چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۸
۰ نفر

همشهری دو - نرگس خانعلیزاده: کافی است بخواهید که زندگی‌تان را بر مبنای اصول اسلامی پیش ببرید، آن وقت است که می‌بینید اسلام درباره ریزترین مسائل زندگی هم راه نشان داده و پشت همه این راه‌ها هم حکمت‌هایی هست که شاید در لحظه اول متوجه آن نشویم؛ اقتصاد همیشه یکی از پررنگ‌ترین مسائل زندگی انسان بوده و برای همین است که اسلام برایش یک نظام اقتصادی خاص ارائه داده و سفارش کرده است که در این چهارچوب و در این نظام حرکت کنید.

حاج‌آقا محمدیوسف افروغی

صحبت كردن با حاج‌آقا «محمديوسف افروغي»، نظام اقتصادي اسلامي و مباني اقتصاد اسلامي در فقه شيعه را خيلي بهتر از قبل برايمان روشن كرد؛ اينكه اصلا اين اصول چه هستند و اينكه ما چقدر در زندگي امروزمان به آنها پايبند هستيم؟ و اينكه اقتصادي كه ما براي خودمان ايجاد كرده‌ايم، همان اقتصادي است كه اسلام هميشه درباره‌اش حرف مي‌زند؟

  • يك نظام اقتصادي اسلامي چه مبنا و اصولي دارد؟

اصلي‌ترين مبناي كل سيستم نظام مالي و اقتصادي اسلامي بر اين است كه پول نبايد به‌صورت راكد در يك جا جمع شود. اين بنيان همه قانون‌هاي مالي ديگري است كه يك نظام اسلامي در زمينه اقتصاد به آن نيازمند است؛ اينكه پول بايد هميشه در حال گردش و توليد باشد.شايد حساس‌ترين نكته‌اي كه در اقتصاد اسلامي است همين موضوع باشد. مثلا فرض كنيد شخصي، ماهانه 20ميليون تومان درآمد دارد. اگر پول اين فرد در طول زمان به صورت منطقي استفاده شود و يك‌جا جمع نشود، به اين پول خمسي تعلق نمي‌گيرد و روال استفاده از آن هم صحيح و حلال است. در يك جمله مي‌شود اسلام پول را براي گردش و توليد خوب مي‌داند.

  • اگر نخستين مبناي نظام اقتصادي اسلامي به درستي پايه‌ريزي شد، بعد از آن‌چه مي‌شود؟

حالا ديگر بايد به باقي قوانين مالي و مورد سفارش اسلام توجه كرد. مثلا يكي ديگر از اصول اقتصادي اسلام، ترويج قرض دادن است. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد طبق خيلي از روايات، قرض دادن ثوابي چندين برابر صدقه دارد. فكر مي‌كنيد علت آن چيست؟ يك دليل اين است كه وقتي شما پولي را قرض مي‌دهيد، فرد بايد برود كار كند و به جامعه سود برساند تا بتواند پول شما را برگرداند ولي وقتي مي‌بخشيد، ديگر كار و توليدي در اين ميان صورت نمي‌ گيرد.

  • خط قرمزها و حد و مرز يك سيستم اقتصادي كه به‌صورت اسلامي شكل گرفته، چيست؟

اگر از بحث سفارش‌هايي كه اسلام براي بهبود روند اقتصادي مردم كرده است بگذريم، به همين خط‌قرمزها مي‌رسيم. نكته‌اي كه به‌نظر من شاه كليد اقتصاد است و اسلام به‌شدت با آن مخالفت مي‌كند، بحث رباست. اما واقعا چرا دوري از ربا آنقدر تأكيد شده است؟ حكمت بدبودن ربا و حساسيت اسلام به آن اين است كه فقير، فقيرتر مي‌شود و ثروتمند، ثروتمندتر و فاصله بين فقير و غني هر روز بيشتر مي‌شود. اين همان موضوعي است كه در يك نظام اقتصادي اسلامي، جايي ندارد. حكمت بعدي مخالفت با ربا هم اين است كه ربا كاملا مخالف توليد است. عده‌اي تنبلي مي‌كنند و ديگران را به‌كار مي‌گيرند و خودشان از پولشان سود مي‌برند. اين مسئله باعث متوقف شدن توليد مي‌شود؛ چيزي كه در تضاد صد‌در‌صدي با دين است.

  • اين توليد و كار كردن، واقعا چه جايگاهي دارد كه در پايان همه نكته‌هايتان به آن مي‌رسيم؟

واقعيت اين است كه اسلام، كسب و توليد و كار را به‌عنوان جهاد مي‌داند. اين خيلي برجسته است كه كسي كه در به‌دست آوردن مال حلال براي همسر و فرزندانش تلاش مي‌كند، مانند مجاهد در راه خدا است و حتي اگر در اين راه فوت كند، مقام شهيد دارد. پس اسلام به بحث كسب و كار و توليد نگاه مادي ندارد و فقط اين ما هستيم كه به‌كار كردن يك نگاه كاملا مادي و دنيايي داريم. اگر نگاه‌مان را عوض كنيم، قطعا مي‌توانيم در رعايت كردن همه سفارش‌هاي اقتصادي اسلام هم موفق باشيم.

  • چطور ممكن است كه به پديده خريد و فروش نگاه مادي نداشته باشيم؟

بايد باورتان بشود كه كسب و كار، موقعيتي براي عبادت است. حتي مي‌گويند مردم در بازار زياد رفت‌وآمد نكنند كه چشمشان، نگاهشان و انديشه‌شان مادي نشود. جالب است بدانيد كه اسلام مي‌گويد كاسب، اول بايد فقه را بلد باشد و سپس سراغ تجارت برود. فكر مي‌كنيد چرا؟ زيرا در فقه 2دسته مسئله داريم؛ يكي مسائل حقوقي و ديگري مسائل اخلاقي. مثلا مي‌گويد سود را درنظر بگير ولي انصاف هم داشته باش، يعني ممكن است كه ما به لحاظ حقوقي بتوانيم سود بيشتري از مشتري بگيريم ولي از نظر اخلاقي اين كار درست نباشد. در واقع اسلام به ريزترين مسائل بازاري هم توجه دارد و سفارش مي‌كند كه كاسبي، نوعي خدمت به مردم است نه صرفا يك راه براي به‌دست آوردن و در اختيار گرفتن مال مردم. در واقع كاسب در اينجا حكم يك قاضي را دارد و بايد به همه مشتري‌هايش به يك چشم نگاه كند و از كسي كه بيشتر دارد، بيشتر نگيرد.

  • به‌نظر شما همه اين مبنا و معيارهاي اقتصاد اسلامي، چقدر در جامعه امروز پياده مي‌شود؟

واقعيت اين است كه سيستم بانكي ما، مردم را از فضاي اسلامي دور كرده است. سودهاي 24درصد به بالا در بانك‌ها چيزي است كه اسلام هيچ‌وقت روي خوش به اين مسئله نشان نداده است. اين نوع بانكداري، فاصله بين فقير و غني را زياد مي‌كند و مخالف توليد است؛ يعني در اين شرايط، مردم ديگر انگيزه‌اي براي توليد ندارند. سرمايه‌شان را در بانك مي‌گذارند و از سودش استفاده مي‌كنند. بانك، نوعي نگاه مادي‌گرايانه را بين مردم ترويج مي‌كند و جامعه را به سمت مادي‌گرايي پيش مي‌برد.

  • براي حل اين روش چه راهكاري وجود دارد؟

راهكارهاي اساسي كه اسلام گفته اين است كه ما به جاي وام‌هاي ربوي يا شبهه ناك، وام‌هاي قرض‌الحسنه را رواج بدهيم. البته خوشبختانه در اين چند سال، فضا به سمت قرض‌الحسنه پيش رفته است. حتي دولت‌هاي گوناگوني كه تاكنون آمده‌اند، در زمان تشريح برنامه عملكردي‌شان، روي بهبود روش سودهاي بانكي مانور مي‌دادند و اينكه نظام بانكي بايد به سمت قرض‌الحسنه پيش برود. البته هنوز اين اتفاق به‌طور كامل در سيستم نيفتاده است ولي اميدواريم كه روزبه‌روز بهتر از قبل شود. راه دوم براي اصلاح اين سيستم، آموزش و ارتقاي فرهنگ اقتصادي مردم است. مثلا ما با اصناف جلساتي گذاشتيم و برايشان تشريح كرديم كه درصورت رعايت‌نكردن مباني اقتصادي اسلام، چطور بركت از زندگي مردم مي‌رود. اين هم بايد بين مردم اطلاع‌رساني شود و هم مسئولين اين نگاه را به اقتصاد جامعه تزريق كنند؛ كاري كه شايد رسانه بهتر از هركسي بتواند آن را انجام بدهد. در نهايت هم اينكه به سيستم‌هاي اقتصادي خاصي كه اين احكام را رعايت نمي‌كنند، مجوز كار داده نشود.

کد خبر 341361

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha