مرضیه موسوی - خبرنگار: ویترین‌های این موزه قد کوتاهی دارند. عروسک‌های رنگارنگی از چوب و پارچه و نخ و پوست بلال و... پشت ویترین‌ها خودنمایی می‌کنند و بچه‌ها مشغول تماشایشان هستند.

گواتمالا

گرچه بیشترین مخاطبان «موزه عروسک‌های ملل» کودکان و نوجوانان هستند بزرگ‌ترها هم از دیدن این عروسک‌ها و شنیدن قصه‌هایی که از گوشه و کنار دنیا سوغات آورده‌اند استقبال خوبی می‌کنند. بیش از یک سال است که بخش عروسک‌های اقوام ایرانی از این موزه، جدا و به ساختمانی در حوالی دروازه دولت منتقل شده است. فضای کوچک موزه عروسک‌های ملل در بلوار میرداماد هر روز از هیاهوی کودکانی که برای تماشای عروسک‌ها و شنیدن قصه‌هایشان به اینجا آمده‌اند پر می‌شود. این موزه خصوصی تنها یک سال بعد از بازگشایی جایزه موزه‌داران برتر سازمان میراث فرهنگی را از آن خود کرد و از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ جایزه موزه برتر ایکوم را به خود اختصاص داد.  

درهای دنیای قصه و عروسک باز می‌شود و گروهی از بچه‌ها برای بازدید پا به موزه عروسک‌های ملل می‌گذارند. اینجا هر ویترین و عروسکی، هر تابلو سوزن‌دوزی و قاب عکسی که روی دیوارهای این موزه به چشم می‌خورد از راه دوری آمده و قصه‌ای شنیدنی دارد. از گرجستان و آفریقا تا آلمان و نپال و مکزیک. کارشناس موزه ویترین‌ها را یکی پس از دیگری معرفی می‌کند. «الهه حریریان» می‌گوید: «این موزه خصوصی فعالیتش را با مجوز سازمان میراث فرهنگی از سال ۱۳۹۳ آغاز کرد. اینجا عروسک‌هایی از ۸۴ کشور دنیا داریم.

عروسک‌هایی بومی که در کشور خود قصه‌هایی دارند و با فرهنگ و زندگی آن مردم گره خورده‌اند.» بیش از ۲ هزار عروسک از کشورهای مختلف در این موزه جمع شده‌اند که حضورشان در اینجا هم برای خود حکایتی دارد: «مسعود ناصری و علی گلشن بنای این موزه را گذاشتند. هیچ‌کدام از این عروسک‌ها اینجا ساخته نشده. افرادی مثل نرگس روان‌پور که به عروسک‌های بومی هر کشور علاقه‌مندند در سفرهای خود به کشورهای مختلف، این عروسک‌ها را با خود آورده و به موزه اهدا کرده‌اند.» تابلوهای سوزن‌دوزی و چاپ روی پارچه و... هم روی دیوار این موزه نقش بسته است که همگی سوغاتی از گوشه و کنار دنیا هستند.  

  • دست در دست موزه

موزه عروسک‌های ملل تنها جایی برای تماشای عروسک‌های ریز و درشت نیست؛ اجرای نمایش‌های عروسکی، نمایش سایه، بازی و آموزش هم بخش دیگری از فعالیتی است که در این موزه انجام می‌گیرد. حریریان می‌گوید: «بازدیدهای گروهی ما برای دانش‌آموزان و گروه‌های سنی مختلف، معمولاً با بازی و قصه و نمایش‌های گوناگون همراه است. روایت‌هایی که از عروسک‌ها تعریف می‌کنیم بسته به گروه سنی مخاطب ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد.» کارگاه‌های مختلفی هم برای ساخت عروسک و آشنایی با قصه‌ها و افسانه‌های دنیا در این موزه نقلی برگزار می‌شود. کارگاه‌ها به پایان رسیده و بچه‌ها مشغول عکاسی با کلاه‌های ملل مختلف هستند.

گوشه دیگری عروسک‌ها را مقابل نور تکان می‌دهند و از حرکت سایه‌ها لذت می‌برند. بچه‌هایی که از کارگاه ساخت و رنگ‌آمیزی عروسک برگشته‌اند عروسک‌های دست‌ساز خود را بغل گرفته‌اند و آن را به یکدیگر نشان می‌دهند. حریریان می‌گوید: «مراجعان این موزه تنها از عروسک‌ها بازدید نمی‌کنند. بلکه با موزه تعامل دارند. بچه‌ها از بدو ورود به موزه وارد دنیای عروسک‌ها می‌شوند و ارتباط خیلی خوبی با آن برقرار می‌کنند.» موزه عروسک‌های ملل در خیابان میرداماد، خیابان نفت جنوبی، کوچه تابان، پلاک ۱۱ جا خوش کرده است. بازدیدهای گروهی با هماهنگی قبلی از شنبه تا چهارشنبه برقرار است و برای بازدید غیرگروهی، روزهای پنجشنبه و جمعه ساعت ۱۱ تا ۱۸ فرصت دارید.  

  •  قصه‌های فراموش نشدنی

هر عروسک برای خود قصه‌ای دارد؛ قصه‌هایی که از فرهنگ و تاریخ هر ملت ریشه می‌گیرد و جنگ‌ها و پیروزی‌ها و آرزوها و رنج و احساسات هر ملت را با خود حمل می‌کند. تعدادی از این قصه‌ها را بخوانید.

  •  لایکونیک، قهرمان لهستان 

وقتی مغول‌ها به لهستان حمله می‌کنند ۲سرباز شجاع شبانه به چادر فرمانده لشکر می‌روند و او را می‌کشند و صبح آن روز با لباس و اسب فرمانده مغول‌ها در شهر می‌چرخند تا این شکست نابهنگام مغول‌ها را به همه نشان دهند. «لایکونیک» نماد این سربازان شجاع است که در جشن‌ و پایکوبی‌های مردم لهستان حضور دارد؛ همان‌طور که لهستان پایکوبی آن پیروزی را مدیون لایکونیک است.  

  •  ماتریوشکا، عروسکی از روسیه

یک روز که «اکسانا» کوچک‌ترین عروسک «ماتریوشکا» مشغول بازی بود باد شالش را با خود می‌برد و روی تپه‌ای پرت می‌کند. دست اکسانا به شالش نمی‌رسد. برای رسیدن به آن از خواهر بزرگ‌ترش کمک می‌گیرد. او هم از خواهر بزرگ‌ترش و به همین‌ترتیب تا بزرگ‌ترین خواهر دست به کار می‌شوند تا شال اکسانا را به او برگردانند. ماتریوشکا نماد همدلی و کمک به یکدیگر در روسیه است.

  •  فندق‌شکن از آلمان می‌آید

نخستین بار عروسک‌های فندق‌شکن را مردم روستایی در آلمان ساختند؛ معدنچی‌هایی که بعد از تعطیلی معدن کار خود را از دست داده بودند و برای گذران وقت و زندگی شروع به ساخت عروسک‌های ساده چوبی کردند روی سر این عروسک‌ها در دوره جنگ جهانی دوم به جای کلاه معدنچی، کلاه سربازی نشست. هر سرباز امریکایی که از جنگ جهانی به خانه برمی‌گشت یکی از این عروسک‌ها را به یادگار با خود آورد و این موضوع باعث شهرت بیشتر عروسک فندق‌شکن شد.  

  •  غم و غصه، عروسکی از گواتمالا

وقتی کودکی در گواتمالا غمگین و ناراحت است این عروسک را می‌سازد و غم و غصه‌هایش را برای او تعریف می‌کند و شب، عروسک را زیر بالش خود می‌گذارد. وقتی کودک به خواب رفت، پدر و مادر عروسک را از زیر بالش برمی‌دارند و پنهانش می‌کنند. صبح وقتی کودک از خواب بیدار می‌شود می‌بیند عروسک رفته و غم و غصه‌های او را با خود به دوردست‌ها برده است.  

  •  داروما، عروسک آرزوهای ژاپنی

عروسک «داروما» چشم ندارد. بچه‌های ژاپنی وقتی آرزویی دارند خودشان برای این عروسک یک چشم می‌کشند و جای خالی چشم دیگر همچنان باقی می‌ماند. بچه‌ها آرزوی خود را روی تن این عروسک می‌نویسند و تا زمانی که به آرزویشان نرسند چشم دوم عروسک را نمی‌کشند. با این کار ژاپنی‌ها هرگز آرزوهای خود را فراموش نمی‌کنند و یادشان نمی‌رود زمانی برای رسیدن به آنچه امروز دارند چقدر تلاش کرده و منتظر بوده‌اند.

کد خبر 429873

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha