ماجرای فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی در ایران به ‌صورت جدی با فیلترینگ توییتر و فیس‌بوک بعد از انتخابات ۸۸ آغاز شد. اگرچه فیلترینگ این شبکه‌های اجتماعی چندان موفق نبود و آنقدر استفاده از آنها بالا رفت که حالا شاهد حضور رییس‌جمهوری، وزیر، وکیل، نماینده مجلس و حتی برخی بزرگان نظام در توییتر هستیم اما همچنان فیلترینگ کار خودش را می‌کند.

مجلس شورای اسلامی

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتماد، فیلترینگ؛ آری یا نه؟! مساله الان مدت‌هاست که همین است. مدت‌هاست که کاربران فضای مجازی مدام با دلهره «احتمال» فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده‌شان یا با دشواری اتصال به فیلترشکن‌ها برای استفاده از شبکه‌های از پیش‌فیلتر شده، دست و پنجه نرم می‌کنند؛ معضلی که حالا کار را به جایی رسانده که خراب شدن گهگدار سرورهای پیام‌رسان‌ها یا شبکه‌های اجتماعی که منجر به قطعی این اپلکیشین‌ها می‌شود، بلافاصله با واکنش کاربران ایرانی مواجه می‌شود. کاربرانی که نگرانند نکند این قطعی ناشی از فیلترینگ باشد!
ماجرای فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی در ایران به ‌صورت جدی با فیلترینگ توییتر و فیس‌بوک بعد از انتخابات ۸۸ آغاز شد. اگرچه فیلترینگ این شبکه‌های اجتماعی چندان موفق نبود و آنقدر استفاده از آنها بالا رفت که حالا شاهد حضور رییس‌جمهوری، وزیر، وکیل، نماینده مجلس و حتی برخی بزرگان نظام در توییتر هستیم اما همچنان فیلترینگ کار خودش را می‌کند و مردم برای استفاده از این شبکه اجتماعی از فیلترشکن استفاده می‌کنند.

هر قدر هم که کارشناسان در این مدت، در انتقاد به فیلترینگ گفته‌اند که اگر قرار است فیلترینگ منجر به عدم استفاده مردم از این شبکه‌های اجتماعی شود پس حضور سران نظام و مسوولان دولت و حاکمیت در آن، با این هدف در تضاد است، کار به جایی نبرده است. انگار یک معامله نانوشته‌ای وجود دارد که فیلترینگ انجام شود و با استفاده از فیلترشکن‌ها همچنان این شبکه‌های اجتماعی مورد استفاده عموم جامعه قرار بگیرند، چراکه همان‌طور که بارها بسیاری از مسوولان هم اذعان کرده‌اند، عدم استفاده از فضای مجازی، به صلاح نیست و باید با حضور در این فضا، از قضا از آن استفاده شود و پیام‌ها را به گوش دنیا رساند اما ظاهرا گروهی ترجیح می‌دهند پیام‌شان را از پس پرده فیلترینگ به گوش جهان برسانند و با وجود اینکه بارها بحث رفع فیلتر توییتر مطرح شد و حتی تلاش‌هایی هم در این زمینه انجام شد اما همان گروه خاص زیر بار نرفتند و در نهایت نه‌تنها توییتر همچنان فیلتر است که در نتیجه همان نوع نگاه، حالا تلگرام هم به صف فیلترشدگان اضافه شده است. فیلترینگی که بر مبنای اعتراف بسیاری از مسوولان و کارشناسان می‌توان آن را شکست خورده دانست؛ چراکه کمتر از ۵ ماه پس از فیلتر شدن این پیام‌رسان در تاریخ دهم اردیبهشت‌ماه ۹۷، از آبان‌ماه همان سال شاهد بازگشت تدریجی سازمان‌ها و مسوولانی بودیم که با فیلترینگ تلگرام از این پیام‌رسان خارجی کوچ کرده و حالا با کاهش مخاطبان‌شان مواجه شده و به این نتیجه رسیده بودند که برای اینکه دیده و شنیده شوند، باید به تلگرام بازگردند.

البته بازگشت این افراد به تلگرام، تاثیری در شرایط فیلترینگ این پیام‌رسان نداشت و برخی از همان‌ها که نتیجه فیلترینگ را به چشم دیده بودند، دنبال فیلترینگ اینستاگرام افتادند. اتفاقی که البته تاکنون رخ نداده و شاید بتوان آن را نتیجه همان جمله‌ای دانست که حسن روحانی ۲۸ آذرماه ۹۶ و در نخستین اجلاس حقوق شهروندی مطرح کرد و گفت: «وزیر ما اینجاست و به مردم قول می‌دهد دستش روی دکمه فیلترینگ نخواهد رفت.» اگرچه بسیاری از مردم مقصر فیلترینگ تلگرام را محمدجواد آذری‌جهرمی می‌دانند اما در مقابل گروهی هستند که می‌گویند وزیر جوان نقشی در فیلترینگ تلگرام نداشته و این موضوع درنتیجه اقدام بازپرسی است که حکم فیلترینگ تلگرام را صادر کرد.

البته که بازپرس بیژن قاسم‌زاده مهرماه ۹۸ به اتهام تاثیر نفوذ اشخاص دولتی در پرونده وریا مولانایی و تاثیر دادن نفوذ در پرونده حسین حاجی‌زاده و نادر شریف‌زاده به مبلغ ۲۸ میلیارد ریال به عنوان متهم ردیف یازدهم پرونده پرحاشیه اکبر طبری و ۲۱ همدستش بازداشت شد اما ظاهرا پرونده نفوذ او را بی‌ربط به تصمیمش در فیلترینگ تلگرام دانستند و تاکنون در همچنان بر همان پاشنه چرخیده است.  ماجرا اما برای گروهی به همین فیلتر کردن‌ها ختم نمی‌شود و حالا در تازه‌ترین اقداماتی که در راستای محدود کردن فضای مجازی انجام می‌شود، ۴۰ نفر از نمایندگان مجلس انقلابی یازدهم، طرح «انسداد فضای مجازی» را کلید زده‌اند. طرحی که برخی از خود آنها از آن به عنوان طرح «انسداد شبکه‌های اجتماعی» یاد می‌کنند و این نگرانی را به وجود آورده که با تصویب و اجرایی شدن این طرح، تمام پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارج از کشور مسدود و فیلتر شوند.  

«احراز هویت کاربران فضای مجازی»، «ایجاد نمایندگی پیام‌رسان‌های خارجی، داخل کشور» و «مجرم بودن کسانی که از فیلترشکن استفاده می‌کنند» و... از جمله موارد مطروحه در این طرح است که کاربران فضای مجازی همچنین بسیاری از مسوولان نسبت به آن انتقادات جدی مطرح کرده‌اند. شاید مهم‌ترین موضوع مطرح شده در واکنش به این طرح را بتوان نگرانی نسبت به حوزه فضای مجازی دانست. کنایه‌ای از انسداد منافذ فرهنگی و بستن  مجاری جامعه  مدنی!

اگرچه برخی نمایندگان موافق این طرح، آن را خواست مردمی می‌دانند اما نگاهی کوتاه به واکنش‌های صورت گرفته درباره این طرح به سادگی نشان می‌دهد که این طرح اگر هم خواست مردمی باشد، خواست اکثریت شهروندان نیست و آنچه عموم جامعه می‌خواهند همچنان رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی و دسترسی آزاد است. این طرح از نظر بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران غیرکارشناسی است. چنانکه یکی از همکاران همان ۴۰ نماینده مجلس هم در اعتراض به آن گفته که مفاد طرح از نظر اجرایی و محتوایی ایرادات فنی دارد و از نظر علمی با آن اعلام مخالفت کرده است.

مصطفی طاهری که از قضا در این حوزه بیش از همکارانش در پارلمان تخصص دارد و احتمالا به همین دلیل هم ریاست کمیته   ارتباطات کمیسیون صنایع و معادن مجلس یازدهم را برعهده دارد، دیروز در همین راستا به ایسنا گفته که چندان موافق این نوع فیلتری که تا الان تجربه کرده‌ایم نیست. این نماینده مجلس یازدهم اذعان دارد با وجود اینکه تلگرام را فیلتر کردیم اما هرکس می‌خواهد از آن استفاده می‌کند. او گفته که دنبال ویترین نیستیم بلکه باید برنامه‌ریزی کنیم تا حرفی برای گفتن داشته باشیم. به عقیده او اگرچه در بستر موجود آسیب‌هایی از نظر امنیتی و تا حدودی اخلاقی وجود دارد اما با تکنیک‌هایی مثل هوش مصنوعی و بدون فیلتر می‌توان این تهدیدات را ناکارآمدتر کرد و کاهش داد. این موضوعی است که همتای او در مجلس پیشین یعنی رییس کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم هم به آن اذعان دارد. سیده حمیده زرآبادی معتقد  است که تجربه فیلترینگ  شکست خورده بوده و این را می‌توان به سادگی از بازگشت افراد به استفاده از تلگرام فهمید. این نماینده اصلاح‌طلب مجلس دهم هم مانند طاهری اصولگرا این طرح را غیرکارشناسی می‌داند و معتقد است که طرح تازه مجلسی‌ها جزو طرح‌هایی است که باعث می‌شود، اعتماد عمومی و آزادی‌های عمومی کمتر شوند.

این نماینده اصلاح‌طلب مجلس یازدهم در گفت‌وگو با «اعتماد» تاکید می‌کند که آن‌ طور که تجربه نشان داده فضای مجازی یا در کل فناوری و تکنولوژی‌های جدید هیچ‌ موقع مسدود نمی‌شوند و هر اتفاقی که بیفتد یک جایگزینی برای آن وجود دارد؛ کسی که بخواهد استفاده کند، استفاده می‌کند حتی اگر قانون‌های سختگیرانه‌تر از این هم وجود داشته باشد.
«اعتماد» به بهانه به جریان افتادن طرح انسداد پیام‌رسان‌های خارجی و بالا گرفتن بحث در این رابطه علاوه بر اینکه سراغ رییس کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم رفته‌ و در گفت‌وگویی به بررسی ابعاد مختلف این طرح و نتایج اجرای احتمالی آن پرداخته در یادداشتی به قلم محمدعلی ابطحی از جمله سیاسیون فعال در فضای مجازی نیز از دیگر جزییات این مهم نوشته است.  


همه تلاش‌ها برای شنیده نشدن

محمدعلی ابطحی در یادداشتی نوشت: طرح محدودسازی فضای مجازی که از سوی نمایندگان مجلس مطرح شده است، اولین خیز برای محدود سازی فضای مجازی نیست. قبلا خیزهای زیادی برداشته شده است. این هجوم به محدودسازی فضای مجازی بخشی از هجوم بیشتر تاریخی است که به حریم اطلاع‌رسانی شده است. هدف اصلی نگه داشتن ورودی‌های اطلاع‌رسانی دست حکومت بوده است. کمتر کسی یادش هست که در دهه شصت شمسی خودمان تنها مدخل ورودی خارج به داخل، موج کوتاه رادیو بود. چیزی که شاید اصلا امروز کاربردی نداشته باشد. اتفاقا اوج آن در دوره جنگ ایران و عراق بود. یکی از کارهای سکه کشورهای بزرگ که گاهی در ردیف اسلحه‌سازی پر اهمیت بود و البته بیشتر سازندگان آن در کشورهای چپ و کمونیست بودند، سیستم تولید پارازیت بود. به این معنا که مثلا ایرانی‌ها روی رادیو عراق و یا عراقی‌ها روی رادیوی ایران در ایام دفاع مقدس پارازیت پخش می‌کردند. 
صدای ویژ ویژ معروفی بود که روی آن فرستنده، فرستاده می‌شد. واقعا در آن ایام از پر سودترین بیزینس‌های مهم دنیا تولید سیستم پارازیت بود که معمولا دو کشور متخاصم از یک کارخانه روسی می‌خریدند که عملا بتوانند پارازیت روی مخالف‌شان بیندازند.
 
چه خوب که شما آن دوران‌ها نبودید؛ موج کوتاه رادیو را که به آرامی می‌چرخاندی هر کشوری علیه کشور رقیبش سوت و ویژ ویژ می‌فرستاد.
در آن ایام اتفاقا من هم در رادیو و تلویزیون بودم و از نزدیک شاهد چنین چیزهایی بودم.  در جلسات مدیریتی می‌گفتند که بودجه اختصاصی به خرید پارازیت اختصاص داده شود که گاه از بودجه خرید فرستنده‌ها هم بیشتر بود. مهم‌تر نشنیدن بود تا رساندن پیام. آن هم در دوران تک‌صدایی رادیو تلویزیون‌های داخلی.
بعدها که مرزهای اطلاع‌رسانی از زمین به هوا رفت و ماهواره به وجود آمد، باز هم مجلس پنجم اولین کاری که به نظرش رسید این بود که قانون وضع کند و استفاده از ماهواره را ممنوع کند. این قانون تا همین حالا هم ادامه دارد. یعنی می‌دانید الان که تا اعماق روستاها هم مردم ماهواره دارند، همه مشغول به کار قاچاق هستند و مرز ممنوع را رد کرده‌اند؟
اما ماهواره وسیله پیام‌رسانی شد و عملا به جای آنکه ماهواره حذف شود، قانون در انظار عام و خاص شکسته شد. من آمار ندارم اما حدس می‌زنم همه کسانی که آن روز در مجلس قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب کردند همه‌شان کم و بیش از ماهواره استفاده می‌کنند.
کار به جایی رسیده بود که سال‌ها، عده‌ای از متدینین و مومنان قدیمی، سنت‌های عزاداری بعضا افراطی خود را هم از ماهواره جست‌وجو می‌کردند و در حوزه دینی هم ماهواره اثرگذار شده بود.
قانون مطبوعات هم در مجلس پنجم برای محدود سازی مطبوعات تصویب شد. تا در اوج رشد رسانه و اوج قدرت و شکوفایی روزنامه‌ها و خبرنگاری و بالا رفتن سرانه مطالعه روزنامه، مانع توسعه و خواندن روزنامه شود. به دنبال این قانون، بسته شدن فله‌ای مطبوعات بود که سال‌ها نفس مطبوعاتی‌ها و روزنامه‌نگاران را می‌خواستند ببندند. باز ابزار قانونی از پارلمان به کار گرفته شد تا جلوی اطلاع‌رسانی گرفته شود.
تلاش‌ها برای جلوگیری از شنیده شدن حرف دیگران پر اهمیت‌تر از این بود که تلاش برای رساندن پیام باشد.
صدای پای اینترنت که آمد دیگر این جنگ مغلوبه شد. این مهم‌ترین اتفاق تاریخ بشر بود. زمینه اصلی اینترنت اطلاع‌رسانی بود. همه صداها بلند بود. اینترنت واقعا معنای جدیدی برای حکمرانی تعریف کرد.
باز هم تنها راهی که قانونگذاران یاد داشتند، مثل گذشته، هجوم قانونی ولو بی‌اثر به محدوده فضای مجازی شد. اگر می‌توانستند با اصل ورود نت به داخل کشور مخالفت می‌کردند. مثل بعضی کشورها که تا آخرین نفس‌ها جلوی ورود نت ایستادند. اما زیرساخت مخابراتی اولویت اصلی دولت اصلاحات بود.
خرج فراوانی شد که ای ‌کاش کسی روزی به مردم گزارش دهد که چقدر از جیب مردم رفت تا طرح‌های پول‌ساز تولید شبکه‌های انتقال محتوای داخلی ساخته شود اما هیچکدام عملی نشد و طرح ملی شدن شبکه داخلی چقدر انرژی و پول و فتوا و توان به خودش اختصاص داد اما در نتیجه فقط به گسترش بیزینس فیلترشکن انجامید که هر صاحب نتی جزو ملزومات زندگی اینترنتی خودش فیلترشکن داشته باشد.
حتی اگر خواسته باشی سخنان رهبری، روسای قوا و بخش‌های مختلف حکومتی را هم بخوانی باید از دالان فیلتر شده بگذری. نمایندگان محترم این مجلس باز بار دیگر در آغاز کارشان به فکر محدودسازی امکان ارتباطی و اینترنت افتاده‌اند.
امکانات کشور باز هم خرج می‌شود اما قطعا اثری بر روند اطلاع‌رسانی و اطلاع‌گیری نمی‌توانند ایجاد کنند. عرض خود می‌برند و زحمت جامعه می‌دارند. کاش قبل از هر طرحی یک نگاهی به فعالیت‌های گذشته در امر منع اطلاع‌رسانی بکنند و بعد تصمیم بگیرند.


حمیده زرآبادی، رییس کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع مجلس دهم:

طرح انسداد فضای مجازی باقیمانده اعتماد عمومی را از بین می‌برد

  • موضوع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مدت‌هاست که به معضلی در کشور تبدیل شده. یک زمانی توییتر را فیلتر کردند، بعد سراغ فیلترینگ تلگرام رفتند و به بهانه اینکه باید از پیام‌رسان‌های داخلی استفاده شود، موفق به فیلترینگ تلگرام شدند. اما تجربه نشان داده که این برخوردها موفقیت‌آمیز نبوده و در گذشته نیز به نوعی شاهد شکست فیلترینگ تلگرام حمیده زرآبادی، رییس کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع مجلس دهم:بودیم. اخیرا طرحی از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس با شرط و شروط مطرح شده که عملا به‌ معنای فیلترینگ تمام پیام‌رسان‌های خارجی است. نظر شما در مورد این طرح چیست؟

فضای مجازی(مخصوصا شبکه‌های اجتماعی) بیشتر از اینکه بخواهد رسالت پیام‌رسانی و ارتباط بین یک فرد با افراد دیگر را داشته باشد به ‌صورت یک منبع خبری در ایران استفاده می‌شود و خبررسانی‌های مختلف از طریق شبکه‌های اجتماعی انجام می‌شود. به همین دلیل زمانی که فیلترینگ تلگرام انجام شد بیشتر بر این موضوع تمرکز کرده بودند که از آنجا در گروه‌های مختلف اخباری اطلاع‌رسانی می‌شود که نمی‌توان آن را به‌ دقت کنترل کرد و با فیلتر کردن تلگرام مانع شده و پیشگیری کنند.

  • اما به باور برخی ناظران این وضعیت به‌ خاطر بستن دست و پای مطبوعات داخلی است؛ نظر شما چیست؟ به هرحال پیام‌رسان‌ها و فضای مجازی در سراسر دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرند. اگر دست مطبوعات را برای انتشار اخبار باز می‌گذاشتند و اجازه می‌دادند که خبررسانی به شکل واقعی، شفاف و صادقانه انجام شود، شرایط متفاوت نبود؟

حتما یک دلیل اینکه این کاربرد شبکه‌های اجتماعی مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت همین مساله است. در کشورهای دیگر هم از تلگرام استفاده می‌کردند اما این کاربرد که از آن به عنوان یک منبع خبری آزاد استفاده می‌شد و اطلاعات در آن به‌ صورت آزاد منتشر می‌شد باعث شد که تلگرام در کشور ما خیلی مورد استقبال قرار بگیرد. قطعا یک مجموعه‌ای از علل گوناگون پشت این مساله وجود دارد.

  • برگردیم به بحث قبلی، فیلترینگ تلگرام...

به ‌نظرم تجربه فیلترینگ تلگرام، تجربه‌ای بسیار ناموفق بود. حتی کسانی هم که به نحوی، دیگر با تلگرام کار نمی‌کردند و آن را حذف کرده بودند، دوباره به استفاده از این پیام‌رسانی که فیلتر شده بود، برگشتند که این موضوع دلایل متعددی داشت. پیام‌رسان‌های داخلی به‌رغم حمایت‌هایی که از آنها شد، موفق به جلب رضایت کاربران نبودند. به همین علت گروهی از کاربران که برای مدت زمان موقت تلگرام را حذف کرده بودند، دوباره پس از مدتی به استفاده از این پیام‌رسان روی آوردند. عده‌ای هم که از همان زمان فیلتر شدن تلگرام از این پیام‌رسان با فیلترشکن استفاده می‌کردند. به نظر من این مساله نشان می‌دهد، بستر لازم که مورد اعتماد مردم باشد، فراهم نشده بود. در پیام‌رسان‌ها علاوه‌ بر تکنولوژی و مسائل دیگری که وجود دارد، بحث اعتماد عموم شهروندان و کاربران هم مطرح است. اینکه مردم به آنها اعتماد کنند و آن را به عنوان اپلیکیشنی که می‌خواهند از آن استفاده کنند، انتخاب کنند بسیار حایز اهمیت است و این ویژگی در پیام‌رسان‌های داخلی وجود نداشت.

  • اما طرح جدید مجلس یازدهم، آیا این طرح می‌تواند مشکلات را حل کند؟

در طرح جدیدی که در مجلس تهیه شده یک‌سری اهرم‌های فشار مثل جریمه لحاظ شده است؛ اینکه استفاده از فیلترشکن به عنوان یک جرم محسوب شود. در حال حاضر مردم می‌توانند پیام‌رسان مورد نظرشان را انتخاب کنند. هر چند این کار به سختی انجام می‌شود و برای استفاده از برخی پیام‌رسان‌ها باید از فیلترشکن استفاده کنند که فرآیند استفاده از آن را دشوار می‌کند اما این انتخاب را دارند که این کار را انجام دهند و اگر قرار باشد مردم به‌ دلیل استفاده از فیلترشکن مجرم شناخته شوند، موجب می‌شود کمتر از پیام‌رسان‌هایی که نیاز به فیلترشکن دارند استفاده کنند. کمااینکه اصلا اینکه چطور می‌خواهند مشخص کنند که افراد از فیلترشکن استفاده می‌کنند یا نه و همین‌طور درباره اینکه چه کسی قرار است از این کاربران شکایت کند و فرآیند آن به چه صورت خواهد بود، ابهامات بسیاری مطرح است.

  • نکته دیگر این است که بسیاری از مسوولان عالیرتبه‌ در کشور به عنوان مثال از توییتر استفاده می‌کنند، اگر قرار باشد کسانی بابت استفاده از فیلترشکن مجرم حساب شوند یعنی تمامی این مسوولان باید مجازات شوند؟

بحث مهم در واقع همین است. ما در قانونگذاری روندی را پیش گرفته‌ایم که نقض قانون کشور است که می‌گوید همه برابر قانون یکسان هستند چراکه یک‌سری از افراد می‌توانند به ‌راحتی از فیلترشکن استفاده کنند. کمااینکه پس از فیلتر شدن تلگرام بسیاری از مسوولان، اینترنت بدون فیلتر داشتند(تعدادی از خبرنگاران هم البته از این نوع اینترنت استفاده می‌کنند) و اصلا نیازی به استفاده از فیلترشکن ندارند. خود این موضوع یک تبعیض آشکار است. قطعا همین اتفاق می‌افتد. شخصا شاهد بودم برخی طراحان این طرح، اطلاع‌رسانی و دفاع خود از این طرح را در توییتر یا اینستاگرام مطرح کرده‌اند. اگر این افراد می‌خواهند طرحی ارایه کنند که منجر به استفاده از پیام‌رسان‌های داخلی شود باید خودشان هم از پیام‌رسان‌های داخلی این کار را انجام دهند و اگر واقعا به این موضوع اعتقاد دارند، قبل از اینکه قانونی وجود داشته باشد، خودشان این شبکه‌ها را ترک کنند و از آن استفاده نکنند. این طرح، طرحی بسیار غیرکارشناسی است و جزو طرح‌هایی است که باعث می‌شود، اعتماد عمومی و آزادی‌های عمومی کمتر شوند و حتی در سطح یک استفاده از اپلیکیشن هم مردم حق انتخاب نداشته باشند و مجرم شناخته شوند. حالا با این وضعیت که ما پرونده‌های قضایی متعددی داریم، انجام این کار می‌تواند باعث افزایش پرونده‌های قضایی شود. آماری منتشر شده بود که بر اساس آن حداقل به ازای هر شهروند ایرانی یک پرونده قضایی وجود دارد یعنی از نظر تعداد آنقدر تعداد پرونده‌ها زیاد است یا به ازای هر خانوار ایرانی یک پرونده قضایی وجود دارد. به نظرم چنین طرحی فقط باعث افزایش حجم پرونده‌ها می‌شود. از طرف دیگر اگر ما نیروی انسانی و متخصصانی داریم، بهتر است در کارهای توسعه‌ای و خدمت‌رسانی و ایجاد رضایت‌مندی از آنها استفاده کنیم نه جهت ایجاد عدم ‌ رضایت.

  • در این طرح، بندی وجود دارد که کاربران را ملزم به احراز هویت می‌کند؛ این موضوع نقض حریم خصوصی افراد نیست؟

نکته‌ای که وجود دارد، این است اگر کسی کار خلاف قانونی انجام دهد- حتی اگر با اطلاعات هویتی خودش وارد شبکه‌های اجتماعی نشده باشد- اگر مورد مشکوکی باشد، سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی قادر به شناسایی او هستند. خیلی کار راحتی نیست اما می‌توانند این کار را انجام دهند. فکر می‌کنم شاید این مساله هم به نوعی مشخص نیست و ابهام اینجاست که این کار برای چه منظوری باید انجام شود. اگر هدف این است که اگر کاری خلاف قانون انجام شد، فرد قابل شناسایی باشد که این را سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی می‌توانند انجام دهند. اگر هم بحث این است که در فضای مجازی، افرادی با هویت غیرواقعی ورود می‌کنند و برای دیگران مزاحمت یا مشکلی ایجاد می‌کنند، بحث شکایت وجود دارد و پلیس فتا هم وجود دارد و اگر اطلاعات کاربر حتی قابل نمایش نباشد می‌تواند آن را پیگیری و پیدا کند. بنابراین اینکه تمامی کاربران احراز هویت انجام دهند بیشتر به نظر می‌رسد برای این باشد که خود این فضا محدود شود و کاربران خیلی تمایلی نداشته باشند که در این فرآیند قرار گیرند و از این فضا استفاده کنند.

از طرف دیگر باید ساختاری ایجاد کنند که احراز هویت انجام شود. در صورتی که این موضوع هم از نظر قانونی مشکل دارد چراکه در قانون آمده که دولت و دستگاه‌های دولتی باید کوچک شوند اما خود این کار ساختار بزرگی می‌خواهد و ما دولت را بزرگ می‌کنیم. اگر ساختاری ایجاد کنیم که کل کسانی که می‌خواهند در فضای مجازی فعالیت داشته باشند را رصد کنند و اگر از فیلترشکن استفاده می‌کنند برای‌شان جرم‌انگاری کنند باید از بودجه عمومی کشور برای آن اعتبار گذاشته شود. این کار غیرقانونی است. در صورتی که راهکاری که بسیاری از کشورهای دیگر هم از آن استفاده می‌کنند، فرهنگ‌سازی و آموزش است. قاعدتا این فرهنگ‌سازی و آموزش هم باید از طریق تشکل‌های مردم‌نهاد انجام شود که آسیب‌های فضای مجازی را کاهش می‌دهد. کما اینکه سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی همین الان هم دارند در جای خودشان فعالیت‌شان را انجام می‌دهند. من فکر می‌کنم، مطرح کردن این موضوع دو نتیجه دارد؛ یکی اضافه کردن ساختار غیرکاربردی و دوم اینکه افراد را از اینکه در این فضا فعالیت داشته باشند به نحوی منصرف و برای‌شان چالش ایجاد می‌کند.

  • در این طرح گفته شده اگر پیام‌رسان‌های خارجی، داخل کشور نمایندگی داشته باشند می‌توانند به کارشان ادامه دهند. این موضوع باز همان بحث سرور را مطرح می‌کند که پیش از این در مورد تلگرام هم مطرح شد و گفتند اگر تلگرام سرورهایش را به ایران بیاورد، اجازه می‌دهیم کارش را ادامه دهد.

این مساله به‌ خاطر آن است که بخشی از اطلاعات کاربران قابل دسترسی نیست.

  • متوجهم. اما این کار تا چه میزان شدنی و عملیاتی است؟

عملیاتی نیست. خود این کار پیش‌زمینه آن است که پیام‌رسان‌ها یا اپلیکیشن‌های اجتماعی که خارج از کشور هستند، نوع فعالیت‌شان را تغییر دهند. اگر این طرح به قانون تبدیل شود خود آنها مجبور به منحل کردن فعالیت‌شان می‌شوند. به این دلیل که آنها هم قوانین صیانت از اطلاعات کاربران را دارند و اگر بخواهند در ایران مجوز بگیرند، قاعدتا باید تفاهمنامه‌ای امضا کنند که در آن متعهد شوند هر نوع اطلاعاتی که خواسته می‌شود در اختیار برخی نهادها قرار دهند. در کل معتقدم، مجموع ماجرا این است که به این سمت بروند که از این اپلیکیشن‌ها استفاده نشود. یعنی یا خود کشوری که اپلیکیشن در آن کشور دایر است، حاضر به ایجاد نمایندگی در کشور نشود یا اینکه مردم به‌ دلیل ملاحظاتی که دارند اصلا سمت چنین اپلیکیشن‌هایی نروند.

  • این به معنای قطع کردن دسترسی مردم از فضای مجازی نیست؟ تجربه نشان داده مردم دقیقا به‌ دلیل همین بی‌اعتمادی در مورد صیانت از اطلاعات شخصی،تمایل به استفاده از این اپلیکیشن‌ها ندارند. اگر هم که دسترسی به پیام‌رسان‌های خارجی محدود شود یا فیلتر کلا مسدود شود، باز هم دسترسی قطع می‌شود. آیا این نگرانی برخی مردم و مسوولان که در حوزه فضای مجازی به سمت کره شمالی شدن پیش می‌رویم، درست است؟

فضای مجازی یا در کل فناوری و تکنولوژی‌های جدید هیچ‌گاه مسدود نمی‌شوند. اگر یادتان باشد، همان زمانی که تلگرام فیلتر شده بود، فیلترشکن‌ها کار نمی‌کردند؛ چون فیلترشکن‌ها را هم فیلتر می‌کردند. چه اتفاقی می‌افتاد؟ مردم هر ۱۵-۲۰ روز یک بار فیلترشکن‌شان را عوض می‌کردند و بعد دوباره می‌توانستند استفاده کنند. فناوری بن‌بست ندارد. هر اتفاقی که بیفتد یک جایگزینی برای آن وجود دارد. کسی که بخواهد استفاده کند، استفاده می‌کند؛ حتی اگر قانون‌های سختگیرانه‌تر از این هم وجود داشته باشد. به نظر من نکته منفی این طرح آن است که باقیمانده اعتماد عمومی مردم با این طرح از بین خواهد رفت. مردم قطعا جایگزین دیگری پیدا خواهند کرد. تمام کشورها از فرصت‌های فضای مجازی استفاده می‌کنند اما تمرکز ما روی تهدیدهاست؛ آن‌هم بی‌آنکه هیچ برنامه‌ای داشته باشیم. آنقدر حلقه را تنگ می‌کنیم که افراد به مرز بی‌اعتمادی برسند و از آن عبور کنند و جایگزینی انتخاب کنند که شاید ما هیچ دسترسی به آن نداشته باشیم.

  • به فرصت استفاده از فضای مجازی اشاره کردید. مساله اقتصادی هم در مورد فضای مجازی برای مردم مطرح است. در وضعیت فعلی که اقتصاد کشور با چالش جدی مواجه شده، بستن شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام این نگرانی را ایجاد کرده که به بسیاری از کسب‌وکارها، آسیب جدی وارد کند. همان‌طور که در اعتراضات آبان‌ ماه 98 هم وقتی دسترسی به اینستاگرام بسته شد، مشکلات جدی برای این کسب ‌وکارها به وجود آورد.

فرآیندهایی که انجام شده و طرح‌ها و صحبت‌هایی که در مورد فضای مجازی مطرح می‌شود، بیشترین ضربه را به کسب‌وکارهای این حوزه متحمل می‌کند. فکر می‌کنم در این چند سال گذشته هم تنها حوزه‌ای که فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و نخبگان ما کمتر از آن رفته بودند همین حوزه بود؛ چراکه در این فضا در کشور خودمان هم می‌توانستند کسب‌وکارهایی ایجاد کنند و کارهایی انجام دهند. بحث من فقط اپلیکیشن‌ها نیست. در کل در حوزه فناوری اطلاعات می‌توانستند، کارهای بسیاری انجام دهند اما این قوانین خلق‌الساعه باعث می‌شود که این کسب‌وکارها ضربه بخورند. این طرح‌های غیرکارشناسی و صرفا تک ‌بعدی که تنها یک ذهنیت خاصی که نسبت به فضای مجازی وجود دارد را در نظر می‌گیرد، باعث می‌شود که ضربه‌های بدی بخوریم. به همین دلیل هم ما در چند سال گذشته در حوزه فناوری اطلاعات مهاجرت‌های بسیاری داشته‌ایم در صورتی که می‌توانستیم در این حوزه اشتغال بسیاری ایجاد و خیلی خوب این حوزه را مدیریت کنیم. شاید این حوزه در بحث تحریم‌هایی هم که وجود داشت، می‌توانست خیلی به ما کمک کند و یک روزنه امیدی باشد اما این کار انجام نشد.  

کد خبر 546558

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha