شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۶:۲۵
۰ نفر

اسدالله افلاکی: پیش از آن که این گزارش تنظیم شود، قرار بود در مقدمه‌ای هر چند کوتاه مهمترین رخدادهای زیست‌محیطی سال گذشته را به اختصار شرح دهیم.

 این که تیرماه 86 تخریب‌ها حتی دامن پارک ملی خجیر را هم گرفت و بولدوزرها در هجومی بی‌سابقه به این پارک حمله کردند تا خطوط لوله پنجم گاز تهران برخلاف همه معیارهای زیست محیطی و برخلاف مسیر تعیین شده سازمان محیط زیست از این پارک عبور کند.

این که با وجود تصریح قانون درباره ممنوعیت استقرار صنایع بزرگ آلاینده در 3 استان شمالی، طرح ساخت پتروشیمی در استان گلستان به تصویب رسید؛ این که با وجود همه مخالفت‌ها و اعتراض تشکل‌ها و دوستداران طبیعت، طرح احداث کنار گذر (بخوانید میانگذر) تالاب انزلی که در سال 79 متوقف شده بود با برخی فشارها دوباره از سر گرفته شد.

این که احداث جاده در جنگل ابر در کشمکش مخالفان و موافقان این طرح هر از چندگاهی یکی  از سوژه‌های داغ خبری بود و ماجرا همچنان ادامه دارد.

اینکه مسئله حق‌آبه تالاب هامون هنوز در محاق نشست‌های 3 جانبه ایران، افغانستان و سازمان ملل مبهم مانده است؛ این که قرار است طرح تکثیر گورخر ایرانی در اسارت آن هم بدون هیچ پشتوانه علمی و تخصصی به اجرا در آید.

این که طرح حفاظت از یوزپلنگ ایرانی ناگهان متوقف ‌شد؛ این که شیر ایرانی عنوان شیر هندی می‌گیرد؛ این که شکارچیان حتی مجال گونه‌های نادر حیات وحش را هم بریده‌اند؛ اینکه کشور ما همچنان از نظر فرسایش خاک در شمار 5 کشور نخست جهان قرا ردارد؛ این که دلفین‌ها طی 2 مرحله آن هم به فاصله یک ماه گرفتار تورهای صید صنعتی شدند، اما به رغم همه شواهد هیچکس مسئولیت آن را نپذیرفت؛ اینکه تخریب رودخانه‌ها به‌ویژه در شمال به درجه‌ای رسیده که دیگر بستری برای تخم‌ریزی ماهیان سفید وجود ندارد.

این که فرصت نشد تا عملکرد وزارت مسکن و وزارت نیرو را از نظر زیست‌ محیطی بررسی کنیم تا مشخص شود که تا چه اندازه این دو وزارتخانه شایسته دریافت عنوان  وزیر سبز بودن را دارند؛ می‌بینید که تمامی ندارد از این رو، با گرامیداشت خاطره زنده یاد دکتر هرمز اسلامی، (همکار و دوستی که زمستان گذشته جان بر سر محیط زیست باخت)، گزارش را به نقد و بررسی عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست از دیدگاه برخی استادان و صاحبنظران این عرصه اختصاص می‌دهیم.

دکتر مجید مخدوم، استاد دانشگاه تهران در نقد عملکرد سازمان حفاظت محیط زیست در سال 86 می گوید: «سازمان حفاظت محیط زیست در محیط دریایی و انسانی عملکرد نسبتا مطلوب و قابل قبولی دارد، اما برخلاف این 2 بخش، محیط طبیعی و تنوع زیستی این سازمان در سال گذشته بسیار ضعیف عمل کرده، به عبارت دیگر مشکل‌دارترین حوزه این سازمان، محیط طبیعی و تنوع زیستی آن است.»

وی می‌افزاید:در واقع نگاه  سازمان محیط زیست یک نگاه کارشناسانه نیست از همین رو، بسیاری از مسائل قربانی همین نگاه می‌شود. برای نمونه، «طرح جامع پارک‌داری و طرح تفصیلی توسعه پارک‌ها» که شرح خدمات آن در مدیریت پیشین پس از ساعت ها کار کارشناسی به تصویب رسید، همچنان مسکوت مانده است. در حالی که این طرح برای اجرا نیاز به تصویب سازمان برنامه و بودجه دارد که با یک پیگیری به نتیجه می‌رسد، اما با وجود ضرورت اجرایی شدن این طرح، از یک پیگیری ساده دریغ شد.

 این یک نمونه از بها ندادن به محیط طبیعی است. طبعاً همین شیوه نگاه و مدیریت غیرکارشناسانه سبب می‌شود که هر روز ما شاهد تخریب بخش‌هایی از میراث طبیعی باشیم، تالاب‌های بختگان، انزلی، ارومیه و بسیاری از تالاب‌های دیگر به خاطر ضعف‌ مدیریت همین حوزه دچار مشکل جدی شده است.

مخدوم می‌افزاید: بهتر است ریاست سازمان با نگاه تخصصی به محیط طبیعی نگاه کند و مدیرانی در راس سازمان بگمارد که علاوه بر دانش و تخصص، از توان مدیریتی لازم برای هدایت محیط طبیعی کشور برخوردار باشند تا بیش از این،  محیط طبیعی دچار مشکل نشود.

این استاد دانشگاه می‌گوید: برخلاف محیط‌طبیعی، محیط‌های دریایی و انسانی در حوزه عملکردشان کارنامه مثبتی بر جای گذاشته‌اند چرا که مثلا معاون انسانی سازمان، هم متخصص است و هم از توانایی لازم برای مدیریت حوزه متبوعش برخوردار است. از همین‌رو، مشکلات مربوط به حوزه خود را با جدیت پیگیری می‌کند که  نمونه‌ای از آن، گازسوز کردن خودروهاست.

در این زمینه هر هفته سه‌شنبه جلسه‌ای برگزار می‌شود که  در این جلسات، لوایح و آیین‌نامه‌ای تنظیم شده و قرار است این لوایح قانونمند شود؛ همچنانکه در حوزه محیط‌دریایی نیز گام‌های مثبتی در جهت توسعه پایدار برداشته شده است.

این نگاه، دلسوزانه نیست

دکتر برهان ریاضی، عضو هیأت علمی مرکز علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد واحد تهران  مرکز نیز نمره خوبی به کارنامه سال 86 سازمان حفاظت محیط‌زیست نمی‌دهد. وی با نامطلوب خواندن عملکرد این سازمان، می‌گوید: در حال حاضر، کشور ما در مقایسه با سایر کشورها بیشترین فرسایش خاک را دارد؛ روند انقراض گیاهی و جانوری هم سریع‌تر از دیگر کشورهاست. تالاب‌هایمان به شدت مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد و هر روز به دلیل آلودگی بیش از حد، نرسیدن حق آبه زیست‌محیطی و دخل و تصرفات غیرمسئولانه یکی از تالاب‌ها خشک و نابود می‌شود.

 جنگل‌های کشور هم دست کمی از تالاب‌ها ندارد به طوری که دامنه تخریب جنگل‌های زاگرس و شمال بسیار گسترده شده است. بیشه‌های خشک و بیابانی نیز سیر قهقرایی طی می‌کند. گرچه ممکن است مسئولان محیط‌زیست بگویند ما متولی جنگل و بیابان نیستیم؛ اما واقعیت این است که سازمان محیط‌زیست مسئول  همه اینهاست.

متاسفانه تنها محیط طبیعی کشور با مشکل مواجه نیست. آلودگی هوا در تهران و دیگر کلانشهرهای کشور امان شهروندان را بریده است بنابراین نمی‌توان با این همه معضل، کارنامه محیط‌زیست را مثبت ارزیابی کرد.

این مدرس محیط زیست خاطر نشان می‌سازد: بخش عمده این مشکلات ناشی از نبود یک نگاه دلسوزانه به مسائل است. مشکل اینجاست که نه این نگاه وجود دارد و نه حرف‌های کارشناسان دلسوز و خبره خریدار. وقتی کارشناسان مبتدی فاقد تجربه و پشتوانه علمی فتوا می‌دهند و اجرا می‌کنند نتیجه بهتر از این نمی‌شود. وقتی نگاه، نگاه کارشناسی و حرفه‌ای نباشد تخریب‌ها روز به روز بیشتر می‌شود بی‌آنکه سازمان با آن مقابله کند، مقابله که هیچ حتی یکبار صدای اعترضشان را نمی‌شنوید.

ما می‌بینیم هر روز به بهانه افزایش کشت گندم، مساحت دیم زارهای کم بازده افزوده می‌شود تا محصول گندم به خودکفایی برسد، البته این هدف فی‌نفسه قابل تقدیر است اما باید پرسید براساس کدام معیار علمی و زیست‌محیطی اراضی شیبداری که به هیچ وجه برای کشت مناسب نیست زیر کشت می‌رود.

خب، اگر یک نگاه کارشناسی در سازمان محیط‌زیست وجود می‌داشت بالاخره با راهکارهایی مانع از این تخریب می‌شدند یا حداقل فریاد اعتراضی برمی‌آوردند اما نه تنها سازمان محیط‌زیست فریاد نمی‌زند که حتی از یک اعتراض هم دریغ می‌کند. در نتیجه می‌بینیم جنگل‌های زاگرس تا جایی که امکان شخم زدن وجود داشته شخم‌زده شده است. نتیجه آن می‌شود که در بسیاری از اراضی این جنگل‌ها، پس از آنکه عمر درختان بلوط به پایان برسد به دلیل این تخریب‌ها دیگر ماهیت جنگلی خود را از دست خواهند داد و  چیزی به عنوان جنگل وجود نخواهد داشت.

ریاضی تصریح می‌کند: سازمانی که عنوانش حفاظت محیط زیست است باید برای آب و خاک این کشور دل بسوزاند، باید سازمان‌های دیگر را مورد سؤال قرار بدهد نه اینکه موضع انفعالی داشته باشد. حتی در بخش حیات وحش که سازمان محیط‌زیست مجری و متولی مستقیم آن است زیستگاه‌ها و مناطق حفاظت شده وضعیت بسیار اسفباری دارند.

پارک‌های ملی پیوسته مورد هجوم قرار می‌گیرند؛ آثار طبیعی، پناهگاه‌های حیات وحش و مناطق‌ چهارگانه تحت حفاظت هم وضعیت چندان مناسبی ندارند. همه اینها ناشی از نبود نگاه دلسوزانه توأم با علم و دانش به مسائل زیست‌محیطی است که پیامدهای ناگوار آن روز به روز آشکارتر می‌شود.

تنزل رتبه زیست‌ محیطی

دکتر اسماعیل کهرم، استاد  حیات وحش به صراحت می‌گوید: متاسفم که باید اعلام کنم سازمان محیط‌زیست در سال گذشته در مقایسه با 40سال  اخیر ضعیف‌ترین عملکرد را داشته است.

به این ترتیب چگونه می‌توان از عملکرد این سازمان رضایت داشت. ضرب‌المثلی است که می‌گوید « جاده جهنم توسط نیت‌های خوب سنگفرش شده.» من در نیت خوب همکاران سازمان محیط‌زیست تردیدی ندارم اما علاوه بر نیت خوب، تخصص، کارشناسی و آینده‌نگری هم لازم است. وی می‌افزاید: در حال حاضر به نظر می‌رسد تمام اهدافی که تاسیس‌کنندگان مناطق چهارگانه در ذهن داشته‌اند امروز نقض غرض شده است؛ براین اساس است که به سهولت به پارک‌های ملی  مثل پارک گلستان تعدی و تعرض می‌شود.

در مناطق انسان و زیستکده مثل دریاچه ارومیه برای تعریض جاده شهید کلانتری تصمیم‌گیری می‌شود، طرح ساخت جاده در داخل پارک لار به تصویب می‌رسد، در تالاب انزلی جاده کنار گذر که در اصل میانگذر است احداث می‌شود، سد سیوند باعث مرگ تالاب‌های طشک، بختگان، نیریز و کمیجان می‌شود، احداث پتروشیمی در استان گلستان به تصویب می‌رسد و  قرار است در گیلان و مازندران نیز پتروشیمی احداث شود. اینها مواردی از نقض صریح اهداف و معیارهایی است که سازمان حفاظت محیط زیست باید نگهبان و حافظ آن باشد.

کهرم در ادامه می‌گوید:  به نظر می‌رسد سازمان حفاظت محیط زیست برخلاف وظایف و دلایل وجودی خود به مسائلی مانند برگزاری سیرک و دل شاد کردن مردم پرداخته و در مقابل تعرضات و تعدی به محیط طبیعی، کوچک‌ترین مقاومتی از خود نشان نمی‌دهد. این‌گونه عملکرد علاوه بر تخریب طبیعت در پهنه ایران، موجب سقوط دائمی رتبه محیط زیست ایران در جهان نیز شده است.

محیط زیست، برنامه ندارد

دکتر محمدرضا فاطمی، مدیر گروه بیولوژی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، می‌گوید: سازمان حفاظت محیط زیست در چارچوب یک برنامه مصوب عمل نمی‌کند به همین دلیل طرح‌های این سازمان در بیشتر موارد کاربردی موقتی دارد که با آنکه وقت زیادی صرف آن می‌شود اما جز ضرر و زیان به سازمان و محیط زیست کشور پیامد دیگری ندارد.
نکته دیگر اینکه، سازمان محیط زیست فاقد برنامه‌ریزی برای نیروی انسانی است. از همین رو، کمتر کارشناس با تجربه‌ای در کادر آن به چشم می‌خورد.

وقتی شأن و منزلت سازمانی تا این حد تنزل کند نتیجه آن می‌شود که هر روز بخشی از آنچه متولی آن است تخریب شود. امروز جاده ابر در دل یکی از ارزشمندترین ذخیرگاه‌های جنگلی احداث می‌شود و  فردا برای احداث میان گذر در تالاب انزلی تصمیم‌گیری می‌شود. این روند ادامه دارد و هر روز شاهد تخریب بخشی از میراث طبیعی کشور هستیم. اینها ناشی از آن است که مدیریت سازمان قاطعانه برخورد نمی‌کند. آنچه در مواردی شاهدیم برخورد مقطعی است حال آنکه این مدیریت نیست بلکه عکس‌العمل است.

فاطمی تأکید می‌کند: اگر بدنه کارشناسی سازمان قوی باشد کسی به خودش اجازه نخواهد داد  طرح منتفی شده میان گذر انزلی دوباره احیا شود؛ این به خاطر ضعف سازمان است که نمی‌تواند از آنچه تحت مسئولیت خود دارد دفاع کند.

محیط طبیعی روی لبه تیغ

دکتر بهروز بهروزی‌راد، عضو هیأت علمی مرکز علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اهواز  نیز محیط طبیعی را نشانه می‌رود و می‌گوید: با توجه به تخصصی که در زمینه محیط طبیعی دارم به صراحت می‌گویم سازمان در این حوزه عملکرد نامطلوبی داشته است. برای نمونه در ارتباط با تالاب‌ها، به دلیل رعایت نشدن حق آبه زیست محیطی و دخل و تصرفات فراوان، اغلب این زیست بوم‌های با ارزش، یا خشک شده یا در آستانه خشک شدن قرار دارد.

مناطق شکار ممنوع هم وضعیت بهتری ندارد چرا که به دلیل کمبود امکانات، کنترل چندانی روی این محیط‌ها وجود نداشته و در نتیجه گونه‌های حیات وحش در معرض تهدید قرار گرفته است.

مشکل اینجاست که در این بخش هنوز به شیوه سنتی کار می‌شود نه بر مبنای اطلاعات علمی. حال آنکه محیط طبیعی به دلیل گستردگی فراوانی که دارد نیازمند مدیریتی کارآمد و متکی بر اصول علمی و تخصصی است.

در فقدان چنین مدیریتی است که بدون هیچ ممانعتی هر روز در بالادست تالاب‌ها سد احداث می‌شود، قبح جاده‌سازی در تالاب‌های بین‌المللی از میان می‌رود، پساب‌های صنعتی و زه‌آب‌های کشاورزی با فاضلاب‌های شهری و خانگی به تالاب‌ها می‌ریزد و تالاب‌ها را در آستانه بحران قرار می‌دهد. حتی بر اساس آماری که خود سازمان محیط زیست اعلام کرده است ارومیه تا چند سال دیگر عملکرد تالابی خود را از دست می‌دهد.

همچنان که تالاب‌هایی چون هورالعظیم به دلیل زهکشی‌ها و جاده‌های متعددی که در آن کشیده شده در شرف نابودی است. شادگان هم وضعیت مشابهی دارد. همه اینها ناشی از ضعف عملکرد مدیریت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست است.

کد خبر 47677

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز