به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایرنا، طبق این آیینها مردم دیار الوند در اواخر ماه شعبان آرامآرام خود را برای ماه مهمانی خدا و انجام تکالیف شرعی ماه مبارک رمضان آماده میکنند، از تطهیر و پاکسازی مساجد، تکایا و حسینیهها گرفته تا پخت انواع شیرینی، نان و غذاهای خاص و محلی، سنتهایی که در برخی مناطق شهری و روستایی همدان هنوز زنده است و به ماه رمضان رنگ و لعابی ناب و معنوی میبخشد.
آیین «پیشباز» از ماه رمضان یکی از سنتهای دیرین همدانیهاست که مردم با روزه گرفتن روزهای اول، پانزدهم و آخر ماه شعبان، خود را برای روزهداری در ماه رمضان آماده میکنند و با طمطراق تمام به استقبال ماه مهمانی خدا میروند.
مشهدی حسین بنایی پیر ۸۷ ساله همدانی که خود را جامانده از قافله روزهداران میداند و برای روزگاری که روی پای خود بود و غرق در آیینها و سنتهای رمضان، یکهتازی میکرد، حالا آهی از ته دل میکشد و میگوید: امروز رمضان رنگ و بوی دیگری دارد و سنتها یکی پس از دیگری رنگ میبازد.
وی از این آدابورسوم رمضان حرف بسیار برای گفتن داشت، سخنهای نابی که در قالب یک کتاب هم نمیگنجد و به گفته او جوانان باید این سنتها را ادامه دهند، اما در زندگی ماشینی غرقشدهاند و دیگر خبری از آن چاوشخوانی، کیسهبر کت و روزههای گلّه گنجشکی نیست.

مشهدی حسین نگاهی به اطراف میاندازد و با حسرت بهجای خالی گل بانو همسرش میاندازد، یادی از ایام گذشته و شبهایی که با یکدیگر سحری میخوردند و گل بانو او را تا بالای پشتبام همراهی میکرده تا با چاوشخوانی، همولایتیهایش را برای سحر بیدار کند.
او گریزی به سنتهای دیرین همدان میزند که بیشتر در روستاها رواج داشته و امروز نیز این سنتها خیلی اندک زنده است.
به گفته مشهدی حسین خانوادههای همدانی بنا به وسع و توان مالی مایحتاج و اقلام غذایی موردنیاز خود را برای ایام روزهداری فراهم میکردند و در این میان نیازهای طبقه فقیر با متوسط و متمکنان متفاوت بود و درگذشتههای دور یک وعدهغذای متمولان و ثروتمندان برنج و برای طبقه متوسط گاها هفتهای یکبار بود و عمده غذای مردم برای افطاری انواع آش، شیر و خرما، نان جو، نان و پنیر و سبزی و گردو، آب دوغ خیار، حلیم، کلوچه، شیرینی مخصوص همدان همچون انگشتپیچ، حلوا زرده و کماج و مسقطی بود.
ماه رمضان اگر در فصل گرما بود، هیات امنا و خادمان مساجد و تکایا درصدد تهیه وسایل سرمایشی و در فصل سرد وسایل گرمایشی بودند و با کمک جوانان فرش و قالیچههای مسجد را میشستند و با مُزیّن کردن درودیوار مساجد و حسینیهها به پارچههای مُنقش به آیات قرآن و روایات و اشعار مذهبی به استقبال ماه رمضان میرفتند، سنتهایی که امروز نیز بهوفور در نقاط مختلف همدان بهویژه روستاها زنده است.
او ادامه میدهد: معمولاً اهالی روستاهای همدان اگر شخص خاصی را میشناختند، از او برای هدایت مردم و بیان احکام و واجبات ماه مبارک رمضان دعوت میکردند، در غیر این صورت از مراجع برای دعوت از یک روحانی برای حضور در مسجد روستا درخواست میکردند، روحانی معرفیشده هنگام حضور در روستا در منزل یکی از خادمان یا بزرگان روستا اسکان داده میشد و برخی مواقع نیز نیکوکاری پیدا میشد و تمامی هزینههای این روحانی را در یک ماه مبارک رمضان تقبل میکرد، اگر چنین اتفاقی نمیافتاد، در مدت اینیک ماه اقامت روحانی در روستا، هر یک از خادمان، اعضا یا اهالی روستا به ترتیب او را به منزل خود دعوت میکردند.
مشهدی حضور روحانی در روستا را یک اتفاق ناب میداند، از همدلی و مشارکت اهالی روستاها برای کمک و مشایعت روحانی تا چیدن برنامههای رنگارنگ در طول روز، خود حکایتی است که آرزو داشتم بازهم به آن دوران برگردم، من اگر بهجای جوانان بودم از این فرصتها بهخوبی استفاده میکردم، این لحظههای بهیادماندنی بود که برای رمضان سال بعد حسابی دلتنگ میشدیم.
وی اینگونه جمله قبلی خود را تکمیل کرد: قبل از پایان ماه رمضان خادمان جلسهای تشکیل میدادند و از اهالی در حد توانشان مقداری پول یا محصول همچون گندم، جو و عدس جمعآوری و به روحانی تقدیم میکردند و اگر مهر روحانی به دل روستاییان مینشست، سال آینده نیز در ماه رمضان او را دعوت میکردند.

کلوخاندازان؛ تطهیر برای روزهداری
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، جشن پیش از ماه رمضان را کلوخاندازان میگویند که در اکثر نقاط ایران ازجمله همدان این آیین در آخرین روز از ماه شعبان از سال قمری برگزار میشود، جشنی که از متون کهن یادی از آن نشده یا نگارنده از آن بیاطلاع بوده است، رسم بر آن بود که اغلب مردم همدان وسایل موردنیاز و خوراک خود را آماده کرده و به اطراف شهر و آبادی بهویژه کشتزارها و باغ میرفتند و بساط چای و خوراکی را عَلَم میکردند.
در این آیین هنگام عصر کلوخ برداشته و نیت میکردند تا پایان ماه گناه نکنند و سپس کلوخ را محکم بر زمین میزدند، پیشینیان معتقد بودند با شکستن کلوخ، امیال نفسانی خود را زیر پا میگذارند و میل به پیروی از نفس را در خود میشکنند، عدهای از همدانیها نیز از بزرگ تا کوچک در قدیم هنگام غروب در این آیین کلوخی را در دست گرفته و روبهقبله ایستاده و با این دعا که خدایا گناهان و کارهای بد گذشته را شکستیم، خود را برای عبادت و روزه ماه رمضان آماده میکردند، آنگاه کلوخ را محکم بر زمین میزدند تا خُرد شود.
چاوشخوانی؛ نوای رسیدن رمضان
یکی از راههایی که از قدیمالایام مردم همدان برای بیدار شدن در سحر از آن استفاده میکردند، صدای بانگ خروس بود، خروس سه بار میخواند، مرحله اول بیدارباش، مرحله دوم خوردن سحری و بانگ سوم دست کشیدن از خوردن است، دهل زدن، شلیک تیر با تفنگ، کوبیدن دیوار همسایه، جار زدن، مناجات، سحرخوانی و چاوشخوانی از دیگر سنتهای گذشته همدانیها در ماه رمضان بوده که به دلیل نبود رادیو، تلویزیون و ساعت از این روشها برای بیدار کردن مردم در سحر استفاده میکردند.
درگذشته برخی افراد موظف بودند نیمههای شب در کوچه و محلههای شهر و روستا بگردند و با خواندن اشعار و ذکر خوانی و چاوشخوانی، زمان سحر را خبر دهند و با این روش روزهداران را بیدار میکردند.
کارشناس مردمشناسی میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری همدان دراینباره به ایرنا گفت: در ایام قدیم علاوه بر بانگ خروس و بیدار شدن مردم برای سحری، افرادی که صدای خوبی داشتند، بهویژه در روستاها برای مطلع کردن مردم از هنگام سحر، بر پشتبام منازل میرفتند و چاوشخوانی کرده و در مدح حضرت علی (ع) ذکر میگفتند.
فریبا نعمتی با اشاره به آیینهای ماه قمری و مشترک بودن این سنتها در بسیاری از نقاط کشور بیان کرد: آیینهایی همچون ماه مبارک رمضان را احکام شرع برای ما تعیین میکند و ما نمیتوانیم در این آیینهای مذهبی دست ببریم.
وی اظهار کرد: اگر بخواهیم آیینی مخصوص ماه مبارک رمضان را در استان همدان ثبت کنیم، انواع چاوشخوانی، سحرخوانی و ذکر خوانی با لهجههای مختلف است که باید ثبت معنوی شود.
کارشناس گردشگری میراث فرهنگی همدان افزود: پس از بهبود شرایط کرونا، تلاش میکنیم اطلاعات مربوط به این آیین را در نقاط مختلف استان جمعآوری و نسبت به ثبت ملی آن اقدام کنیم.
نعمتی به برخی آدابورسوم مردم همدان در ماه رمضان و مشترک بودن این آیینهای مذهبی با سایر نقاط کشور اشاره کرد و دعوت از یک روحانی برای بیان احکام و شرع این ماه توسط کدخدا یا بزرگ روستا قبل از فرارسیدن ماه رمضان، تمیز کردن مساجد یا حسینیهها، اقامت روحانی به مدت یکمنه در منزل کدخدا یا بزرگ دِه را ازجمله این آدابورسوم برشمرد و افزود: باور مردم بر این بود که تمام نمازهای یومیه خود را در ماه مبارک رمضان باید در مسجد بخوانند و صبح، ظهر و بعد از افطار به مسجد میرفتند.
وی با اشاره به چرخش ماه قمری و متغیر بودن فصلهای ماه رمضان ادامه داد: همدان چون استانی سردسیر است، بیشتر غذاهایی که روزهداران در افطار و سحر استفاده میکردند، انواع آبگوشت واش بود و زنان نیز نان محلی میپختند.
کارشناس مردمشناسی میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری همدان بیان کرد: کسانی که توان مالی خوبی داشتند، یک یا چند نوبت ماه رمضان در منزل خود افطاری میدادند و عدهای دیگر نیز افطاری و نذریهای خود را همچون شیر و خرما، حلیم، آبگوشت واش در مساجد توزیع میکردند.
نعمتی ادامه داد: مردم همدان همانند دیگر نقاط ایران شبهای قدر را تا صبح بیدار بودند و باخدا راز و نیاز میکردند و بر اساس باور و اعتقادات مذهبیشان، عدهای کسبوکارها و کار کشاورزی خود را در این ماه تعطیل میشد.
وی درباره سنتهای عید فطر نیز گفت: همدانیها بهویژه روستاییان عید فطر را بسیار بزرگ میدانستند و همانند عید نوروز، پس از افطار به دیدن بزرگان دِه میرفتند و این روز را برنج و بعدازآن غذاهای سبک میخوردند.
عیدی بردن برای نوعروسان یا گرفتن هدیه برای خانوادههای عزادار برای از عزا درآوردن آنها از دیگر سنتهای رایج در ماه مبارک رمضان در همدان است که نعمتی به آنها اشاره کرد.
حلوا زرده و انگشتپیچ؛ یکییکدانه همدانیها
کارشناس گردشگری میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری همدان ادامه داد: همدانیها برای اینکه بتوانند یک ماه را بهخوبی روزهبگیرند، شیرینی نو و جدیدی همچون حلوا زرده، انگشتپیچ و کُماج درست میکردند، سنتی که مختص همدان است و در حجم زیاد درست میکردند و باید به قنادیها سفارش دهند.
نعمتی با اشاره به اینکه در برخی روستاها نیز زنان شیرینی و نانهای مخصوص آن روستا را درست میکردند به انواع غذاهای مورداستفاده مردم همدان در ماه رمضان همچون انواع آبگوشت واش اشاره کرد و افزود: غذایی که تنها مختص همدان در ماه رمضان باشد، نداریم و با توجه به فصل، غذای متناسب با آن فصل را استفاده میکردند.
روزگار سپریشده کیسهبر کت

مشهور است که در سالهای دور زنان همدانی در اواخر ماه رمضان روز بیست و هفتم این ماه نسبت به دوخت کیسهبر کت اقدام میکنند و کسانی که قصد انجام این سنت را داشتند، برای اقامه نماز ظهر و عصر به مسجد رفته و قطعهای پارچه و نخ و سوزن نیز همراه خود میبردند و بین نماز ظهر و عصر این کیسه را دوخته و مقداری پول در آن میگذاشتند و بین اعضای خانواده تقسیم میکردند تا خیروبرکت نصیب همه اعضای خانه شود و برکت ماه رمضان به ماههای دیگر سال نیز منتقل شود.
مردم همدان اما باور جالبی داشتند که همین باور باعث به وجود آمدن آدابورسومی در این ماه شد بهگونهای که برخی خانوادهها بعد از هر افطار، خردههای نان را از سر سفره جمع کرده و در ظرفی مخصوص میریختند و این خردهنانها را تا عید قربان نگه میداشتند تا آبگوشتی که از گوشت قربانی تهیه میشد، میل کنند.
از غذاهای ویژه همدانیها در ماه مبارک رمضان میتوان باش رشته، اش ترش، اش ترخینه، اماج، سرداشی، ترحلوا، آبگوشت بزباش، آبگوشت کلم، آبگوشت خشکبار، آبگوشت قرمه، رشته پلو، شیربرنج، شامی کباب، طاس کباب، بورانی و شیرینیهای رایج در همدان همچون کماج، حلوا زرده؛ انگشتپیچ، آگرده، زولبیا و بامیه و نانهای اوفاق، گرده چرب و شاتی اشاره کرد.
از روزه کلّهگنجشکی گرفته تا امر و نهی بزرگان به جوانان، تعطیلی مغازهها، تغییر ساعت برخی کسبوکارها و بازار داغ زولبیا و بامیه و شیرینیهای مخصوص از دیگر رسومی است که یک کارشناس فرهنگی به آن اشاره کرد و از سنت حنا گرفتن کف دست و ناخن اغلب زنان و دختران جز آنها که عزادار بودند، گفت.
علیرضا گودرزی ادامه داد: مردم در برخی از نقاط همدان همچون ملایر معتقد بودند که در ایام ماه رمضان دستهایش را برای دعا به سوی خداوند بلند میکنند، اگر دستهای آنها حنایی نباشد، از درگاه الهی بینصیب خواهند ماند و با این اعتقاد سعی میکردند رنگ حنا را تا آخر ماه رمضان حفظ کنند.
آبگوشت خشکبارش محلی همدان

پختنش ترش در روز عید فطر در بسیاری از نقاط استان همدان بهویژه روستاها رسم است و معتقد هستند که برای دستگاه گوارش مفید است و امروز همچنان این رسم تداوم دارد.
گودرزی به برگزاری جلسههای قرائت قرآن که رسم زنانه بود اشاره کرد و گفت: روز آخر ماه رمضان عدهای از اعضای جلسه بهعنوان تبرّک مقداری برنج، نمک، حنا و آب در بطری آورده و وسط جلسه میگذاشتند و یکی از اعضا اجناس را رویهم میریخت، برنج روی برنج، نمک روی نمک تا جزء سیام قرآن که تمام شد، گرداننده جلسه دعایی میخواند و اجناس یادشده متبرّک میشوند.
وی ادامه داد: برنج، نمک، حنا و آب را بستهبندی و بین اعضا تقسیم میکردند و آنها را به خانه برده و برنج متبرک را روی برنجها ریخته تا برکت پیدا کند و حنا را بر دستوپا یا موی سر میگرفتند تا دردها از بدن دفع و آب نیز برای زنده ماندن و طولانی شدن عمر بود.
این کارشناس فرهنگی از دیگر سنت همدانیها در جلسههای قرائت قرآن زنانه و مردانه در ماه مبارک رمضان اینگونه توضیح داد: در این جلسات سوره توحید نصیب هرکسی میشد، به شکرانه این نعمت بایداش رشته میداد و او این رسم را بهجا میآورد و با پختش در منزل، آن را در جلسه آورده و بین اعضا تقسیم میکرد، اما در جلسههای مردانه بهجایش رشته، به شیرینی اکتفا میشد.
این گوشهای از آیینها و سنتهای همدان در ماه مبارک رمضان است که بسیاری از آنها در پیچوخم تاریخ به فراموشی سپردهشده یا کمفروغ شدهاند، آیینهایی که باید نغمه رمضان ماه مهمانی خدا را سر میدادند...
نظر شما