چهارشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۳ - ۰۷:۲۸
۰ نفر

زینب رئوفی: بعضی افراد بعد از اینکه از همسرشان جدا می‌شوند حسرت گذشته را می‌خورند یا دچار احساس گناه می‌شوند. مثلا با خودشان می‌گویند فلان جا می‌توانستم بهتر رفتار کنم و... . گاهی این عواطف و احساسات میل آنها را به برقراری ارتباط و ازدواج مجدد با همسر سابق‌شان بیشتر می‌کند.

شروع دوبـاره

ضرب‌المثلي هست كه مي‌گويد ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است. اگر شما هم از همسرتان جدا شده‌ايد و واقعا حسرت گذشته را مي‌خوريد و به اشتباهاتتان پي برده‌ايد مي‌توانيد از گذشته درس عبرت بگيريد و زندگي تازه‌اي را دوباره با او شروع كنيد. دكتر آناهيتا خدابخشي، روانشناس و عضو هيأت علمي دانشگاه و بهزاد تريوه، روانشناس و مشاور خانواده در اين‌باره راهكارهايي ارائه داده‌اند.

چه موقع افراد به فكر بازگشت به زندگي قبلي‌شان مي‌افتند؟

طلاق يك تغيير و تحول اساسي در زندگي است. تقريبا همه افراد بعد از طلاق دچار نوعي سردرگمي و گيجي مي‌شوند. معمولا ذهنشان با اين قضيه درگير مي‌شود كه چگونه مي‌توانند از پس شرايط موجود و تغييرات ايجادشده بربيايند. اين حالت در زنان و مردان مي‌تواند متفاوت باشد. در زنان معمولا موقعيت اجتماعي و شرايط اقتصادي دچار تغييراتي زيادي مي‌شود و در مردان نيز نگراني درباره سرنوشت فرزندان و اينكه در آينده چه اتفاقي قرار است بيفتد و چگونه مي‌توانم خود را با آن وفق بدهم مي‌تواند مسئله‌ساز باشد. وجود فرزندان و گفت‌وگو و مشورت كردن درباره مسائل آنان، داشتن ارتباط از طريق اي‌ميل و چت، داشتن نسبت فاميلي، يكي بودن محل كار، اقداماتي كه اقوام و دوستان مشترك براي پيوند 2 نفر انجام مي‌دهند و عوامل مختلف ديگري مي‌تواند زمينه‌ساز برقراري ارتباط مجدد زن و مردي كه از هم جدا شده‌اند باشد. اگر فقط احساسات منفي و ناخوشايندي كه بعد از طلاق براي افراد به‌وجود مي‌آيد آنها را به اين فكر وادارد كه دوباره به يكديگر رجوع كنند و اين اقدام ناآگاهانه و عجولانه باشد احتمالا مشكلاتي كه قبلا با آن مواجه بوده‌اند دوباره برايشان تكرار خواهد شد. بنابراين در بازگشت به زندگي سابق افراد بايد روش‌هاي حل مسئله خود را تغيير داده باشند، مهارت‌هاي ارتباطي را به درستي بياموزند و به درك متقابلي از يكديگر برسند و با مداخلات درماني مشكلات رفتاري‌اي كه داشته‌اند را حل كنند تا اين بازگشت موفقيت‌‌آميز بوده و پايدار باشد.

علت طلاق را بررسي كنيد

دو نفر كه از هم جدا شده‌اند و قصد رجوع و ازدواج دوباره با يكديگر را دارند قبل از هرگونه تصميم و اقدامي بايد علل جدايي و طلاق‌شان را بررسي كنند. اگر جدايي به‌علت مشكل رفتاري يكي از طرفين يا هر دو مثل پرخاشگري، لجبازي و بدبيني صورت گرفته باشد ابتدا بايد اين مشكل رفتاري برطرف شود. از آنجا كه سوءرفتار به راحتي قابل تغيير نيست بهتر است در اين‌باره با يك روانشناس يا مشاور مشورت و آن را به‌طور ريشه‌اي حل و رفع كنيد سپس درباره بازگشت مجدد به زندگي مشترك قبلي اقدام كنيد.

انگيزه‌هايتان را شناسايي كنيد

فرار از مشكلات اقتصادي و ايجاد شرايط مالي بهتر، نداشتن تحمل دوري فرزندان، جلوگيري از احساس تنهايي، رهايي از محدوديت‌هاي اجتماعي و نگاه‌هاي سنگين و بد اطرافيان پس از طلاق مي‌تواند از عللي باشد كه زنان را بعد از جدايي به رجوع و بازگشت سوق مي‌دهد. بعضي از مردان هم براي رها شدن از مشكلاتي كه نگهداري و تربيت فرزندان براي آنها به بار آورده، فرار از پرداخت مهريه و نفقه و يا حتي انتقام‌جويي اقدام به ازدواج مجدد با همسر سابق‌شان مي‌كنند. انگيزه‌هايي كه ذكر شد ، به تنهايي آنها را به رابطه‌اي سالم، موفقيت‌آميز و به دور از تنش‌ها و مشكلات گذشته نمي‌رساند. بنابراين بعد از طلاق در درجه اول بايد به اين باور برسيد كه كوتاهي و مشكلات فقط از جانب طرف مقابلتان نبوده و شما هم به نوبه‌خود در ايجاد آنها نقش داشته‌ايد. سپس بايد به خوبي مشكلاتي كه باعث از هم پاشيدن زندگي مشترك‌تان شده را بررسي كنيد. به نقش خود در رابطه با همسر بينديشيد و سهم و ميزان تقصير خود را در ايجاد مشكلات پيش‌آمده پيدا كنيد اينها مقدمات يك زندگي موفق در آينده است.

خودتان را بشناسيد

بهتر است براي ازسرگيري زندگي آينده با همسر سابقتان يك برنامه‌ريزي منظم و جامعي داشته باشيد. بهتر است قبل از اينكه بخواهيد مشكلات را بررسي كنيد سعي كنيد خود و شخصيت‌تان را بهتر بشناسيد. اين مسئله تا حد زيادي كمك‌كننده است. اگر فكر مي‌كنيد مشكل رفتاري حادي داريد كه به تنهايي نمي‌توانيد آن را رفع كنيد مثلا اگر خيلي زود عصباني مي‌شويد، به زمين و زمان بدبين هستيد، هنگام درگيري‌ها دست به خشونت مي‌زنيد، ناخواسته واقعيت را پنهان مي‌كنيد و دروغ مي‌گوييد، مسئوليت وظايف‌تان را نمي‌پذيريد و... از يك درمانگر كمك بگيريد. ابتدا اين ضعف‌ها را در خودتان رفع كنيد. درصورتي كه توانستيد آنها را تا حد قابل قبولي برطرف كنيد دوباره اهداف، نيازها و خواسته‌هايتان را بررسي و بازبيني كنيد. سپس تصميم‌گيري كرده و براي شروعي دوباره اقدام كنيد.

مشكلات خود را شناسايي و رفع كنيد

هر يك از شما بايد مشكلات زمينه‌اي كه باعث شده با همسرتان اختلاف پيدا كنيد و كارتان به جدايي برسد را در خود پيدا كند. اگر بتوانيد اين مشكلات را شناسايي كنيد 50درصد راه را رفته‌ايد. بنابراين بهتر است با خودتان روراست باشيد. هنگامي كه كار زن و شوهري به اختلاف، درگيري و نهايتا جدايي مي‌رسد معمولا روي مشكلات ريشه‌اي كه عامل اصلي اين اختلافات بوده سرپوش گذاشته شده و جاي ديگر سر باز كرده و به شكل حادتري بروز پيدا كرده است. اگر گذشت زمان باعث شده اختلافات و درگيري‌هايي كه با هم داشته‌ايد را فراموش كنيد زياد خوشحال نباشيد چون اگر زندگي مشترك را از سر بگيريد و باز هم از همان الگوي قديمي پيروي كنيد به احتمال زياد دوباره اين زخم‌هاي كهنه سر باز خواهند كرد. براي اين كار نبايد بگذاريد هيجانات منفي‌ مثل خشم و افكار و باورهاي منفي‌‌اي كه نسبت به همديگر داريد روي شما تأثير گذاشته و شما را دوباره در دام مشكلات و درگيري‌هاي حل‌نشدني بيندازد. براي رسيدن به نتيجه مطلوب بايد بتوانيد با مشكلات پيش‌رو واضح، آشكار و بي‌طرفانه روبه‌رو شويد. بنابراين صادقانه و به دور از هيچ‌گونه ابهامي به بررسي و حل و فصل مشكلات بپردازيد.

تغييرات را بررسي كنيد

همه افراد در مراحل مختلف زندگي از نظر شخصيتي تغيير مي‌كنند چون ويژگي‌ها، نيازها و اهداف آنها تغيير پيدا مي‌كند. هنگامي كه زن و شوهري طلاق را تجربه مي‌كنند اين تغيير در آنها بيشتر است. بنابراين علاوه بر خود سعي كنيد تغييراتي كه بعد از طلاق، در همسر سابقتان ايجاد شده را بشناسيد. قطعا بعد از تجربه جدايي و سپري كردن بحران بعد از طلاق، نگرش‌ها و باورهاي شما و همسر سابقتان دستخوش تغييرات زيادي شده است. بعد از بررسي تغييراتي كه در هر كدام از شما ايجاد شده دوباره تفاوت‌ها و شباهت‌هايي كه از نظر شخصيتي، اخلاقي و سليقه‌اي با همديگر داريد را بازبيني كنيد. اگر مي‌خواهيد زندگي مشتركتان را از نو شروع كنيد و اين بار هم مثل دفعه قبل شكست نخوريد بايد نهايت تلاشتان را بكنيد كه بتوانيد انتظارات خود را واضح براي طرف مقابل بيان كنيد تا او بداند خواسته شما چيست و بتواند مناسب‌ترين گفتار و رفتار را در برابرتان از خود نشان دهد. همچنين بايد او را درك كرده و به عقايد و سلايقش احترام بگذاريد. براي شناخت بيشتر ويژگي‌هاي شخصيتي خود و همسر سابقتان مي‌توانيد از تست‌هاي شخصيت‌شناسي استفاده كنيد. براي تفسير آن بهتر است از يك روانشناس كمك بگيريد. مطالعه كتاب «رازهاي زندگي: از جدايي تا ازدواج» نوشته سيدكاظم فروتن و فريدون خيام‌فر مي‌تواند در اين زمينه به شما كمك زيادي بكند.

ارزش‌هاي وجودي يكديگر را بشناسيد

دليل بازگشت اگر يك عامل بيروني مثل انگيزه‌هاي منفي‌اي كه ذكر شد باشد احتمالا چيزي جز زندگي پرتنش قبلي را تجربه نخواهيد كرد. چه بسا اين زندگي دوام چنداني نخواهد داشت و مجددا كارتان به جدايي خواهد كشيد. تنها درصورتي كه زن و شوهر پس از جدايي از صميم قلب و به دور از هيچ‌گونه احساس و هيجان ناپايداري به‌خاطر وجود همديگر ارتباطشان را از سر بگيرند مي‌توان به زندگي مشترك موفقيت‌آميز و كم تنش اميدوار بود. بنابراين درصورتي تصميم به بازگشت بگيريد كه به معني واقعي احساس كرده باشيد و به اين نتيجه رسيده باشيد كه بايد با همسر سابقتان به زندگي ادامه دهيد و روابطتان را پيش ببريد. حتما هر دوي شما اشتباهات و كوتاهي‌هاي زيادي داشته‌ايد. اگر قصد بازگشت داريد بايد بتوانيد در درجه اول خود و سپس طرف مقابل را ببخشيد تا بتوانيد هر آنچه در توان داريد را براي شروعي دوباره به‌كار گيريد.

حس واقعي‌تان را بيان كنيد

گاهي پيش مي‌آيد علت اصلي بازگشت دوباره يكي از طرفين همان عوامل بيروني‌اي است كه ذكر شد اما براي اينكه دل طرف مقابل را به‌دست بياورد ابراز پشيماني كرده و به طرف مقابل ابراز علاقه مي‌كند. در چنين حالتي شايد چند هفته يا چند‌ماه اول بتوانيد نقش بازي كنيد اما در طولاني‌مدت طرف مقابلتان حس خواهد كرد كه احساس پشيماني شما واقعي نيست و نسبت به شما دلسرد مي‌شود و مشكلات و تنش‌هاي جديدي در رابطه‌تان ايجاد مي‌شود. در واقع شما نه‌تنها نتوانستيد حس اعتماد از دست رفته را به او بازگردانيد بلكه به بي‌اعتمادي موجود دامن زده‌ايد.

يك ميانجي خوب پيدا كنيد

خيلي وقت‌ها پيش مي‌آيد كه يكي از اقوام يا آشنايان بين زن و شوهري كه از هم جدا شده‌اند وساطت مي‌كند و سعي مي‌كند به آنها كمك كند تا اختلافاتشان حل و آنها دوباره زندگي مشتركشان را از سر بگيرند. معمولا در چنين مواقعي افراد سعي دارند رفتارهاي خودشان را توجيه كنند و همه كوتاهي‌ها را گردن طرف مقابلشان بيندازند. اگر اين فرد بي‌طرف تخصص لازم را نداشته باشد احتمال اينكه فارغ از ريشه‌يابي مشكل براساس شواهد و قرائن ظاهري مسئله قضاوت بكند، در تله يكي از زوجين يا هر دوي آنها بيفتد و به اشتباه جانب يكي از زوجين را بگيرد بسيار زياد است. اگر چنين حالتي پيش بيايد نه‌تنها مسئله حل نمي‌شود بلكه تشديد مي‌شود و يك بدبيني نسبت به شخص سوم در زوجين ايجاد مي‌شود. بنابراين براي وساطت و حل مشكل حتما بايد از يك فرد خبره كه تخصص و تجربه كافي در اين زمينه داشته باشد كمك بگيريد كه بتواند بدون جانبداري يكطرفه، مسائل و مشكلات شما را حل و فصل كند.معمولا بزرگان فاميل كه بيشتر سردوگرم روزگار را چشيده‌اند و احترام‌شان بين بقيه محفوظ است، گزينه‌هاي مناسب‌تري براي اين ميانجيگري هستند.

دكتر عليرضا شيري، متخصص مهارت‌هاي ارتباطي است. او به سؤالات شما پاسخ داده است.
سلام. خدا قوت. برادري دارم كه 38سالشه.هر قدر با او صحبت مي‌كنيم راضي به ازدواج نمي‌شود. گهگاهي مي‌گويد كه به دخترها اعتماد ندارد. گاهي هم توضيح مي‌دهد كه شما در جامعه نيستيد و نمي‌دانيد كه چقدر اوضاع بد است. مي‌گويد مي‌ترسم همسرم بعد از ازدواج به من خيانت كند. از مسائل مالي هم مي‌ترسد. جديدا يكي از دوستانم رو كه 37ساله هست به برادرم معرفي كردم و به دوستم هم گفتم كه اگر اشكالي ندارد با برادرم آشنا شوند. اما با هم به نتيجه‌اي نرسيدند و باز هم برادرم مي‌گويد من قصد ازدواج ندارم. براي همين مي‌خواهم من را راهنمايي كنيد كه كلا چه كار كنم كه برادرم اين ترس از ازدواج را كنار بگذارد.
- ترس از ازدواج اصطلاحي است كه براي توصيف ترس‌هاي غيرعادي از تعهد و ازدواج به‌كار مي‌رود.

يكي از دلايل اين ترس مي‌تواند ابهام در تصوير آينده باشد. فرد نمي‌داند در ازدواج با چه چيزي مواجه خواهد شد و ممكن است بابت آينده جديد، آدم‌هاي جديد، خانواده جديد و موقعيت زندگي جديد نگران باشد. يكي ديگر از علل ترس از ازدواج در مردان، ترس از صميميت است. اين ترس بيشتر به اين دليل است كه مردان مي‌ترسند به سيطره زنان درآيند. صميميت باعث آرامش در زنان مي‌‌شود ولي ممكن است مردان آن را به منزله از دست دادن استقلال خود بدانند. اين ترس در مردان مي‌تواند از علل عقب‌نشيني از ازدواج باشد. ساير دلايل ترس از ازدواج در مردان مي‌تواند به دلايل زير باشد:
1- ترس از زن ذليلي و مورد تمسخر واقع‌شدن از سوي اطرافيان.
2- رابطه بد خانواده خودشان با زن يا خانواده زن كه مي‌تواند براي مرد استرس‌آور باشد.
3- نگراني بابت مورد خيانت واقع‌شدن از سوي همسر.
4- ترس از عدم‌پيشرفت در كار و پول به‌خاطر مسائل زندگي مشترك، به‌ويژه در شرايط جامعه امروزي كه مسائل اقتصادي در اذهان پررنگ شده است.
براي مقابله با اين ترس، موارد زير توصيه مي‌شود:
ابتدا فرد براي خودش مشخص كند كه دقيقا از چه چيز مي‌ترسد. بيشتر افراد از خود ازدواج نمي‌ترسند بلكه از حواشي و احتمال وجود شكست در آن وحشت دارند؛ آگاهي از اينكه هر ثانيه و هر روز از زندگي مشترك، در صلح و آرامش كامل سپري نمي‌شود نكته مهمي است. هيچ انساني كامل نيست و قطعا هر دو طرف داراي ويژگي‌هاي مثبت و منفي هستند. بنابراين بروز اصطكاك در زندگي مشترك، غيرطبيعي نيست اما بايد خود را براي عبور از دست‌اندازهاي جاده زندگي آماده كرد. توجه به شعارهاي زن‌ستيزانه يا افرادي كه زندگي ناموفق و شكست عشقي داشته‌اند. باعث ترس بيشتر از ازدواج مي‌شود. مي‌توان از كسي كه در زندگي مشترك خود موفق است بخواهيم تا اسرار موفقيتش را با ما نيز در ميان بگذارد. ضمنا اطمينان كسب كنيد كه برادر شما در رابطه با فرد ديگري نيست. يعني شايد وجود فردي ديگر باعث عدم‌تمايل ايشان به دوست شماست. همچنين انتظار نداشته باشيد كه برادر شما ترس از ازدواج را كلا كنار بگذارد. ترس از ازدواج فرايندي رواني است كه به مرور زمان ايجاد مي‌شود و كم شدن آن هم مستلزم زمان است.

کد خبر 279998

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha