بهخصوص اگر این مشارکت به بزرگترین و پروسعتترین نهاد اجتماعی یعنی مدرسه مربوط شود و چه بسا اینکه بخواهیم این مشارکت را در جهت توسعه مدارس غیرانتفاعی (غیردولتی) مربوطسازیم.
در واقع با رشد فزایندهای که جوامع از لحاظ جمعیتی و بهدنبال آن هزینههای مربوطه دارند بدون مشارکت همهجانبه مردم نمیتوان به یک آموزش و پرورش پویا دست یافت و با عنایت بهفزونی تغییرات در جهان امروز و لزوم هماهنگی با دنیا و با توجه به گسترش ارتباطات، بدون چنین آموزش و پرورشی همراهی و همگامی با تغییراتی که در جهان رخ میدهد بسیار مشکل است، لذا آموزش و پرورش بهعنوان یک نهاد اجتماعی بسیار معتبر در ایفای رسالت خود باید با بهکارگیری منابع مالی و مادی و انسانی قابلتوجهی به این مهم دست یابد که تامین این منابع به سطح اقتصادی و میزان اهمیتی که جامعه برای آموزش و پرورش قائل است مربوط میشود.
در این خصوص توجه بیش از پیش به مدارس غیردولتی از جانب دولت و تدوین قوانینی که حمایت از مشتاقان ورود به این عرصه را در نظر دارند و نیز جلب و تقویت افکار عمومی برای حضور همهجانبه در این مشارکت جدی بهنظر میرسد و از طرفی نهتنها گسترش کمی آموزش بلکه بالندگی و اعتلای کیفیت آن نیز نیازمند منابع مالی و انسانی است که این فرایند زمانی مؤثر واقع میشود که موجبات احساس مسئولیت و توجه بیشتر خانوادهها، نیروهای محلی و بازار کار و مشارکت مردم با حمایت دولت تطبیق داشته باشد و مشارکت مردم زمانی مفهوم پیدا میکند که آنان داوطلبانه و آگاهانه خود را در تصمیمگیریها و اقدامات آموزشی شریک بدانند و فعالانه در آن شرکت کنند و میان نیاز خود، جامعه و مسئولان و دستاندرکاران تضاد و تباینی نبینند.
اینجاست که باید هدف از مشارکت را روشن ساخت و مدارس غیردولتی را آنطور که باید و شاید به جامعهشناساند و در جهت تحکیم آن با عزمی جدی و ملی و با پشتوانه تشکل و سازمانی قوی اقدام کرد و باید بر این عقیده استوار بود که غیردولتی شدن مدارس نهتنها لطمهای به آموزش و پرورش نمیزند بلکه به بهبود کیفیت آموزشی کمک میکند زیرا اینگونه مدارس از یک طرف از مدیریت و کنترل و نظارت مردمی برخوردارند و از سویی دیگر از برنامهریزیهایی که دولت بهصورت کلان و جامع براساس منابع و مصالح عمومی آموزش و پرورش انجام میدهد سود میبرند و تا حدی تابع دستورالعملهایی هستند که نظام کلان آموزش و پرورش آن را توصیه کرده است.
حرکتهای خیرخواهانه بعضی افراد یا سازمانها بهصورت اهدا یا وقف زمین و ساختمان و دیگر مشارکتهای فکری وجود اینگونه مدارس را بیش از پیش تقویت میکند و نظر به اینکه توسعه ملی در کشورهای در حال توسعه بیش از هر چیز به مشارکت فعال و مؤثر افراد جامعه وابسته است و فقدان این مشارکت زمینه تضاد میان عملکرد دو بخش عمومی و خصوصی را در حرکتهای اقتصادی و اجتماعی فراهم میآورد، در نتیجه بخش اعظم منابع اعم از مادی و انسانی و فکری این کشورها صرف مقابله با عوارض نامطلوب این تضاد میشود از اینرو نگرش و دیدگاه برنامهریزیان و دولتمردان باید معطوف به ابزارهایی باشد که با استفاده مؤثر از آنها نقش مؤثر مردم را در فرایند توسعه ملی افزایش دهد و همین جاست که تأسیس سازمانی مستقل تحت عنوان سازمان مدارس غیردولتی لازم و ضروری بهنظر میرسد تا ضمن اینکه قوانین و بودجه مستقل و درخور نام خود را داشته باشد از پشتوانه عظیم اعتماد مردم نیز برخوردار شود و مؤسسان و فعالان در اینگونه مدارس نیز ضمن برخورداری از حمایتهای همهجانبه دولت و مجلس و با تکیه بر اندیشه صاحبنظران در امر تعلیم و تربیت و اعتبار افکار عمومی اشتیاق بیشتری برای ورود به عرصه فرهنگی را داشته باشند.
سازمانی که؛
- تحقق اهداف عالی و کلان نظام تعلیم و تربیت را تسهیل کند.
- موجبات رشد و تعالی فرهنگ جامعه را فراهم آورد.
- نسبت به شناخت برنامههای کهنه آموزشی و جایگزینی ضرورتهای زمان منطبق با دنیای روز اقدام کند.
- سرمایههای هنگفت انسانی و مادی و فکری را تجمیع و در جهت فرهنگسازی مناسب سوق دهد.
- فراگیران را در پیدا کردن زندگی مطلوب و کوشش در جهت بهبود روابط اجتماعی شایسته و همهجانبه اجتماع یاری دهد.
- نسبت به توسعه کمی و کیفی اینگونه مدارس اقدام کند.
- قانون شوراهای آموزش و پرورش را بهعنوان مهمترین مظهر مشارکت مردم با نهاد تعلیم و تربیت عملی سازد.
- در جهت آمادهسازی افکار عمومی برای غیرمتمرکز کردن آموزش و پرورش اقدام کند.
- موجبات ارتقای انگیزه و کارایی درونی و بیرونی آموزش و پرورش و تقویت بنیه معنوی اینگونه مدارس را فراهم آورد.
- و کلام آخر اینکه زمان را به روز و روز را به لحظهها پیوند زند و با تغییرات سریعالسیر دنیا همراه و همگام شود.
اهداف مدارس غیرانتفاعی
افزایش کیفیت آموزش، ارضای نیازهای متنوع مردم و فراگیران، ایجاد و تنوع در محتوا و خدمات آموزشی، تنوع در روشهای عرضه مطالب، کاهش فشارهای ناشی از انتظار مردم از دولت و استحکام بیشتر نظام آموزش و پرورش ضرورت توجه جدی دولت به حمایت از مدارس غیرانتفاعی و تشکیل سازمانی مستقل برای آنها را ایجاب میکند.
خوشبختانه مدارس غیرانتفاعی از اقبال عمومی نیز برخوردار است زیرا که والدین این مرز و بوم در هر شرایطی درزمینه آموزش فرزندان خود ایثار میکنند و درصورتی که شاهد کارایی آموزش و پیشرفت یادگیری فرزندان خود باشند حاضرند هزینه آن را به هر قیمت پرداخت کنند.