اجرای طرح تنفس جنگل سرانجام با ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی در دستورکار سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور قرار گرفت.

جنگل

اين طرح يكي از مطالبات جدي كارشناسان و صاحب‌نظران منابع طبيعي و محيط‌زيست بود. بنا به باور اين كارشناسان، اجراي طرح تنفس طبق معيارها و ضوابط خاص مي‌تواند فشار ناشي از بهره‌برداري بي‌رويه از جنگل‌هاي هيركاني را كاهش دهد و زمينه را براي بازپروري و احياي اين رويشگاه‌هاي بي‌نظير فراهم سازد.

هرچند گروه زيست‌بوم همشهري اين طرح را اقدامي مثبت در راستاي حفاظت از جنگل‌هاي شمال ارزيابي مي‌كند اما بنا به سنت ديرينه، ديدگاه‌هاي منتقدان اين طرح را نيز گرامي داشته و با هدف ارتقاي حفاظت از جنگل‌ها اين ديدگاه‌ها را نيز منتشر مي‌كند. آنچه در پي مي‌آيد مقاله‌اي است به قلم سودابه علي‌احمد‌كروري، فوق‌دكتراي ژنتيك طبيعت و محيط‌زيست گياهي.

«جنگل‌ها و مراتع طبيعي دنيا يكي از پيچيده‌ترين اكوسيستم‌هاي كره‌زمين محسوب مي‌شوند ولي درصورت اجراي مديريت علمي منطبق با شرايط طبيعي، آنها قادر به توليد بهينه، احياي طبيعي مطلوب و حفظ توان ذاتي در برابر تنش‌هاي مختلف اقليمي، آفات و بيماري‌ها هستند.

اگر امروز با تخريب شديد جنگل‌هاي ايران، به‌خصوص در زاگرس و هيركانين مواجه هستيم ريشه در عوامل مختلفي دارد كه عبارتند از: 1- عدم انجام تحقيقات مدون و پيوسته و عدم‌ارتباط نتايج اين تحقيقات با نيازهاي بخش اجرا و نيز كوتاهي دستگاه‌هاي اجرايي در اعلام نياز به بخش تحقيقاتي

2- بلاتكليفي در مديريت اجرا و متعاقب آن حركت بسته و محدود دانشكده‌هاي منابع طبيعي در جهت رفع نيازهاي ه‌بروز آموزشي، از جمله چگونگي اجراي مديريت صحيح در درون و حواشي اكوسيستم‌هاي جنگلي و مرتعي كشور، به خصوص در بحث‌هاي احيا و ايجاد نهالستان‌هاي علمي 3- عدم شناخت پتانسيل‌هاي اقتصادي همراه با توسعه پايدار در عرصه حيات

4- عدم تعامل با مردم ساكن در اكوسيستم‌هاي طبيعي در جهت حل مشكلات مادي و معنوي آنها 5- ضعف مسائل حقوقي منابع طبيعي و از همه مهم‌تر نهادينه‌نشدن عشق به آينده، اعتقادات خدايي، ملي و فداكاري در دانشجويان.

نقطه عطف اين مشكلات عدم‌شكل‌گيري كارگروه‌هاي مناسب، علمي و همگن، بدون در نظر گرفتن علايق و نظرات شخصي است. يكي از اهداف و وظايف شكل‌گيري نهادهايي مانند انجمن علمي جنگل ايران (زمان شكل‌گيري سال 1381) و جامعه جنگلباني ايران (زمان شكل‌گيري سال 1383) در راستاي ايجاد تشكل‌هاي همگن، مركب از نمايندگان نهاد‌هاي ذي‌ربط، كمك در ارائه پيشنهادها مبتني بر سياست‌هاي جمعي و علمي با درنظر گرفتن شيوه‌هاي بهره‌وري مفيد علمي و اجرايي بعد از تمركز بر شناخت جامع و صحيح پتانسيل‌هاي موجود در اكوسيستم‌هاي طبيعي و نيز معرفي روش‌هاي صحيح مديريت منابع در قالب اجراي طرح‌هاي پايلوت به صورت مدل بود.

اين درحالي است كه امروز در اين نهاد‌ها به جاي انتقال نظرات جمع، غالبا با كجروي‌هاي متعدد مواجه هستيم.

  • پارك ملي گلستان و ضرورت ارزيابي روند استراحت در اين پارك

چند سالي است كه به‌دليل تخريب شديد جنگل‌هاي هيركانين، طرح تنفس يا استراحت جنگل‌هاي شمال و عدم‌بهره‌برداري از درختان، طبق مصوبه 1392 در مجلس مطرح شد و متخصصان امر بنا به تخصص خود نظرات متفاوتي ارائه داده‌اند. براي روشن‌شدن موضوع به مثالي در اين مورد اشاره مي‌شود: از سال 1336 پارك ملي گلستان تحت عناوين مختلف، ابتدا تحت عنوان مناطق حفاظت‌شده شكارباني، سال‌هاي بعد به‌عنوان نخستين‌پارك ملي ثبت يونسكو ‌(بعد از انقلاب انتقال پارك مزبور تحت حفاظت سازمان محيط‌زيست) و بالاخره در 1387 در فهرست ميراث طبيعي ايران ثبت شد.

آنچه مورد سؤال است اينكه در يك دوره حدود نيم قرن تنفس يا استراحت، آيا آمار مدوني در ارتباط با تحولات سيستم طبيعي، اعم از تغييرات بستر حيات، گونه‌اي و درون‌گونه‌اي وجود دارد؟ اگر موجود است مي‌تواند الگويي مناسب در سياست اجراي مديريت تنفس در جنگل‌هاي هيركانين باشد اگر وجود ندارد، چگونه مي‌توانيم آينده جنگل‌هاي هيركانين را بعد از اجراي اين سياست ارزيابي و برنامه‌ريزي كنيم؟

نامه شماره 20917/20 مورخ 95.1.8 مقام محترم وزارت جهادكشاورزي به رياست محترم سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور، كراراً به عدم‌بهره‌برداري از جنگل‌هاي طبيعي شمال به هر شكل اشاره داشته و نحوه و چگونگي اجراي اين دستورات برعهده سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري گذاشته شده است. اگر اجراي مديريت جامع تنفس در كل مناطق هيركانين هم با عدم‌اجراي مطالعات پايش بيولوژيك و احيانا بي‌توجهي به مسائل اقتصادي اجتماعي ساكنين حاشيه سيستم توأم باشد، مواردي مانند قاچاق چوب و چراي مستقيم دام در عرصه، ويلا‌سازي‌‌هاي متعدد در عرصه‌هاي مراتع و... متوقف خواهند شد؟ در آينده بايد انتظار چه دستاوردهايي را داشته باشيم؟

فراموش نكنيم آنچه امروز به‌عنوان تنوع گونه‌اي اعم از جانوري، گياهي و ميكروارگانيسمي در كشور وجود دارد، حاصل پتانسيل‌هاي طبيعي موجود در طبيعت و حركت‌هاي تكامل يافته حلقه‌هاي حيات طبيعي، يعني جنگل‌ها و مراتع كشور به‌عنوان منشأ توسعه پايدار كشور است.

  • ضرورت برداشت چوب در موارد خاص

در 30سال گذشته بهره‌وري از جنگل بيشتر تحت عنوان برداشت چوب مطرح بوده است. جنگل‌هاي شمال ايران مدت‌هاست كه از وضعيت تعادل خارج شده‌اند، بنابراين در حال حاضر اگر بعضي از پايه‌هاي (درختان) مادري، با روش‌هاي مطلوب حمل‌ونقل مانند بالون‌هاي هوايي برداشت نشوند، زادآوري‌هاي طبيعي در گونه‌هاي مختلف فرصت رشد به‌دليل كاهش تابش‌هاي نوري مختلف نخواهند داشت؟ بنابراين از نظر علم جنگلداري حتي در مديريت تنفس نيز لازم است اينگونه برداشت‌هاي چوبي در مديريت‌هاي جنگلداري در آينده لحاظ شود.

در سال‌هاي اخير هم شناخت گياهان دارويي در عرصه جنگل‌ها و مراتع طبيعي كشور مورد توجه قرار گرفته است ولي اگر توجه بيشتري به محصولات ارائه و شناخته‌شده در بازار كنيم، روي گياهان دارويي ناشناخته و ارائه نشده در بازار و ثروت‌هاي طبيعي ديگر مانند گياهان دارويي باارزش صنعتي تجاري بالا ولي متأسفانه ناشناخته در بازار، ازجمله قارچ‌هاي صنعتي و خوراكي و...، تقريبا كاري انجام نشده است. به‌عنوان مثال حدود 10سال قبل فهرست 20قارچ صنعتي جمع‌آوري شده در يكي از آبخيزهاي جنگل‌هاي مازندران جهت تعيين گونه به چين ارسال شد. محققان چيني در كمال تعجب اعلام كردند كه اين قارچ‌ها از ارزنده‌ترين قارچ‌هاي دارويي دنيا هستند و براساس تصور قبلي آنها، اين قارچ‌ها را ازجمله گونه‌هاي اندميك كشور چين مي‌دانستند.

برحسب اسناد علمي موجود، تنوع گونه‌اي و درون‌گونه‌اي در سرزمين ايران بسيار بالاست. اما هيچ‌وقت روي سرمايه‌هاي علمي تجاري پايدار موجود در جنگل‌ها و مراتع كشور، تفكري جز بهره‌برداري از درختان يا چراي مستقيم دام نداشته‌ايم. در مقابل، مدام اصرار بر كپي‌برداري از سيستم‌هاي حتي غالبا اشتباه و مردود ديگران داريم كه پيش‌تر عدم‌كارايي آنها ثابت شده است.

درحالي‌كه چشم بسياري از محققان‌ارشد كشورهاي باسابقه طولاني علم جنگل مانند آلمان به‌دنبال منابع گياهي و حتي جانوري كشور ايران است. به‌طور مثال در مراكز تحقيقاتي و اجرايي ايران تاكنون تا چه حد دنبال شناخت و كاشت درون‌گونه‌هاي سريع‌الرشد گيلاس وحشي، توسكا، راش و... در ارتفاع‌هاي مناسب حاشيه جنگل‌ها يا در مناطق مخروبه جنگل بوده‌ايم؟

آيا ملج‌ها و شمشاد‌هاي سالم را شناسايي و كد‌گذاري و نسبت به ايجاد ذخيره‌گاه ژنتيك از آنها اقدام كرده‌ايم؟ اين در حالي است كه كشورهاي پيشرفته اروپايي مدام جهت بررسي اين تنوع گونه‌اي و درون‌گونه‌اي به ايران سفر مي‌كنند تا به‌ترتيبي از بازمانده‌هاي طبيعي هيركانين در جنگل‌هاي اروپا استفاده كنند. متأسفانه به‌نظر مي‌رسد حركت‌هايي نظير موارد مذكور قرباني تضادهاي ظاهري و بي‌منطق مي‌شوند. بهتر است تضاد‌ها و گروه‌بندي‌هاي بي‌مايه را فراموش كنيم و با تدوين برنامه‌هاي علمي و مدون به فكر سرمايه‌هاي نهفته منابع طبيعي كشور و اجراي مديريت صحيح همراه با بهره‌وري پايدار منطبق با شرايط اكولوژي كشور ايران باشيم».

کد خبر 353012

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha