شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۷ - ۰۹:۵۶
۰ نفر

آذر مهاجر: یکی از کوتاه‌ترین نمایش‌هایی که تئاتر شهر و تماشاگرانش به خاطر دارند - با نام هدیه مرموز - از 13 مرداد در کارگاه نمایش به اجرا در آمده و قرار است یک هفته پس از جشنواره تئاتر عروسکی هم روی صحنه باشد.

 نمایش 20 دقیقه‌ای هدیه مرموز تلفیقی از تئاتر عروسکی و پانتومیم است که توسط یاسر خاسب طراحی، نوشته و کارگردانی شده است. او در سال‌های 86 و 87 این نمایش را در کشورهای آلمان، فرانسه و هلند اجرا کرده که با استقبال ‌نیز مواجه شده است و البته قرار است، هدیه مرموز شهریور ماه به ایتالیا هم برود.

این نمایش پیش از این با اجرا در نهمین جشنواره تئاتر عروسکی دانشجویان موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران به خاطر خلاقیت و نوآوری شده بود و در یازدهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک روی صحنه رفت و آنجا هم مورد توجه قرار گرفت. هدیه مرموز که یک بازیگر دارد و دو شخصیت، داستان تولد تا مرگ انسان را در تعامل با یک عروسک روایت می‌کند.

نمایش با حرکات مبهم بازیگر شروع می‌شود. او چنان به‌خود پیچیده که گویی موجودی فضایی است و حرکات آرام دست و پا که نوعی جوانه زدن را تداعی می‌کنند، تماشاگر را از تولد یک موجود خبردار می‌کنند. شخصیت اصلی این نمایش بی‌کلام، تازه اندام خود را کشف کرده و چهار دست و پا رفتن و ایستادن را تمرین کرده که هدیه‌ای با طناب از بالا به دستش می‌رسد. این هدیه مرموز عروسکی است که تنها با دست راست بازیگر جان می‌گیرد و البته چنان جان می‌گیرد که در مقابل شخصیت اصلی نمایش قد علم می‌کند و با او دست به گریبان می‌شود. ارتباط و برخورد شخصیت اصلی و هدیه مرموز یا همان عروسک به کمک حرکات دقیق بدن یاسر خاسب به اجرا درمی‌آید که گمان می‌رود عروسکی در کار نیست و آنچه در صحنه می‌بینیم موجودی جاندار است که می‌تواند تعابیر مختلف داشته باشد.

خاسب می‌گوید: «برخی گمان می‌کنند این عروسک فرشته مرگ است که آمده جان شخصیت نمایش را بگیرد. عده‌ای می‌گویند او همزاد شخصیت است و عده‌ای او را نمادی از آدم‌های جامعه می‌دانند و برخی منتقدین هم او را کودک درون شخصیت فرض می‌کنند، اما من برای او تعریف روشنی قائل نشدم. از ابعاد مختلف به این عروسک پرداخته‌ام و چنان او را به نمایش می‌گذارم که مخاطب دستش برای دریافت دلخواه از این موجود باز باشد.» مهم‌ترین جذابیت این نمایش توانایی بازیگر در باوراندن عروسک به مخاطب با محدودترین امکانات است.

خاسب تنها می‌تواند از یک دستش برای هدایت عروسک استفاده کند و با دست دیگرش باید خودش را بازی کند. در حقیقت هر حرکت او باید طوری طراحی می‌شد که دو شخصیت متفاوت و البته در تقابل با یکدیگر را تداعی کند و البته او بی‌آنکه بتواند از بیرون به بازیگر و عروسک تسلط داشته باشد، خوب از پس این کار برآمده است. خودش می‌گوید که از هر ابزاری بهره برده  و دو سال وقت گذاشته است. انگار به همین دلیل است که همه حرکات و موقعیت‌های او و عروسک حساب شده از کار در‌آمده است.

خاسب توضیح می‌دهد: «من در رشته ووشو و ژیمناستیک فعالیت دارم و به همین دلیل تمام تلاشم را کرده‌ام که روی بدنم تسلط داشته باشم. در تمام دوران تمرین نمایش هم از همه دوستان و آشنایان و خانواده‌ام خواستم که کارم را ببینند و اظهار نظر کنند. از آینه استفاده کردم، از خودم فیلم گرفتم و هر طور که می‌شد سعی کردم بهترین موقعیت‌ها و حرکات را ارائه کنم. هنوز هم از کمک دوستان و اساتیدم بهره می‌گیرم.»

نتیجه تلاش‌های خاسب نمایشی کوتاه و تاثیر‌گذار است که داستان ساده‌ای دارد و اجرایی برای بازیگر سخت و برای تماشاگر دیدنی!

کد خبر 60721

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز