راننده یکی از کامیون‌ها که سن و سالی از او گذشته، بهانه‌اش برای نپوشیدن لباس محافظ را سخت‌شدن رانندگی با این لباس می‌داند؛ سختی‌ای که حاضر نیست آن را حتی به قیمت حفظ جانش تحمل کند.

تفکیک زباله عفونی

حمیدرضا بوجاریان در گزارشی از آرادکوه نوشت: آرادکوه، شبیه شهر نیست. کوچه و خیابان ندارد. دشت بزرگی است به‌وسعت ۱۳۶۱هکتار که زمین‌هایش را برای نگهداری، تفکیک و در نهایت دفن زباله، تقسیم کرده‌اند. بعد از گذر از سایت اداری و عبور از کنار مرکز تولید کمپوست که با جاده‌ای باریک به بخش تفکیک پسماندهای خانگی راه دارد، در فاصله یکی دو کیلومتر از مرکز تولید کمپوست، روی تابلویی نوشته‌اند: «فاز دفن پسماندهای عفونی.»

...

«اینجا دیگر خودت هستی و دنیای خودت. زندگی و کار در فضای بسته، در لباس‌های بسته و ایزوله.» این را یکی از کارگرها می‌گوید. اسمش سعید است و ۱۰سال است در مرکز پسماند آرادکوه کار می‌کند و ۲سال است که به سلول شماره۵ منتقل شده. گله‌ای پرتعداد از سگ‌ها چندصدمتر دورتر می‌دوند و عقابی بدون بال‌زدن، زیر آسمان آبی دوردور می‌کند.

حضور گله سگ‌ها در فضای بیابانی اطراف کمی عجیب است. بوی غذا را از زباله‌های عفونی فهمیده‌اند؛ بوی برنج، گوشت مانده از غذاهای نیم‌خورده و مصرف‌نشده رستوران بیمارستان‌ها و چیزهای دیگر. همه اینها با پسماندهای بیمارستانی دیگر مخلوط شده، چون وزارت بهداشت پسماندهای بیمارستانی را عفونی اعلام و تفکیک‌شدنش را ممنوع کرده است. سگ‌ها نزدیک پسماندها نشسته‌اند و اطراف را می‌پایند.

وقتی سعید سرگرم حرف‌زدن می‌شود و رو برمی‌گرداند، خیالشان راحت می‌شود و یک‌قدم به زباله‌ها نزدیک‌تر می‌شوند اما هنوز به زباله‌ها نرسیده با هوهو کردن کارگران عقب می‌روند؛ دست از پا درازتر. اما دل از پسماندها نمی‌شویند و می‌خواهند در نزدیک‌ترین فاصله از غذای لذیذ اما عفونت‌زده، مترصد فرصتی بنشینند.

آب‌ها که از آسیاب افتاد و کارگرها که گرم کار خودشان شدند، سگ‌ها دوباره نیم‌نگاهی به کوه پسماندها می‌اندازند، در آرزوی اینکه ناخنکی به پسماندها بزنند و لابد دلی از عزا دربیاورند.

سعید می‌گوید: «نمی‌فهمند که اینها عفونی است. فقط بوی غذا را می‌فهمند اما چیزی نصیبشان نمی‌شود.» با ریخته‌شدن آهک روی پسماندها، آرزوی سگ‌ها برای خوردن غذای مانده بین زباله‌های عفونی بر باد می‌رود. آهک تنها سلاحی است که باعث می‌شود حیوانات بی‌خیال دست‌درازی به زباله‌ها شوند.

...

راننده یکی از کامیون‌ها که سن و سالی از او گذشته، بهانه‌اش برای نپوشیدن لباس محافظ را سخت‌شدن رانندگی با این لباس می‌داند؛ سختی‌ای که حاضر نیست آن را حتی به قیمت حفظ جانش تحمل کند. او می‌گوید که لباس‌های محافظ معمولا سایز آنها نیست. جلوی دست و پای راننده را برای رانندگی می‌گیرد و این وضعیت می‌تواند رانندگی را خطرناک کند؛ خطرناک‌تر از حمل پسماند عفونی بدون لباس محافظ: «گان می‌دن بهمون اما توی گان مگه می‌شه رانندگی کرد. رانندگی با گان یعنی کباب‌شدن پشت رل. یعنی تصادف کردن و گیر کردن لباس روی گاز و ترمز.»  گان نپوشیده، تب هوا آنقدر بالا هست که بتواند اشک بدن را دربیاورد و رمق از تن بگیرد.

این گرما آنقدر «علیرضا سرتیپی» را که پنجاه‌وچندساله به‌نظر می‌رسد اذیت می‌کند که او ریسک بیمارشدن را به تحمل گرمای طاقت‌فرسا بپذیرد: «ساعت ۵ صبح می‌رم بیمارستان؛ از بیمارستان البرز گرفته تا ساسان و بابک و آریا و چندتای دیگه. تا ساعت۱۱ کارم تموم می‌شه و زباله‌های عفونی رو میارم کهریزک برای تخلیه.

این کار ۱۰سال گذشتمه و هر روز انجامش می‌دم. اون موقع گان و این چیزها نبود. با همین لباس‌ها و یه ماسک می‌اومدیم. الان می‌گن لباس محافظ بپوش. آقا تا این لباس رو نپوشی متوجه نمی‌شی که چه مصیبتیه این.»  اما ۸‌ماه گذشته برای سرتیپی و همکاران دیگرش با ۱۰سال قبل‌تر از آن کلی فرق داشته است.

با اینکه زباله‌های بیمارستانی همیشه خطرناک است، این چندماه زباله‌ها خطرناک‌تر از قبل شده‌اند: «برای اینکه خودم را از ویروس در امان نگه دارم توی بار زدن و تخلیه کردن زباله‌ها دخالت نمی‌کنم. اصلا از ماشین پیاده نمی‌شم. برای همین نیاز نیست گان بپوشم.»  بعد همینطور که دارد خودش را توجیه می‌کند که گان نپوشیدنش ایرادی ندارد، به همکار جوانش نگاهی می‌اندازد و می‌گوید: «اما نمی‌دونم این جوون چرا سربه‌راه نمی‌شه. با اینکه ۱۰بار بهش گفتم داری می‌ری زباله بار می‌زنی و تخلیه می‌کنی گان بپوش، حرف گوش نمی‌کنه.

می‌ترسم مریض شه کار دستم بده.»  با اینکه سرتیپی و ۱۰۰راننده و کمک‌راننده دیگر هر روز سروکارشان با زباله‌های عفونی بیمارستان‌های پایتخت است، اما فقط یکی از آنها کرونا گرفته و بعد از مدتی استراحت، حالش خوب شده و سر کارش برگشته است. این اتفاق باعث شده خیلی از حاملان زباله‌های عفونی میلی به پوشیدن لباس نداشته باشند یا توجیه کردنشان برای این کار، خیلی سخت شود.

مشروح گزارش و فیلمی دراین باره را در لینک زیر مشاهده کنید؛

کد خبر 550873

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار خانواده

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha