توسعه در ساختوساز اماکن ورزشی به خودی خود نمیتواند عاملی برای توسعه یافتگی ورزش محسوب شود. توسعه علم در دانشگاهها به خوبی صورت می گیرد اما متاسفانه در زمینه عملی ورزش به کار گرفته نمیشود.
برای توسعه علمی ورزش قدمهایی برداشته شده است اما جای تعجب است که چرا این قدم برداشته شده پیگیری نمیشود و افراد نسبت به آن حساس نیستند. تصور میکنم این موضوع شاید به نوع مدیریت، شناخت نداشتن نسبت به ورزش یا نبود افراد اجرایی بازمیگردد.
متاسفانه هر گاه صحبت از کار علمی در ورزش میشود افراد، کمی بیحوصله میشوند، در حالی که کار علمی و زیربنایی انجام دادن زمانبر است و حوصله میخواهد.
این مباحث را زیاد مطرح کردهایم و به آن توجهی نشده است، اما باید متخصصان ورزش دلسوزانه گرد هم جمع شوند و برای توسعه ورزش افکارشان را یکی کنند.
اما به نظر میرسد مدیران ورزش به این موضوع کمتر توجه میکنند و حساس نیستند. حساسیت آنها بیشتر به موضوعات دیگر مربوط میشود.
این که کمیتهای تحت عنوان کمیته علمی داشته باشیم، مشکلی از مشکلات ورزش را به طور اساسی حل نمیکند و بهتر است مسائل علمی را در متن و میدان عمل برد تا افراد متخصص درگیر کار شوند.
حاضریم سرنوشت یک تیم ورزشی را به آدمهای تجربی بدهیم، اما هیچ گاه حاضر نیستیم سرنوشت یک کار را به افراد علمی بدهیم. مدیرانی که اینطور تصمیم میگیرند، باید دید تحت تاثیر چه عواملی این تصمیمات را گرفتهاند. این موضوع آسیبشناسی میخواهد.
آنچه ورزش ایران را از ورزش دیگر کشورها جدا انداخته، به حل نشدن چنین موضوعاتی بازمیگردد.
به طور مثال مگر میتوان بدون توجه به مسائل علمی، چهارم آسیا شد؟ این جایگاه اصلا امکان پذیر نیست. بیتردید همیشه نتایج ورزشی را به همین موضوعات علمی میبازیم و ورزشکاران ما باوجود شایستگی نسبت به حریفان نتیجه را واگذار میکنند.
مثلاً آمادگیجسمانی ملیپوشان، در برخی رشتهها بارز نیست و نسبت به حریفان ضعیفتر هستیم که این عوامل عقبافتادگی باید شناسایی شود و یک بدنساز متخصص کار را انجام دهد.
از طرفی به زمانبندی تمرینات نیز کمتوجه هستیم و زمانی که نباید تمرین داشته باشیم، تمرینات سنگینی را برای ورزشکاران خود در نظر میگیریم و دقیقا در جهت منافع حریف گام برمیداریم.
نظام جامع تربیتبدنی و ورزش اجرا نمیشود و میگویند برای اجرا دارای عیوبی است، اما هر شخصی که میگوید این طرح با عیب همراه است باید عیوب آن را بگوید و این در حالی است که مشخص نیست چرا زمینه اجرا فراهم نمیشود. به هیچ شخصی روشن نمیگویند عیب کار چیست؟
نظام کلان استعدادیابی در کشور نیز وضعیت مشخصی ندارد. هنگامی که از عالمان ورزش استفاده نکنیم و در حوزههای مختلف ورزش افراد علمی به هیچ عنوان به کار گرفته نشوند، همه چیز در قالب شعار باقی میماند و بیشتر از این نمیتوان از ورزش انتظار داشت و با قاطعیت گام برداشت. همیشه لنگانلنگان حرکت میکنیم و تابع شرایط هستیم. اگر قرعه خوبی به ایران خورد، انتظار پیروزی خواهیم داشت و دیگر هیچ.
به دلیل همین شرایط برای مسابقات المپیک به سختی سهمیه کسب میکنیم. بیتردید هنگامی که به این سختی سهمیه کسب میکنیم قطعا در المپیک کار برای ما سخت خواهد بود. متاسفانه به دلیل علمی نبودن ورزش در ایران فاصله ما با دنیا زیاد است و هر روز نیز زیادتر خواهد شد.
در شرایط فعلی نیز به موازات توسعه فضای ورزشی نیازمند توسعه نیروی آموزشدیده هستیم، چراکه علمی کار کردن در ورزش کار سادهای نیست.
بنابراین هماکنون بیش از هر زمان دیگری باید حوصله به خرج داد و بین ورزش و دانشگاه ارتباط و تعاملی جدی به وجود آورد، چراکه همانطور که گفتم ارتقای جایگاه ایران در آسیا کار چندان سادهای نیست و باید ابعاد مختلف آن را در نظر گرفت.
*عضو هیأت علمی
دانشکده تربیتبدنی دانشگاه تهران