مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۷ - ۰۵:۴۱
۰ نفر

فاطمه نوری: انسان‏شناسی شهری، به‌عنوان تخصصی ویژه در انسان‏شناسی فرهنگی، پس از جنگ جهانی دوم درست زمانی که وضعیت اقتصادی ـ سیاسی جدید سبب رشد گسترده و انفجارآمیز شهرها در مناطق توسعه یافته و در حال توسعه جهان شد، شکل جدی به‌خود گرفت.

این فرایند جدید شهرنشینی نیمی از جمعیت جهان را به‌طور مستقیم به درون مراکز شهری سوق داد و منجر به گسترش بی‏نظمی اجتماعات و سازمان‌یافتگی مجدد اشکال اجتماعی و ارزش‏های فرهنگی و به وجود آمدن خصوصیات فرهنگی جدید شد. در واقع این نوع شهر‏نشینی که شکل مدرنی از شهر‏نشینی بود، برحسب اصول کاملاً متفاوتی سازمان یافته و با اصولی که در دوران پیشین، شهرهای ما قبل مدرن را از روستاها جدا می‏کرد، تفاوت داشت.

تغییر و تحول به وجود آمده در شهرها و افزایش و رشد سریع جمعیت‏های شهری در شهرهای مدرن و پیامدهای آن و ظهور خصوصیات فرهنگی جدید و خرده‌فرهنگ‏ها و همچنین تنوع قومی و بحث هم‌جواریشان، انسان‏شناسان را برآن‌ داشت تا از حوزه کلاسیک که مربوط به قلمرو جغرافیایی اقوام ابتدایی و بومی بود، به جوامع پیچیده یعنی جامعه شهری توجه کنند.

اگر زمان تقریبی شکل‏گیری انسان‏شناسی شهری را سال 1940 در نظر بگیریم، با سه دوره دو  دهه‌ای در این زمینه مواجه می‌شویم، که مهم‌ترین موضوعات در این سال‌ها شکل‏‎گیری انسان‏شناسی شهری و روش‏شناسی کلاسیک انسان‏شناسی و چگونگی انطباق آن با محیط شهری است.

در حقیقت با آغاز جنگ جهانی دوم و تغییرات سریع در سراسر جوامع بشری، انسان‏شناسان روند مطالعاتی خود را که ابتدا موسوم به جوامع ابتدایی بود، تغییر داده و به واقعیت‏های زندگی اجتماعی مدرن توجه کردند. این مطالعات از دهه‌های چهل‌وپنجاه میلادی آغاز شد و انسان‏شناسان به نقش شهرها که در جهان امروز باعث تغییرات عمده‏ای در شیوه زندگی و شکل‏گیری تعاریف فرهنگی جدید شده‌اند، توجه کردند.
در این دوره نگرش ضد‌استعماری در کشورهای تازه به استقلال رسیده، به‌دلیل مهاجرت و اقامت تعداد کثیری از نخبگان بومی کشورهای غربی برای آموزش در دانشگاه‌های آنها، بر سایر دیدگاه‌ها غالب بود و از آنجایی که اغلب انسان‏شناسان در همین محیط‏های استعماری به مطالعه می‏پرداختند، نوعی نگاه استعماری بر شهرسازی این دوره غالب شد.

از سوی دیگر در انسان‏شناسی شهری، روش‏شناسی این شاخه از انسان‏شناسی اهمیت پیدا کرد تا آنجا که متفکران این حوزه پس از معرفی دو روش پایه‏ای و اساسی انسان‏شناسی که عبارت است از مشارکت‌گرایی و کل‎‏گرایی، سؤالاتی در مورد به‏ کار بردن این روش‏شناسی در جامعه شهری مطرح می‏کنند.

 برای مثال به‌دنبال پاسخ این پرسش هستند که با توجه به اینکه روش‌شناسی انسان‌شناسی برای مطالعه بر جوامع کوچک و عناصر و اطلاع‌رسان‌های محدودی طراحی شده است، گذر به شهر با پیچیدگی و تنوع و فراوانی عناصر آن چگونه امکان‌پذیر خواهد بود؟ آیا گستره و حجم بزرگ شهر سبب نخواهد شد که مطالعة انسان‌شناس شهری سطحی و کم‌عمق شود؟ و برای پاسخ به این سؤالات و به‌کار بردن روش‏شناسی دقیق که به تحریف واقعیت جامعه شهری منجر نشود، کاربرد شیوه خاصی را در روش‏شناسی توصیه می‌کند.

انسان‏شناس با این تمهید روش‏شناختی است که می‏تواند یک متن یا یک پدیده را مورد بررسی دقیق قرار دهد. تمهید روش‏شناختی توصیه شده این افراد برای بررسی متن شهری، محدود کردن حوزه میدانی و انتخاب یک زمینه فرهنگی مشخص در جامعه کلانشهری است.

کد خبر 57824

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز