الهام اناری: کیارستمی بازیگرانش را معمولا از بین چهره‌های تازه انتخاب می‌کند؛ چهره‌هایی که حضورشان در فیلم کیارستمی معمولا اولین و آخرین نقش‌‌آفرینی‌شان است.

ارشادی اما بعد از طعم گیلاس، به بازیگری ادامه داد و تبدیل به هنرپیشه‌ای حرفه‌ای شد. منتها آنچه باعث انتخاب ارشادی برای فیلم بادبادک باز بود، نه فیلم‌ها و سریال‌های پر‌تعداد این بازیگر که همان طعم گیلاس  است. هیچ فیلمی از کیارستمی به اندازه طعم گیلاس در آمریکا نمایش‌های مکرر نداشته و مارک فورستر ، با دیدن این فیلم ، ارشادی را برای بازی در بادبادک باز برگزید.

ارشادی در گفت و گو با همشهری با جالب دانستن حضور در یک پروژه هالیوودی ، می گوید: « بازیگران ایرانی این توانایی را دارند که در فیلم‌های هالیوودی بدرخشند.» دو سال پیش وقتی ارشادی رمان بادبادک باز نوشته خالد حسینی نویسنده افغان را می‌خواند هرگز تصور نمی‌کرد که خودش در یک پروژه هالیوودی نقش بابا را ایفا کند.

  •  قبل از دریافت پیشنهاد بازی در فیلم بادبادک باز آیا کتاب آن را خوانده بودید؟

بله. آن را خوانده بودم. در طول دو روز کل کتاب را خواندم ولی آن موقع اصلا فکر نمی‌کردم که هالیوودی‌‌ها بخواهند از روی آن فیلمی بسازند. چون وقتی می‌خواهند  داستانی راجع به این طرف دنیا یعنی خاورمیانه بسازند معمولا به سراغ بازیگران بزرگ نمی‌روند و این با معیارهای فیلم‌سازی در هالیوود جور در نمی‌آید. شاید این کار از یک کارگردان افغانی بعید نبود ولی تمایل به ساخت این فیلم از طرف کارگردان‌های هالیوودی دور از ذهن بود.

  • هنگام مطالعه کتاب، چه برداشتی از شخصیت بابا داشتید؟

همانطور که شما در فیلم می‌بینید بابا یک شخصیت مثبت و مقتدری دارد که در محل زندگی خود انسان معروف و خیری است . او مدرسه و پرورشگاه  احداث کرده و در کابل قدرت زیادی داشته است. اما بعد از مهاجرت ، زمانی که اقتدار گذشته را از دست می‌دهد شما باز هم اعتماد به نفس خاصی را در این شخصیت می‌بینید که نشان‌دهنده همان اقتدار سابق است.

  • بعد از پیشنهاد بازی در نقش بابا چه اتفاقی افتاد؟

بعد از دریافت پیشنهاد به کابل رفتم و تست دادم . از نظر مارک فورستر، تست من قابل قبول بود. دو ماه بعد از  آن برای آماده شدن لباس به چین و بعد به سانفرانسیسکو رفتیم . البته عمده فیلم برداری در پکن بود، صحنه‌هایی در استودیو فیلمبرداری شد و برای بعضی فصل‌هایی که در آمریکا می‌گذرد به سانفرانسیسکو رفتیم.

  •  گویا برای پذیرش این نقش تردید داشتید؟ 

مارک فورستر بازی من را در طعم گیلاس دیده بود و من را برای فیلمش انتخاب کرد، من برای بازی در این نقش تردید نداشتم اما مسئله‌ای که وجود داشت، ما در کتاب بادبادک باز می‌خوانیم که بابا، مردی قوی و خوش هیکل است و من این مشخصات فیزیکی را در خودم نمی‌دیدم و چون این داستان را دوست داشتم نمی‌خواستم یک انتخاب نادرست به فیلم لطمه بزند.

بنابراین اولین چیزی که به کارگردان گفتم این بود که من انتخاب نادرستی هستم . فورستر به من گفت دیالوگ‌ها را بخوانم  که مورد قبولش بود. نمی‌دانم شاید کارگردان صلاح می‌دید که به مشخصات فیزیکی بابا چندان پایبند نباشد. حالا در فیلم بادبادک باز بر عکس کتاب آن، رحیم خان بسیار بلند بالا و بابا در مقابل آن از نظر فیزیکی کوچک است.

  •  یعنی شما ترجیح می‌دادید پیشنهاد بازی در یک فیلم هالیوودی را به خاطر وفاداری به داستان رد کنید؟

بله. چون وقتی قرار است یک کتاب تبدیل به فیلم شود باید این وفاداری اتفاق بیفتد. چون وقتی این کتاب خوانده می‌شود در نظر مخاطب یک تصور ذهنی از ظاهر شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. این یعنی 8 میلیون خواننده این کتاب ، یک تصویر ذهنی از شخصیت‌های داستان دارند که نباید خراب شود.

  • ظاهرا شخص دیگری را به کارگردان برای ایفای نقش بابا پیشنهاد دادید؟

بله . درست است ولی ترجیح می‌دهم نامی از او نبرم .

  •  مجموعه این اتفاقات بر این نکته صحه می‌گذارد که همایون ارشادی دغدغه بازیگری ندارد، با این برداشت موافقید؟

نه . اصلا این طور نیست ، من هم دغدغه بازیگری دارم . اما شاید وفاداری به اصل داستان را ترجیح می‌دادم. ببینید همه ما یک تصوری از افغانستان داشتیم که مساوی با جنگ و خونریزی و خشونت و طالبان بود، در نظر ما افغانستان یک کشور نفرین شده بود. اما من بعد از مطالعه بادبادک‌باز  دید‌جدیدی نسبت به این کشور و مردم آن پیدا کردم ، آنها انسان‌های شریفی هستند.

  • تاثیر تماشای این فیلم بر مردم آمریکا و اروپا چه بود؟

همه آنها بسیار تحت تاثیر این فیلم قرار گرفتند. در حال حاضر موسسات بزرگی در آمریکا برای کمک به مردم افغانستان در حال تشکیل است. آنها می‌خواهند برای مردم افغانستان مدرسه و بیمارستان بسازند و برای بچه‌ها آموزگار و حتی کامپیوتر بفرستند. به نظر من این فیلم می‌تواند مردمی را که شناخت درستی از ملت افغانستان ندارند با این کشور آشنا کند.

  •  از ویژگی‌های کار در یک فضای کاملا حرفه‌ای بگویید.

سر صحنه  این فیلم همکاران ما از 26 کشور مختلف بودند و البته می‌دانید که مارک فورستر هم  یک مهاجر است . گاهی سر صحنه ، عوامل به چهار زبان مختلف صحبت می‌کردند. البته ما در ایالتی از چین حضور داشتیم که مسلمان نشین بود و زبان آنها به ترکی شباهت داشت.

 در نهایت همه برای یکدیگر حکم یک خارجی را داشتیم که البته این مسئله تفاوت و گوناگونی ملیت‌ها  از نظر من یک حسن بود. در این میان تعداد افغانی ها بیشتر از بقیه بود . با آنها دوست شدیم و در شب‌های اعیاد ماه رمضان میهمان سفره‌شان می‌شدیم .

  • کار در کنار نا‌بازیگران افغانی مشکل نبود؟

من راحت بودم چون خودم را هنوز نا‌‌بازیگر می‌دانم . اما در میان افغانی‌‌ها تنها بچه‌ها نا‌بازیگر بودند و بقیه از بازیگران خوب افغانی بودند که دو نفر از آنها در فیلم اسامه هم بازی کرده‌اند.

  • حالا که بازی در یک  پروژه هالیوودی را تجربه کردید چه تفاوتی در پشت صحنه تولیدات ایرانی و تجربه اخیرتان می‌بینید؟

اولین نکته‌ای که به نظر می‌رسد بودجه است . با بودجه شما می‌توانید پشت صحنه یک فیلم را تقویت کنید، البته فیلم بادبادک باز در میان فیلم‌های هالیوودی بسیار کم‌هزینه بود، یک فیلم 20میلیون دلاری ، در بعضی پروژه‌های هالیوودی این مبلغ تنها دستمزد یک بازیگر است.

این فیلم پر‌خرج نبود ولی در نهایت با یک بودجه مناسب حمایت می‌شد. متاسفانه ما در ایران از نظر تکنولوژی ضعف داریم و به همین خاطر پیشرفت نمی‌کنیم. وقتی بودجه کافی باشد، کارهای تشکیلاتی گسترش پیدا می‌کند و مسئولیت‌ها تقسیم و بهتر انجام می‌شود. در کنار اینها تبلیغات هم بسیار موثر است ، در مورد فیلم بادبادک باز معادل کل هزینه فیلم، برای تبلیغات آن نیز هزینه شده است. همه اینها دست به دست می‌دهند و فیلم را موفق می‌کنند.

  • شما که بادبادک باز را با تماشاگران دیده‌اید ، واکنش آنها چه بود؟

استقبال بسیار خوب بود. بعد از نمایش فیلم جلسات پرسش و پاسخ برگزار می‌شد و بسیاری از سوالات ،نشان از تعجب تماشاگران داشت. اول از همه تعجب آنها از این بود که چنین فیلمی از هالیوود بیرون آمده است. فیلمی که موضوع آن  انسانی و در مورد برادری، عشق و بخشش است.

  •  حالا که از نتیجه کار راضی هستید آیا آن تردید اولیه‌تان از بین رفته است؟

این فیلم تجربه بسیار خوبی بود، من تا زمانی که فیلم را ندیده بودم هنوز قضاوتی نداشتم اما بعد که واکنش اطرافیان را دیدم متوجه شدم که همه چیز خوب بوده ، البته نقش کارگردان را هم در موفقیت خودم بسیار موثر می‌دانم. در نقدهایی نیز که در مورد فیلم مطرح شده، بسیاری بادبادک‌باز را کاملا وفادار به داستان اصلی دانسته و از آن به عنوان یک حسن نام می‌برند و در کنار آن تعدادی هم هستند که انتقادهایی به فیلم وارد می‌کنند.

 همانطور که می‌دانید معمولا داستان ها وقتی خوانده می‌شوند مقبول‌تر از زمانی هستند که در قالب یک فیلم به نمایش در‌می‌آیند. ولی این فیلم ظاهرا خواننده‌های کتابش را هم راضی کرده است. فیلم نیز همانند کتاب به 3بخش کودکی امیر در افغانستان، مهاجرت او و بابا به آمریکا و بازگشت امیر به افغانستان برای پیدا کردن سهراب می‌گذرد.

امیدوارم هموطنانم هم از تماشای این فیلم لذت ببرند. دوست دارم نظر ایرانی‌ها را بدانم . خودم تصور می‌کنم بازیگران ایرانی از بازیگران خارجی قوی‌تر و بهترند و قطعا می‌توانند در هالیوود هم بدرخشند. امیدوارم حضور من در این فیلم ، مقدمه خوبی برای حضور بازیگران برجسته ایرانی در سینمای حرفه‌ای هالیوود باشد. ما آنقدر توانا هستیم که بتوانیم خود را در میادین جهانی مطرح کنیم .

کد خبر 42150

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز