شنبه ۸ تیر ۱۳۸۷ - ۰۶:۳۹
۰ نفر

محمد منتظری: از دهه 1990 که گروهی با نام طالبان از مدارس مذهبی پاکستان و با هدایت سرویس اطلاعاتی درون ارتش پاکستان، کشور جنگ زده افغانستان را به ویرانی بیشتر کشاندند، تحولات این دو کشور هم مرز ، در هم تنیده شده‌است.

با گذشت 7 سال از حمله آمریکا به افغانستان تحت کنترل طالبان و سرنگونی این گروه، هنوز افغانستان درگیر جنگ داخلی است. غرب و دولت افغانستان همواره در این سال‌ها به دنبال عوامل ادامه جنگ افغانستان در داخل خاک پاکستان بوده‌اند. هفته گذشته حامد کرزی رئیس‌جمهوری افغانستان در این باره به اسلام‌آباد هشداری شدید داد.

«ارتش خود را به پاکستان خواهم فرستاد». این جمله‌ای بود که حامد کرزی رئیس‌جمهوری افغانستان در کنفرانسی مطبوعاتی در کابل بر زبان آورد. کرزی با تاکید بر اینکه افغانستان حق دارد برای دستگیری آن دسته از شبه نظامیان طالبان که به پاکستان پناهنده شده‌اند اقدام کند، تهدید کرد که اگر مجبور شود نیروهای ارتش افغانستان را به خاک پاکستان خواهد فرستاد تا «بیت‌الله مسعود» و »ملا عمر»، رهبران شبه نظامیان طالبان را دستگیر کنند. موضوع اختفای نیروهای طالبان و القاعده در نواحی قبیله نشین پاکستان که در مرزهای این کشور با افغانستان قرار دارد همواره یکی از موضوعات مورد بحث میان پاکستان از یک سو و افغانستان و نیروهای ائتلاف(به رهبری آمریکا) از سوی دیگر بوده است.

مقامات افغانی و غربی مکررا دولت پاکستان را متهم می‌کنند که در ممانعت از فعالیت‌های نیروهای القاعده و طالبان در این نواحی هیچ تلاشی نمی‌کنند. اخیرا نیز دولت پاکستان تلاش‌هایی را برای مذاکره و امضا توافقنامه صلح با سران قبیله نشین نواحی شمال پاکستان که گفته می‌شود به نیروهای طالبان و القاعده پناه می‌دهند، آغاز  کرده است که این مذاکرات با اعلام نگرانی‌های مقامات غربی و افغانی روبه رو شده است. اسلام آباد اما تمامی اتهامات را رد کرده و معتقد است که ریشه تمام مشکلات در خاک افغانستان است و دولت پاکستان بیش از 90 هزار نیروی نظامی خود را در امتداد مرزهایش با پاکستان مستقر کرده است و از سال 2001 تاکنون نیز هزار نیروی پاکستانی مستقر در مرزها جان خود را در خلال درگیری‌ها با نیروهای طالبان از دست داده‌اند.  به این ترتیب مسئولیت خود را در این خصوص تمام و کمال به انجام رسانده است.

اما آنچه که این روزها از افغانستان به گوش می رسد حاکی از خشم مقامات این کشور است. حامد کرزی که اخیرا نیز در نشست اهداکنندگان کمک به افغانستان در پاریس شرکت کرده بود و موفق شد کمک 21 میلیارد دلاری کشورهای شرکت کننده در این نشست را جلب کند آنقدر احساس قدرت می‌کند که پاکستان را تهدید به حمله می‌کند. کرزی البته نه تنها پاکستان را تهدید به حمله کرد بلکه اعلام کرد که جمعیت پشتون‌های پاکستان را نیز نجات خواهد داد. اگر از چشم پاکستانی‌ها به این اظهارات تهدید‌آمیز  بنگریم می‌توان گفت که  با در نظر گرفتن روابط و پیوند‌های دیرین پشتون‌ها با افغان‌ها، این ادعای کرزی را می‌توان به عنوان تهدیدی پنهان در حجاب برای اعلام مالکیت بر مناطق شمال‌غربی پاکستان به حساب آورد.

 و اما سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که چه عاملی موجب شده است تا حامد کرزی که به ادعای برخی از تحلیلگران مسائل بین‌الملل، عملکرد قابل انتقادی به عنوان رئیس‌جمهوری افغانستان داشته و حتی از سوی برخی از کشورهای غربی متهم به ناکارآمدی در مهار فساد در رده‌های بالای مدیریتی افغانستان است، چنین سخنان تند و غضب‌آلودی بر زبان بیاورد؟ در واقع کرزی جرات و جسارت ایراد چنین سخنانی را از کجا یافته است؟

صرف نظر از اینکه این سخنان کرزی نه تنها به حل مشکل کمکی نخواهد کرد و بر آتش تنش خواهد افزود، این نکته قابل توجه است که حامد کرزی را نباید به دلیل ایراد چنین سخنانی سرزنش کرد. این بی‌تدبیری واشنگتن است که بر آتش تنش میان افغانستان و پاکستان دمیده است. همین هفته پیش بود که نیروهای آمریکایی به همراه سربازان افغانی در عملیاتی به نواحی قبیله نشین در خاک پاکستان حمله کردند و 11 سرباز پاکستانی در این حمله کشته شدند. در چنین شرایطی مسلم است که پاکستان از یک سو علم اعتراض را بر خواهد افراشت و افغانستان از سوی دیگر پشت سر نیروهای آمریکایی جرات و جسارت بیشتری خواهد یافت.

رابرت مک‌نامارا، وزیر دفاع سابق آمریکا که جنگ های آمریکا با ژاپن و جنگ ویتنام را تجربه کرده است جمله معروفی دارد. او می گوید:« در حملات نظامی هرگز نسبیت را از دست ندهید». اما حمله نامتناسب و استفاده نامتناسب نیروهای آمریکا و افغانی از قدرت نظامی موجب شد تا تنها جو کینه توزانه و خصمانه‌ای علیه پاکستان ایجاد شود. تا آنجا که توضیحات کاندولیزا رایس وزیر امورخارجه آمریکا برای توجیه این حمله نتوانست مقامات پاکستانی را قانع کند.

البته این مسئله که فعالیت‌های نیروهای طالبان و القاعده در شمال پاکستان مشکلاتی را برای افغانستان ایجاد کرده است تردیدی نیست دولت پاکستان نیز باید با اندیشیدن تدابیر لازم هر چه زودتر به نگرانی‌های کشورهای همسایه و همچنین جامعه جهانی پاسخ دهد. اما مسئله اینجاست که اقداماتی اینچنین و سخنانی تنش‌زا نظیر آنچه که کرزی ایراد کرد به حل این مسئله کمکی نخواهد کرد. چنین اقداماتی تنها موجب خواهد شد تا پاکستان از این پس در مقابل دولت افغانستان موضعی تدافعی و پس زننده بگیرد و از این پس مسئولیت هرگونه ناآرامی در مرزهای خود را به افغانستان معطوف کند و این آن چیزی نیست که دو طرف به آن نیازمندند.

از سوی دیگر پاکستان نیز برای مقابله با اتهاماتی که متوجه او است مسلما دست به مقابله به مثل خواهد زد. مقامات پاکستانی همواره ادعا کرده‌اند که نا‌آرامی‌های افغانستان و شکست دولت حامد کرزی و نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در برقراری ثبات در این کشور موجب بروز ناآرامی در پاکستان نیز شده است. مقامات پاکستانی می‌گویند فعالیت‌های جدایی‌طلبانه در سرتاسر نواحی که در مجاورت مرزهای افغانستان قرار دارند از حد صفر به بالاترین سطح خود از دهه 80 تاکنون رسیده است. در سال‌های دهه 80 اتحاد جماهیر شوروی از مرزهای افغانستان برای تحریک فعالیت‌های جدایی‌طلبانه در پاکستان استفاده می‌کرد. اینها همه ادعاهایی است که مقامات پاکستانی در پاسخ به اتهامات وارده بر خود مطرح می‌کنند. و این یعنی دور باطل دشمنی و تنش که هیچ سودی برای طرفین در بر نخواهد داشت.

امروز به میمنت سیاست‌های بلاهت‌آمیز بوش در منطقه نیروهای القاعده و طالبان قوتی دوباره یافته‌اند. روزی نیست که خبر انفجار یا عملیات انتحاری در افغانستان و عراق مخابره نشود.

واقعیت تلخ این است که امروز تروریسم القاعده و طالبان که سیاست‌های غلط دولت جورج بوش دامنه گسترده‌تری به فعالیت‌های آنها داده است منطقه را تهدید می‌کند و دمیدن بر آتش اختلاف و دشمنی آن هم از سوی دو کشوری که از مهم‌ترین منافع مشترکشان نابودی تروریسم القاعده و طالبان است، حقیقتا امری به دور از خرد و دوراندیشی است.

کد خبر 56291

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز