سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۷
۰ نفر

همشهری دو - محمود قلی‌پور: توقف کوتاهی در قدمگاه می‌کنیم، به ده ملا که می‌رسیم، دوستی را می‌بینیم و همراهمان می‌شود به سمت مشهد.

مي‌خواهيم باز توقف كنيم اما شوق ديدار مشهد نمي‌گذارد بمانيم. آقاي راننده مي‌گويد: «نرسيده به مشهد خيلي بايد دقت كرد. همه مشتاقند كه سريع‌تر برسند به مشهد». مي‌رسيم به تپه سلام. يكي از اهالي تپه سلام به استقبال‌مان مي‌آيد. فكر مي‌كنيم از گروه خيريني است كه با او وعده ديدار داشتيم اما هماهنگ‌كننده برنامه نگاهي به ليستش مي‌اندازد و مي‌گويد: «نه، در تپه سلام با كسي قرار نداريم». مرد با فلاكس چاي به سراغ‌مان مي‌آيد و به گرمي از ما استقبال مي‌كند. كنجكاوي‌ام اجازه نمي‌دهد، بي‌هيچ سؤالي از او مهمان چايش باشيم. مي‌گويم: «ببخشيد ما شما را مي‌شناسيم؟» لبخندي مي‌زند و مي‌گويد: «شما مرا نمي‌شناسيد اما من شماها را مي‌شناسم». دوستي مي‌گويد: «از اول سفر گفتم ما آدم‌هاي معروفي هستيم». مي‌خنديم. مرد مي‌گويد: «شما زائر امام غريب هستيد». خوب ما را شناخته بود. با همصحبتي با پيرمرد مي‌فهمم كه اين رسمي قديمي در خانواده‌شان است كه از زائراني كه در مجاورت خانه‌شان توقف كنند، استقبال مي‌كنند. مي‌گويد: «پدر خدابيامرزم مي‌گفت، آدمي هرقدر هم به راه خوبي برود، چون انسان است و از معصومان نيست، گناه در كمينش نشسته است. به زائر حرم امام رضا(ع) خوبي كنيد تا كمين گناه ناپديد شود».

مي‌گويند تپه سلام در قديم نخستين آبادي‌اي بود كه گنبد و گلدسته‌هاي حرم از آنجا ديده مي‌شد. از مرد مي‌پرسم: «شما كارتون چيه؟» مي‌گويد: «فرهنگي هستم. 12سال به دانش‌آموزان كلاس اول ابتدايي خواندن و نوشتن ياد دادم. 8سال هم به بچه‌هاي كلاس پنجم». يكي از همراهان به شوخي مي‌گويد: «روز معلم نزديكه. بابت اين استقبال و پذيرايي، دوست داري چه هديه‌اي به شما بدهيم؟» معلم لبخند كمرنگي مي‌زند و بعد مي‌گويد: «از تپه سلام تا خود حرم راه زيادي نيست. وقتي رسيديد به حرم و در نخستين زيارت، نام معلم كلاس اول تا اساتيد دانشگاه‌تان را بياوريد و براي‌شان طلب رحمت و مغفرت كنيد». همه تحسينش مي‌كنند كه ناگهان دوباره دهان باز مي‌كند و مي‌گويد: «پدر و مادرتان هم بزرگ‌ترين معلم‌ شما بودند، هر آدمي را كه چيزي يادتان داده، معلم خود بدانيد و آنها را هم دعا كنيد». حالا وارد مشهد شده‌ايم. بايد به نخستين معلمم زنگ بزنم، گوشي را بگيرم سمت گنبد طلا و بگويم: «روزت مبارك مادر معلمم. دعا كن برايم. دعاي من براي تو دعاي بنده است براي سرورش كه: من علّمني حرفا فقد صيرني عبدا».

 

کد خبر 368705

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha