر و از قدیمی‌های این عرصه هستند، خواستم ترجمه را انجام دهند.

  • این که تم‌هایی از تقلید و مضحکه ایرانی وارد کار کرده‌اید، می‌تواند تصور صحیحی باشد؟

نه، آنچه وجود دارد مربوط به ماهیت خود فریش بوده است. آنچه من اضافه کردم با دید کارگردانی و حس و حال کار، در حد لحظاتی بسیار کوتاه بوده، آن‌هم جایی که خود نمایشنامه این مجال را ایجاد می‌کند و قابلیت‌های فضاسازی خود نمایشنامه بوده‌است.

  • پربازیگر بودن کار چه دشواری‌هایی ایجاد می‌کرد؟

تمرین را از فروردین شروع کردیم  چراکه قرار بود «دیوار چین» خرداد ماه روی صحنه برود، اما هم مشکلی برای یکی از بازیگران به‌وجود آمد و هم من دبیری جشنواره بانوان را برعهده گرفتم. بار دوم از مهرماه امسال شروع کردیم. امکان حذف وجود نداشت و در این مرحله، هر بازیگری، دارای کاراکتر خاصی بود و از آنجایی که بسیاری از اوقات همه با هم روی صحنه بودند، نمی‌شد از یک بازیگر‌ در دو نقش استفاده کرد. در عین حال برای کوتاه کردن کار، یک عده از شخصیت‌های تاریخی را که خیلی برای تماشاگر ایرانی شناخته‌شده نبودند، از متن درآوردیم. روزی 6 ساعت تمرین می‌کردیم و از بازیگرها به تنهایی بازی می‌گرفتم. با اینکه گروه 50 تا 60 نفری هستیم، همه با هم همکاری دارند و برای خودمان هم جالب است که این همه بازیگر تا این حد هماهنگی و همفکری داشته باشند. من معتقدم پشت‌صحنه خوب بر اجرای روی صحنه واقعاً تأثیر می‌گذارد.

  • حذف شخصیت‌ها، همخوانی کار را از بین نبرد؟

نه، به‌نظر من یکدستی کار با همین شخصیت‌های مهمی که اضافه شده‌اند، حفظ شده‌است.

  • به جز قدرتمندان، دیگران هم حضور دارند؟

علاوه بر قدرتمندان، برای یکدستی روایت از تاریخ، افراد تأثیرگذار و شناخته‌شده نیز وارد ماجرا می‌شوند؛ کریستف کلمب با کشف یک قاره جدید و یا دون‌ژوان با تأثیر در ادبیات. حضور رومئو و ژولیت و عشق آنها، تکرار همه تاریخ را که در انتهای نمایش به‌آن اشاره می‌شود، به‌طور کامل نشان می‌دهد، از عشق، از قدرت و از کنجکاوی و تأثیرگذاری.

  •  2اجرایی بودن سالن چه مسائلی ایجاد کرد؟

فضای پشت‌صحنه‌ برای ما خیلی محدود است، معمولا ً‌با یک ربع وقت مجبوریم ریزه‌کاری‌های صحنه را آماده کنیم. البته با هماهنگی‌های قبلی با گروه دیگر که قبل از ما اجرا دارند، قرار شد دکورها به‌طورکلی در یک قالب اصلی باشد که طبیعتاً‌ این مسئله هم به دکور ما و هم دکور آنها لطمه‌زده است.

  • پس در مسیر اجرا ، بعضی المان‌ها و عناصر هم اضافه‌شده است؟

طبعاً بعضی جزئیات را حذف یا اضافه کردیم. کارگردان باید بازیگرش را در سالن اجرا ببیند، وقتی از یک سالن کوچک تمرین به محل اجرا آمدیم، زمان محدود بود و فقط یک بار در سالن تمرین داشتیم. در چند اجرای اول خودم تئاتر را از بیرون، از جایگاه تماشاگر می‌دیدم تا آنچه را ‌ به‌نظر کم می‌آید تا حد امکان فراهم کنم.

  • طراحی صحنه وکمک به طراحی لباس هم به‌عهده خودتان بود.

وقتی حس می‌کنم کار را می‌شناسم، اگر بخواهم کس دیگری این کار را انجام دهد، آنچه خودم می‌دانم و مدنظرم هست را باید برایش توضیح بدهم. بنابراین آنچه را شناخت داشتم، انجام دادم. اما اگر کار را نشناسم، قاعدتاً از کسی می‌خواهم که آن را بر عهده بگیرد.

  • کارکرد پرده‌ای با تصویر « دیوار چین» که همواره با نمایش همراه است، برای من مشخص نبود، چون در اصل کار این دیوار در حال ساخته شدن است.

ابتدای نمایش، امروزی مانند یک نقال مدرن توصیفی از دیوار چین ارائه می‌دهد و به تصویر هم اشاره می‌کند. تماشاگر مطلع می‌شود که قرار است از این مرحله به روزی برود که امپراتور چین دستور کلنگ‌زنی این دیوار را داده است. حضور این تصویر سایه‌ای از سنگینی قدرت را در نمود دیوار چین به بیننده القا می‌کند که تا امروز نیز وجود دارد.

  • برای «دیوار چین» مخاطب خاصی در نظر داشتید؟

هر نمایشی مخاطب‌شناسی خاص خودش را دارد، نه تنها از لحاظ موضوع، بلکه بر حسب نوع پرداخت باید تناسب وجود داشته باشد. «دیوار چین» به‌نظر من برای افراد 9 ساله تا
90 ساله مناسب است و هر نوع آدمی می‌تواند با این کار ارتباط برقرار کند.

  • شخصیت امروزی در یک جریان روان، ابتدا به‌صورت یک راوی ظاهر می‌شود که سپس خود را روشنفکر معرفی می‌کند و در آخر کار نیز با این شخصیت غرق در نمایش می‌شود.

این شخصیت از ابتدا خود را به تماشاگر معرفی می‌کند، در طول کار نیز از خصوصیات خود می‌گوید و در واقع نمونه یک روشنفکر است که فقط می‌تواند حرف بزند و تأثیرگذاری‌اش را تنها در مسیر حرف‌هایش جاری می‌کند. با این وضعیت که او تلاش می‌کند‌ اما به جایی نمی‌رسد، دختر امپراتور چین اشاره می‌کند؛ میلن که در سیر ماجرا تغییر کرده، متحول می‌شود و از شخصیت یک شاهزاده لوس تبدیل به زنی فهمیده می‌شود.

  • در عین حال شخصیت محوری نمایش، یعنی امروزی، وارد قالب یک قهرمان نمی‌شود.

فریش، مخالف قهرمان‌پروری است. از سوی دیگر خود او به این موضوع اشاره کرده که به‌دنبال جادوی نمایش نیست و نمی‌خواهد تماشاگر باور کند که در حال دیدن یک واقعیت است، بلکه باید هر آن متوجه شود که در حال دیدن یک نمایش است و لازم است خودش قضاوت کند.

کد خبر 70898

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز