شنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۷
۰ نفر

مرتضی کاردر: قاسم هاشمی‌نژاد را چگونه باید معرفی کرد؟ شاعر؟ داستان‌نویس؟ منتقد؟ روزنامه‌نگار؟ نویسنده؟ مترجم؟ عرفان‌پژوه؟ تنها یک رمان از او به جا مانده است (فیل در تاریکی) و یک قصه بلند (خیرالنساء).

نویسنده -چهره

اما هر دو كتاب آن‌‌قدر مهم‌اند كه نمي‌شود آنها را ناديده گرفت. فيل در تاريكي هنوز مهم‌ترين رمان پليسي/ جنايي ادبيات فارسي است و «خيرالنساء» فارغ از ارزش‌هاي داستاني‌اش يكي از بهترين نمونه نثرهاي روايي فارسي در سال‌هاي اخير است.

در شعر او از اصحاب شعر ديگر محسوب مي‌شود. شاعراني كه مركز ثقلشان را بايد «بيژن الهي» دانست. شاعراني دشوار و سخت‌خوان كه تلاش كردند هم در زبان و هم در فرم پيشنهادهاي تازه‌اي به شعر امروز فارسي ارائه كنند. جالب اينجاست كه پس از چهل سال انبوه شاعران جوان، در جست‌و‌جوي خاستگاه‌هاي شعر امروز فارسي، كارهاي ايشان را به شكلي جدي بازخواني مي‌كنند.

در ترجمه داستان او مثل مترجماني چون محمد قاضي يا ابوالحسن نجفي يا نجف دريابندري جريان‌ساز نيست اما ترجمه درخشان «خواب گران» ريموند چندلر براي قرار گرفتن نامش در شمار مترجمان بزرگ داستان در زبان فارسي كفايت مي‌كند.روزنامه‌نگاري و نقادي وجه فراموش‌شده‌تر شخصيت او بود. اما زماني كه نقدهاي سال‌هاي جواني‌اش به همت جعفر مدرس صادقي منتشر شد معلوم شد كه با روزنامه‌نگار و منتقدي آگاه مواجهيم با اشرافي درخور ستايش به شاخه‌هاي مختلف ادبيات و هنر. نقدهاي سال‌هاي جواني او كه در «بوته بر بوته» گرد آمده مي‌تواند الگوي روزنامه نگاران و منتقدان باشد.

در سال‌هاي اخير كه كفه آثار عرفاني در كارنامه او سنگين‌تر مي‌شود هم همينطور. «رساله تبيين و طبقه‌بندي قصه‌هاي عرفاني» و «سيبي و دو آينه» هر كدام در نوع خود كارهايي ماندگار به شمار مي‌روند و نمونه‌هاي درخشاني كه نظيرشان پيش‌تر بدين شكل وجود نداشته است.

اما فارغ از اينها سلوك شخصيتي او بسيار درس آموز است. خلوت گزيني، جست‌و‌جوگري و تلاش براي پر كردن خلأها. همين جست‌و‌جوگري است كه او را به بازآفريني كارنامه اردشير بابكان مي‌كشاند. سال‌ها وقت صرف مي‌كند كه زبان پهلوي بياموزد تا روايتي تازه از نخستين قصه فارسي به‌دست دهد.همين جست‌و‌جوگري است كه او را پس از تجربه عوالم روشنفكري در سال‌هاي چهل و پنجاه و جست‌و‌جوي عرفان‌هاي گوناگون به عرفان شيعي اسلامي مي‌كشاند. حكايتي كه درباره يار ديرين او بيژن الهي هم صادق است.

جالب اينجاست كه بسياري در تحليل‌هايشان با سكوت از كنار اين تحول مي‌گذرند تا روايتي كه از قاسم هاشمي‌نژاد و بيژن الهي به‌دست مي‌دهند روايتي صادقانه نباشد. زماني كه بيژن الهي درگذشت قاسم هاشمي‌نژاد در يادداشتي نوشت كه: «زبان فارسي با مرگ او بخشي از توانايي‌هايش را زير خاك خواهد نهاد.» جمله‌اي كه شايد براي بسياري اغراق‌آميز مي‌نمود. اما از كسي صادر شده بود كه طبيعتا هم از ‌شأن وجايگاه خود و بيژن الهي خبر داشت و هم از قابليت‌هاي زبان فارسي. حالا مرگ او را از ما گرفته است. گمان نمي‌كنم به اين زودي‌ها آدمي با اين همه قابليت و توانايي در فرهنگ و ادبيات ما پديد بيايد. اما مهم‌تر از آن جان آگاهي است كه ديگر نيست.

  • روزنامه نگار
کد خبر 329242

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha