چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۲
۰ نفر

یکتا فراهانی: همه ما قبل از ازدواج، دوستان و آشنایانی داریم که گاه میزان صمیمیت ما با آنها بسیار زیاد است، ساعت‌های زیادی را با آنها می‌گذرانیم و دوست داریم همیشه بتوانیم به همین میزان با آنها صمیمی باشیم.

هیچ‌کس براش رفیـق نمی‌شه

اما وقتي ازدواج مي‌كنيم، خواه ناخواه شرايطي به‌وجود مي‌آيد كه نمي‌توانيم مانند قبل باشيم.‌ بعضي افراد بدون توجه به اين موضوع، بعد از مدتي دوباره به همان فضاهاي دوستانه قبل از ازدواج برمي‌گردند و دوست دارند بتوانند باز هم به همان اندازه با دوستان خود وقت بگذرانند. شايد اين موضوع ابتدا مشكلي پيش نياورد ولي بعد از مدتي باعث اعتراض طرف مقابل مي‌شود و مشكلاتي را براي خانواده ايجاد مي‌كند.در اين مواقع چكار مي‌توان كرد؟ چطور مي‌توان فهميد چرا همسرمان بودن در فضاهاي دوستانه را به بودن در كنار خانواده ترجيح مي‌دهد؟ سهم ما در بروز اين مشكل چيست و چطور مي‌توانيم به راه‌حل مطمئني در اين زمينه برسيم؟ در اين خصوص با حجت‌الاسلام جواد گلي، كارشناس مسائل خانواده گفت‌وگو كرده‌ايم.

  • اعتدال در رفتار داشته باشيد

اصولا يكي از موضوعاتي كه در شخصيت هر شخص هم در مباني ديني و هم در مباني روانشناختي جديد مورد توجه است، اعتدال در رفتار است؛ يعني اينكه افراد بتوانند با يك رفتار متعادل و با توجه به تمام نيازها و تمايلات‌شان، زندگي خود را تنظيم و برنامه‌ريزي كنند. متأسفانه در بسياري از مناسبات، ما (چه در مناسبات شخصي و چه در ارتباط با خويشان و دوستان و فرزندان) از يك عدم‌تعادل ‌رنج مي‌بريم. اين ميانه‌روي چيزي است كه در مباني ديني هم به آن توجه زيادي شده و حتي از نشانه‌هاي عقل سالم هم به‌شمار مي‌رود. آن چنان كه حضرت علي(ع) هم مي‌فرمايند: «انسان جاهل را نمي‌شناسي، مگر در كوتاهي و زياده‌روي در رفتار»؛ يعني در يك جايي فرد خيلي افراط مي‌كند و در جاي ديگر‌ تفريط. ما در رفتارهاي خودمان هم با اطرافيانمان گاهي دچار زياده‌روي مي‌شويم و گاهي هم برعكس. نداشتن اعتدال در رفتارهاي اقتصادي مثلا زياد خرج كردن يا خسيس و كم‌خرج بودن، بيش از حد ارتباط داشتن با اطرافيان و دوستان يا درون‌گرايي به‌معناي علاقه داشتن زياد به محيط‌هاي خلوت و تنهايي بيش از حد و... اينها ‌رفتار همراه با افراط و تفريط يا عدم‌تعادل در رفتار است كه متأسفانه در جامعه ما بسيا زياد شده است و ما در جاهاي زيادي با آن مواجه مي‌شويم.

  • در روابط دوستانه تان زياده روي نكنيد

بعضي افراد گاهي در رفتارهاي خود دچار زياده‌روي مي‌شوند، مثلا بيش از حد براي ارتباط‌هاي دوستانه خود وقت مي‌گذارند و درواقع چيزي به نام رفيق‌بازي به اين ترتيب شكل مي‌گيرد؛ يعني افرادي كه بيش از اندازه به جامعه دوستان خود توجه مي‌كنند، براي آنها وقت مي‌گذارند و در مقابل به خانواده خود بي‌توجه هستند.

  • راستي چرا متعادل نيستم

يكي از ريشه‌هاي وجود افراط در رفتار به دوران كودكي برمي‌گردد و اينكه شايد اقتصاد به‌معناي ميانه‌روي و متعادل رفتاركردن در اين دوران به خوبي فرا گرفته نشده باشد. بنابراين گاهي شاهد آن هستيم كه مردم در رفتار اقتصادي و مالي خود متعادل نيستند و گاهي حتي هزينه زيادي را به بخشي از تفريحات خود اختصاص مي‌دهند كه‌ باعث مي‌شود نتوانند از لحاظ اقتصادي رشد كنند، مثلا نتوانند هيچ وقت خانه‌دار شوند، وسيله نقليه مناسبي داشته باشند يا سرمايه كافي براي آينده فرزندان خود پس‌انداز كنند. بعضي افراد هم هستند كه فقط به فكر ذخيره و پس‌انداز اموال خود براي آينده هستند؛ آينده‌اي كه معلوم نيست بالاخره چه زمان از راه مي‌رسد تا بتوانند از آن استفاده كنند. بنابراين ما مسئله افراط و تفريط را در تمام عرصه‌هاي زندگي مي‌بينيم. اين موضوع حتي در زمينه‌هاي شغلي، تفريحي و ارتباطي هم ديده مي‌شود. گاهي حتي ما اينقدر ارتباطات خود را محدود به خانواده كوچك‌مان مي‌كنيم كه همه مناسبات خود را فراموش مي‌كنيم. در حالي‌كه دوستان ما هم بخشي از خاطرات خوب‌مان هستند كه هيچ‌گاه نمي‌توانيم آنها را فراموش كنيم. بدين‌ترتيب باعث بروز بعضي حساسيت‌ها و ناراحتي‌ها از طرف خانواده يا دوستان خود مي‌شويم چون نمي‌توانيم تعادل لازم را در ارتباط با هريك از آنها رعايت كنيم.

  • تو رفيق بازي؟

گاهي‌ ما گرفتار رابطه‌هاي دوستانه مي‌شويم؛ يعني وقتي را كه بايد در اختيار همسر، فرزندان و به‌طور كلي خانواده خود بگذاريم، تا پاسي از شب به دوستانمان اختصاص مي‌دهيم كه اين هم به‌معناي عدم‌تعادل خواهد بود كه معمولا رفيق‌بازي هم به همين صورت شكل مي‌گيرد. ‌ گاه فراموش مي‌كنيم كه بايد بخشي از زندگي را كار كرد، بخشي از آن را به تفريح پرداخت و بخش ديگر را هم به نيازهاي عادي روزانه و خانواده اختصاص داد. علت آن هم بيشتر اين است كه ما در ساختارها‌يي تربيت شده‌ايم كه نتوانسته‌اند جانب اعتدال را در برآورده شدن همه نيازهاي زندگي رعايت كنند.

  • هميشه پاي تربيت در ميان است

بخشي از ‌ افراط و تفريط‌ها ريشه در تربيت غلط خانوادگي ما دارد كه اعتدال در رفتار را از ما گرفته، بخش ديگر آن هم به اين ‌دليل است كه والدين ما مربيان خوبي در رابطه با اين موضوع براي ما نبوده‌اند. گاه‌ آنقدر براي فرزندمان وقت مي‌گذاريم كه حتي دلزده مي‌شود؛ طوري كه دوست دارد ساعاتي را از ما دور شود. گاه‌ هم برعكس آنقدر او را ناديده مي‌گيريم كه انگار اصلا او را نمي‌بينيم و همين موضوع باعث مي‌شود جاي خالي ما را احساس كند و لطمه‌هاي زيادي هم از لحاظ تربيتي به او وارد مي‌شود. معمولا وقتي پدران روزهاي تعطيل را بيشتر به خوابيدن اختصاص مي‌دهند، فرزندان هم روزهاي تعطيل را معادل خمودگي و در رختخواب ماندن مي‌دانند. بنابراين‌ آنها هم نمي‌توانند از تعطيلات به خوبي استفاده كنند چون آموزش درستي در اين زمينه نديده‌اند؛ يعني ما با نداشتن تعادل در كارهايمان به‌تدريج آن را به فرزندانمان هم منتقل كرده‌ايم.

  • عدم جذابيت كافي در خانواده

در بسياري از موارد مي‌بينيم مرداني كه دنبال رفيق‌بازي هستند، جذابيت لازم و كافي در ارتباط با همسر و خانوداه برايشان وجود ندارد. ما بايد سعي كنيم فضاي خانواده را طوري پيش ببريم كه محبوبيت زن و شوهر و فضاي خانواده آنقدر جذاب و دوست‌داشتني باشد كه هر كدام ترجيح بدهند ساعت‌هاي بيشتري را با خانواده خود بگذرانند. متأسفانه ما گاهي آنقدر فضاي خانواده را تلخ مي‌كنيم كه هم زن و هم مرد ترجيح مي‌دهند ساعات بيشتري را بيرون از منزل باشند تا بدين‌ترتيب از فضاي خانواده جدا شوند. در واقع بايد بپذيريم اين گاهي اشكال خود ما هم هست و ما بايد خودمان مشكل اصلي را پيدا كنيم ؛ فضاي محبت‌آميز و صميمي و ارتباط مؤثري را با خانواده و همسرمان ايجاد كنيم تا همسرمان از دست ما به دوستانش پناه نبرد. البته فراموش نشود كه براي داشتن محيط مناسب و صميمي هم زن و هم مرد بايد كمك كنند كه اين فضاي صميمي، ‌ محيط جذابي شود و ‌ترجيح بدهيم به جاي دوستانمان با همسر و فرزندانمان بيرون برويم.

  • تو دوست خوبي هستي؟

آيا رفيق داشتن هميشه بد است؟‌
1- انتخاب دوستان : بهتر است طوري دوستانمان را انتخاب كنيم و به ميزاني با آنها ارتباط داشته باشيم كه بتوانيم رشد كنيم. بهتر است بخشي از زمان خود را به دوستان، بخشي را به همسر، فرزندان و بخشي را هم به فضاهاي مجازي، كتاب و عبادت اختصاص دهيم.‌ اگر مبناي ما در زندگي رشديافتگي و رسيدن به خوشبختي به‌معناي افزايش آگاهي و مهارت باشد آنگاه همه افراد نقش خودشان را به درستي درزندگي ما ايفا خواهند كرد.

2- رفتار با فرد رفيق باز: موضوع قابل توجه در برابر فرد رفيق‌باز اين است كه بتوانيم نگرش درستي از جامعه دوستان‌ به او ارائه دهيم و از او بخواهيم كه ببيند واقعا از بودن بيش از حد با دوستان به‌دنبال چه هدفي است؛ ممكن است همسر ما با وقت‌گذاشتن با دوستانش به گذشته و خاطرات دوران نوجواني‌اش برمي‌گردد كه اين مي‌تواند باعث خوشحالي و شادابي بيشتر شود. البته هميشه در اين مورد بايد تعادل برقرار كنيم. ما نمي‌توانيم هر شب با دوستانمان باشيم و سرگرمي‌ها و نشاط داشته باشيم فقط به اين دليل كه لذت مي‌بريم!

3- چه بايد كرد: گاهي زوج‌ها درك متقابلي از همديگر دارند. در اين صورت بايد به همديگر كمك كنند تا محيط خانواده را صميمي‌تر و دوستانه‌تر كرده و سعي كنند فضاي خانواده به‌گونه‌اي نباشد كه منجر به رنجش و تكدر خاطرشود. ولي گاهي هم ما با فردي مواجه هستيم كه به شكلي بيمارگونه از خانه فراري است و دوستانش را به خانواده ترجيح مي‌دهد يا دائم مشغول كار با كامپيوتر و پرداختن به فضاهاي مجازي است. در واقع اينگونه رفتارها جزو بيماري‌هاي روحي است كه حتما بايد درمان شوند و بهتر است از مشاور كمك گرفته شود. البته بايد توجه داشته باشيم كه معمولا ارتباطات ناسالم نشانه‌هايي دارد كه بي‌مبالاتي و بي‌توجهي به خانواده و به‌هم‌ريختگي‌هاي اقتصادي ازجمله آنهاست.

4- ايجاد جذابيت: گاهي هم گروه‌هاي دوستانه همسر ما ناسالم نيست. در اين صورت ما بايد فضاي خانواده را به‌گونه‌اي گرم و عاطفي كنيم، با او در بسياري كارها همراهي كنيم و از لحاظ ارتباط ‌ با فرزندان و اعضايي از فاميل كه همسرمان تمايل بيشتري به ارتباط با آنها دارد برنامه‌هاي بهتري داشته باشيم. اما اگر اين رفتار به شكلي بيمارگونه باشد نمي‌توانيم كاري بكنيم و حتما بايد رو به درمان‌هاي خاص ببريم و در اين ميان مراجعه به بزرگ‌تر‌هاي فاميل مي‌تواند بيشترين كمك را به ما بكند. اگر هم اين رفتار‌هاي دوستانه ناسالم است بايد حتما نسبت به آنها واكنش نشان داد؛ يعني اگر مشاوره هم مؤثر واقع نشود حتما بايد به بزرگ‌ترهاي خانواده، به‌ويژه كساني كه معتمد او هستند و در واقع به نوعي آنها را قبول دارد مراجعه و حتي از واكنش‌هاي تهديدآميز هم استفاده كنيم. البته بايد به اين موضوع هم توجه داشت كه عادت‌هاي خانوادگي متعددند؛ بعضي از خانواده‌ها به ارتباط‌هاي دوستانه عادت دارند، درصورتي كه عده‌اي ديگر روابط خانودگي را بيشتر دوست دارند، به همين ترتيب كم‌كم فرزندان نيز در خانواده به همان شيوه رفتار مي‌كنند. اما بهتر است سعي كنيم ارتباطات خود را با توجه به مشابهت‌ها و همسويي خود با افراد انتخاب كنيم و همين الگو را هم به فرزندان خود بياموزيم. بدين‌ترتيب آنها هم در آينده حتي اگر بخواهند با دوستان خود بيشتر در ارتباط باشند مي‌توانند ارتباط خود را به‌طور خانوادگي گسترش دهند؛ يعني دوستانشان در آينده دوستان خانوادگي آنها هم باشند.

کد خبر 289666

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha