چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۸۶ - ۱۲:۱۰
۰ نفر

روزنامه فاینشنال تایمز در گزارش و مصاحبه مفصلی با شهردار تهران به انتشار دیدگاه‌های وی پرداخت و وی را نماد زندگی در ایران ‌دانست

این نشریه در گزارش خود آورده است: نه اصلاح طلب است و نه خیلی بنیادگرا و محافظه‌کار، و برخی دیپلمات‌های غربی عقیده دارند که وی می‌تواند به‌عنوان کسی که بسیاری از رای‌دهندگانی که فریب جناح‌های اصلی سیاسی را دیگر نمی‌خورند، بیشترین جذبه و درخواست را داشته باشد.

این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود آورده است: یکی از ابداعات‌اش، تقسیم شهر به 380 محله برای اهداف اداری و تأسیس شوراها برای افزایش مشارکت مردم در توسعه شهر از جلوی درخانه‌شان –چیزی که اصلاح‌طلبان، که برای 8 سال قبل از احمدی‌نژاد به‌دنبال آن بودند ولی حتی با توجه به دارا بودن برنامه‌هایی که بسیار بر دمکراسی تأکید می‌‌کردند، موفق به انجام آن نشدند- می‌داند.

فاینشنال تایمز از دیدگاه مخالفان آورده است:حتی منتقدان آقای قالیباف تأیید می‌کنند که وی به طرز مؤثر و سخت‌کوشانه‌ای برای حل بدترین مشکلات شهر کار می‌کند. پس از پذیرش این مسئولیت، بیش از 45 کیلومتر راه ساخته‌است و پیاده‌روی خیابان ولی عصر- طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه- را بازسازی کرده‌است، سامانه حمل‌ونقل عمومی مؤثری را با بیش از 300 اتوبوس در مسیرهای سریع‌السیر جدید که شرق تهران را به غربش متصل می‌کند و پارکومترهایی که به کاهش حجم ترافیک در ساعات پیک کمک می‌کند، تمام از اقدامات وی است.

متن کامل گفت‌وگوی محمد باقر قالیباف با معتبرترین روزنامه اقتصادی جهان در زیر از نظرتان می‌گذرد.

****

  • بیش از دو سال است که شما تهران را اداره می‌کنید؛ تهران امروز با تهران سال‌ها پیش چه تفاوتی دارد؟

قضاوت منصفانه این است که نقاط قوت یک شبه حادث نمی‌شود و نتیجه یک فرایند تدریجی است. اما می‌توانم به‌طور قطع بگویم که فعالیت‌های توسعه شهری، هم از یک نقطه نظر مالی و هم فیزیکی در دو سال گذشته از سوی شهرداری تهران انجام شده و به‌رغم مشکلات از تمام کارهای صورت گرفته طی 7 سال گذشته موفق‌تر بوده است.

ما سیاست ویژه‌ای داریم. هیچ طرح مربوط به توسعه تهران را به تأخیر نیانداخته‌ایم و ترجیح می‌دهیم به جای چند طرح نیمه تمام، یک طرح را کامل و در زمان وعده داده شده به مردم تحویل دهیم.

مهم‌ترین طرح برج میلاد بوده (که چهارمین برج مخابراتی بزرگ در دنیا از نظر فنی بوده است) است. ساخت این برج از سال 1995 آغاز شده، برای کشور ما هزینه زیادی برده و ضرورت توجه به نکات فنی در آن احساس می‌شود. این برج طی دهه فجر همزمان با افتتاح طرح‌های دیگری آزمایش می‌شود.

ایرانی‌ها و توریستهای خارجی می‌توانند از اول فوریه به بالای این برج رفته و تهران را ببینند و از 20 مارس (نزدیک عید نوروز) مردم قادر خواهند بود تا از رستوران گردان برج استفاده کنند. اکنون سه شیفت کاری برای تکمیل برج شبانه روزی در حال کار هستند.

  • وضعیت بزرگراه‌ها چطور است؟

بزرگراه همت را توسعه دادیم و بزرگراه آزادگان و همچنین شهید یاسینی را هم تمام کردیم. اتوبان آزادگان در حدود 10 کیلومتر است. بیش از سه کیلومتر به بزرگراه امام علی(ع)در شلوغ‌ترین مکان در تقاطع رسالت اضافه کردیم.

همچنین تقاطع‌های بسیاری مثل تقاطع سئول ایجاد شد. تقاطع چمران- اوین بزودی افتتاح خواهد شد و تقاطع پل جهاد و شهید کلاهدوز هم تمام شد.

  • آیا شهرداری تمام طرح‌های توسعه را خود اداره می‌کند؟

توسعه تهران در 3 سطح در حال انجام است. سطح نخست، سطح منطقه‌ای یا محلی است؛ اولین اقدام ما با وجود برخی مخالفتها از سوی دستگاه‌های اجرایی تأسیس شورایاری یا شوراهای محلی بود. این یک شیوه خوب برای رسیدن به توسعه اجتماعی و مشارکت مردمی است.

من به شخصه به این طرح علاقه‌مند بودم و قبلاً آن را مطالعه کرده بودم و باور دارم که این طرح، به‌طور وسیعی برای شهروندان سودمند است. ما تهران را به 380 محله تقسیم کردیم و مردم نمایندگان خود را برای عضویت در این شوراها انتخاب کردند. ممکن است مقیاس کار کوچک باشد، اما این به مردم کمک می‌کند که از درب خانه‌هایشان در اداره شهر مشارکت کنند.

سطح متوسط: طرح‌هایی در مقیاس متوسط از سوی دفاتر نمایندگی شهرداری در مناطق اجرا شده‌اند.

سطح 3 توسعه، طرح‌های بزرگ ملی مانند برج میلاد هستند. ساخت بزرگراه‌ها، تقاطع‌های بزرگ و مراکز فرهنگی مانند سینما آزادی - در مساحتی بیش از 10 هزار متر مربع زمین- در سطح ملی انجام می‌شوند.

بازسازی این سینما که ساختمان اصلی آن در سال 1997 در آتش سوخت؛ کمتر از 18 ماه زمان خواهد برد و ما بر آن هستیم تا جشنواره بین‌المللی فیلم فجر را امسال با هماهنگی و همراهی وزارت ارشاد در آن مکان برگزار کنیم.

  • من تابلوی شمارش معکوس افتتاح را روی ساختمان می‌بینم، اما به‌نظر نمی‌رسد که با توجه به روال ساخت طرح‌های عمرانی در ایران به موقع برای جشنواره فیلم فجر به اتمام برسد؛آیا این جدول زمانی شما خیلی بلند پروازانه نیست؟

خیر، ما آن را تکمیل خواهیم کرد. من در مراسم کلنگ زنی ساخت سینما آزادی گفتم طبق برنامه‌ریزی آن را افتتاح می‌کنیم. علی نصیریان (بازیگر معروف سینما و تلویزیون ایران) گفت که وی چنین قولهایی را زیاد شنیده است و این امر غیرممکن است.

من با آقای نصیریان در خانه هنرمندان، سه ماه پیش شام خوردم و او گفت که متقاعد شده است که سینما به موقع بازگشایی خواهد شد چرا که طی یک هفته، دو بار سینما را دیده و پیشرفتها در ساخت آن را مشاهده کرده است.

  • چه چیزی سبب شد که شما فکر کنید نیاز به شورایاری‌ها دارید؟

کلان شهری مانند تهران با این اندازه از جمعیت، شامل مناطق و محله‌های مختلفی است و برای اداره خوب مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فنی شهر باید مشکلات را از آخرین نقطه مؤثر در زندگی شهروندان حل کنیم تا مشکل یک محله به مشکل منطقه و شهر تبدیل نشود.

  • بودجه شهرداری از کجا می‌آید؟

روزی که من به شهرداری آمدم؛ بودجه شهرداری در مجموع 990 میلیارد تومان بود، اما بودجه سال‌جاری به سه هزار و دویست میلیارد تومان رسیده است. این تقریباً سه برابر افزایش را نشان می‌دهد و ما انتظار داریم تا سال آینده به پنج هزار میلیارد تومان برسد.

  • بودجه چگونه افزایش یافته است؟

بخشی از این افزایش درآمد، به تشویق مردم برای پرداخت عوارض قانونی مالیاتهایشان برمی‌گردد. در عید فطر ما به کسانی که مالیات‌هایشان را به موقع و نقدی پرداخت کرده اند؛ جوایزی دادیم تا افراد را تشویق به پرداخت مالیاتهایشان کنیم.

مردم به سبب بخشی از رویکرد ما به سمت محلات، برای پرداخت مالیات انگیزه دار شدند. مردم باید توسعه و تحولات شهر را از درب‌های منازل خود از آسفالت گرفته تا جمع آوری زباله‌ها و حمل‌ونقل ببینند.

بخش دیگر افزایش بودجه ناشی از سرمایه‌گذاری هاست. سازمان سرمایه‌گذاری ما ترتیبی برای جذب سرمایه اتخاذ کرده. سرمایه‌ها برای توسعه شهر به شهراری ملحق شده اند، ما در این بخش هم سرمایه‌گذارانی در داخل داریم و هم سرمایه‌گذارانی در خارج.

ما آن چیزی را که شهر به آن نیاز دارد؛ تعیین کرده‌ایم. برای مثال، شهر به هتلها، مراکز نظارتی و خدماتی، مراکز فرهنگی یا پارکینگهایی نیاز دارد. مثلا ساخت پارکینگ نه تنها برای ما یک ریال هم هزینه ندارد، بلکه حتی درآمدهایی را هم برای ما ایجاد کرده است.

دریافت آباد در منطقه 17 تهران ما یک پارکینگ خودرو با ظرفیت 2 هزارخودرو و با کمک بخش خصوصی ایجاد کردیم.

  • پس شهرداری هیچ مبلغی برای تمام این طرح‌ها، هزینه نکرد؟

نه ما هیچ بودجه‌ای به صورت نقد ندادیم، بلکه آنچه را داشتیم، در اختیار گذاشتیم. برای مثال زمین متعلق به شهرداری بود و ما اجازه بهره برداری از آن را دادیم و بخش خصوصی پول را هزینه کرد تا طرحی مشترک ایجاد شود و این رویکرد توانایی و ظرفیت ما را افزایش داد.

دلیل دیگر افزایش بودجه، وجود شفافیت در بخش‌های مالی بود. نظام مالی شهرداری کاملاً تغییر کرده است. قانون می‌گوید: شهرداری‌ها باید گزارشی را درباره درآمد و هزینه‌های خود هر 6 ماهه به مردم و شورای شهر ارائه کنند.

برای اولین بار در سال 1385 بود که ما گزارشی را درباره درآمد و هزینه‌های خود به شورای شهر و مردم دادیم و در ماه هفتم امسال هم، گزارش کاملی را درباره شش ماهه اول فعالیت شهرداری ارائه کردیم.

  • مقدار بودجه دریافتی شما از دولت چه میزان است؟

شهرداری هیچ بودجه‌ای را برای بخش‌های خدماتی و توسعه از دولت دریافت نمی‌کند. دولت و پارلمان تنها در ارتباط با حمل‌ونقل عمومی به‌عنوان طرح‌های ملی کمک می‌کنند و آن بودجه هم تقریباً 50 درصد کل بودجه برای این طرح هاست.

این به معنای آن است که شهرداری 50 درصد از هزینه‌های مترو و حمل‌ونقل عمومی را که ملی هم هستند خود پرداخت کرده است. اما واقعیت این است که سهم دولت بنا به علل گوناگون بر اساس یک زمان بندی شفاف و بهنگام پرداخت نمی‌شود.

  • یعنی دولت به شهرداری بدهکار است؟

عموم دولت‌ها در دو زمینه به شهرداری بدهی دارند. دولت مانند مردم، باید برای ساختمانهایش مانند وزارتخانه‌ها، پول بپردازد. به خاطر اینکه آنها هزینه‌هایی را بر شهر تحمیل می‌کنند که این بخش را دولت انجام نمی‌دهد.

دولت به ما 500 میلیارد تومان در این زمینه بدهکار است که در برخی موارد به 5 یا 7 سال قبل باز می‌گردد؛ متأسفانه بدهی ها(ی دولت) رو به افزایش هستند. دیگر بخش بدهی دولت، مربوط به تعهدات مالی و کمک به شهرداری در حمل‌ونقل عمومی است.

  • مالیاتها شامل چه درصدی از درآمد شهرداری می‌شوند؟

متأسفانه ما در کشور در فرایند اولیه درآمدهای پایدار مشکلاتی داریم. ممکن است در حدود 50 سال قبل، زمانی که شهرداری درآمد پولی زیادی نداشت، می‌توانست 45 درصد از درآمدهایش را از طریق مالیات تأمین کند.

اما امروز این رقم به کمتر از 5 درصد می‌رسد. البته منظور من مالیات نوسازی و بازسازی است و نه مالیاتهای مربوط به سازندگی. در حال حاضر، بزرگترین بخش درآمد از مالیاتهای مربوط به ساخت منازل مسکونی و ساختمانهای اداری و تجاری به دست می‌آید.

اما امیدواریم درآینده، طی چهار سال آتی در رابطه با بازسازی به حدود 15 درصد برسیم.

  • چه درصدی از درآمدها ناشی از ساخت و ساز است؟

می‌توانم بگویم در حدود 60 درصد.

  • و چه میزان سرمایه‌گذاری خارجی جذب کرده‌اید؟

سرمایه‌گذاری خارجی مربوط به بخش خصوصی است، نه بخش دولتی. ما قراردادهایی را به ارزش 800 میلیارد تومان با سرمایه‌گذاران خارجی امضا کردیم و دو طرح مهم در این باره، یکی شهر آفتاب و دیگری مرکز خرید چهارسوق برای بازسازی بخش قدیمی شهر تهران است.

بانک جهانی با پرداخت کمک موافقت کرده است. همچنین سه یا چهار طرح مانند فاز دو برج میلاد وجود دارد که ما به توافقهای کلی رسیده‌ایم و به امضای توافقاتی نزدیک هستیم.

  • اما برای شهری به این بزرگی، آنها(قراردادها و سرمایه‌گذاری ها) زیاد نیستند؟

قبول دارم که زیاد نیست، اما به نسبت شرایط و در نظر گرفتن اینکه چهار یا پنج سال قبل حتی این هم وجود نداشت این رشد قابل ملاحظه‌ای است.

  • آیا به سرمایه‌گذاری خارجی بیشتر علاقه مندید؟

حتماً، ما هم به سرمایه‌گذاری خارجی نیاز داریم و هم به سرمایه‌گذاری داخلی.

  • بیشتر در چه بخش‌هایی، سرمایه‌گذاری‌های خارجی مورد استقبال قرار می‌گیرد؟

در ساخت هتلها و مراکز تفریحی و بازیافت. ما در حال حاضر، گفت‌وگوهای فشرده‌ای با آلمانها، ایتالیایی‌هاو اتریشی‌ها درباره فرایند بازیافت داریم. مترو نیز از بخش‌هایی است که می‌تواند به‌طور قطع سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کند.

البته در شرایط سیاسی کنونی، محدودیت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در ایران تحمیل شده، اما بر این باورم که می‌توان این شرایط تحمیلی را کنار زد.

  • آیا به خاطر تحریمها، روند اجرای طرح‌های تهران کند نشده است؟

بله بی‌تأثیر نیست. برای مثال ما برای برج میلاد که طرح بی‌نظیری بوده و نیازمند شیشه‌های خاصی برای نوعی از آلومینیوم برای چارچوبهای آن است؛ با مشکلاتی روبه‌روشدیم.

همین‌طور محدویت‌های بانکی بخشی از دلایل تأخیر در کارهای ساخت این برج بود. همان طور که می‌دانید بر اساس شرایط تحمیلی غیرمنصفانه قدرتها مشکلاتی برای بازگشایی اعتبارنامه‌های بین بانکها وجود دارد و این امور با مشکلاتی به پیش می‌رود.

  • گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه تهران به سمت یک طرح توسعه جامع به پیش می‌رود؛ این چه نوع طرحی است؟

آخرین طرح جامع برای تهران به 40 سال قبل بازمی‌گردد، اما زمانی که ما به گذشته نگاه می‌کنیم؛ می‌بینیم که شهرداری‌ها و دولتهای قبل و بعد از انقلاب، به ندرت روی یک طرح کار کرده‌اند. آنها بیشتر تصمیماتی موقتی می‌گرفته‌اند.

حتی مشاوران خارجی مانند آپو در پاریس که مشاور طرح جامع پاریس بود برای برخی کمکها به کار گرفته شده بودند.

ما تمام اطلاعات درباره چنین مسائلی را مانند حمل‌ونقل، ترافیک، طرح‌های توسعه و خدماتی و توسعه شهری جمع آوری کردایم. کاری عمیق و سنگین بود و دانشگاه‌ها، کمک زیادی به ما کردند.

سرانجام در پنجم آذر(26 نوامبر)، پیش نویس طرحی از سوی شهرداری ارائه شد و شورای شهر تهران و شورای‌عالی توسعه شهری پس از 30 جلسه، تصویب نهایی آن را انجام دادند. رئیس‌جمهوری هم (محمود احمدی‌نژاد) در دو جلسه آن شرکت کرد. ما فکر می‌کنیم که سال آینده می‌توانیم انجام طرح را آغاز کنیم.

  • اهداف این طرح چیست؟

این طرح به روشنی و با شفافیت، شهرسازی و معماری ساختمانها در تهران را تعریف کرده است. اکنون اگر شما به تهران نگاه کنید، بلندیها، ساختمانهای کوتاه و ویلاهایی را می‌بینید که بدون هیچگونه نظمی وجود دارد.

طرح روشن می‌کند که در برخی حوزه‌ها اساس تراکم و ارتفاع ساختمانی در منطقه می‌تواند 350 درصد و برای برخی نواحی اساس تراکم 180 یا 120 درصد باشد.

یعنی ساختمانهای دو طبقه و ویلایی است، اما در مرکز شهر یا در تهران قدیم، ما به سمت داشتن حیاتهای خلوت در بین ساختمان پیش می‌رویم. شما می‌بینید اکنون که بیشترین ساختمانها یا به صورت شمالی ساخته می‌شوند یا جنوبی، اما در قدیم ساختمانها در اطراف حیاتهای مرکزی در تهران بودند.

نمای ساختمان به‌عنوان بخشی از حق(حقوق) شهری است. قبلاً از آن به‌عنوان حق شهروندی تعریف می‌شد. طرح همچنین حاوی طرح‌هایی برای حمل‌ونقل، ترافیک، طرح‌های خدمات و توسعه از جمله مراکز بهداشتی و فرهنگی دارد.

در طرح مذکور، تهران از اندازه فعال آن، که 670 کیلومتر مربع است، کوچکتر می‌شود و به 640 کیلومتر مربع می‌رسد. (رشد)شهر مهار می‌شود. ما به‌دنبال اجرای طرحی نیستیم که تهران را بزرگتر کند یا اینکه ظرفیت آن را افزایش دهد.

ما برنامه‌ریزی داریم تا بتوانیم به 11 میلیون نفر تا سال 1405 خدمات ارائه دهیم. اما این بدان معنی نیست که ما به سمت افزایش جمعیت تهران پیش می‌رویم.

  • برای چه تعدادی از ساکنان تهران، خدمات کافی وجود دارد؟

در حال حاضر بین 7 تا 5/7 میلیون نفر در تهران کار می‌کنند یا در آن اقامت دارند. جمعیت این شهر در شبها و روزها فرق می‌کند. اما در حدود 5/2 میلیون نفر وجود دارند که در شهر کار می‌کنند، اما در این شهر زندگی نمی‌کنند.

آنها در محله‌ها و اجتماعات بیرونی زندگی می‌کنند. این بدان معنی است که جمعیت به حدود 10 تا 5/10 میلیون نفردر روز می‌رسد. سفرهای شهروندان روزانه به 14 میلیون می‌رسد و اگر سفرهای متعدد برخی شهروندان را در نظر بگیریم این رقم به 19 میلیون سفر می‌رسد.

  • آیا ارقامی درباره تعداد مهاجران و حاشیه نشین‌ها دارید؟

رشد جمعیت در تهران از نظر نرخ رشد، کمتر از نیم درصد است. این در سرشماری سال 2006 مورد تأیید قرار گرفت، اما مهاجرت یکی دیگر از فاکتورهای رشد جمعیت است. این رقم در تهران 5/2 درصد و در مناطق حومه 5/3 درصد است.

البته این مسئله‌ای است که شهرهای بزرگی مانند پاریس، لندن، و توکیو هم با آن روبه‌رو هستند؛ زمانی که ما به چنین مسائلی مانند ترافیک، حمل‌ونقل، خدماتی مانند آموزش و مسائل فرهنگی و اجتماعی نگاه می‌کنیم، ما باید جمعیت اطراف تهران را که سهمی در این دارند و از آن استفاده می‌کنند را هم مد نظر قرار دهیم.

بهترین نمونه، حمل‌ونقل است. اگر در صبح‌ها شما به ورامین، اسلامشهر، جاده‌های کرج نگاه کنید، می‌بینید آنها از خدمات تهران استفاده می‌کنند، در حالی که آنها در تهران زندگی نمی‌کنند.

  • شما به برخی از شباهتها بین تهران با دیگر کلان شهرها اشاره کردید. یکی از مسائل مهم در این شهرها جنایات سازمان یافته است. وضعیت در این رابطه در تهران چگونه است؟

با توجه به سابقه کاری من (به‌عنوان فرمانده نیروی انتظامی) و با محاسبه ارقام می‌توانم به شما بگویم که جنایات سازمان یافته در تهران قابل مقایسه با دیگر شهرهای بزرگ نیست.

بسیار کمتر است حتی در حومه‌ها و توابع. البته این ریشه در فرهنگ و باورهای دینی ما دارد. اگر این باورهای دینی و شریعت اسلامی نبود جنایات سازمان یافته می‌توانست متفاوت باشد.

  • آیا شما آمار و ارقامی از قتل‌ها دارید؟

ارقام به 3 سال قبل به زمانی که من رئیس پلیس شهر بودم باز می‌گردد. ممکن است تغییر کرده باشد، اما در تهران کمتر از 120 قتل در یک سال اتفاق افتاده و این قابل مقایسه با شهری مانند نیویورک نیست.

  • در عین حال تقدیرهای زیادی از رودولف جولیانی و مایکل بلومبرگ شهرداران سابق شهر نیویورک برای مهار جنایات می‌شود. دیدگاه شما در این باره چیست؟

می‌خواهم بگویم که ما جنایات سازمان یافته به شیوه‌ای که شما در شهرهایی مانند رم، نیویورک، لندن می‌بینید، نداریم. ما بیشتر ناهمگنی‌های اجتماعی مانند؛ مسائل خانوادگی، مواد‌مخدر، طلاق و گاهی اقدام به خودکشی داریم. ما در شهر داری بر چنین مسائلی یعنی آسیب‌های اجتماعی متمرکز شده‌ایم.

  • آیا شما فکر می‌کنید که اعدام برخی افراد (اراذل و اوباش) به تأمین امنیت در تهران کمک کرده است؟

فکر می‌کنم که باید آن را از دو نقطه نظر ببینیم. برخی از سیاست‌ها و حرکت‌های کنترلی و برخی گامهای بازدارنده وجود دارد. پلیس وظیفه دارد با این ناهماهنگی‌های اجتماعی که هرج مرج ایجاد می‌کند و از کنترل ما خارج می‌شوند برخورد کند.

اگر برای نمونه یک جانی در منطقه‌ای به زنان و مردان حمله می‌کند و به تجاوز یا قتل و ایجاد ناامنی دست می‌زند باید با او به شدت برخورد کرد.

  • آیا به‌نظر شما این روند به امنیت کمک می‌کند؟

قطعاً کمک می‌کند. به‌طور طبیعی زمانی که فردی در قتل شرکت می‌کند، به اعدام محکوم می‌شود و این مربوط به پلیس و قوه قضائیه است. اما ما در شهردای به دلایل نگاه می‌کنیم.

زمانی که شما یک جوان 23 ساله را نگاه می‌کنید که قتلی را مرتکب شده، می‌بینید که به دلایلی درس خود را تمام (رها) کرده یا از مدرس اخراج شده است و آن وقت قادر به پیدا کردن شغل نشده و یک زندگی تشکیل داده.

وی سهواً در مسیر ناهمگونی‌ها و ناهنجارهای اجتماعی قرار گرفته است و آنگاه ممکن است به گروه‌های شبه مافیایی بپیوندند.

من یکبار با وزیر آموزش پرورش درباره مقررات صحبت می‌کردم مقرراتی که دانش‌آموزان باید درصورتی که اگر نتوانند در امتحان قبول شوند باید پس از یکی دو سال مدرسه را ترک کنند.

من به او گفتم که ما تمامی هزینه‌های این دانش آموزان را به شما پرداخت می‌کنیم و شما این‌ها را در مدرسه نگهدارید.

زمانی که یک دانش آموز اخراج می‌شود این بدان معنی نیست که ما ارتباط آن را با دیگر دانش‌آموزان یا رابطه‌اش را با مدرسه قطع کرده‌ایم.

زمانی که او مدرسه را ترک می‌کند او در ناهنجارهای اجتماعی تبدیل به فردی حرفه‌ای می‌شود، آنها را می‌آموزد و به دیگر دانش‌آموزان یاد می‌دهد. این توافق البته مربوط به دوران مسئولیت من در پلیس بود.

اوقات فراغت برای تهرانی‌ها بسیار مهم است به خاطر اینکه هزینه‌های زندگی بالا است و مردم دو یا سه شغل دارند و زمان کافی برای استراحت ندارند و آنگاه که آنها زمانی را برای استراحت پیدا می‌کنند جای مناسبی برای استراحت آنها وجود ندارد.

طی سال گذشته ما 25 سینما در تهران افتتاح کردیم و بهترین مجتمع سینما‌ها را در جنوب تهران ساختیم و همچنین به سبب رویکرد ما به سمت ناهنجاری‌های اجتماعی بود که اقدام به افتتاح 500 سالن فوتبال کردیم. رقمی که با تعداد این امکانات در بسیاری از کلان شهرها در دنیا مطابقت دارد.

  • شما با عنایت به اینکه شهر به‌نظر به دو بخش نامتوازن و ناهماهنگ جنوب فقیر و شمال متمول تقسیم شده، تا چه میزان درباره توسعه نامتوازن شهر نگران هستید؟

طرح جامع این موضوع را در نظر نمی‌گیرد. طی دو سال گذشته غیرممکن بود که طرحی از جنوب تهران افتتاح نشود و شما حتی نمی‌توانید یک مورد را هم پیدا کنید.

یک انبار روغن در زمینی 25 هکتاری در کنار ایستگاه راه آهن مسائل زیست‌محیطی را در مرکز شهر سبب شده بود. ما آن را به قیمت گزاف خریداری کردیم و در حال ساخت بزرگترین مرکز فرهنگی ورزشی در جنوب تهران در سه سال هستیم که این مرکز به بزرگی مجتمع ورزشی انقلاب (که در شمال تهران است) در جنوب تهران خواهد بود.

ممکن است شما متوجه باشید که فضای سبز در جنوب تهران به سرعت رو به افزایش است و همین‌طور این مسئله در مورد رُفت و روب خیابانها و سامانه فاضلاب هم صدق می‌کند. منطقه 17 آسیب پذیر‌ترین منطقه در رابطه با فاضلاب بود ما کانالهای کافی برای حل این معضل ایجاد کردیم.

  • تبلیغات زیادی درباره آنچه شهرداری انجام می‌دهد و شما می‌گویید مشاهده نمی‌شود. چرا؟

به‌عنوان یک اصل به پوپولیسم و عوام فریبی اعتقای ندارم. اگر شما به سابقه من نگاه کنید چنین حرکتی را پیدا نمی‌کنید. هرکجایی که کار کردم، سعی کرده‌ام کاملاً اصولی، منطقی، علمی و نظام مند باشم. من همیشه به همکارانم گفته‌ام که خوب کار کردن بهترین تبلیغ برای مردم است.

  • در مدیریت شهری شما آیا شهری در دنیا وجود دارد که از آن مدل و الگو گرفته باشید؟

من درمدیریتم از رویکرد تطبیقی، تجربی و علمی پیروی می‌کنم و اکنون 40 شهر وجود دارد ما انتخاب کرده‌ایم و به‌طور کامل فعالیت‌های آنها را هم از طریق اینترنت و هم با اعزام گروه‌های فنی برای داشتن حوزه تحقیق و جست‌وجو تمامی ایده‌ها و کار، پی گیری می‌کنیم.

  • چه شهرهایی در سرلیست شما قرار دارند؟

فرقی نمی‌کند. برای نمونه، ما حتی برخی شهرها را در آمریکای لاتین مانند برازیلیا انتخاب کرده‌ایم. در حمل‌ونقل عمومی و BRT آنها از پاریس جلوتر هستند. ما سئول را در جنوب شرقی آسیا، توکیو و پکن را در شرق آسیا، دبی، تورنتو، ونکوور، کراچی و آنکارا را به دلایل مختلف تحت نظر داریم.

  • در مورد شهرهای اروپایی چه؟

ما به دلایل زیست‌محیطی به جغرافیا نگاه می‌کنیم. اخیراً من دیداری از سوئیس داشتم و با شهردار یک شهر ملاقاتی صورت دادم. آنها در این مسئله به سختی کار کرده‌اند و مدلهای بسیار خوبی دارند.

  • در مورد دبی چی؟

دبی به خاطر تحولات و توسعه شهری‌اش مطالعه شده، آنها در برخی از ابعاد و زمینه‌ها از تجربه جهانی به خوبی استفاده کرده‌اند آنها خدمات خوبی بر این سرزمین کوچک ارائه می‌دهند برای مثال سرانه زباله آنها در حدود 5/5 یا 6 کیلوگرم است در جاییکه مال ما 2/1 کیلوگرم است و این مهم است که آنها این موضوع را چگونه مدیریت می‌کنند.

ما توسعه شهری مثل پاریس را که از نظر حمل‌ونقل و ساختمانهای فرهنگی مانند سینماها، تئاترها و سالن‌های ورزشی بسیار به شهر ما شباهت دارند، ارزیابی می‌کنیم.

  • آیا هیچ شهر آمریکایی را هم رصد می‌کنید؟

بله نیویورک.

  • آیا تاکنون از نیویورک دیدن کردید؟

خیر، اما اخیراً زمانی که ما این شهر را رصد می‌کردیم متوجه شدیم که یک ایرانی برای شهرداری این شهر کارهای خوبی انجام می‌دهد. در دیدار وی از تهران من دو ساعت با او صحبت کردم و ما حمل‌ونقل نیویورک را مورد بحث قرار دادیم.

  • آقای جولیانی (شهردار سابق نیویورک) کارهای زیادی انجام داد که از جمله آنها حل مسائل بسیار این شهر بود و به شیوه‌ای که شما گفتید شورایارها را به‌عنوان مدلی برای انجام کارهای خوب اتخاذ کردید آیا شهرداری در دنیا وجود دارد که شما از آن الگو برداری کرده باشید؟

من در مدیریت از کسی پیروی نمی‌کنم. ولی در تجربه‌های تطبیقی من به کارکرد آنها نگاه می‌کنم و کاملاً از تجارب آنها استفاده می‌کنم و با درکی واقعی آنها را با الگوهای محلی مطابقت می‌کنم.

برای نمونه درباره BRT چند گروه بودند که از آلمان و فرانسه از ایران دیدن کردند و باور نمی‌کردند که ما چگونه می‌توانیم تمامی این مطالعات را صورت داده و طی 8 ماه طرح را انجام دهیم.

  • زمانی که من در تهران با دیپلماتها صحبت می‌کردم آنها از شما به‌عنوان یک نوگرا، اما بسیار اقتدارگرا یاد می‌کردند. شما درباره آنها چگونه قضاوت می‌کنید؟

درسته من در رابطه با کار طرفدار توسعه دارم و تلاش می‌کنم تا فناوری مدرن جهانی را بکار گیرم. این رویکرد من از زمانی بوده که کار کرده‌ام و فرهنگ اسلامی ما مخالف استفاده از علم و فناوری نیست.

اما در رابطه با اقتدارگرایی، این نیازمند روشنگری است و اینکه ببینیم منظور آنها از کاربرد این کلمه چیست. اگر منظور آنها تعصب، یک‌جانبه گرایی و اعمال زور است من این روحیه را ندارم. حتی زمانی که فرمانده نیروی انتظامی بودم این‌گونه رفتار نمی‌کردم.

مردم احساس می‌کردند که پلیس با آنها به آرامی و با لطافت برخورد می‌کند. در حالی که اگر من اقتدارگرا و مستبد بودم این حس باید در پلیس به اوج خود می‌رسید.

اما اگر اقتدارگرایی به این معنی است که زمانی که حس جمعی به طرح و تصمیم می‌رسد من خیلی مصمم و با قاطعیت آن را و انجام می‌دهم، آن وقت من به تعریف دوم از این واژه متعلق هستم.

زمانی که انتظار جامعه برای انجام یک برنامه است، آنگاه من خیلی محکم هستم و انعطاف ناچیزی از خود نشان می‌دهم و اجازه نمی‌دهم که اجماع و حس جمعی آسیب دیده یا دچار نابسامانی شود.

  • در داخل ایران برخی از برچسب‌ها استفاده می‌شود تا رویکرد سرسختانه شما را در مدیریت منعکس نماید. از شما به‌عنوان رضا شاه اسلامی یاد می‌شود شما چه احساسی درباره این مفهوم دارید؟

(با خنده) کسی مثل رضا شاه اصلاً نمی‌تواند مسلمان باشد. فرهنگ رضاخانی در ایران وجود ندارد.

  • در جمهوری اسلامی مدیران زیادی وجود ندارند که حداقل افکار عمومی آنها را مدیران با کفایت تلقی می‌کند. شما در هر بخشی که عهده دار امور شدید با پیشرفت‌های قابل ملاحظه اعتباری حتی در بین منتقدین و مخالفینتان و رقیبای سیاسیتان به دست آورده اید. آیا شما خود را پدیده‌ای درمدیریت می‌دانید، همآن‌گونه که برخی می‌گویند؟

قطعا نه! زمانی که من به افراد بسیار دیگری در دنیا نگاه می‌کنم و زندگی و کار آنها را و همچنین برخی از شخصت‌ها را در کشورخودمان مطالعه می‌کنم، آنها واقعاً پدیده و با سوابقی برجسته هستند.

مدیریت ممکن است امری ذاتی باشد و ممکن است تواناییهایی درون من باشد، اما من این را بیشتر مدیون انقلاب و امام هستم. من از سن 19 سالگی فرصت آن را داشتم تا از استعدادهایم استفاده کنم و اگر این فرصت به بسیاری از جوانان دیگر هم داده می‌شد آنها حتی می‌توانستند از من سرتر باشند.

این تجربه‌ای با ارزش است که در سن 19 و 20 سالگی طی جنگ (بین ایران و عراق) فرماندهی 15 هزار نفر را داشته باشی و این برای تعداد کمی از افراد رخ می‌دهد.

  • آیا واقعاً اکنون کار به شما سخت است؟

تقریباً! من فکر می‌کنم کار از ابعاد مختلف سخت است. امروز صبح ما نشستی درباره توسعه مترو داشتیم. تصمیم گرفتیم که هر ساله 15 کیلومتر مترو بسازیم و این در حالی است که برای 30 سال 50 کیلومتر در نظر گرفته شده است.

تهرانی‌ها شاهد خواهند بود که در سال آینده 15 کیلومتر به خطوط مترو آنها افزوده می‌شود. این در حالی است که کمبود پول وجود دارد و سیمان وجود ندارد و هزاران مشکل دیگر.

  • من شنیده‌ام که شما وقت‌های زیادی را برای مسائل حاشیه‌ای صرف کرده‌اید؟

چنین کاری یک ضعف است. یکی از مهم‌ترین مسائل کشور ما مدیریت و اجرای مسائلی هستند که به‌طور اساسی با مسائل سیاسی گره خورده‌اند. این کاملاً اشتباه است.

چرا مسائل فنی و مسائل مدیریت با مسائل سیاسی آغشته و مسموم شده اند؟ مردم از ما می‌خواهند مترو بسازیم و ما باید چنین کنیم. ما می‌توانیم حتی بلحاظ سیاسی هم از آن سودمند شویم. خدمت خوب بزرگترین کار سیاسی است.

شما به فردی از شهر x اشاره کردید که من نمی‌خواهم اسامی آنها را ببرم که موفق بوده و کار زیادی شروع کرده. برای نمونه دولت در ترکیه در پی کار خوب در استانبول بر سرکار آمد.

بنابراین آنها به لحاظ سیاسی منتفع می‌شوند. اگر ما کار خوب انجام دهیم می‌توانیم به لحاظ سیاسی منتفع شویم و هیچ کس مخالف آن نیست. اما گاهی مواقع ما به کار خوب اجازه نمی‌دهیم تا انجام شود و به رقابت اجازه نمی‌دهیم تا وارد بخش مدیریت شود و به مردم خدمت کند. این کار نفع سیاسی هم ندارد.

  • آیا شما نابالغی سیاسی را در این موضوع مشاهده می‌کنید؟

نه، ممکن است این ریشه در پیچیدگی سیاسی از سوی افرادی باشد که می‌خواهند امور را در یک زمان کوتاهی انجام دهند. مفهوم دمکراسی و نقش مردم در تاریخ 2000 هزار یا 3000 ساله ما نبوده است.

در عوض ما به انقلاب مدیون هستیم که فرصتی را به معنای واقعی کلمه برای حضور مردم داده است و من یکی از نمونه‌های بسیار بارز آن هستم.

من از یک خانواده ثروتمند و متمول نبودم که به خاطر ثروتم به قدرت رسیده باشم و هیچ سابقه فرهنگی و اشراف سالاری هم نداشتم. من از یک خانواده از سابقه متوسط پائین از روستایی در 18 کیلومتری مشهد هستم.

هیچ وابستگی سیاسی با هیچ‌یک از احزاب و گروه‌ها هم نداشتم. حتی الان هم روشن است که من به کسی وابستگی ندارم. حقیقت این است که این فرصت به کسی مثل داده من می‌شود تا ثابت شود که در ایران دمکراسی وجود دارد.

  • شهرداران تهران در این دفتر سرنوشت‌های متفاوتی داشتند. آقای غلامحسین کرباسچی به زندان رفت در حالی‌که محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شد. شما فکر می‌کنید که سرنوشت شما کدامیک از این دو خواهد بود؟

این سؤال از من خیلی پرسش شده و من یک تحلیل کلی درباره آن دارم. شهرداران تهران قبل و بعد از انقلاب به 2 گروه تقسیم می‌شوند و فکر می‌کنم که گروه سومی وجود ندارد.

یک گروه شهرداران بی‌کفایت هستند؛ آنها به راس کار آمدند کار نکردند و هیچ اتفاقی هم برای آنها نیفتاد و هر شهرداری که به اینجا آمد و یک کار جدی انجام داد و اینجا را ترک کرد به یکی از دو سرنوشت خوب یا بد دچار شد.

فکر می‌کنم که هر کسی که در اینجا خوب کار می‌کند با یکی از دو سرنوشت خوب یا بد مواجه خواهد شد.

  • آیا شما در باره سرنوشت بد نگران نیستید؟

نه ابداً. در زندگی، معمولاً من با رویدادهایی روبه‌رو بوده‌ام.

  • بنابراین فکر می‌کنید که سرنوشت شما خوب خواهد بود؟

نه من این‌گونه به زندگی نگاه نمی‌کنم. یک دانشجو در دانشگاه شریف به من گفت که شما استثنایی هستید و اینکه به ما بگویید چگونه برنامه‌ریزی کردید و اینکه ما چگونه می‌توانیم مثل شما موفق باشیم؟

من گفتم برنامه‌ریزی اول من این بود که به جنگ بروم و شهید شوم، اما شهید نشدم. به او گفتم که اگر مثل من برنامه‌ریزی کند معلوم نیست که سرنوشتش چه می‌تواند باشد و لذا باید خودش برای خود برنامه‌ریزی کند.

  • آیا برای ریاست‌جمهوری نامزد خواهی شد؟

فکر می‌کنم حرفهای لازم را گفتم.

  • شما خلبان هم هستید. آیا هنوز پرواز می‌کنید؟

پس از 43 روز دیروز من 4 پرواز داشتم. هر زمان که وقت داشته باشم. بیشتر داخلی پرواز می‌کنم. پرواز دیروز تهران- بوشهر- تهران و تهران- ارومیه تهران بود.

کد خبر 41304

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز