به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا: اصفهان شهر پلها، شهر گل سرخ، شهر منارهها و شهر گنبدهاست. نه فقط گنبدهای فیروزهای، گنبدهای آجری نیز در این شهر صلابت و ابهتی بیتکلف دارند.
در گذشته این گنبدها در آبی بیانتهای آسمان اصفهان جلوهای صد چندان داشتند آنگونه که در توصیفهای گردشگران و پژوهشگران فرهنگ ایران یکی از اولین مناظری که آنها در بدو ورودشان به اصفهان به توصیف آن پرداختهاند، منظر بیبدیل گنبدها در میان انبوه درختان باغشهر اصفهان است.
اصفهان از چهارسو، از سر و بن بی امان گسترده شده است و شاید دیگر نتوان گفت که منظر آسمان و دورنمای اصفهان همان تصویری است که روزی اوژن فلاندن فرانسوی یا ارنست هولستر آلمانی توصیف کردهاند؛ اصفهانی که به تعبیر و توصیف آنها در بین بناهای کم ارتفاعش گنبدها برافراشته شدهاند و در تابش خورشید میدرخشند و رو به شمال جلوه میفروشند. یا آنجا که ژان دیو لافوآ و آبرهام جکسن در چشمانداز اصفهان از قبٌههای فیروزگونی میگویند که با رنگ آبی آسمان رقابت میکنند.
گنبدهای اصفهان شاخصاند
مرتضی فرشتهنژاد از استادان برجسته مرمت در اصفهان از کسانی است که تمام سالهای کاریاش با آثار نفیس میراث فرهنگی اصفهان چون گنبدها عجین بوده است. آنها را رصد کرده و در میراث فرهنگی اصفهان برای حفاظت و پاسداری آنها چه در میدان عمل و چه در میدان مشورت کوشیده است. با این پیشکسوت میراث فرهنگی اصفهان برای توصیف اصفهان، شهر گنبدها و و بررسی چالشهای آن همراه و هم صحبت شدیم.
فرشته نژاد، ابتدا گریزی به طرح جامع اصفهان زد. طرحی که در آن مرحوم سیدهادی میرمیران با همکاری کارشناسان کمیسون ماده پنج نقطه نظرهای میراث فرهنگی و شهرسازی ایرانی اسلامی را مطرح کرد و در صورت اجرا میتوانست جاذبهای برای اصفهان باشد. به این معنی که در دروازههای شهر و بلندیها به سمت گنبدهای اصفهان دید وسیعتری وجود داشته باشد. عاقبت اما آنچه اجرا شد طرح جامع ارتفاعات بود که بر فرم کاسهای شهر اصفهان در تجدید نظر طرح جامع اصفهان سایه انداخت و چشمانداز گنبدها را از اطراف و ورودی به شهر تحت شعاع قرار داد.
این کارشناس میراث فرهنگی در این باره گفت: گنبدهای اصفهان شاخصاند؛ حتی در زمانی که طرح جامع اصفهان توسط مرحوم میرمیران تهیه شد یکی از دیدگاههایی که مطرح شد این بود که ورود از هر دروازهای از اصفهان به طرف گنبدها باشد.
طرح جامع ارتفاعات، سایه بر شهر گنبدها
وی درباره آنچه با ارتفاع گرفتن ساختمانها، دیدگاه و منظرگاه گنبدهای اصفهان را حتی در بلندیهای اصفهان تحت شعاع قرار داده است، افزود: در طرح جامع اصفهان فرم کاسه برای اصفهان دیده شده بود. کاسه گودی و جدارهای دارد. در این فرم که قرار بود اصفهان قدیم و ارتفاعاتش حفظ شود خط افقی برای گنبدها و بناهای تاریخی و منارهها ایجاد کرده بود. همان نمایی از اصفهان که سیاحان در بدو ورود به اصفهان از منارهها و گنبدها توصیف میکردند.
فرشتهنژاد گفت: در تجدید نظر درباره طرح جامع اصفهان، طرح جامع ارتفاعات ارائه و اجرا شد که مطابق با آن در جاهایی که نباید ارتفاع بدهند ارتفاع داده شد. این طرح چیزی مثل کچل موفرفری یا سیاه موبور بود! طرحی عوامفریبانه که مشکلات عدیده ایجاد کرد. اگر آنها روی فرم کاسه اصفهان که مصوب شده بود مانده بودند اکنون این مشکلات را نداشتیم و به حتم این مشکلات در آینده خودش را بیشتر نشان میدهد.
اکنون منظر آسمان اصفهان به همراه گنبدهایش با صدها بنای طویل و عظیم خراشیده و مخدوش شده است. سیمای شهر موزه و باغشهر اصفهان در حجم انبوه ساخت و سازها آن جلوههای گذشته را ندارد اما هنوز هم گنبدهای بینظیر این شهر از گوشه و کنار بلندیها و ساختمانها در حالی که تن به تن آبی آسمان می سایند کم و بیش رخ مینمایند.
معماری بومی را مطرح کنید
فرشتهنژاد، اصفهان را شهر گنبدهای زیبا خواند اما در عین حال بر این باور است که نباید گنبدهای عجیب و غریب در اصفهان بسازند و معماران باید همان گنبدهای سنتی و جا افتاده معماری بومی را مطرح کنند نه اینکه به دنبال گنبدهایی تقلیدی از کشورهای دیگر و یا الگوهای من درآوردی بروند.
وی در این باره افزود: فرمها و الگوهای امروزه در گنبدها به برکت مصالح محکم است. در گذشته مصالح آجر، گچ و پوشش کاشی بود و حالا بتونآرمه (بتون مسلح) و مواد بسیار مقاوم امکان ساخت هر فرمی را میدهد تا هرچه میخواهند بسازند اما این فرمها باید معنیدار باشند.
مدرس پیشین دانشگاه هنر اصفهان با ابراز نگرانی نسبت به مرمت گنبدهای اصفهان و خدشهای که به هویت آنها وارد میشود گفت: در طول زمان گنبدها از نظر فرم و زیبایی، ارتفاع و تزیینات متحول شدند و تکامل پیدا کردند. تا اواخر قاجاریه گنبدهایی داشتیم که بسیار ارزشمند بودند و اما اکنون خدشههایی به آنها وارد شده است که امیدواریم با جدی گرفتن علم مرمت به هویت گنبدهای اصفهان بیشتر از این خدشهای وارد نکنند.
عنوان شهر گنبدها برای اصفهان اغراق آمیز نیست و فرشته نژاد نیز آن را تاکید میکند. باید گفت در هر دو دوران پایتختی اصفهان، چه سلجوقی و چه صفوی، دوره ای از تحول و اعتلای گنبدها در معماری ایران بوده است و این شهر گنبدهای بینظیری را از آن دوران به یادگار دارد.
گنبدهای شهر اصفهان، تبلور ذات ایرانی هنرمند
از اصفهان سلجوقی گنبدهای زیبا و ارزشمندی به یادگار مانده است و گنبدهایی چون گنبد نظام الملک، گنبد تاجالملک و گنبد مسجد برسیان از این جملهاند. روند تکامل گنبدها ادامه یافت تا آنکه در دوران صفویه که اصفهان دوباره در مرکز قدرت پادشاهی ایران قرار گرفت، همچنان که معماری به اوج پیشرفت خود در آن روزها می رسید، گنبدها در نهایت آراستگی و زیبایی به اوج کمال و جمال خود رسیدند. گنبد مسجد شاه و گنبد مدرسه چهارباغ از نمونه های کمال یافته گنبد سازی با تزیینات کاشی، یادگار دوران صفویه در شهر اصفهان هستند.
گنبدهای مساجد و بقعههایی که اصفهان را به شهر گنبدهای فیروزهای شهره کرده است بیشتر متعلق به دوره صفویه تا دوره قاجاریاند و با کاشیکاری معرق آراسته شدهاند. در تزیینات این گنبدها هنرمند کاشیکار اصفهان طرحهای اسلیمی را که به هزاران تکّه کاشی درآمده است با ظرافت تمام در گرداگرد گنبدها کنار هم میچیند تا نقش یکدستی حاصل شود.
گنبد مسجد جامع عباسی، گنبد مدرسه چهارباغ، دو گنبدهای درب امام، گنبد هارون ولات، گنبد مسجد رکن الملک، گنبد مقبره آقا نجفی، گنبد بقه شاهزادگان، گنبد مسجد سید، گنبد بقعه واله، گنبد امامزاده اسماعیل، گنبد تکیه خاتون آبادی و گنبد بقعه میرزا رفیعا نائینی از ادوار مختلف در شمار گنبدهای فیروزهای اصفهان جای میگیرند.
از نگاه فرشته نژاد گنبدهای اصفهان تبلور ذات ایرانی هنرمند هستند. وی معتقد است آنچه در تناسبات گنبدهای اصفهان خلق شده آن چیزی است که آدمی دوست دارد: هنرمندان ایرانی سادگی سالهای ابتدایی ورود اسلام به ایران را رعایت نمیکردند و بلکه فرمی را خلق میکردند که جاذبه داشته باشد.
این کارشناس میراث فرهنگی با اشاره به تزیینات آجری گنبدخانههای سلجوقی چون نظام الملک و تاج المک افزود: در این گنبدخانهها تزیینات آجر که نماد خاک است را فرم و شکل دادهاند و به گونهای چیده شدهاند که آدمی را به طرف آسمانها و وحدانیت اشارت میدهند.
گنبد شیخ لطف الله دردانه و جواهر گنبدهای اصفهان
گنبد مسجد شیخ لطف الله یکی از زیباترین گنبدهای این شهر و در واقع دردانه گنبدهای ایران است. تزیینات این گنبد تلفیقی از آجر و کاشی(معقلی) است و اسلیمیهای آن در پیکر موزون و متناسبش در بستر رنگ روشن آجرها جلوه ای بیهمتا دارد.
فرشتهنژاد در توضیح روند تکامل تزیینات گنبدها گفت: بعد از آنکه کاشیسازی در اصفهان و در ایران پیشرفت کرد، این هنر در بناهای عبادی و مذهبی کاربرد پیدا کرد. در زمان صفویه که اصفهان به عنوان پایتخت کشور شیعه قدرتمند در مقابل کشور سنی قدرتمند عثمانی مطرح شد، اصفهان بایستی از همه نظر بتواند خودنمایی و ابراز وجود کند. عثمانی مساجد بزرگی مثل ایاصوفیه داشت که البته کلیسا بود و تبدیل به مسجد شد و در ایران هم مسجد جامع عباسی یا مسجد شیخ لطف الله که جواهر اصفهان است را ساختند.
فرشتهنژاد افزود: کاشیکاری در گنبد دو منظوره است. منظور اول این است که گنبد کامل عابق شود و منظور دوم تزیینات است و اینکه از نظر بصری توجه نمازگزار به بزرگی و عظمت خداوند باشد.
او رنگها را در کاشیکاری گنبدهای مساجد پیوسته و وابسته به این معنی دانست که همه توجه ها به سمت آسمان و ماورا طبیعت سوق داده شود. دیدگاهی که دین اسلام و تشیع آن را دیکته میکند.
وی افزود: در دوران صفویه چند گنبد مثل گنبد کلیسای بیت اللحم و کلیسای مریم در جلفای اصفهان به پیروی از فرهنگ و حکومت مذهبی سیاسی ایران ساخته شد. مسیحیها در مورد تصویرسازی و تصویرنگاری هیچ گونه قید و بندی ندارند و صحنههای قیامت را داخل گنبدخانه به تصویر میکشند. از طرفی ارامنه اقلیت بودند و گنبد به عنوان عبادتگاه ساخته میشد بنابراین تزیینی که بخواهد در مقابل تزیینات گنبد مسجد جامع عباسی یا گنبد شیخ لطف الله عرض اندام کند را بکار نبردند و یا اجازه این کار را نداشتند.
به هر روی گنبدها در شهر اصفهان از مساجد و کلیساها تا بقعههای باباها و پیران هم از برون و هم از درون تماشایی و چشم گیرند. چه آنها که سلجوقیاند و تزییناتشان در زیر گنبد خاکیشان در نهایت ظرافت و صلابت است و چه آنهایی که صفویهاند و با کاشیکاری معرق در کمال و شکوه با کاشی آراسته شدهاند و یا گنبدخانه کلیساهایی که گالریهای بیبدیلی از هنر ارامنه و تزیینات ایرانی اند. اصفهان به واقع شهرموزه ای است که همه جایش دیدنی و شنیدنی است؛ اما شنیدن کی بود مانند دیدن!
نظر شما