یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۷ - ۰۶:۳۴
۰ نفر

سعید مروتی: در حالی‌که انتظار می‌رفت با اکران چند فیلم شاخص در فصل پاییز، گیشه سینماها روزهای بسیار پررونقی را پشت‌سر‌بگذارند، عملا این اتفاق چنان که پیش بینی می‌شد، رخ نداد.

در میان فیلم‌های به نمایش درآمده فقط «دعوت» به فروش بالایی دست یافت. «کنعان» متوسط فروخت و «سه‌زن» و «آواز گنجشک‌ها» هم نتوانستند موفقیت فیلم‌های قبلی سازنده‌هایشان را در گیشه تکرار کنند؛ «بیدمجنون» فیلم قبلی مجیدی جزو پرفروش‌های سال بود، همچنان «زندان زنان» اولین ساخته بلند منیژه حکمت هم مخاطبان گسترده‌ای را جذب کرد.

فروش «نسکافه داغ‌داغ» ناامید کننده بود و «خواب زمستانی» هم در روزهای اول اکرانش نشانی از توفیق در جذب مخاطب را بروز نمی‌دهد.  «محیا» دیگر فیلم تازه به نمایش درآمده هم در 2هفته اول اکرانش،‌کارکردی متوسط داشته است.

بعد از «آژانس‌شیشه‌ای» دیگر به‌ندرت پیش آمده که حاتمی‌کیا اقبال منتقدان و مردم را به صورت توامان تجربه کند.«روبان قرمز»‌به عنوان فیلم محبوب منتقدان در گیشه به توفیقی دست نیافت. «ارتفاع پست» به اندازه «آژانس شیشه‌ای» منتقدان را به هیجان‌نیاورد و مردم هم استقبال متوسطی از آن کردند.  «رنگ ارغوان» به محاق رفت و «به نام پدر» را منتقدان در حالی اثری ناامید کننده خواندند که مردم فیلم را دوست داشتند.

حالا این اتفاق به شکلی پررنگ‌تر درباره «دعوت» تکرار شده است؛ فیلمی که در مدت یک ماه نمایش،‌نزدیک به 600 میلیون‌تومان فروخته تا پرفروش‌ترین فیلم فصل پاییز باشد در حالی که لحن اغلب نقدهای منتشر شده درباره فیلم منفی بوده است. حاتمی‌کیا در فیلمی دور از مولفه‌های آشنای سینمایش، فضایی متفاوت را تجربه کرده و مخاطبانی تازه را به تماشای فیلمش دعوت کرده است. این فضای تازه ،‌به دلایلی متنوع از سوی منتقدان به فال نیک گرفته نشده است. نکته این نیست که حاتمی‌کیا همچنان باید «آژانس‌شیشه‌ای» بسازد بلکه از او به عنوان یکی از فیلمسازان برجسته سینمای پس از انقلاب، انتظار می‌رود که همچنان فیلم خوب بسازد.

«دعوت » به یمن حضور ستاره‌هایی مطرح (فروتن، افشار، شریفی‌نیا و...) موضوعی که تاکنون در سینمای ایران به آن به صورت جدی پرداخته نشده( سقط جنین) و البته شهرت کارگردان (حاتمی‌کیا هنوز هم یکی از محبوب‌ترین فیلمسازان ایرانی در میان سینماروهاست) خوب فروخته است، ‌ولی آیا فروش بالا، به تنهایی می‌تواند امتیازی برای حاتمی‌کیا محسوب شود؟

اگر هدف حاتمی‌کیا صرفا ساخت فیلمی پرفروش بوده، او به خواسته‌‌اش رسیده است ولی از لحن عصبی فیلمساز در مورد منتقدان، چنین به نظر می‌آید که او همچنان علاقه‌مند به تایید از سوی کسانی است که این روزها به شدت مورد حمله‌شان قرار داده است.
«کنعان» دومین فیلم جدول گیشه پاییزی است با فروش متوسط که باز بخشی از آن را باید مدیون حضور بازیگرانی چون فروتن و رادان دانست.

ملودرام روشنفکرانه مانی حقیقی، اثری پا در هوا و بلاتکلیف است که نه می‌تواند طرح موضوع کند (به دلایلی واضح و آشکار)، و به تبع آن نه داستانش را درست تعریف می‌کند(‌لکنت‌های بیانی فیلم بارها روند روایت داستان را دچار سکته می‌کند)... نتیجه اینکه به جای ابهام مورد نظر فیلمساز (که در مصاحبه‌ها بر آن بارها تاکید شده) تماشاگر با نوعی گیجی سالن را ترک می‌کند.

بازی خوب فروتن (که البته زیادی کنترل شده به نظر می‌رسد) از معدود امتیازهای «کنعان» است. ترانه علیدوستی انتخاب غلطی بوده و رادان هم در نقشی که امکان پردازش آن وجود نداشته، بلاتکلیف به نظر می‌رسد. بایگان هم نمی‌تواند با اجرای استانداردش،‌نقشی را که درست نوشته نشده  نجات دهد.

مشکل «کنعان» کارگردان روشنفکری است که پشت دوربین ایستاده تا ملودرام بسازد ولی نمی‌داند با انبوهی از تناقض‌ها چه باید بکند. فیلم در طول یک ماه نمایش، 300‌میلیون‌تومان فروخته که در شرایط فعلی رقم متوسطی محسوب می‌شود.

«آواز گنجشک‌ها» اما حکایتی دیگر دارد. این‌بار با فیلمسازی  طرفیم که آگاهانه خواسته تا در مسیری که قبلا او را به توفیق رسانده حرکت کند. به همین دلیل تکه‌هایی از همه فیلم‌های مجیدی (از «بچه‌های آسمان» به این سو) در «آواز ...» قابل  مشاهده است؛‌کولاژی که مورد توجه منتقدان قرار گرفته است؛ حتی اگر فیلم فاقد نظم ساختاری باشد و موعظه‌های اخلاقی و جدی‌اش با فضای کمیک حاکم بر بسیاری از سکانس‌ها همخوانی نداشته  باشد.

«آواز ...» با تمام اینها،‌فیلمی است منتقد پسند که در جشنواره‌های خارجی هم مورد توجه قرار گرفته است.

«آواز...» در تبلیغات بیشترین تاکید را بر موفقیت بازیگرش در جشنواره برلین کرده است. در بیلبوردهای فیلم،‌تصویر بزرگ رضا ناجی در حالی که خرس طلایی بهترین بازیگر برلین را در دست دارد، به چشم می‌خورد. تبلیغات تلویزیونی فیلم نیز بسیار پر‌تعداد است و پشت صحنه فیلم هم روی آنتن رفت؛ هر چند در طول یک ماه نمایش،‌به مرز 200میلیون تومان رسیده که رقمی پایین‌تر از انتظار است.  «سه زن» نیز فروشی همپای «آواز گنجشک‌ها» دارد، با این تفاوت که هم حجم تبلیغاتش کمتر است و هم تعداد سینماهای نمایش دهنده‌اش. در عوض فیلم از حضور بازیگرانی چون نیکی کریمی، رضا کیانیان و آتیلا پسیانی بهره‌مند است.

«سه زن» نمونه مثال‌زدنی فدا کردن فرم پای محتواست. فیلم به جای تعریف داستان، ترجیح می‌دهد حرف‌های مهمی را مطرح کند؛ حرف‌هایی که البته در نحوه روایت کند و ملال‌آور فیلم و کمبود مصالح داستانی، مخاطب چندانی پیدا نمی‌کند.

«نسکافه داغ داغ» ترکیبی ناموفق از سینمای موزیکال با فیلم کودک است که به ضرب و زور ترانه و آواز و رنگ هم نمی‌تواند تماشاگری برای خود بیابد؛ فیلمی که با فروش زیر 100 میلیون تومان با گیشه خداحافظی خواهد کرد که مفهومی جز شکست مطلق در گیشه ندارد.

«خواب زمستانی» ساخته سیامک شایقی به عنوان اولین فیلم به نمایش درآمده در طرح اکران فیلم‌های فرهنگی نیز،‌اثری از پیش شکست خورده به نظر می‌رسد. هرچند برخی از منتقدان«‌خواب زمستانی» را با آثار امروز مقایسه کرده‌اند ولی بعید است تماشاگر امروز خیلی حوصله تماشای فیلمی با ریتمی چنین کند را داشته باشد.  «محیا» هم ملودرامی متوسط از کارگردانی است که پس از سال‌ها حضور طولانی در تلویزیون دوباره به سینما بازگشته است. اکبر خواجوی که در اوایل دهه 70، کمدی ناموفق «سیرک بزرگ» را کارگردانی کرده بود در «محیا» کوشیده تا ملودرام را از منظری نسبتا تازه، تجربه کند. فیلم حکایت عشق پسری پولدار به دختری فقیر است و تفاوت فیلم هم از آثار مشابه، از شغل دختر ناشی می‌شود. دختر (با بازی الهام حمیدی) مرده شور است و شرط ازدواجش با پسر این است که او چند مرده را بشوید.

«محیا» در دو هفته اول اکرانش از رقم 40میلیون تومان عبور کرده است.
اگر«دعوت» حاتمی‌کیا که با فاصله زیاد در صدر جدول گیشه قرار دارد را در نظر بگیریم، می‌توان گفت بقیه فیلم‌های پاییزی خیلی مورد توجه مخاطب قرار نگرفته‌اند. 
پاییز در حالی به نیمه می‌رسد که همچنان سرما و رخوت بر فضای سینماها حاکم است. در شرایط فعلی اینکه سینمای ایران تا پایان سال، فضایی متفاوت از آنچه که امروز شاهدش هستیم را تجربه کند، قدری دور از ذهن به نظر می‌رسد.

کد خبر 67234

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز