دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۷ - ۱۹:۵۲
۰ نفر

ترجمه - زهرا صدری: جنگ آمریکا در عراق و افغانستان بعد از گذشت نیم دهه همچنان ادامه دارد و هر روز هم ابعاد تازه‌تری می‌یابد.

این جنگ علاوه بر به جا گذاشتن تلفات سنگین در کشورهای عراق و افغانستان و کشته و بی‌خانمان شدن صدها هزار غیرنظامی، در داخل آمریکا هم تلفات و خساراتی به‌دنبال داشته‌است. ارتش آمریکا در جبهه مقدم این جنگ علاوه بر دادن تلفات بسیار، اکنون با مشکلی جدید رو‌به‌رو شده و آن بیماری مزمن روانی ناشی از جنگ طولانی در دو کشور عراق و افغانستان است.

استوار کریستوفر لیجون، ماموریت حفاظت از جاده‌های نا‌امن بغداد را بر عهده داشت. آنها در جاده‌ها طعمه‌هایی را برای شورشیان قرار می‌دادند و پس از محاصره، آنها را می‌کشتند. پس از گذشت 7 ماه، لیجون متوجه شد که دچار افسردگی شدید شده و بیماری او در حال تشدید است.

 لیجون می‌گوید: ماموریت‌های ما در عراق بسیار سنگین است و مسائلی که ما در این ماموریت‌ها با آن مواجه هستیم، مرا به سختی آزار می‌دهد. وظیفه واحد من محافظت از مقرهای پلیس عراقی و کشف خمپاره در مخفیگاه‌های داخل خاک عراق بود. او می‌گوید: یکی دیگر از وظایف واحد ما جمع‌آوری اجساد دشمنان پس از بمباران بود.

او می‌‌گوید: شما هیچگاه قادر به تشخیص افراد شرور و تروریست نیستید. زمانی که ما به‌دنبال این افراد بودیم همواره تصور می‌‌کردیم که با یک عده تروریست درگیر هستیم، اما زمانی که وارد خانه‌هایشان می‌شدیم و کفش‌های کوچک و اسباب بازی‌های کف اتاق را می‌دیدیم، واقعا نمی‌توانستیم درک کنیم که حقیقت چیست؟ این قبیل مسائل تاثیر زیادی روی من می‌گذاشت.

لیجون به دکتر ارتش در عراق مراجعه کرد. دکتر نیز پس از یک معاینه کوتاه، بیماری او را افسردگی تشخیص داد. لیجون در حالی به ارتش بازگشت که دکتر برای او داروی  ضد‌افسردگی سرترالین تجویز کرده بود. او می‌گوید: چنانچه سربازان مشکلات و مسائلی را که با آن درگیر هستند مطرح کنند، تنها راه حل موجود، تجویز قرص به آنان است؛ مسئله‌ای که واقعا برای آنان عذاب آور است.

تعداد قابل توجه و رو به افزایشی از سربازان آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان، روزانه دارو‌های ضد‌افسردگی را برای تسکین اختلالات عصبی‌شان مصرف می‌کنند. این بحران برای اولین بار در تاریخ آمریکا به این شکل بروز کرده است. طبق گزارش‌های تیم سلامت روانی ارتش و همچنین براساس تحقیقاتی که روی سربازان آمریکایی در سال گذشته به عمل آمده، حدود 12درصد از سربازانی که در عراق هستند و 17 درصد از سربازانی که در افغانستان به سر می‌برند از دارو‌های ضد‌افسردگی یا قرص‌های خواب آور استفاده می‌کنند. یکی از مقامات ارتش آمریکا می‌گوید: افزایش خشونت‌ها در افغانستان و ماموریت‌های بیشتر سربازان آمریکایی در این کشور (نسبت به عراق) موجب شده که سربازان مستقر در افغانستان، گرایش بیشتری به دارو‌های ضد‌افسردگی پیدا کنند.

باوجودی که در پنتاگون همه‌گونه اطلاعات و آماری درخصوص همه مسائل وجود دارد، اما از آنجایی که ارتش هیچ گاه مصرف داروها را منعکس نساخته، هیچ قسمتی برای اینگونه اطلاعات ارتش لحاظ نشده است. به همین دلیل ارائه آمار دقیق در این زمینه بسیار سخت به‌نظر می‌رسد. اما طبق تحقیقاتی که در سال گذشته صورت گرفت، 20 هزار سرباز در افغانستان و عراق از دارو‌های ضدافسردگی استفاده می‌کنند. از عمده دارو‌های شایع در میان سربازان می‌توان به فلوکستین و سرترالین اشاره کرد. آنها همچنین از دارو‌های خواب آور نظیر آمبین نیز استفاده می‌کنند.

تجویز نسخه و استفاده از دارو در میان سربازان آمریکایی به یک امر عادی تبدیل شده است. به‌طور کلی نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که ورود این قرص‌ها ومصرف آن در میان سربازان، از زمان دستور جورج واشنگتن در حمله به والی فورگ آغاز شده است. در طول جنگ جهانی دوم نازی‌ها برای حمله به فرانسه و لهستان از آمفتامین که به‌عنوان نوعی مخدر شناخته شده، استفاده می‌کردند.

افزایش دارو‌های ضد‌افسردگی تنها به ارتش آمریکا محدود نمی‌شود. آمار‌ها نشان می‌دهد که مصرف این دارو‌ها در میان جمعیت غیرنظامی نیز افزایش یافته است. طبق آمار سال 2004 از مرکز سلامت آی‌ام اس، پزشکان این کشور، 147 میلیون نسخه داروی ضد‌افسردگی تجویز کرده‌اند. در سال 2006، 70 درصد از افرادی که از دارو‌های ضد‌افسردگی استفاده می‌کردند، بهبود یافته بودند.

افزایش استفاده از دارو‌های ضد‌افسردگی نشان دهنده تاوان روحی - روانی سنگین سربازانی است که برای جنگ به عراق و افغانستان اعزام شده بودند.
تحقیقات پنتاگون نشان می‌دهد، زمانی که سربازان در موقعیت آرایش نظامی جهت اعزام به منطقه جنگی قرار می‌گیرند، با فشار عصبی زیادی مواجه می‌شوند.70 درصد سربازان این استرس را کنترل و مدیریت می‌کنند و پس از مدت زمان کوتاهی، به حالت عادی خود باز می‌گردند. 20درصد دیگر دچار اختلالات عصبی موقت می‌شوند و 10 درصد نیز به بیماری عصبی یا همان افسردگی مبتلا می‌شوند.

به‌دنبال چنین بیماری‌هایی استرس، تحریک عصبی، بی‌خوابی و افزایش بی‌تفاوتی و بدبینی نیز بروز خواهد کرد. هر قدر این وضعیت تشدید  و مدت زمان آن نیز طولانی‌تر شود،  این عوارض به خشم و وحشت و تنش‌های غیرقابل کنترل  یا حتی فلج موقت تبدیل می‌شود. این نشانه‌ها تا زمان بازگشت سربازان به خانه‌های خود وجود دارد و متأسفانه باعث به هم خوردن زندگی زناشویی، خودکشی و اختلالات روانی می‌شود.

در خارج از ارتش چندان درخصوص استفاده از دارو‌های آرام‌بخش در میان سربازان برای غلبه بر فشارهای عصبی بحث نمی‌شود،  اما در داخل ارتش همواره این موضوع مدنظر قرار بوده است. در کتاب پزشکی آسیب‌های روانی ناشی از جنگ که در سال 2006 توسط چارلز فیگلی و ویلیام ناش منتشر شده در همین ارتباط آمده است: هیچ دارویی نمی‌‌تواند تصاویر جنازه‌های بهترین دوستانمان را از ذهنمان پاک کند.

طبق گزارشی که در ارتش در 29 ماه می‌ارائه شد، حداقل 115 سرباز تا کنون دست به‌خودکشی زده‌اند که 36 مورد از آن در عراق و افغانستان رخ داده است. نزدیک به 40 درصد از خودکشی‌ها در سال‌های 2006 و2007 صورت گرفته است. تمامی  این سربازان از دارو‌های روان گردان استفاده می‌کردند. دکتر جوزف گلمون استاد دانشکده پزشکی هاروارد می‌گوید: درصد بالایی از سربازانی که دست به‌خودکشی زده‌اند از این داروها استفاده می‌کردند. این مسئله نیاز به بررسی جدی و اساسی دارد.

کریستوفر لیجون پیش از می‌2004 به منزل خود بازگشت. او مدت 15 ماه در عراق حضور داشت. لیجون می‌گوید: باید به هر نحوی که شده به سربازان آمریکایی که در عراق به سر می‌برند کمک کنیم. حالا چه به‌صورت دارویی و چه به هر روش دیگر.

سربازان مستقر در عراق از اینکه اعلام کمک آنها در آینده شغلی‌شان تاثیر‌گذار باشد، واهمه دارند. آنها نمی‌خواهند موقعیت شغلی خود را در آینده از دست بدهند.لیجون که هم اکنون در اتاهو زندگی می‌کند می‌گوید: در دنیای غیرنظامی زمانی که شما به یک بیماری مبتلا می‌شوید، به پزشک مراجعه می‌کنید و این مراجعه آنقدر ادامه می‌یابد تا تحت درمان کامل قرار بگیرید، اما سربازان در عراق تنها 1 یا 2 بار می‌توانستند به پزشک مراجعه کنند و برای آنان تنها دارو‌های آرام بخش طولانی مدت تجویز می‌شد.

زمانی که لیجون به منزل خود بازگشت تا مدت‌ها از دارو‌های کلونازپام و داروهای دیگر استفاده می‌کرد. او یکی از 30 هزار سرباز آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان بود که از افسردگی رنج می‌برد. لیجون می‌گوید: من واقعا احساس می‌کردم که به این دارو‌ها معتاد شده‌ام و احساس می‌کردم که هیچ‌گونه کارایی دیگر ی ندارم و مغزم دیگر کار نمی‌کند و برای همین تصمیم گرفتم که مصرف این دارو‌ها را قطع کنم.

تایم- 5 ژوئن 2008

کد خبر 56514

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز