چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۶:۲۷
۰ نفر

لیدا هادی: همچنان که بسیاری از نیروهای منطقه‌ای و همسایگان عراق با امضای تفاهمنامه امنیتی میان این کشور و آمریکایی‌ها مخالف هستند

ولیکن واشنگتن همچنان نوری المالکی، نخست‌وزیر عراق  را تحت فشار گذاشته است که برای حفظ شمار بیشتری از نیروهای نظامی آمریکایی در عراق تا پیش از پایان تابستان پیمان استراتژیک امنیتی را امضا کند. گو این که ایالات متحده پس از کشته شدن 4100 سرباز آمریکایی و مجروح شدن 30 هزار سرباز دیگر و خسارت یک تریلیون دلار و بدنامی آن در بین دیگر کشورهای دیگر هنوز درک نکرده است که اشغالگری باعث طغیان و سرپیچی می‌شود.

حمله به عراق در سال 2003 ، ویران کردن این کشور و کشته شدن و آوارگی میلیون‌ها نفر عراقی را باید یکی از وحشتناکترین جنایات  قرن حاضر نامید.
تلاش برای باقی ماندن در عراق پس از این جنایات وحشتناک، و از بین بردن استقلال و سیادت سرزمینی این کشور استمرار این جنایات و اشتباه استراتژیکی بزرگی است که ایالات متحده و همپیمانان آن باید تاوان سنگینی را بابت این اشتباه بپردازند.

همان‌طور که انتظار می‌رفت به نظر می‌رسد که حکومت جورج بوش می‌خواهد حکومت جانشینش را نیز درگیر شکست‌های خود نماید و ماموریت بازگشت سربازان آمریکایی از عراق را که اوباما به آن مژده داده بود را برای آنها امری غیر‌ممکن بسازد. ایالات متحده مایل است که عراق را تا 31 جولای درگیر معاهده‌ای به نام  «معاهده امنیتی» کند چرا که مهلت باقی ماندن نیروهای آمریکایی طبق اجازه سازمان ملل متحد که سرپوشی قانونی برای حضور نیروها بود تا 31 دسامبر به پایان خواهد رسید.

بهترین و مناسبترین جایگزین برای آمریکا این است که تلاش کند اجازه کوتاه مدت دیگری مثلا برای مدت 6 ماه برای حضور در عراق به‌دست آورد تا رئیس‌جمهور آینده بتواند اوضاع را ارزیابی و تصمیم مناسبی اتخاذ کند. 
به‌رغم این که مذاکرات عراق و آمریکا در این مورد به صورت مخفیانه و سری انجام می‌شود، ولی بیشتر اطلاعات و مواد این معاهده به روزنامه انگلیسی    ایندیپندنت گزارش شده است.

طبق این معاهده ایالات متحده می‌تواند برای مدت طولانی 50 پایگاه در عراق داشته باشد همچنین آزادی عمل و اجرا در عملیات نظامی داشته باشد و در چارچوب مبارزه با تروریسم آمریکا می‌تواند هر کسی را که اراده کند، بدون مشورت با حکومت بغداد دستگیر نماید، همچنین نیروهای آمریکایی و پیمانکاران آمریکایی در عراق در برابر قانون عراق مصون هستند و نیز فضای کشور عراق تا ارتفاع 29 هزار قدم در اختیار و تحت سیطره آنها باشد.

بدون شک این شکل دیگری از استعمار جدید آمریکا علیه عراق است که با مخالفت گسترده گروه‌های مختلف سیاسی و دینی مواجه شده است.
مقاله 9000 کلمه‌ای کاندولیزا رایس در مجله فارین افیرز بازگوی این حقیقت است که بوش هنوز بسیاری از این واقعیت‌ها را درک نکرده است.

رایس در این مقاله نوشته است: «برقراری دموکراسی در جهان به برقراری آن در خاورمیانه وابسته است و هنگامی که عراق از مشکلات خود رهایی یابد تمام کشورهای منطقه این تغییر و پیشرفت را احساس خواهند کرد... مشارکت طولانی مدت ما با عراق و افغانستان که باید به‌طور جدی ادامه یابد و رابطه جدید ما با آسیای مرکزی و مشارکت‌های طولانی ما با کشورهای منطقه، پایه‌های استراتژیکی و جغرافیایی استواری برای عمل در جهت رسیدن به خاورمیانه‌ای بهتر، دموکرات‌تر و شکوفاتر است.»

با شنیدن این حرف‌ها سخت است که آدم بداند باید به حال خود بخندد یا گریه کند. عراقی‌ها نمی‌خواهند که نیروهای نظامی آمریکایی دموکراسی را به آنها تحمیل کنند. همان‌طور که افغان‌ها نیز دوست ندارند یک الگوی غربی را در کشور خود پیاده کنند. اما حادثه «پیشرفت» عراق یا در واقع ویرانی آن ثبات و استقرار منطقه را مختل کرده است.
برخی نظام‌های منطقه‌ای به حمایت نیروهای آمریکایی احساس نیاز می‌کنند، ولی بیشتر ملت‌های منطقه مخالفت خود را با این امر اعلام کرده‌اند.

شکوفایی و پیشرفت کشورهای عربی مدیون حضور نیروهای نظامی آمریکا نیست بلکه این امر به وجود نفت و مهارت‌های اقتصادی و تجاری عرب‌ها مربوط می‌شود.
گویا خانم رایس از مبارزه‌های طولانی ملت‌های منطقه برای رهایی از اشغالگران خارجی کاملا بی‌خبر است.

عراقی‌ها در سال 1920 با اشغالگران انگلیسی مبارزه کردند و سرکوب شدند و در سال 1941 تلاش کردند پایگاه‌های نظامی انگلیس را عراق نابود کنند که باز با شکست مواجه شدند و تمامی  ژنرال‌هایی که در این اقدام دست داشتند همگی اعدام شدند. در سال 1948 علیه معاهده‌ای که انگلیس تلاش می‌کرد آن را به عراقیان تحمیل کند به مبارزه برخاستند و در نهایت در سال 1958 نظامی پادشاهی را  که از سوی انگلیس حمایت می‌شد طی مبارزه خونینی برانداختند و نوری السعید را که سعی داشت با لباس زنانه از بغداد بگریزد دستگیر و اعدام کردند.

در مصر جمال عبدالناصر پس از بیرون راندن نیروهای انگلیسی از کشورش و ملی‌سازی کانال سوئز تاکنون به عنوان یک شخصیت ملی‌گرا شناخته می‌شود. انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها در سال 1956 سعی کردند طی توطئه پلیدی به همراه اسرائیل و با حمله کانال سوئز حکومت وی را براندازند، ولی حمله آنها با شکست مواجه شد و برنامه‌ها و نقشه‌های استعماری آنها نقش بر آب شد.  

در لبنان ریاض الصلح نخست‌وزیر آن کشور توانست در سال 1943 نیروهای فرانسوی را از کشورش بیرون براند و استقلال را به کشورش هدیه کند. وی هم‌اکنون به عنوان یکی از قهرمانان استقلال لبنان شناخته می‌شود.
اکنون در دوره ما نیز حزب‌الله پس از موفقیت در بیرون راندن نیروهای اسرائیلی از لبنان در سال 2000 و پس از 22 سال اشغالگری به خوشنامی یاد می‌شود. کسی باید این حقایق تاریخی اساسی را به خانم رایس بیاموزد.

حمایت آمریکا‌، اشخاصی مثل نوری المالکی در عراق‌، فواد سنیوره در لبنان یا محمد عباس در فلسطین را قوی نمی‌کند بلکه بالعکس حمایت آمریکا از این افراد از قدرت آنها می‌کاهد. این گونه افراد هیچ‌گاه احساس امنیت ندارند و در نگرانی به‌سر می‌برند، چرا که مورد حمایت ملت خود واقع نمی‌شوند.

آمریکا با حمله به عراق و ویرانی آن کشور موازنه قوا را در منطقه دگرگون کرد و ایران را نیروی برتر منطقه ساخت. این وضعیت با تلاش‌های بوش، دیک چنی، ایهود اولمرت و نومحافظه‌کاران طرفدار اسرائیل غیر‌ممکن است که تغییر کند.
بخواهیم با نخواهیم جمهوری اسلامی ایران امروز مهمترین بازیگر سیاسی منطقه محسوب می‌شود که نمی‌توان نقش مهم آن را نادیده گرفت.

اما در این میان تهران چه می‌خواهد؟ تهران می‌خواهد خود را از خطر حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل مصون کند. بدون شک ایران سعی دارد نیروهای دفاعی خود را تا حد امکان قدرتمند کند. ایران خاطرات تلخی از جنگ هشت ساله خود با عراق دارد که تمام جهان (‌به‌جز سوریه) در این جنگ عراق را علیه آن حمایت کرد. ایران خواهان وجود عراق یکپارچه است.

ایران می‌خواهد از جانب کشور عراق و کشورهای منطقه اطمینان حاصل کند تا ایالات متحده سرزمین‌های آنها را برای حمله به ایران به‌کار نگیرد. به اختصار بگوییم ایران می‌خواهد نیروهای آمریکایی از منطقه خارج شود!

شاید در این میان بهتر باشد واشنگتن به جای دنبال کردن اهداف بی‌ارزش خانم رایس در برقراری  پایه‌های جغرافیایی و سیاسی استوار تلاش کند تا نیروهایش را هر چه زودتر از منطقه خارج و رابطه سیاسی متینی را با ایران برقرار کند. ‌آمریکا باید تلاش خود را منصفانه در جهت حل مسئله اعراب و اسرائیل به‌کار گیرد پیش از این که غده‌ای که تمام روابط منطقه را مسموم کرده است در صورتش منفجر شود!

همشهری امارات به نقل از پاتریک سیل

کد خبر 55366

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز