شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۵:۴۶
۰ نفر

همشهری آنلاین: حامیان توافق، نگاه مثبت مجلس آمریکا به برجام و ... از جمله موضوعات مهمی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های شنبه-۲۱ شهریور-جای گرفتند.

فریدون مجلسی کارشناس امور بین‌الملل در ستون سرمقاله روزنامه ايران «روز غلبه جبهه حامیان توافق»نوشت:روزنامه ایران؛۲۱ شهریور

صحنه سیاسی امریکا شاهد اتفاقی مهمی است تندروهای جمهوری خواه که اکثریت کنگره را در دست دارند در قضیه هسته ای ایران بازی را به افکار عمومی و طیف میانه رو این کشور واگذار کرده اند. ناکامی جمهوری خواهان و مخالفان توافق در کسب حداقل رأی لازم در سنا، پیروزی بزرگی برای افکار عمومی و تیم مذاکره کننده امریکا‌یی است. اکنون و در شرایطی که حامیان توافق هسته‌ای ایران و 1+5 در سنای امریکا توانسته‌اند با سه پنجم آرا جلو تصویب طرح «رد توافق» را در سنا بگیرند، به نظر می‌رسد رأی‌گیری که بعد از این قرار است در کنگره انجام شود، بیشتر تشریفاتی خواهد بود. البته مشخص است که نگاه عمومی کنگره امریکا با توجه به اکثریت جمهوری خواه آن علیه این توافق خواهد بود، اما تعدد آرای حامیان دموکرات توافق نشان داد که رد قاطع برجام در کنگره امکانپذیر نخواهد بود زیرا در بدبینانه ترین حالت حرکت جمهوری خواهان تندرو علیه توافق با حق وتوی رئیس جمهوری امریکا خنثی خواهد شد. البته تندروهای امریکایی همچنان سعی خواهند کرد در فرصت باقی مانده، از هر شیوه‌ای برای چوب لای چرخ گذاشتن و ممانعت از اجرای برجام از سوی دولت امریکا استفاده کنند. اما شواهد حاکی از آن است که فضای عمومی در داخل و خارج امریکا به سمت تصویب و اجرای توافق هسته ای پیش می رود. مصداق آن مقاله مشترکی است که سران سه کشور اروپایی یعنی رؤسای جمهوری فرانسه و انگلیس و صدر اعظم آلمان به صورت مشترک در روزنامه «واشنگتن پست» منتشر کرده و در آن بر حمایت از توافق هسته‌ای انجام شده؛ اصرار ورزیده‌اند.

این اقدام سه رهبر کشورهای قدرتمند اروپا، حامل این پیام بود که دولت امریکا و نمایندگان دموکرات حامی توافق، در مقابله با دست راستی‌های تندرو امریکایی تنها نیستند و به عنوان کشورهایی که در اجرای برجام ذی نفع و ذی علاقه هستند، کنار حامیان توافق می‌ایستند.

موضع مشترک این سه رهبر اروپایی که در مقاله مشترک شان بازتاب یافت همچنین نشان داد که آنچه جان کری وزیر امو رخارجه امریکا می‌گوید و هشدار می‌دهد که اگر امریکا از توافق کناره‌گیری کند دیگر کشورها، «واشنگتن» را همراهی نخواهند کرد، کاملاً منطبق بر واقعیت است و امریکا در صورت مخالفت کنگره با تو افق در خطر انزوا مقابل ایران قرار خواهد گرفت.

از سوی دیگر شیوه و رویکرد جمهوری خواهان امریکایی برای مقابله با تصویب برجام در کنگره امریکا و مسائل واهی که آنها در تبلیغات خود برای نیل به این هدف مطرح می‌کنند؛ نه تنها در این ماجرا به آنها کمکی نخواهد کرد که حتی در بلند مدت به زیان جمهوری خواهان خواهد بود.

حال نگاه ها به سمت تهران دوخته شده است تا بعد از شکست تندروهای کنگره سیاست‌های تعاملی اش را با جامعه جهانی با قاطعیت ادامه دهد در این صورت فضای بین‌المللی برای ادامه فرآیند صلح‌آمیز و رفع تحریم‌های ظالمانه‌ای که در این سال‌ها علیه مردم ایران اعمال شده است، مساعدتر خواهد شد.

  • بينش سياسي كجاست؟

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش نوشت:روزنامه اعتماد؛۲۱ شهریور

بالاخره پس از حدود دو ماه كش‌وقوس فراوان، باراك اوباما موفق شد راي نمايندگان طرفدار خود را به نحوي سازمان دهد كه نه تنها مانع از اقدام موثر مجلس امريكا در رد توافق وين شود، بلكه موفقيت او به گونه‌اي بود كه حتي جمهوريخواهان و لابي اسراييل نيز نتوانست طرح را در مجلس سنا طرح كند، هرچند اگر طرح هم مي‌شد، اوباما مي‌توانست از طريق وتو آن را ملغي كند. البته انتظار اينكه چالش مذكور پايان يافته باشد، خوش‌بينانه است، به ويژه كه جناح تندرو اسراييلي امريكا خواهد كوشيد از طريق اعمال فشارهاي ديگر، كاري كند كه ايران را عصباني كند، تا ايران پاسخ خود را در تخطي از اجراي توافق بدهد، درحالي‌كه مي‌دانيم، تجربه نشان داده كه ساختار سياسي در ايران با صبر و حوصله بوده و متعهد به توافقات انجام شده است و هنگامي كه بر مساله‌اي توافق كرد، تا وقتي كه طرف مقابل به تعهد خود پايبند است در پي بهانه‌گيري براي نقض آن برنخواهد آمد.

مويد اين ادعا برخوردي است كه مرحوم امام (ره) با پذيرش قطعنامه ٥٩٨ داشتند و چندي پس از پذيرش قطعنامه و در پاسخ به شايعاتي درباره عدم پايبندي ايران به قطعنامه، طي پيامي كه صادر كردند صريحا اين ادعا را كه ايران به صورت مقطعي اين توافق را پذيرفته و در نخستين فرصت آن را نقض خواهد كرد را رد كردند. جالب اينكه در ادامه ماجراهاي منطقه و حمله عراق به كويت، ايران همواره اين فرصت را داشت كه به دليل ضعف مفرط عراق و قدرتمندي خودش، تفسير ديگري از قطعنامه و پذيرش آن ارايه دهد، ولي به دليل تعهد به اجراي پيمان و توافق، هيچ‌گاه در ايران چنين مساله‌اي حتي در حد سخن نيز طرح نشد. بنابراين و به طريق اولي متعهد بودن به توافق وين، تا هنگامي كه از طرف مقابل نقض عهد نشده است از سوي ايران امري مسلم و غيرقابل تصور است. از اين رو تحت تاثير بداخلاقي‌ها و نيز تحريك‌هاي جناح تندروي امريكايي و اسراييلي‌ها نيز قرار نخواهد گرفت.

با تصويب يا عبور كردن توافق وين از سد كنگره امريكا، از نظر افكار عمومي جهان، اين توافق وارد مرحله اجرايي شده است. هرچند وضعيت آن در ايران در پرده‌اي از ابهام است ولي در واقع، در ايران نيز تصويب شده است، زيرا هر فرد عاقلي مي‌داند كه پذيرش چنين توافقي بدون هماهنگي‌هاي قبلي در سطوح سياسي تصميم‌گير، غيرممكن است زيرا هيچ ساختار عاقلي اجازه نمي‌دهد كه  نمايندگان آن توافقي را بپذيرند، سپس در مرحله تصويب آن را رد كنند! و هزينه‌هاي زيادي را بر خود بار كنند و جالب است كه يكي از مهم‌ترين دلايلي كه اوباما و جان كري در برابر كنگره و در دفاع از اين توافق بيان مي‌كردند همين نكته بود كه رد كردن اين توافق موجب بي‌اعتباري ايالات متحده خواهد شد. حال چگونه ممكن است كه در ايران بتوان درباره اصل آن تصميم‌گيري كرد؟ از اين رو طبيعي است كه اين توافق از نظر ايران همان زمان كه اعلام شد، پذيرفته شده نيز تلقي شود. حال با اين توضيح آيا عقلاني است كه چنين توافقي را موجب تحقير نظام معرفي كنيم؟ كاري كه مذاكره‌كننده سابق ايران در كميسيون مربوط رسيدگي‌كننده به برجام كرد. فارغ از اينكه اين سخن درست است يا خير، آيا از منظر عقل سياسي بيان آن قابل دفاع است؟

وقتي كه اين توافق به اجرا درآمد، آيا باز هم ادعاي تحقير نظام را بيان خواهيد كرد؟ آيا تبعات مديريتي آن را مي‌پذيريد؟ از همه مهم‌تر تحقير چيزي نيست كه فقط به درك فرد گوينده درآيد، حداقل بايد ناظران بيروني نيز چنين برداشتي را داشته باشند، در اين صورت كسي كه مي‌گويد اين تحقير نظام است، آيا مي‌تواند، حتي يك نمونه نشان دهد كه در جهان چنين برداشتي از اين توافق شده است؟ شايد برخي از اپوزيسيون برانداز يا حكومت كره‌شمالي آن را چنين تفسير كرده باشند (البته آنان هم از روي عصبانيت چنين خواهند گفت)، ولي كدام سياستمدار عاقل را در دنيا مي‌شناسيد كه چنين برداشتي داشته باشد؟ اتفاقا همه ناظران سياسي عكس اين برداشت را دارند و اين برداشت را بيان هم مي‌كنند. براي اثبات بي‌سياستي گوينده اين ادعا، همين يك جمله كافي است و امروز بهتر متوجه مي‌شويم كه چرا اين افراد قادر نبودند مذاكرات را حتي براي يك گام پيش ببرند، زيرا چنين كاري نيازمند دارا بودن حداقل‌هاي لازم از دانش و بينش سياسي است.

  • مسئولیت حامیان «توافق»

صادق زیباکلام . استاد دانشگاه تهران در ستون سرمقاله روزنامه شرق آورد:روزنامه شرق؛۲۱ شهریور

موفقیت دولت آمریکا در «سنا»، فقط موفقیت کاخ سفید نبود. با توجه به این واقعیت که از صد نماینده سنا، نزدیک به ٥٤ نفر وابسته به حزب جمهوری‌خواه هستند و عملا در صف مخالفان دولت اوباما قرار می‌گیرند و با توجه به اینکه از ٤٦ نفر باقی‌مانده، برخی تا آخر هم همچنان مردد بودند که با توافق وین همراهی کنند، ارزش پیروزی به‌دست‌آمده در رأی‌گیری پنجشنبه‌شب، بیشتر هم می‌شود. پیروزی دولت اوباما در حقیقت پیروزی توافق هسته‌ای با ایران نبود.

این پیروزی در حقیقت مبین نقطه‌عطفی است که به نظر می‌رسد پس از ٣٦ سال میان آمریکا و ایران به وجود آمده است. زورآزمایی سیاسی در واشنگتن بیش از آنکه بر سر توافق وین باشد، بر سر تغییر نگاه جدیدی است که در آمریکا نسبت به ایران به وجود آمده است.  تمامی سناتورهای مخالف توافق در نطق‌های طولانی‌ای که در سنا داشتند سعی می‌کردند از اهرم «ایران‌هراسی» به نحو احسن بهره‌برداری کنند. اصلی‌ترین نکته‌ای که آنان بیان می‌کردند این بود که با وجود توافق، همچنان نگاه ایران به آمریکا، منفی است و از دولت دموکرات‌ها می‌پرسیدند چرا باید به ایران اعتماد کنیم؟ اما به نظر می‌رسد اگر یخ‌های قطور ایران‌هراسی با توافق هسته‌ای شروع به ذوب‌شدن نکرده باشد، دست‌کم ترک‌هایی در آنها به وجود آمده است. در ٢٤ تیرماه که توافق رسما اعلام شد، مخالفان ایران صدها میلیون دلار در رسانه‌های بین‌المللی هزینه کردند تا افکار عمومی را علیه توافق وین بسیج کنند اما رأی‌گیری سنا نشان داد آن‌همه هزینه و تبلیغات نتوانسته موافقان چندانی دست‌وپا کند. این فقط جمهوری‌خواهان نیستند که فضای جدید میان تهران- واشنگتن آنان را ناکام گذاشته است. لابی قدرتمند و ریشه‌دار «آیپک» نیز با وجود همه تلاش‌های فعالان آن، عملا ناکام ماند؛ ایضا نتانیاهو و رهبران رژیم اسرائیل و تمام طرفداران اسرائیل در ایالات‌متحده. هم جمهوری‌خواهان تندرو، هم لابی آیپک و هم طرفداران اسرائیل در آمریکا، همه توان خود را به ‌کار گرفتند تا به افکار عمومی بقبولانند دولت اوباما در رسیدن به توافق با ایران و مهم‌تر از آن در اعتمادکردن به ایران به خطا رفته و مرتکب اشتباه هولناکی شده است. اما به نظر می‌رسد افکار عمومی در آمریکا حاضر نشدند «سکه ایران‌هراسی» را بخرند. آخرین نظرسنجی‌ها حکایت از آن دارد که با وجود همه تبلیغات علیه توافق هسته‌ای، نزدیک به ٤٠ درصد از مردم آمریکا با توافق همراهی می‌کنند. به بیان ساده‌تر، مردم ایالات‌متحده‌ خواهان تحول جدید و تقبل ریسک در رابطه با ایران شده‌اند. این نظرسنجی با وجود همه تبلیغات منفی‌ای بود که علیه ایران در ماه‌های اخیر که مذاکرات، جریان داشت و به‌ویژه در چند هفته اخیر صورت گرفت. بااین‌حال همچنان مخالفان در آمریکا در انتظار هستند که بانگ برآورند دیدید ما چقدر زنهار دادیم که نباید به ایران اعتماد کرد؟ در ایران هم کم نیستند کسانی که منتظرند بگویند ما که از ابتدا گفتیم توافق به‌نفع جمهوری اسلامی ایران نیست. مسئولیت طرفداران توافق، هم در واشنگتن و هم در تهران از این مرحله به‌بعد بسیار دشوارتر، حساس‌تر و سنگین‌تر خواهد بود.

  • سمپاشی روی برگ برنده

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

بیانات چهارشنبه گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع اقشار مختلف مردم از سراسر کشور حاوی نکات بسیار و قابل تاملی است که هر کدام به نوبه خود جای بررسی و تعمق دارند. یکی از این نکات تاکید حضرت آقا بر «حفظ روحیه‌ انقلابی‌گری بخصوص در جوان‏ها» بود. ایشان در این خصوص به چند نکته کلیدی پرداختند؛ 1- این روحیه انقلابی در جوانان است که در مواقع خطر به داد کشور رسیده و آن را حفظ کرده و از خطرات نجات می‌دهد. 2- روحیه انقلابی جوانان به همراه دو عامل اقتصاد قوی و مقاوم و علم پیشرفته و روزافزون پایه‌های اصلی اقتدار ملی است. 3- مسئولین باید این روحیه را گرامی بدارند. 4- دشمن به دنبال تضعیف و از بین بردن این روحیه است. 5- عده‌ای در داخل کشور - به صورت مکتوب و شفاهی- با زدن برچسب‌هایی مانند افراطی به این جوانان، در راستای هدف دشمن حرکت می‌کنند.

پیش از پرداختن به چرایی تاکید رهبر انقلاب بر لزوم حفظ و تکریم روحیه انقلابی‌گری در جوانان کشور، نکته قابل تامل نوع نگاه ایشان به جوانان است. اغلب شخصیت‌ها، جریانات و گروه‌های مختلف با سلایق گوناگون در کشور در قالب‌های گوناگون از جوانان می‌گویند و بر نقش تاثیرگذار آنان در امور مختلف تاکید دارند. دقت در این مواضع و اظهارنظرها نشان می‌دهد متاسفانه این ماجرا از دو آفت عمده رنج می‌برد؛ نخست آنکه بسیاری از این مواضع از مرز تعریف و تمجید فراتر نرفته و هیچ نمودی در صحنه عمل پیدا نمی‌کند و می‌توان گفت دم زدن آنان از جوانان بیشتر تعارفی کلامی است تا اعتقادی قلبی و فکری. این نوع نگاه در میدان عمل به بهانه‌های مختلفی مانند نداشتن تجربه، ندیدن واقعیت‌ها (برای سرکوب آرمان‌گرایی) و...جایی برای حضور جدی جوانان قائل نیست.

دوم آنکه نگاه عده‌ای نیز به جوانان تاریخ مصرف دارد. ایام انتخابات یکی از بارزترین ایام ظهور این نگاه کاسب‌کارانه به جوانان است. نیروی جوان به دلایل مختلف از جمله داشتن انرژی بالا و انگیزه و پشتکار فراوان برای رسیدن به هدف، عاملی تعیین‌کننده در میدان انتخابات است و هیچ گروه و سلیقه‌ای نمی‌تواند از این ظرفیت عظیم چشم‌پوشی کند. نگاه مصرفی و موسمی، جوان را ابزاری سیاسی می‌داند که تنها در چند ماه منتهی به انتخابات به کار می‌آید و پس از آن باید تا انتخاباتی دیگر بایگانی شود.

اما مروری بر مواضع و عملکرد حضرت آقا -پیش و پس از پیروزی انقلاب- به روشنی نشان می‌دهد نگاه ایشان به جوانان ناشی از یک باور عمیق و اعتقاد عملی است. ارتباط مداوم و دوطرفه با طیف‌های مختلف جوانان کشور در ادوار مختلف پشتوانه این مدعاست. نوع حضور معظم‌له در دفاع مقدس و ارتباط با رزمندگان و فرماندهان جنگ که قریب به اتفاق آنان از جوانان بودند، یکی از نمونه‌های بارز این ارتباط است. پوشیدن لباس رزم و به جان خریدن خطر با حضور در خط مقدم جبهه نشان می‌دهد این ارتباط و نگاه، نه از بالا به پایین، بلکه همگامی و همراهی عملی بوده است. امروز نیز که کشور در عرصه‌های مختلفی مانند هسته‌ای، موشکی، علمی مانند فناوری‌های نانو و... پیشتاز است، حاصل اعتماد و میدان دادن ایشان به جوانان است.

رهبر انقلاب به درستی نیروی جوان را تعیین‌کننده سرنوشت و آینده نه تنها کشور بلکه جهان می‌دانند و ردپای این نگاه را می‌توان در نامه تاریخی ایشان به جوانان اروپا و آمریکای شمالی یافت که می‌نویسند؛ «من شما جوانان را مخاطب خود قرار می‌دهم؛ نه به این علت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ ملت و سرزمینتان را در دستان شما می‌بینم و نیز حس حقیقت‌جویی را در قلب‌های شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم.» و جوانان غرب را به مطالعه و جستجو درباره کشف حقیقت و شناخت اسلام به دور از سیل پیشداوری‌ها و تبلیغات منفی دعوت می‌کنند.

اما یکی از مهم‌ترین نکات مورد اشاره رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیرشان، هشدار و اخطار درباره افراطی خواندن جوانان انقلابی و حزب‌اللهی است. ریشه‌های این برچسب‌زنی‌ها کجاست و اهداف آن چیست؟ به این تیترها از رسانه‌های معروف غربی دقت کنید؛ فایننشال تایمز: نسل نرمال ایرانی، هافینگتون پست: چگونه جوانان ایران به دنبال تغییر از طریق راهی جدید هستند، دیلی میل: تغییر چهره ایران؛ چگونه به آرامی و از درون تصویر ایران به عنوان ملتی اسلامی و تندرو، توسط جوانان لیبرال که بیشترین جمعیت را دارند در حال پاک شدن است، تلگراف: ایران بیش از این نمی‌تواند جوانان را تحت فشار بگذارد، سی ان ان: جوانان ایرانی آماده‌اند تا مرگ بر آمریکا را کنار بگذارند، بی‌بی‌سی: جوانان ایرانی؛ نیرویی برای تغییر، پایگاه پی.آر.بی (Population Reference Bureau): جوانان، حقوق زنان و تغییر سیاست در ایران و ...

اینها تنها گوشه‌ای از ویترین نگاه غرب به جوان ایرانی است. خلاصه همه اینها را می‌توان در چند خط از گزارش شماره 36 انستیتو صلح آمریکا دید. این گزارش پس از تجزیه و تحلیل کمی و کیفی جمعیت جوان در جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه جوانان ایرانی در میان 57 کشور اسلامی فعال‌ترین جوانان سیاسی هستند، تاکید می‌کند؛ تاثیر نسل جوان ایرانی بر روی سیاست، اقتصاد و جامعه ایران در 25 سال آینده برای تصمیم‌سازان سیاسی آمریکا بسیار مهم است. آنان این موضوع را در تصمیم‌های پیچیده خود درباره متعادل کردن (بخوانید از بین بردن) برنامه هسته‌ای و رویدادهای سیاست داخلی ایران به شدت در نظر دارند.

این روزها که کشور با مسئله توافق وین و برجام مواجه است، تلاش دشمن برای تغییر از درون بار دیگر رنگ و جانی تازه به خود گرفته است. تصمیم‌سازان (اندیشکده‌ها) و تصمیم‌گیران (سیاستمداران) آمریکایی نیز از بیان این موضوع هیچ ابایی ندارند که برجام تنها قطعه‌ای از پازل رویایی آنان با جمهوری اسلامی است و هدف نهایی آنان تغییر رفتار و در نهایت تغییر ساختار یا همان براندازی است. اینجاست که اوباما به عنوان پرچمدار فعلی این حرکت که عمری چند دهه‌ای دارد، در مصاحبه اخیر خود با پایگاه «میک» در پاسخ به این پرسش که جوان ایرانی که امروز 20 ساله است، وقتی 40 ساله شد با وجود توافق هسته‌ای، چه وضعیتی خواهد داشت، می‌گوید: «باید در داخل ایران تغییراتی هرچند تدریجی رخ بدهد که براساس آن، این نگرش شکل بگیرد که سر دادن شعار مرگ بر آمریکا یا انکار هولوکاست توسط رهبران ایران یا تهدید اسرائیل به نابودی، یا دادن سلاح به حزب‌الله که در فهرست تروریستی قرار دارد، سبب می‌شود ایران از نظر بخش بزرگی از جهان به کشوری مطرود تبدیل شود. من می‌توانم این تضمین را بدهم که به محض اینکه رژیم ایران این لفاظی‌ها و اینگونه رفتارها را متوقف کند، ایران به لطف مساحت، استعداد و منابعش فورا شاهد گسترش نفود و قدرت خود از نگاه جهانی خواهد بود. امیدواریم که چنین اتفاقی رخ بدهد. رسیدن به این نقطه نیازمند تغییر در سیاست و حاکمیت ایران و شکل‌گیری ذهنیت متفاوت در نوع تعامل با بقیه جهان و نوع تعامل با کشورهایی از قبیل ایالات متحده است. شاید این نسل جدید باشد که بتواند این مسئله را محقق کند.»

این نگاه کاخ سفید به جوان ایرانی و آینده جمهوری اسلامی است. دشمن خواب تغییر ایران را می‌بیند و می‌داند تنها راه تعبیر این خواب نیز جوان ایرانی است. پس اغوا می‌کند و می‌فریبد که اگر می‌خواهی آینده‌ای روشن داشته باشی باید دست از استکبارستیزی برداری!  جوان مطلوب کاخ سفید، دو دهه پیش آن بود که در آشوب 18 تیر زیرپوش رنگ شده سردست گرفت، روی جلد تایم رفت و از آنجا به ملاقات رئیس‌جمهور  شیطان بزرگ در کاخ سفید. جوان مطلوب امروز او هم آن چند نفر بالا نشینی هستند که تی‌شرت‌های منقش به پرچم آمریکا را بپوشند و شب توافق به خیابان بریزند و بزنند و برقصند که؛ خر برفت و خر برفت! رسانه‌های غربی هم در بوق و کرنا کنند که ببینید این است نسل آینده ایران!

آن جریان، گروه و شخصی که در داخل کشور جوان حزب‌اللهی، انقلابی و استکبارستیز را افراطی و تندرو و ...می نامد، در حال تکمیل پازل دشمن است و البته چاره‌ای جز این ندارد! امروزه جوانان در معرض انواع و اقسام بمباران‌های تبلیغاتی دشمن قرار دارند و با آنکه دوران انقلاب، دفاع مقدس و حضرت امام(ره) را درک نکرده‌اند اما حتی بیش از جوان دهه 60 پای کار انقلاب و نظام هستند. چنین جوانانی را با هیچ روشی نمی‌توان از میدان به در کرد و تنها راه باقیمانده برای دشمن خارجی و پادوی داخلی آن، زدن برچسب افراطی و تندروست تا انقلابی‌گری و استکبارستیزی معادل این برچسب‌ها شده و به خیال خودشان این روحیه به دیگران سرایت نکند!

جوانان انقلابی برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در نبرد طولانی با استکبار هستند و  نباید از این برچسب‌زنی‌ها و سم‌پاشی‌ها ابایی داشته باشند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب در سال 91 عنوان کردند تنها چیزی که چارچوب حرکت جوان انقلابی را مقید می‌کند اخلاق اسلامی و قانون است و لاغیر.

کد خبر 306886

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha