«طاها شریعتی» جوان کاراته‌کار محله «تهرانسر»، یکی از موفق‌ترین و آینده‌دارترین رزمی‌کاران ایران بود که در ۱۹ سالگی به اوج موفقیت رسیده بود.

قهرمان

همشهری آنلاین _ مهدی اسماعیل پور:  در شرایطی که طاها خود را برای رسیدن به المپیک «۲۰۲۰ توکیو» آماده می‌کرد و برای گرفتن این مدال باارزش و معتبر، تمرین و تلاش می‌کرد و خط و نشان می‌کشید، یک اتفاق غیرمنتظره همه اهداف و آرزوهایش را نقش بر آب کرد. سال ۱۳۹۶ در جریان یکی از مسابقات، دچار مصدومیت جدی از ناحیه کمر شد و به توصیه پزشکان برای همیشه دست از ورزش حرفه‌ای و حضور در مسابقات کشید. پس از مدتی به مربیگری روی آورد و امروز در قامت یک مربی جوان مشغول تربیت شاگردانی است که بتوانند راه نیمه‌تمام او را ادامه بدهند و کامل کنند.

  چی شد که به ورزش کاراته روی آوردید؟
متولد سال ۱۳۷۷ هستم و از سال ۱۳۸۴ که در حدود ۷ سالم بود، ورزش را همزمان با حضور در کلاس‌های «ژیمناستیک» و کاراته آغاز کردم. به لطف استعداد و علاقه‌ای که داشتم، پیشرفتم در کاراته بسیار سریع بود و یک‌سال بعد، یعنی سال ۱۳۸۵ در مسابقات کشوری مقام دوم را کسب کردم. پس از این موفقیت، همه تمرکزم را فقط بر روی کاراته گذاشتم و ژیمناستیک را رها کردم. در طول ۱۰ سال فعالیت ورزشی‌ام و حضور در مسابقات مختلف، حدود ۶۰ مدال داخلی و آسیایی به دست آوردم که تقریباً نیمی از آنها را با عنوان قهرمانی و طلا کسب کردم. در رده‌های سنی نوجوانان، جوانان و امید لباس تیم‌ملی کاراته را برتن کردم و در مسابقات جهانی «۲۰۱۴ مالزی» که همه سبک‌های کنترلی (آزاد) برگزار می‌شد، قهرمان شدم. در بیشتر کشورهای دنیا مسابقه دادم و در تورنمنت و مسابقات زیادی شرکت کردم و موفق به کسب مدال‌های فراوان استانی، کشوری و آسیایی شدم. با وجود سن کم، ۲ سال در لیگ و ۳ سال در سوپر لیگ کاراته کشور حضور موفق داشتم. سال ۱۳۹۶ پس از قهرمانی کشور در شرایطی که خود را برای کسب سهمیه المپیک آماده می‌کردم، در یکی از مسابقات از ناحیه مهره‌های کمر آسیب دیدم و پزشکان تأکید کردند که باید ورزش حرفه‌ای را کنار بگذارم.


 دلیل اینکه از همان ابتدا سمت کاراته و ژیمناستیک رفتید چه بود؟
در دوران کودکی «بیش فعال» بودم و حسابی شلوغ‌کاری و خرابکاری می‌کردم. خلاصه خواهرهایم و بچه‌های فامیل از دست من در امان نبودند با همه سرشاخ می‌شدم. برای اینکه انرژی من تخلیه شود، پدر و مادرم ابتدا مرا به کلاس ژیمناستیک فرستادند اما باز هم همه انرژی‌ام تخلیه نمی‌شد و همچنان در خانه شلوغ می‌کردم. سپس به این نتیجه رسیدند که هم زمان به یک رشته ورزشی دیگر نیز مشغول شوم. این‌گونه شد که من را در کلاس کاراته ثبت‌نام کردند. اما تمرینات عادی کاراته هم انرژی مرا تخلیه نمی‌کرد. برای همین علاوه بر سئانس عادی، یک سئانس اضافه‌تر هم تمرین می‌کردم. پس از آن رفته رفته کارم جدی‌تر شد و دیگر جای کوچه و خیابان، همه اوقات فراغتم در باشگاه می‌گذشت.


 پس استعدادتان در رشته کاراته اتفاقی کشف شد؟
در آن مقطع اتفاقی بود، اما اطمینان دارم اگر اتفاقی وارد کاراته نمی‌شدم، در آینده بی‌شک سراغ این رشته رزمی می‌رفتم. چون واقعاً عاشق مبارزه بودم. از همان دوران کودکی عاشق «بروسلی» و «جکی چان» بودم و حسابی با بچه‌های مردم و به‌ویژه ۲ خواهرم به خیال خودم با فنون کاراته که از فیلم‌ها یادگرفته بودم، مبارزه می‌کردم. چون برادر ندارم، خواهرهایم که از خودم بزرگ‌تر هستند، همواره نقش حریف ورزشی برایم داشتند و حسابی هم از من کتک می‌خوردند. (خنده)

برخی قهرمان‌های منطقه مسافرکشی می‌کنند!


   حتماً وقتی کاراته‌کار شدید و انرژی‌تان تخیله می‌شد دیگر بچه‌های فامیل و محله دیگر از دستان در امان بودند.
بله تا پیش از اینکه کاراته را آغاز کنم، مدام با دعوا انرژی‌ام را تخلیه می‌کردم، اما از زمانی که به باشگاه رفتم و انرژی‌ام آنجا تخلیه شد، دیگر حسابی بچه آرامی شده بودم و همه از دستم در امان بودند و داخل خانه هم خراب‌کاری نمی‌کردم. وقتی انرژی‌ام در باشگاه تخلیه می‌شد، دیگر لازم نبود در خانه یا کوچه آن را خالی کنم. جای گشتن در خیابان‌ها با رفتن به باشگاه برای خود هدف‌گذاری کردم و استعداد و توانم را در جهت مثبت به کار گرفتم. در اینجا باید از پدر و مادرم تشکر کنم که برای من در زندگی، تصمیمات درستی گرفتند و همیشه برای آینده و خوشبختی‌ام از جان و دل مایه گذاشتند. همچنین از خواهرهایم که همواره حریف تمرینی من بودند و نقش برادر را برایم داشتند. همین‌طور از استاد «علی رحیمی» و کسانی که من رو به خوبی راهنمایی کردند، از خانم «آقا نجفی»، آقای «خلدی»، آقای «جلال حبیبیان» و دیگر دوستان نیز بسیار سپاسگزارم که نقش مهمی در زندگی من داشتند.


 ورزش را از کدام محله و باشگاه آغاز کردید؟
کاراته را از باشگاه ورزشی «کوثر» در تهرانسر آغاز کردم که باشگاه بسیار خوبی است و امکانات خوبی دارد. در مجموع، امکانات منطقه برای رشته ورزشی کاراته و همه رشته‌های رزمی خوب است. البته یک رزمی کار باید در همه باشگاه‌ها تمرین کند و مسابقه بدهد. من هم در بیشتر باشگاه‌های تهران تمرین کردم و مسابقه دادم اما تعلق خاطرم به باشگاه کوثر که کارم را از آنجا آغاز کردم، زیاد است.

برخی قهرمان‌های منطقه مسافرکشی می‌کنند!

  • آن مصدومیت لعنتی

مربی جوان از روزهای پس از مصدومیت برایمان تعریف می‌کند: «پس از آن آسیب‌دیدگی تلخ، آن‌هم در سن ۱۹ سالگی و در شرایطی که خود را برای حضور مسابقات انتخابی تیم‌ملی و کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۰ توکیو آماده می‌کردم، روبه مربیگری آوردم. مدرک مربیگری کاراته و آمادگی جسمانی گرفتم و به بچه‌های تهرانسر کاراته و آمادگی جسمانی و ورزش‌های معلق (TRX) آموزش می‌دهم. در اینجا باید گلایه‌ای از مدیران ورزشی منطقه داشته باشم. غیر از من، ورزشکاران دیگری هم بودند که در اوج موفقیت به دلیل آسیب‌ها و صدمات ورزشی مجبور شدند ورزش حرفه‌ای را کنار بگذارند و امروز برای امرار معاش در «اسنپ» و «تاکسی» کار می‌کنند و مشغول مسافرکشی و کارهای دیگری هستند.

این در شرایطی است که مسئولان و مدیران ورزشی منطقه دیگر حتی سراغی هم از ما نگرفتند و نگفتند طاها شریعتی که داشت برای انتخابی المپیک آماده می‌شد، کجا رفته است و چه کار می‌کند؟ بقیه بچه‌ها همچنین شرایطی دارند و از بی‌توجهی و بی‌مهری مدیران منطقه ناراحت و دلسرد هستند. حتی برخی از بچه‌ها به سبب همین بی‌توجهی‌ها مهاجرت کردند و رفتند. صحبت من این است که باید به بچه‌هایی مانند من که در منطقه هستند، بیشتر توجه شود. حداقل می‌توانند از من ۲۴ ساله و دیگر بچه‌ها با این رزومه ورزشی و نیرو و توان جوانی در حیطه ورزش منطقه استفاده کنند. با این وجود ما به بچه‌های منطقه آموزش می‌دهیم و در این روزهای کرونایی در فضای باز و بوستان‌ها کلاس‌های خصوصی برگزار می‌کنیم تا هم درآمدی داشته باشیم و هم این ورزش را ترویج کنیم. با توجه به اینکه منطقه از ما حمایت نمی‌کرد، برای مدتی از اینجا رفتم و در باشگاه‌های خارج از منطقه کار می‌کردم، اما تصمیم گرفتم دوباره در محله خودم فعالیت داشته باشم.»

کد خبر 599865

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha