چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۵:۴۴
۰ نفر

سما بابایی: میلاد کیایی فعالیت‌های هنری را از سن 10 سالگی در برنامه کودک رادیو آغاز کرده و پس از آن در سنین نوجوانی مسئولیت اجرای چند برنامه رادیویی و تلویزیونی به‌نام‌های (احساس و اندیشه) و (بزم آدینه) را به‌مدت 4 سال عهده دار بود.

 در سن 17 سالگی زمانی که در  دبیرستان خرد تحصیل می‌کرد، در مسابقات هنری آموزشگاه‌های سراسر کشور در رشته نوازندگی ساز سنتور مقام نخست را کسب کرد (سال 1342) و در همان زمان برای مدت 5  سال نیز مدرس موسیقی کلاس‌های فوق برنامه موزیکولوژی وابسته به دانشگاه تهران شد.

در سال 1380 موفق به دریافت درجه دکترای موسیقی در رشته نوازندگی سنتور و آهنگسازی از شورای‌عالی ارزشیابی هنرمندان کشور  شد  و به همین مناسبت نیز زنده یاد استاد علی تجویدی هنرمند صاحب نام و عالیقدر موسیقی ایران با آنکه در آن زمان در بستر بیماری بودند، طی مراسمی لوح افتخار هنری را به خاطر 40 سال فعالیت هنری به وی اهدا کرد.

او تا کنون متجاوز از یک‌صد قطعه آهنگ ساخته که اکثر آنها به وسیله ارکسترهای بزرگ و کوچک و همچنین گروه‌های موسیقی ملی به مرحله اجرا و ضبط در آمده است که از جمله آن می‌توان به پگاه، ابر بی‌باران، سبزه زار، موسیقی روی نغمات محلی ایران، چرا، یاد، حباب، یتیم سه گاه، این شرح بی‌نهایت، سارا، قطعاتی برای سنتور و ارکستر، طلوع، راز آشکارا، گریز، مهر و ماه، شور و شادی، نقش تازه، گل آفتاب و...اشاره کرد.

همزمان با نمایشگاه کتاب «راز آشکارا» که بیان خاطرات هنری اوست به بازار کتاب عرضه خواهد شد که به همین بهانه به گفت‌وگو با وی نشسته‌ایم و در عین حال نگاهی نیز به ساز تخصصی‌اش داشته‌ایم، به‌خصوص آنکه وی ابداعاتی نیز روی کوک سنتور کرده و تالیفاتی در زمینه شناخت گام‌ها و فواصل بین پرده‌های مقامات موسیقی ایران دارد که در شرف چاپ و انتشار است.

  • فکر نگارش کتاب راز آشکارا از کجا شکل گرفت و اصولا گمان می‌کنید که ضرورت نگارش کتاب‌هایی از این دست چیست؟

من از 8 سال پیش به این فکر افتادم که گزیده و گلچینی از خاطرات و تجربیات هنری حدود نیم قرن از فعالیت‌های خودم را در عرصه موسیقی به‌صورت کتاب در آورم.  نگارش این کتاب را  در حدود2 سال پیش  شروع کردم وگفت‌وگوهای آن، 4ماه به طول انجامید. گفت‌وگوها توسط پژوهشگر موسیقی علیرضا میر علینقی صورت گرفت.

البته این کتاب ابتدا در وزارت ارشاد غیرمجاز اعلام شد، اما با پیگیری‌های مستمری که ما انجام دادیم و همچنین حذف قسمتی از مطالب و تصاویر بالاخره موفق شدیم پس از3 سال انتظار، مجوز انتشار آن را دریافت کنیم. به هر حال این کتاب گزیده‌ای از تاریخ موسیقی نیم قرن اخیر است که همزمان با نمایشگاه کتاب عرضه خواهد شد.

  • کتاب به همان صورت گفت‌وگو منتشر خواهد شد ؟

بله، ضمن آنکه من فکر کردم اگر حالت محاوره‌ای گفت‌وگو حفظ شود و خاطرات به شکل دوستانه‌ای مطرح شوند،  از جذابیت بیشتری برخوردار خواهندشد.

  • آقای کیایی به این موضوع اشاره نکردید که ضرورت مکتوب کردن خاطراتی از این دست توسط اهالی موسیقی چیست ؟

به اعتقاد من حیف است که اتفاقات و تجربیات بسیاری از بزرگان عرصه موسیقی به دست فراموشی بسپاریم  و با ما مدفون شوند، بنابراین بیان آن می‌تواند برای نسل‌های بعدی راهگشا باشد.

 چرا که بسیاری از این مطالب که بیان می‌شوند، خاطره صرف نیستند بلکه دنیایی از تجربه در آنان نهفته است. برای مثال من در این کتاب 100 خاطره از همراهی با بزرگان موسیقی آورده‌ام که می‌تواند درس‌های سازنده‌ای برای نسل جوان باشد.

در بخشی از کتاب سختی‌ها و معضلاتی که برخی از هنرمندان مشهور و خوانندگان پر آوازه در آخرین سال‌های عمر خود طی کرده‌اند، آمده است و این می‌تواند درسی باشد برای نسلی که امروزه به‌عنوان هنرمند می‌درخشند، اما در ایام پیری ممکن است روزگار دیگری داشته باشند. لازم است که از این خاطرات استفاده شود.

 به همین خاطر است که من در این کتاب بیشتر از خاطراتی سخن گفته‌ام که گمان می‌کردم بار آموزشی و تجربی نیز داشته باشد، چرا که توجه به این نکته ضروری است که برخی از خاطرات شخصی و فردی است و باید به آنها تنها به چشم یک خاطره نگاه کرد، اما تعدادی دیگر از آنان پند و پیام برای هنردوستان و به‌خصوص نسل جوان است.

  • استفاده از نام راز آشکارا برای کتاب دلیل خاصی داشت ؟

من تعدادی قطعه به همین نام دارم و بر همین اساس این نام را برای کتاب انتخاب کردم از طرفی این بیت حافظ که در آن می‌گوید: دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا الهام بخش من بوده است. به این مسائل این نکته را نیز باید اضافه کردکه بسیاری از رازهای پنهان در موسیقی وجود دارد که بسیاری از هنردوستان از آن بی‌خبر بودند و چهره‌های متفاوتی از هنرمندان صاحب نام در این کتاب آمده است.

  • تاخیر در انتشار کتاب مشکل خاصی را به وجود نیاورد؟

در این مدت بیش از 12 نفر از هنرمندان فوت کردند که از آن جمله می‌توانیم به استاد حمید قنبری، کارو، رضا مختاری (نوازنده و سازنده ویولون)، مصطفی کسروی (آهنگساز) استاد تجویدی و... اشاره کنیم که باید در چاپ‌های بعدی از لفظ زنده یاد برای آنان استفاده کنیم.

به هر حال من خواندن این کتاب را به نسل‌های مختلف توصیه می‌کنم و اطمینان دارم که کتاب جاذبه لازم را دارد که ما را تا پایان با خود همراه کند، به‌خصوص آنکه با بیان ساده‌ای گفته شده است. علاوه بر این کتاب، کتاب دیگری  آماده انتشار دارم که در آن قطعاتی برای سنتور و ارکستر آمده است که می‌تواند برای دوران پیشرفته نوازندگی سنتور مورد استفاده قرار گیرد.

  • شما را به‌عنوان نوازنده‌ای چیره دست در سنتور می‌شناسیم، ‌با این اوصاف گمان می‌کنید که چرا تا این اندازه جای خالی سنتور در ارکسترهای مختلف دیده می‌شود؟

یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع کوک این ساز است. از طرفی من اعتقاد دارم که این ساز سخت‌ترین ساز ایرانی است و نوازندگی‌اش 2  هنر می‌خواهد؛ یکی نواختن و دیگر کوک کردن آن. به همین دلیل بسیاری از کسانی که به سراغ نواختن این ساز می‌روند، به مرحله آموزش کوک آن‌که می‌رسند، ‌رهایش می‌کنند و در این میان تنها تعداد معدودی می‌توانند این مرز را طی کنند.

 همچنین این مسئله به سلیقه آهنگسازان و رهبران ارکسترها باز می‌گردد که به این نکته توجه داشته باشند که این ساز می‌تواند چه نقش و جایگاهی در ارکسترهای بزرگ داشته باشد. اگر چه هم اکنون می‌توان نقش پررنگ تری برای این ساز مشاهده کرد و ‌سنتور ، هم اکنون به‌عنوان استخوان بندی گروه‌های موسیقی مطرح است؛ضمن اینکه این ساز، اندک اندک در حال تبدیل شدن به یک ساز جهانی است و بسیاری از اروپاییان علاقه‌مند به فراگیری این ساز هستند.

من در سفرهای متعددم به خارج از کشور مشاهده می‌کنم که تعداد زیادی خارجی، نوازنده این ساز هستند و اتفاقا نوازندگان خوبی هستند؛ ‌اگر چه آن حس و حالی که ما هنگام نواختن این ساز داریم، ‌در صدای ساز آنان مشاهده نمی‌شود و به‌اصطلاح با لهجه ساز می‌زنند.

  • یعنی می‌توان این امید را داشت که روزی سنتور به همان جایگاهی در موسیقی ایرانی برسد که هم اکنون سازهایی چون تار و سه تار  دارند ؟

به هر حال قابلیت این سازها از نظر ساختمانی بسیار متفاوت با سنتور است و اگر چه تار باز هم قابلیت‌های بیشتری نسبت به سه تار دارد. سه تار یک ساز جمع و جور‌تر و به‌اصطلاح محفلی و مجلسی است.

 با این اوصاف  از سال 1342 و با تلاش‌های استادان بزرگی چون روح‌الله خالقی و حسینعلی ملاح این ساز نیز توانسته است به جایگاه مورد نظر خود دست پیدا کند، در حالی که تا پیش از آن در گروه‌ها بیشتر از پیانو به جای سنتور استفاده می‌شد. یکی از دلایلی که این ساز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده، ‌این است که در گذشته نوازندگان این ساز کمتر با تکنیک‌های پیشرفته نوازندگی آشنا بودند، اما امید می‌رود که نسل جدید نوازندگان این ساز بتوانند کاستی‌هایی که تا کنون وجود داشته است را حل کنند، اگر چه تا کنون نیز پیشرفت‌های متعددی در تمامی ابعاد صورت گرفته است و بدین ترتیب من افق روشنی برای  این ساز مشاهده می‌کنم.

  • به‌نظر می‌رسد که سنتور از لحاظ ساختمانی دچار مشکلات متعددی است که همین فراگیری آن را با مشکل مواجه می‌کند، فکر می‌کنید که بتوان این مشکلات را حل کرد، ‌مانند تلاشی که استاد دهلوی در گذشته انجام دادند؟

 سنتور نیز مثل هر ساز دیگری ویژگی‌های خاص خود را دارد ضمن آنکه بسیاری از سازها نیز محدودیت‌ها و مشکلاتی دارند. ‌برای مثال در نی نیز می‌توان همین مشکلات را مشاهده کرد، ‌حال این سؤال پیش می‌آید که آیا می‌توان برای این محدودیت‌ها چاره‌ای اندیشید یا خیر؛ که در همین زمینه باید عرض کنم ، تا کنون نیز فعالیت‌هایی در این خصوص انجام شده است اما باید دگرگونی‌های فراوان دیگری نیز درباره آن صورت گیرد.

 اما نباید این نکته را فراموش کنیم که موسیقی ایرانی دارای پیچیدگی‌های فراوانی است و راز و رمزهای بسیاری در آن وجود دارد که اگر ساختمان سنتور را دگرگون کرده و به‌صورت کروماتیک درآوریم، متوجه می‌شویم که آن ویژگی‌هایی که خاص موسیقی ایرانی است از بطن این ساز دور می‌شود.

برای مثال ما در این ساز پرده، نیم پرده و ربع پرده داریم که ربع پرده‌ها مخصوص موسیقی مشرق زمین و به‌خصوص ایران و همچنین چند کشور عربی است، اما آن علامت‌هایی که امروزه مورد استفاده قرار می‌دهیم و بعد از علامت کلید نوشته می‌شود، دقیقا اجرا نمی‌شود. همان طور که در موسیقی ما یک چهارم پرده وجود دارد، یک پنجم پرده، یک ششم، یک هفتم و یک هشتم پرده نیز وجود دارد، اما استفاده از علامت‌گذاری‌ها بر مبنای پرده، نیم پرده و ربع پرده است.

ضمن آنکه زمانی که ما به نواختن  دستگاه همایون می‌پردازیم،  نت شاهد دقیقا همان چیزی نیست که سر کلید می‌آید بلکه در عمل و اجرا تفاوت‌هایی وجود دارد و این مسئله را نوازندگان حرفه‌ای به وضوح درک می‌کنند و به‌طور یقین برای این معضل هم علامت‌گذاری‌هایی صورت می‌گیرد.

  • به‌نظر شما این ساز می‌تواند چه تغییراتی کند که به‌سازی‌ ایده‌آل تبدیل شده و مشکلات کنونی‌اش مرتفع شود ؟

سنتور امروزی دارای9 خرک است که من براساس نیم قرن فعالیت هنری‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که سنتور به 8 خرک بیشتر نیاز ندارد، اما اگر قرار باشد این ساز از حالت استاندارد خود خارج شود، می‌تواند بین 10 تا 12 خرک نیز داشته باشد. در این میان سنتورهای
11 و 12 خرکی که بم کوک هستند، برای مجالس و محافلی که بیشتر جنبه
شور و حال دارند، مناسب است و سنتورهای معمولی برای گروه‌های موسیقی کاربرد بیشتری دارند.

  • با این اوصاف شما در آینده جایگاه این ساز را در موسیقی سنتی ایران چگونه ارزیابی می‌کنید ؟

تا کنون استادان بسیاری تلاش‌های فراوانی در این خصوص انجام داده‌اند که باید در دراز مدت تاثیرات آن را مورد بررسی قرار داد. تا کنون نوآوری‌هایی که درباره این ساز انجام شده است، همگی مورد نیاز این ساز و همچنین موسیقی ایرانی بوده است، اما همان طور که عرض کردم باید با حفظ فرهنگ و ارزش‌های گذشته بدعت‌هایی در موسیقی ایرانی به‌وجود بیاید.

  • استاد پایور انقلابی مهم و اساسی در این ساز به وجود آورده و مکتب او برجسته‌ترین مکتب سنتور نوازی است و پس از او دیگر اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداده است، چرا ؟

امروزه فرهنگ یافته‌ترین مکتب سنتور نوازی در ایران، مکتب استاد پایور است، ولی این بدان معنا نیست که سبک‌های دیگر را نادیده بگیریم، اگر چه استاد پایور پایبند اصول و شیوه صبا نبوده و خودش مکتب نویی را در موسیقی ایرانی به وجود آورده است، پس لازم است که هنرجویان جوان نیز بسته با مسائل برخورد نکرده و حرف نویی را در موسیقی ایرانی بیان کنند. اگر موسیقی تکرار مکررات باشد از اصل هنر دور شده‌ایم؛ چرا که یکی از اصل‌های هنر نوآوری است.

کد خبر 49658

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز