شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۷
۰ نفر

گروه اجتماعی: هرچند اندکی تکراری است و همه کم ‌و بیش از این واقعیت تلخ باخبریم اما براساس اعلام رئیس سازمان کتابخانه ملی ایران، هر شهروند ایرانی در شبانه‌روز تنها 2 دقیقه از وقت خود را به خواندن کتاب اختصاص می‌دهد.

 این در حالی است که آمار‌های رسمی در ایران، از باسواد بودن بیش از ۸۵ درصد از جمعیت این کشور حکایت می‌کند.

به گفته «علی‌اکبر اشعری»، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور، درصورتی که مطالعه کتاب‌های درسی را هم در نظر بگیریم، سرانه مطالعه در ایران به حدود 6 دقیقه در شبانه‌روز می‌رسد.

با این حال، اشعری با اشاره به این نکته که در حال حاضر در ایران بیش از 2 هزار کتابخانه فعالیت دارند، از کشورمان به‌عنوان «یکی از فرهنگ‌سازترین کشورهای جهان» یاد می‌کند! در حال حاضر متوسط شمارگان نشر در کشور برای هر عنوان کتاب 3 هزار نسخه است ولی ناگفته پیداست که تیراژ 3 هزار جلدی برای یک کشور 70 میلیونی که بیش از 85 درصد جمعیت آن باسوادند، مطلوب نیست.

رئیس کتابخانه ملی در این زمینه به وظایف دستگاه‌های مختلف فرهنگی و آموزشی و تبلیغاتی برای ارتقای فرهنگ کتابخوانی اشاره می‌کند و می‌گوید:«وزارتخانه‌های آموزش و پرورش و علوم تحقیقات و فرهنگ و ارشاد و همچنین رسانه ملی باید تلاش کنند برای گسترش کتابخوانی در سطح جامعه به راه‌های جدیدی جز مسیرهای تجربه شده همچون برپایی نمایشگاه کتاب که سال‌هاست پیموده شده و نتیجه نداده، دست یابند.»

پیش از این اشعری به‌طور مشخص دراین زمینه پیشنهادی مطرح کرد و از وزارت فرهنگ و ارشاد خواست که با استفاده از وظایف اختیارات قانونی خود صدا و سیما را موظف به اختصاص بخشی از برنامه‌های خود به تیزرهای تبلیغاتی در این زمینه کند. در عین حال خبرگزاری فارس، بهمن سال گذشته اعلام کرد که بودجه ترویج کتابخوانی در سال ۸۷ از سوی وزارت ارشاد دولت احمدی‌نژاد ۲۷ درصد نسبت به سال ۸۶ کاهش داشته است.

نبود مطالعه آزاد

اگرچه در مورد میزان کتاب منتشر شده در ایران می‌توان به آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه کرد، اما در زمینه کتابخوانی متأسفانه هیچ مطالعه جدی تاکنون صورت نگرفته است و دیدگاه‌های متفاوتی دراین زمینه وجود دارد.

عده زیادی از چهره‌های شاخص فرهنگی کشور معتقدند که درصد کتابخوان و کتابخوانی در جامعه کاهش یافته است و تحلیل‌های گوناگونی برای این موضوع ارائه می‌کنند، اما کارشناسان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین اعتقادی ندارند و معتقدند که رشد و افزایش میزان کتاب‌های منتشر شده در دو دهه گذشته نشان می‌دهد که هم میزان تولید کتاب و هم تعداد کتابخوان در ایران افزایش یافته است.

ولی نکته اینجاست که بسیاری از کتاب‌های منتشر شده کتاب‌های درسی دانش‌آموزان یا دانشجویان است و چاپ و نشر و خرید آنها حکایت از علاقه‌مندی مردم به مطالعه کتاب نمی‌کند.

از سوی دیگر، شواهد گوناگون حکایت از کم‌علاقگی به مطالعه کتاب‌های آزاد در کشور دارد. امروز مردم ما نه تنها نسبت به خواندن کتاب به‌صورت آزاد خیلی بی‌توجه هستند، بلکه میزان رغبت به مطالعه روزنامه هم در کشور ما پایین است.

در کشور ما جمع تیراژ همه روزنامه‌های منتشر شده از 5/2 میلیون روزنامه تجاوز نمی‌کند، درصورتی که تیراژ فقط یکی از روزنامه‌های ژاپن حدود 20 میلیون نسخه است.

به گفته بسیاری از کارشناسان، مهم‌ترین عامل خرید و مطالعه برخی از کتاب‌ها توسط مردم، گرفتن مدرک تحصیلی یا گروه شغلی و... است که به نحوی مربوط به معیشت و زندگی، پیدا کردن کار و افزایش حقوق است و هیچ ربطی به علاقه‌مندی مردم به مطالعه و کتابخوانی ندارد. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که از 8 هزار و 750 ساعت عمر انسان در یک سال، هزار و 920 ساعت (یعنی حدود 80 شبانه روز) را اوقات فراغت تشکیل می‌دهد و این رقم در کشور ما به بیش از 90 شبانه‌روز هم می‌رسد.

مطابق دیدگاه محققان و روان‌شناسان افزایش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی در جامعه باعث نگرش مثبت افراد به اشتغالات سودمند می‌شود و زمینه رشد عاطفی و اجتماعی را فراهم می‌آورد و موجبات سازگاری بیشتر فرد با خود و با خانواده و جامعه شده، تامین بهداشت روانی را میسر می‌سازد.

کتاب‌هایی برای کباب

این روزها انواع فیلم و کارتون‌ها، وب‌گردی و بازی‌های رایانه‌ای، ماهواره و اینترنت، تمام عواملی هستند که کودکان و نوجوانان را هرچه بیشتر از مطالعه دور و دورتر کرده‌اند.
با این وضع طبیعی است که بسیاری از کتاب‌های ارزشمند در دست ناشران بماند؛ کتاب‌هایی که مولفان برای تهیه آن زحمت کشیده‏ و سرمایه‏گذاری کرده‏اند تا آن را به چاپ برسانند، اما به‌دلیل عدم‌توزیع مناسب و نبود تبلیغات کافی خسارت‏های فراوانی را به ناشران می‌رسانند.

مردم کتاب نمی‌خوانند. گروهی علت آن را در گرفتاری‌های اقتصادی می‌دانند. آنها می‌گویند تورم فزاینده مجالی برای خواندن کتاب باقی نمی‌گذارد. گروه دیگری همان داستان قدیمی فرهنگ شفاهی را پیش می‌کشند و می‌گویند به لحاظ تاریخی ایرانی‌ها مدت کوتاهی را در دوران فرهنگ مکتوب سیر کرده‌اند.

درحالی که برخی جوامع چند قرن در دوران فرهنگ مکتوب به سر برده‌اند و پویایی کنونی فرهنگ کتابخوانی آنها ریشه در این امر دارد، اما این اصل مسلم را نمی‌توان به‌عنوان یک کلیت پذیرفت؛ زیرا بررسی روند کتابخوانی در ایران نشان می‌دهد که تعداد کتابخوان‌های کشورمان به‌طور نسبی در چند دهه گذشته پیوسته کاهش یافته است، بنابراین ما نمی‌توانیم کاهش زمان مطالعه را به حساب پیشینه تاریخی بگذاریم.

بدون شک عوامل اقتصادی نیز بر میزان مطالعه تاثیرگذار است. اما این عامل نیز تاثیری تمام و کمال ندارد. در برخی کشورها با درآمدی بسیار پایین‌تر از ایران، سرانه میزان مطالعه بسیار بالاتر از ماست. هندی‌ها در این زمینه مثال‌زدنی‌اند. خودمانیم چند بار تا به حال پول چندین کتاب را خرج کباب کرده‌ایم؟

خواندن کتاب‌های غیردرسی در منظومه رفتاری شهروندان ایرانی جای چندانی ندارد. مجموعه‌ای از عوامل، رفتار و آداب کتابخوانی ما را شکل می‌دهد. در میان این عوامل یک عامل پنهانی، اما اساسی وجوددارد و شاید بتوان آن را اصلی‌ترین علت رکود کتابخوانی در کشور دانست.

این عامل بی‌توجهی به جایگاه نویسندگان و پدیدآورندگان کتاب است. در کشورهایی که فرهنگ مطالعه در سطح بالایی قرار دارد، نویسندگان از حرمت والایی برخوردارند. از سوی دیگر، برنامه‌ریزان فرهنگی این کشورها به خوبی می‌دانند که دلسردی و تنگدستی نویسندگان و پدیدآورندگان کتاب، الگوی خوبی برای گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه نیست.

کد خبر 49971

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز