پیوند نزدیک سلامت روان با بهداشت عمومی، آسیب های اجتماعی و رشد و پیشرفت کشور، تا آنجا آشکار شده که به سادگی می توان گفت، دستیابی به گونه های دیگر سلامت، بدون گذر از چالشهای سلامت روان امکانپذیر نیست.

کرونا - افسردگی - سلامت روان

به گزارش همشهری آنلاین، حمید رنجبران، روانشناس بالینی و کارشناس معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان نوشت:  امروزه ارزشمندی و اهمیت بعد سلامت روان آحاد افراد و جوامع انسانی، همپا و همسوی بخشها و گونه های دیگر سلامتِ فردی و جمعی، انکارناپذیر است.  رنجوری و آسیب پذیری شمار چشمگیری از جمعیت ایران به دست کم یکی از کاستیها یا نقصان های سلامت روان، جُستار بهداشت روان را به‌ یک اولویت حتمی و بنیادین، در سیاست گذاری عمومی تبدیل کرده و چگونگی و چند و چون سیاستها را سرلوحه دغدغه های راستین کارگزران حوزه عمومی ساخته است. 

گرچه در بهبود نگرشهای نادرست به مواهب سلامت روان، گامهای خوبی برداشته شده و در میان سیاستسازان کمتر مدیر و کارگزاری را می توان یافت که به آسانی بتواند دست کم در لفظ  از کنار سلامت روان بگذرد؛ با این همه در رسیدن به اهداف بیشینه، مواقف بسیار باقیمانده و بارهای بیشمار فرومانده است. افزون بر کارگزاران، در میان عموم مردمان، انگ زدایی و فرهنگسازی برای گسترش حمایت طلبی سلامت روان راه درازی در پیش دارد.

سیاست سلامت روان به چه معناست؟

در تعریفی ساده، وجود سیاست (خط مشی) در حوزه سلامت روان در گستره دولتها و حکومتها به این معناست که سیاستگزاران و تصمیم سازان کلان، خط مشی کلی و آینده نگر شامل اصول، اهداف، ارزش ها و چشم انداز تعیین نموده و الگویی عملیاتی نیز برای دستیابی به آنها ترسیم شود. اهمیت این موضوع، علاوه بر تمرکز بر مسائل حال، در نظرگرفتن ظرفیت های بالقوه و نیز چشم داشتن به آینده، بر ایجاد و ارتقاء هماهنگی در اجزاء مرتبط با گستره سلامت روان است.

برنامه عملیاتی در سلامت روان به چه معناست؟

یک برنامه عملیاتی در سلامت روان شامل اتخاذ راهبردهای تدوین شده و انجام فعالیتهایی است که ما را به چشم انداز ترسیم شده رهنمون سازد. برنامه عملیاتی زمان معین و اعتبار مشخصی را برای اجرا تعیین می کند و دقیقا پیش بینی می کند که چه برونداد هایی مدنظر است و چه شاخص هایی برای سنجش آن برونداد ها وجود دارد. هدف برنامه¬های بهداشت روان نه تنها در حوزه درمان، بلکه در گستره پیش¬گیری و ارتقای امنیت روانی، کاهش فشار و بار اختلال-های روانی است.

اجرایی شدن این اهداف نیازمند منابع کافی بوده و فرایند تأمین منابع بدون وجود ساختار مناسب دشوار است. در برنامه اجرایی شایسته، پس از تخصیص اعتبار کافی، متناسب با مأموریت¬ها و گستردگی مداخله¬ها و تدوین زمانبندی اجرایی، با واقع بینی و ریزبینی، اهداف و آرمان نهایی برنامه نشان داده می شود و برپایه شاخص های روشن، ابزار سنجش و طریق ارزیابی  برونداد ها در دسترس قرار می گیرد. 

چرا هم به سیاست در حوزه سلامت روان احتیاج داریم و هم به برنامه عملیاتی؟

در میدان تجربه و آزمون، سیاست گذاری بی بهره از برنامه عملیاتی کارآمد، ره به جایی نبرده، رویا و پنداری بیش نیست و تا نیل به اهداف فاصله ای بسیار دارد. از دیگر سو فرجام کنشهای شتابزده و بی نصیب از سیاست مدون و منسجم، تنها تکاپویی بیهوده و تلاشی بی سرانجام خواهد بود. 

در بعد سیاستگذاری کلان، کشورها مختار هستند، برای سلامت روان، یا سیاست اختصاصی و ویژه برگزینند یا از سیاست یگانه ی سازمانهای بین المللی پیروی کنند. نهادهای بین المللی تنها می توانند پیشنهاد دهنده الگوهای برنامه عملیاتی باشند؛ آنگاه هر کشور باید برنامه عملیاتی مختص خود را با در نظرگرفتن مسائل جاری و پیش اندیشی بر اساس منابع، ظرفیتها و زیرساخت هایش، بومی سازی کرده و باز طراحی نماید.

از جمله عناصر ضروری در سیاست گذاری گستره سلامت روان و همچنین برنامه ریزی عملیاتی، آن است که از بدو امر اهداف، نقاط قوت و چالشها برای شرکاء و ذینفعان تشریح شده و گفتگوهای شفافی در ابعاد متنوعِ موضوع شکل گیرد تا آنجا که برنامه با همکاری و مشارکت ایشان و مبتنی بر خرد جمعی و با پشتوانه کارشناسی به نگارش درآید.

در این میان تقسیم وظایف، تدوین و واگذاری تکالیف دستگاه های مختلف، اهداف و کنش های مرتبط با سلامت روان برجسته و روشن می گردد تا با آگاهی از  واقعیت های موجود راه رسیدن به آرمان مطلوب هموار شود. نباید از نظر دور داشت که یک برنامه ریزی دقیق و کارآمد و توفیق اجرای آن نیازمند طراحی ساختاری برای پایش پیوسته و ارزیابی موثر نیز هست.

متولیان نظام سلامت باید برای سلامت روان چه کارهایی انجام بدهند؟

دستگاه های متولی حیطه سلامت در کشورها که عموما وزارت بهداشت کشورها هستند، می توانند نقش پر اهمیتی در ابعاد حمایت طلبی و جلب توجه ظرفیتهای مادی و معنوی در زمینه سیاست گذاری به نفع سلامت روان داشته باشند. این دستگاه های دولتی علاوه بر آنکه توان پاسخگویی مستقیم به نیازهای گروه های هدف را داشته و در راستای ارتقای سلامت روان جمعیت عمومی دارای وظایف و برنامه هستند درعین حال می توانند به صورت غیرمستقیم و از طریق حمایت خانواده ها، دریافت کنندگان خدمت، تشکل های غیر دولتی و کارکنان حوزه سلامت روان، در دستیابی به اهداف در نظر گرفته شده در اسناد بالادستی انجام وظیفه نمایند.

علاوه بر این، دستگاه های دولتی مانند وزارت بهداشت باید در مسیر اقناع سایر سیاست گذاران و برنامه ریزان برای سرمایه گذاری در حوزه سلامت روان گام بردارند. این سایرین ممکن است شامل دستگاه های اجرایی، دستگاه های متولی اعتبارات و بودجه دولتی و نهادهایی کلانتر از جمله دستگاه قضایی، قانون گذاری و حتی احزاب سیاسی باشند.

به دلیل وضعیت پیچیده و در معرض تهدید جامعه ما و برای اطمینان از اجرایی شدن برنامه های سلامت روان در جمعیت شهری و روستایی، به ویژه در طبقات کمتر توسعه یافته و محروم، همچنین برای مداخله های روان شناختی در موارد اضطراری و بحران های طبیعی، اجرای برنامه و الگوهای موجود نیازمند حمایت طلبی و هم توانی مستقیم و غیر مستقیم دستگاههای مرتبط است.

در این میان اهمیت رسانه ها و لزوم بهره گیری از توان گسترده تغییر و اصلاح دیدگاه تصمیم سازان، مجریان و خدمت گیرندگان توسط رسانه ها را نباید از نظر دور داشت. دستگاهی مانند وزارت بهداشت می تواند در این زمینه با رسانه ها همکاری پیوسته و چندسویه ای برقرار نماید و رسانه ها می توانند راههای  یاری رسانی  به سلامت روان جامعه را نشان دهند. 

در طراحی و اجرای سیاستهای کلان بهداشتی از جمله در گستره سلامت روان، دستگاه محوری و متولی اصلی -وزرات بهداشت- باید تعادل لازم را در نظر گیرد، آنچنانکه متولی اصلی نه آنگونه پُرکار باشد که به کاهش مشارکت سایر دستگاه ها و سودبران منجر شود و نه آنقدر کنش پذیر که نتواند نقش حمایتی خود را ایفا کند.

راهکار اصلی و پایه این است که محوریت هماهنگی و اتحاد ذینفعان را بر عهده گیرد. خوب است که سایر بخش های اجرایی دولت ها، قانون گذاران، قوه قضاییه و حتی احزاب سیاسی برای افزایش سلامت روان جوامع بکوشند. همچنین وقتی از حمایت طلبی صحبت می کنیم، باید موضوع اعتبارات، آموزش، خدمات اجتماعی، مسکن و عدالت را هم مدنظر داشت.

نگاهی به پیشینه سیاستگذاری در سلامت روان در ایران نشان می‌دهد طی چند دهه گذشته، اجرای برنامه های طراحی شده در چارچوب این سیاستها موجب دستیابی به  پیشرفت‌های قابل توجه در زمینه ارائه خدمات بهداشت روان در کشور شده است.

بویژه در سال‌های اخیر و در قالب طرح تحول نظام سلامت، این امکان فراهم آمده است که خدمات تخصصی و متنوع به بخش وسیعی از جامعه ارائه شده و در عین حال بایستگی و اهمیت موضوع سلامت روان در گروههای سنی مختلف و ارائه خدمات به بخشهایی از جمعیت که نیازهای جدی و فوری تری دارند، بیش از گذشته روشن گردد.

از اقدامات سازنده وزارت بهداشت در راستای حمایت طلبی و اجرای برنامه های حوزه سلامت روان می توان موارد ذیل را برشمرد:
•    بهبود سیاست گذاری و قانون گذاری های مرتبط با حوزه سلامت روان که دایره آن دیگر بخش های دولتی دخیل در برنامه را نیز در بر می گیرد. 
•    افزایش آگاهی اولیه و ارتقاء سواد سلامت روان در میان آحاد جامعه، فارغ از اینکه در زمره خدمت گیرندگان باشند یا نباشند.

•    توانمندسازی بیماران، خدمت گیرندگان، خانواده های آنان و همچنین تشکل ها و سازمانهای غیردولتی حامی حقوق بیماران روانپزشکی 

•    ارتقاء کیفیت خدمت ارائه شده توسط کارکنان حوزه بهداشت و درمان که در حقیقت کارگزاران وزارت بهداشت به شمار می آیند.

در مقابل موارد ذیل را می توان نمونه ها و راه حل هایی برای موانع پیش روی حمایت طلبی در حوزه سلامت روان عنوان کرد:

•    مقاومت سیاست گذارن و برنامه ریزان در دامن زدن به این تصور نادرست که سلامت روان اولویت کنونی جامعه ما نیست، همچنین وجود ساختارهای موازی و غیرحرفه¬ای در روند تصمیم‌سازی، برنامه ریزی و اجرا، به عنوان چالشی جدی در این موضوع: برای عبور یا تعدیل این مانع، با بازگشت به تخصص گرایی و روشن سازی اهمیت سلامت روان به عنوان بعدی ناگسستنی از سلامت فرد و جامعه، باید نشان داد که سرمایه گذاری و کار کارشناسی در این میدان، نتایج چشم گیری چه در کوتاه مدت و چه در آینده دور  برای کل حوزه سلامت در برخواهد داشت.

•    اختلاف دیدگاه و دوگانگی میان گروه های مختلف دولتی و غیردولتی که برای سلامت روان حمایت طلبی می کنند: برای گذر از این مانع باید تنها بر اشتراکات تکیه و با یکپارچگی در سیاست گذاری، برنامه‌ریزی، ارزشیابی و نظارت از پرداختن به حواشی و اختلافات صنفی پرهیز کرد.

•    مقاومت در میان کارکنان ارائه دهنده خدمات بهداشتی درمانی: در این وادی باید نشان داد که چگونه پرداختن به حوزه سلامت روان، بهبود کیفی خدمات در سایر حوزه ها را در پی خواهد داشت.

•    کمبود تعداد افرادی که درگیر حمایت طلبی در حوزه سلامت روان هستند و همچنین کمبود نیروی انسانی ارائه دهنده خدمات سلامت روان: کمبود روان پزشک، روان شناس بالینی و پراکندگی ناهمگون آنها در کشور، در کنار ناکافی بودن درآمد متخصصان حوزه سلامت روان نسبت به سایر رشته های پزشکی، چالشی است که بر بسیاری از برنامه های مؤثر در بخش سلامت روان سایه انداخته است.

برای جبران کمبود روان پزشک در استان ها و شهرستان هایی که زیر پوشش شبکه بهداشتی و درمانی هستند، به آموزش فزونتر و پیوسته پزشکان عمومی برای آشنایی با اختلالات روان پزشکی نیاز است. از جمله تکالیف نظام سلامت، افزایش آگاهی در زمینه بر طرف کردن نیاز های موجود در این حوزه است، بدانگونه که افراد مشتاق به سرمایه گذاری در زمینه سلامت روان، بیش از پیش اهمیت موضوع و ضرورت بالا بردن کیفیت خدمات این حوزه را دریابند.

•    پوشش ناکافی و نابسنده حمایت های بیمه ای از بیماران و محدود شدن پوشش بیمه ای به بخشی از خدمات درمانی و پوشش ندادن مداخله های غیردارویی و درنظر نگرفتن بیماری های مزمن روان پزشکی در فهرست بیماری های خاص، همچنان از چالش های پیش روی سلامت روان کشور است.

با نگاهی به گذشته و حال و چالش‌های پیش رو برای دستیابی به اهداف کلان سلامت روان، تلاش‌ جدی و مستمر، عزم ملی و مشارکت گسترده مردم، سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی ضرورتی انکار ناپذیر است.

در طراحی و اجرای برنامه های کلان بهداشتی از جمله سلامت روان آنچه همواره مورد تاکید بوده و به عنوان پیش فرض مطرح می شود لزوم همصدایی، هماهنگی و همکاری در اجرای برنامه ها و نیل به اهداف پیش بینی شده است این امر فاهم نمی آید مگر با کار جمعی و انجام وظایف تخصصی دستگاهها و نهادهای دخیل در برنامه، اعم از دولتی و مدنی.

برای تصمیم سازان و سیاستگذاران نظام بهداشتی کشور لزوم حمایت طلبی و جلب همکاری شرکاء و ذینفعان برنامه همواره مدنظر بوده و برای دستیابی به آن در سطوح مختلف برنامه ریزی و تلاش شده و می شود.  
 

منابع:
۱.    Mental Health Policies, Plans and Programs – updated version, Geneva, WHO, ۲۰۱۴ (The WHO Mental Health Policy and Service Development Guidance Package) 
۲.    Monitoring and Evaluation of Mental Health Policies and Plans, Geneva, WHO, ۲۰۰۷ (The WHO Mental Health Policy and Service Development Guidance Package)
۳.    Advocacy for Mental Health, Geneva, WHO, ۲۰۱۲ (The WHO Mental Health Policy and Service Development Guidance Package)
 

کد خبر 556811

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha