«ابوالفضل دانشمند»، یکی از چهره‌های ادبی و شعرای قدیمی و شناخته شده منطقه ۲۱ است که در محله «تهرانسر» سکونت دارد.

تهرانسرما

همشهری آنلاین _ مهدی اسماعیل‌پور:  ۳ کتاب شعر از او منتشر شده که یکی به زبان فارسی و ۲ کتاب دیگر به زبان آذری سروده شده است. نخستین کتاب شاعر هم‌محله‌ای به زبان لاتین نیز ترجمه شده و نسخه‌ای آن در کتابخانه «آستان قدس رضوی» موجود است. اشعاری که غالباً مضامین و مفاهیم عارفانه و ادیبانه دارند، مورد توجه و استقبال فارسی زبان‌ها و آذری زبان‌ها قرار گرفته‌اند. دانشمند سال‌ها است که در اغلب محافل ادبی تهران به‌ویژه کانون‌های ادبی منطقه ۲۱ حضوری ثابت و فعال دارد و تاکنون صدها شعر به دو زبان فارسی و آذری سروده است. به‌ویژه برای آن دسته از هم‌محله‌ای‌ها که علاقه‌مند به شعر و ادبیات هستند، ابوالفضل دانشمند نامی آشنا و شناخته شده است. فرصتی دست داد تا با این شاعر و ادیب تهرانسری گفت‌وگویی انجام دهیم.

ابوالفضل دانشمند که متولد استان آذربایجان است، درباره اینکه چگونه به تهرانسر آمده و ساکن این محله شده به همشهری محله می‌گوید: «به سبب شغلم در شهرهای مختلفی از جمله مازندران و مشهد زندگی کرده‌ام. با توجه به اینکه پسرم ساکن تهرانسر بود، به توصیه او سال ۱۳۷۵ خانه‌ای در این محله خریداری کردم و آن را اجاره دادم. پس از اینکه بازنشسته شدم، همراه خانواده به تهران آمدیم، تصمیم گرفتیم به‌طور موقت در این خانه ساکن شویم، اما تقدیرمان این بود که در همین خانه و محله ماندگار شویم و سال‌ها است که در خدمت مردم خوب و دوستداشتنی تهرانسر هستم.»

  •  پدر و مادرم نخستین استادهای من بودند

نکته قابل توجهی که درباره این شاعر قدیمی و باسابقه وجود دارد این است که پله‌های نخست شعر و ادبیات را در خانه و با کمک پدر و مادرش طی کرده است و از همان زمان با این هنر عجین شده است: «پدر و مادرم کتاب‌هایی بسیاری داشتند که از بچگی کتاب‌های شعر و داستان به‌ویژه شعرهای آذری را برای ما می‌خواندند و در همان دوران بود که برای نخستین بار با شعر و ادبیات آشنا شدم. نویسندگی و شاعری را از همان دوران کودکی آغاز کردم.

با زبان و خیال کودکی هرچه را به ذهنم می‌رسید می‌نوشتم. این نوشتن که از دوران کودکی آغاز شد تا به امروز ادامه دارد. البته هنوز هم خودم را شاعر و استاد نمی‌دانم. نوشتن و شعر گفتن به بخشی از وجود من تبدیل شده و چیزی فراتر از علاقه، دوست داشتن و استعداد است. من مهندس شرکت «راه و شهرسازی» بودم و کارمان هم ساختن تونل، سد و جاده بود و اغلب در کوه و بیابان به سر می‌بردیم. در همان دوران نیز پس از فراغت از کار گوشه‌ای می‌نشستم، قلم به دست می‌گرفتم و شروع به نوشتن می‌کردم. دوستان و همکارانم با تعجب به من می‌گفتند: «اینجا مانند جبهه جنگ است و با این صدای انفجار دینامیت‌ها و ماشین‌ها چگونه می‌توانی شعر بسرایی. نوشتن جایی آرام و باصفا می‌خواهد نه در این برهوت و بیابان! ‌» اما چیزی که وجود داشت این بود که نوشتن در من نهادینه شده بود.»

  •  حدود ۵۰۰ شعر به زبان فارسی و آذری دارم

با اینکه شغل و حرفه‌اش چیز دیگری بود، از روی علاقه و اشتیاق به روش‌های مختلف آغاز به یادگیری، نوشتن و سرودن کرد و در کنار مطالعه و خویش‌آموزی از راهنمایی و آموزش استادان بزرگی نیز بهره‌مند شد: «در تعداد زیادی از انجمن‌های ادبی حضور دارم و هم‌چنین عضو شورای نویسندگان چند روزنامه و نشریه از جمله «ابهر» و «صبح زنجان» بودم. یکی از این انجمن‌های فرهنگی به نام «ققنوس» در خیابان «آیت‌الله ‌کاشانی» و دیگری انجمن ادبی «بهاران» که سال‌ها است در محله تهرانسر دایر می‌شوند. در میدان «ونک» نیز محفل ادبی آذری به نام انجمن ادبی «صابر» داریم که البته پس از همه‌گیری ویروس «کرونا» تا به امروز تعطیل شده است. ارائه‌ها و دستور زبان‌های ادبی را در همین محافل و انجمن‌های ادبی و از استادان بزرگی همچون «محمدعلی بهمنی» و «رحیم کاویان» و «حسن شبدیز» آموختم و در کنار اینها کتاب‌های بسیاری را هم مطالعه کردم. برای مثال کتاب ۱۰ جلدی «لغت‌نامه زبان آذری» دارم که هرکدام چندصد صفحه دارد. تا به امروز حدود ۵۰۰ شعر به زبان‌های فارسی و آذری سروده‌ام و نخستین شعرم را در سال ۱۳۸۷ به چاپ رساندم.»

  •  تا کنون ۳ کتاب شعر به رشته تحریر درآورده ام

دانشمند تاکنون ۳ کتاب به رشته تحریر درآورده و بخشی از سروده‌ها و نوشته‌هایش را طی سال‌های گذشته، در این کتاب‌ها منتشر کرده است. نخستین و مهم‌ترین کتاب او از شعر معروف «مولانا» الهام شده است: «نام نخستین کتابم «آختاریرام» است. این کتاب به ۲ زبان آذری و لاتین و به خط «سیریلیک» آوانگاری شده است. بخشی از سروده‌ها و غزل‌هایم با مضامین عارفانه، عاشقانه، اجتماعی و نیز اشعار آذری‌ام را با عنوان «آتالارسوزو» در این کتاب منتشر کرده‌ام.

هم‌چنین در صفحه‌های پایانی کتاب نیز رباعیات و دوبیتی‌هایم با مضامین مختلف درج شده است. نام کتاب از یکی از شعرهای چاپ شده در آن یعنی آختاریرام گرفته شده و به معنای «جست‌وجو می‌کنم» است و الهام گرفته از یکی از شعرهای مولانا است. آنجا که در روز روشن چراغی در دست می‌گیرد و در میان جمعیت به دنبال انسان می‌گردد و می‌گوید «از دیو و دد ملول‌ام و انسانم آرزو است». این کتاب ۱۸۴ صفحه دارد. چند نسخه از این کتاب در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی، «مجلس»، «ملی» و مؤسسه «خانه کتاب» وجود دارد. ۸۰ قطعه از اشعارم در این کتاب منتشر شده‌اند. همچنین ۲ کتاب دیگر که یکی به زبان فارسی «دشت جنون» و دیگری به زبان آذری با نام «مارال» (آهو) به چاپ رسیده‌اند.»

  •  تهرانسر محافل ادبی خوبی دارد

شاعر هم‌محله‌ای می‌گوید با اینکه انجمن‌های ادبی خوبی در منطقه وجود دارد، اما استقبال اهالی تهرانسر از محفل‌های ادبی چندان زیاد نیست: «تهرانسر آذری زبان بسیار دارد، اما متأسفانه تعداد علاقه‌مندان به شعر و ادبیات در این محله و حتی منطقه چندان بالا نیست. با اینکه انجمن‌های ادبی خوبی داریم، اما استقبال و حضور مردم اندک است. حتی افرادی از مناطق و محله‌های دیگر به این انجمن‌ها می‌آیند. البته این نکته را هم نمی‌توان نادیده گرفت به‌ویژه در سال‌های اخیر، به سبب گرانی بسیار، کسی دیگر تمایل به خرید کتاب ندارد. گرانی کاغذ سبب شده است تا قیمت کتاب‌ها بالا برود. به هرحال شعر و ادبیات شوق و ذوق می‌خواهد که با توجه به مشکلات اقتصادی و کرونا، مردم دیگر چنین احساسی را ندارند. امیدوارم با ریشه‌کن شدن کرونا و برطرف شدن مشکلات اقتصادی، مردم بیشتر از گذشته به شعر و ادبیات و کتاب رو بیاورند. شعر و کتاب کمک می‌کند تا حال و روحیه انسان بهتر شود.»

  • شانلی تهرانسر

دانشمند در لابه‌لای صحبت‌هایش فی‌البداهه شعری به زبان آذری برای تهرانسر با عنوان «شانلی تهرانسر» به معنای تهرانسر شاد می‌سراید:
نه گوزه ل بزمدی گولستانی بیزیم تهرانسر
دولودور شانلی گوروشلر له هوسکارلی هنر
هرنه یازسام بوگولستاندان چوخ آزدی عزیزیم
واردی اینسانلاری آیدین ائله بیر شمس و قمر 

کد خبر 624874

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha