دختر ۱۸ساله پس از دوستی با پسری در تلگرام از بوشهر به تهران فرار کرد و گرفتار حادثه‌ای شوم شد.

ساعت 19، 26دي‌ماه ساكنان خياباني حوالي ميدان راه‌آهن شاهد درگيري 3 مرد جوان بودند و همان لحظه پليس را خبر كردند. كمي آن طرف‌تر دختر جواني ايستاده و به‌شدت ترسيده بود. دقايقي بعد مأموران كلانتري 115رازي در محل حاضر شدند و هر سه‌مرد را به همراه دختر جوان به كلانتري بردند.

دختر جوان مي‌گفت پسرجوان او را ربوده و دوستش را به خانه دعوت كرده است. پس از آن دايي‌اش متوجه ماجرا شده و با 2 پسر آدم ربا درگير شده است. وي در توضيح بيشتر ماجرا گفت: چند روز پيش از طريق تلگرام با جواني به نام اميد آشنا شدم. چندين بار با هم چت كرديم و او فريبم داد و خواست از شهرمان بوشهر به تهران سفر كنم. اميد مي‌گفت مرا خوشبخت مي‌كند و همين‌ها باعث شد كه فريب حرف‌هايش را بخورم.

بي‌آنكه به خانواده‌ام حرفي بزنم از بوشهر راهي تهران شدم و آن شب با اصرار اميد به خانه‌اش رفتم. او وعده داده بود كه خانواده‌اش هم در خانه هستند اما وقتي به آنجا رفتم متوجه شدم كه او تنهاست. پس از آن اميد با تهديد مرا مورد آزار و اذيت قرار داد و دوستش را هم به خانه دعوت كرد. خيلي ترسيده بودم.

او ادامه داد: همزمان دوستم از بوشهر برايم پيامك فرستاد كه خانواده‌ام با رفتن من نگران شده‌اند و دايي‌ام در حال پرس و جو از دوستانم است تا ردي از من پيدا كند.آن شب گذشت و من خبر نداشتم كه دوستم همه ماجرا را براي دايي‌ام تعريف كرده است. روز بعد همراه اميد و دوستش به حوالي خيابان راه‌آهن رفتيم كه ناگهان دايي‌ام سررسيد و به سمت 2 پسرجوان حمله كرد و با هم درگير شدند. لحظاتي بعد هم مأموران آمدند و همه ما را دستگير كردند.

اظهارات دختر جوان در حالي بيان مي‌شد كه اميد(يكي از متهمان) ادعاي ديگري داشت، او گفت: با مينا از طريق گروهي در تلگرام آشنا شديم. نمي‌دانستم چه‌كسي او را عضو گروه كرده بود. در آن گروه تعدادي دختر و پسر بوديم كه با هم قرار تفريح و كوه رفتن مي‌گذاشتيم.

وي ادامه داد: يك شب پيش از دستگيري در گروه قرار رفتن به يك رستوران سنتي را گذاشتيم و مينا را نخستين بار آنجا ديدم. پس از اينكه همه به خانه هايشان رفتند، مينا مدعي شد كه از بوشهر به تهران آمده و در پايتخت كسي را ندارد. او گفت كه پدر و مادرش از يكديگر جدا شده‌اند. من هم با دوستم تماس گرفتم و همراه او، مينا را به خانه يكي از بستگان دوستم برديم، اما وقتي دوستش زنگ زد و متوجه شديم كه فرار كرده با دايي‌اش قرار گذاشتيم تا او را تحويل بدهيم. ماجراي آزار و اذيت و آدم ربايي هم حقيقت ندارد.

در چنين شرايطي پرونده‌اي در اين خصوص تشكيل شد و قسمتي از آن كه رسيدگي به اتهام تجاوز به عنف بود به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و قسمت ديگر آن كه آدم ربايي بود در اختيار قاضي محسن مديرروستا بازپرس شعبه ششم دادسراي جنايي تهران قرار گرفت. 2پسرجوان اما ديروز اصرار داشتند بي‌گناهند و اتهام آدم‌ربايي را گردن نگرفتند. به گزارش همشهري، تحقيق در اين خصوص ادامه دارد تا معماي اين پرونده افشا شود.

کد خبر 322060

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha