شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۶:۵۳
۰ نفر

حسن فکوری: دفتر کار ثابتی ندارد و برای مصاحبه قرار را در منزلش می‌گذاریم. خودش با سینی چای از ما پذیرایی می‌کند و خیلی بی‌آلایش شروع می‌کند به تعریف خاطراتی از برنامه‌هایش.

روحانی باحـال

 اسمش كمتر در فضاي مجازي شناخته شده، اما با عناويني چون «روحاني باحال» شناخته شده و اگر كمي جست‌وجو كنيد، با انبوهي از فيلم‌هايش روبه‌رو مي‌شويد. اينكه «با‌حال»‌بودن يك روحاني و معروف شدنش به اين صفت بين مردم چرا و چگونه شكل مي‌گيرد، بهانه گفت‌وگوي ما با حجت‌الاسلام محمدحسين صفري، مروج طنز شرعي شد كه در ادامه خواهيد خواند.

  • ابتدا كمي خودتان را معرفي كنيد و از دوران قبل از مشهور شدن به «روحاني باحال» برايمان تعريف كنيد.

سال 64 طلبه حوزه بودم چون زمان جنگ بود شناسنامه‌ام را دستكاري كردم و رفتم جبهه و بعد از قطعنامه هم برگشتم به مشهد. وقتي برگشتم تحصيلات دبيرستان را ادامه دادم و بعد هم خدمت سربازي رفتم و بعد از فعاليت‌هاي مختلف و شغل‌هاي مختلفي كه امتحان كردم برگشتم به طلبگي. در آن دوره من و برادرم بار‌ها در كار‌هاي اقتصادي شكست مي‌خورديم. پدرم كه خود روحاني بود، به من و برادرم مي‌گفت كه اين تازه اوضاع دنياي شماست و فرداي قيامت هم سرتان به سنگ مي‌خورد، چراكه شما طلبگي را رها كرده‌ايد. من هم فهميدم كه پدرم از ما دلخور است و بايد به راهي كه هدايتم مي‌كند بروم، براي همين بعد از سال‌ها دوباره به حوزه برگشتم و خدا را شكر كه لباس روحانيت بر تن كردم.

  • قبلا هم كار طنز مي‌كرديد؟

قبل از ملبس شدنم، وقتي به بعضي از مراسم شادي مثل عروسي مي‌رفتم و مي‌ديدم متأسفانه به شكل‌هاي غيرشرعي كسي مطربي مي‌كنند، براي اينكه فضا از گناه‌آلودگي در بيايد، مي‌رفتم و برنامه‌هاي طنز شرعي انجام مي‌دادم.

  • چقدر با كارهاي هنري آشنايي داشتيد كه وارد اين كار شديد؟

اينكه طنز شرعي انجام مي‌دهم به اين معني نيست كه روش‌هاي ديگر را بلد نيستم و مجبورم اين كار را بكنم بلكه من حتي با ساز‌هاي مختلف موسيقي كار كرده‌ام و حتي گاهي ابتكاراتي به خرج داده‌ام كه شايد بيشتر كساني كه كار هنري انجام مي‌دهند با آن آگاه نباشند؛ مثلا من با شانه موي سر، صداي ويولن و ساكسيفون را اجرا مي‌كنم اما اينها هيچ كدام در برنامه‌هايم جايي ندارد، چرا كه من قرار است طنز شرعي به مردم ارائه كنم. براي مثال يك‌بار روي سن من لطيفه تعريف كردم و بعد كسي كه آنجا بود با ارگ آهنگ غيرمجازي را اجرا كرد. همانجا روي سن تذكر دادم كه اين خطاست و حتي خاطرم هست كه نوازنده ارگ از من دلگير شد اما وقتي متوجه شد كه من خودم هم نوازندگي مي‌دانم، نظرش تغيير كرد.

  • هدفتان از ابداع اين شيوه چيست؟

نيتم از اين كار اين است كه با شكل شادي آلوده به خطا و گناه مبارزه كنم. از طرفي هم اگر قرار باشد احكام شعبده، موسيقي، طنز و... را به مردم بگويم و انتظار داشته باشم مردم رعايت كنند، لااقل خودم بايد كمي از آنها را بدانم.

  • در برنامه‌هايتان احكام هم مي‌گوييد؟

از ابتداي اجرا كه با «كف مرتب» شروع مي‌شود تا انتهاي مراسم بايد احكام شرعي‌اش گفته شود و مطابق با آن عمل شود. گاهي ديده مي‌شود در مجلسي، يك نفر مي‌گويد اينجا از اهالي فلان شهر هستند؟ چند نفر پيدا مي‌شوند، بعد طرف مي‌گويد من مي‌خواهم با شهر شما شوخي كنم، اجازه مي‌دهيد؟ و بعد شروع مي‌كند به جوك تعريف كردن و اهانت‌كردن به آن شهر، درحالي‌كه اين عمل ذاتا گناه است. مثل اينكه كسي به شخصي بگويد من مي‌توانم به تو ناسزا بگويم؟ او هم اجازه دهد و بعد شخص شروع كند به فحاشي، درحالي‌كه نفس عمل فحاشي گناه است ولو طرف رضايت داشته باشد.

  • مزاح و مطايبه، در اسلام اصالت دارد يا اقتضائات زمان باعث شد به چنين مقوله‌اي ورود كنيد؟

ببينيد! اولا خداوند متعال در قرآن راجع به ذات اقدسش مي‌فرمايد: «و انه هو اضحك و ابكي» و اين يعني خداوند خنداندن بندگانش را مقدم از گرياندنشان قرار داده. از طرفي از سيره اهل‌بيت(ع) هم‌چنين فضاي شوخ طبعي‌اي برمي‌آيد و دور از انتظار نيست.
حضرت علي(ع) بچه‌هاي يتيم را روي شانه خود مي‌نشاندند و چهاردست و پا راه مي‌رفتند تا بچه‌ها بخندند. علاوه بر اين حضرت رسول(ص) مي‌فرمايند: در بهشت خانه‌اي هست به نام خانه شادي و كسي در آن وارد نمي‌شود مگر اينكه كودكان را بخنداند.

  • يعني در سيره و روايات بر شوخ طبعي تأكيد شده؟

در سيره ائمه و رسول‌الله اگر يك مرتبه هم اتفاقي بيفتد براي كل عالم كافي است. قرار نيست كه ائمه هر روز مشغول سرگرم كردن و شاد كردن مردم باشند تا ما به اين نتيجه برسيم كه چنين موضوعي سابقه تاريخي داشته. از امام صادق(ع) نقل شده كه پرسيدند چگونه است شوخي شما با يكديگر؟ صحابه عرضه داشتند: اندك! حضرت با لحن عتاب‌آميز فرمودند: چرا شوخي نمي‌كنيد با هم كه به‌راستي شوخي و مزاح از حسن‌خلق است. يا در جاي ديگر فرمودند:مومن نيست كسي كه شوخ طبعي در وجودش نباشد.

  • شما گفتيد كارتان خلاف شرع و حرام نيست، اما آيا هر چه حرام نباشد در‌ شأن روحانيت است؟

ببينيد! هر جا كه روحانيت در شئونات زندگي وارد نشده، آن مسئله درگير مشكلات خلاف شرع شده. نمي‌توانيم اين مقوله فرهنگي تفريح و شادي را به بهانه دور از ‌شأن بودنش براي روحانيت كنار بگذاريم. حتي در بدترين وضع هم از قاعده دفع افسد به فاسد بايد به قضيه نگاه كرد؛ يعني در شرايطي كه مي‌دانيم اگر روحانيت به بهانه حفظ شأنيتش ورود نكند، كار به خلاف شرع مي‌كشد بايد وارد شد.

  • با اين حال هنوز هم انتقاداتي راجع به‌كار شما شنيده مي‌شود، نگران نيستيد كه در آينده طنز شرعي از مسير صحيح خود خارج شود؟

انتقادي هم اگر باشد به كساني وارد است كه هنر نوي تبليغي ندارند و نمي‌توانند مردم را با تبليغشان همراه كنند. من تبليغ را از طريق طنز انجام مي‌دهم. آيت‌الله مكارم‌شيرازي يك‌بار فرمودند: ما زماني مردم را با منبر جمع مي‌كرديم و امروز مثل سابق نيست، بايد برويم به سمت شيوه‌هاي نوي ترويج دين. اينكه آينده دچار انحراف بشود يا نه، به پاي كسي است كه اين مسير را منحرف كند وگرنه اين دليل نمي‌شود ما تكليف كنوني خودمان را رها كنيم.

  • يعني شما طنز شرعي را تبليغ دين مي‌دانيد؟

ببينيد! وقتي كسي پاي منبر بنشيند معلوم است كه براي دين آمده اما هنر در اين است كه كسي پاي منبر نباشد و ما بتوانيم به دل آن جمعيت برويم. اگر من يك ساعت برنامه بين چند هزار نفر اجرا كنم و در آن يك ساعت فقط يك حكم شرعي بتوانم ياد بدهم براي دنيا و آخرتم كافي است.

  • بسياري افراد در قشر مذهبي جامعه تعريف دقيقي از مجالس شادي يا تفريح و طنز ندارند، اين ضعف از كجاست؟

ضعف از خود ماست؛ تك‌تك ما كه تلاش نكرديم و دنبال اين مقوله نرفتيم. و حال اينكه من خودم مجموعه‌اي جمع‌آوري كرده‌ام از شوخي‌هاي بزرگان؛ از ائمه تا علما و حضرت امام(ره) و آيات عظام. مثلا در اختتاميه جشنواره هنرهاي نوي تبليغي در قم، آيت‌الله سبحاني را دعوت كرده بودند كه جوايز برگزيدگان را بدهند. من شخصا خاطرم هست هر كس كه براي گرفتن جايزه روي سن مي‌رفت، ايشان با وي شوخي مي‌كردند طوري كه همه كساني كه جايزه به‌دست روي سن ايستاده بودند فقط مي‌خنديدند. يا شما اگر شب شعر‌هايي كه در شب‌هاي‌ ماه مبارك در خدمت مقام‌معظم رهبري تشكيل مي‌شود را ببينيد، متوجه مي‌شويد كه چقدر شوخي‌هاي كلامي بين ايشان و شعرا رد و بدل مي‌شود. اما بايد كسي باشد كه اين حدود را براي جامعه روشن و تبيين كند.

  • از شبكه‌هاي ماهواره‌اي ضد جمهوري اسلامي هم با شما مصاحبه داشته‌اند، درحالي‌كه خيلي‌ها در اينگونه مسائل احتراز مي‌كنند، نظر شخصي‌تان در اين‌باره چيست؟

دين ما به ما اجازه نمي‌دهد كه اگر بيگانه پيش ما آمد ما با وي حرف نزنيم. امام رضا(ع) با زرتشتيان، يهوديان و مسيحيان هم مناظره مي‌كند. همين‌كه آن مصاحبه‌كننده آخر گزارش‌اش به من مي‌گويد «من هر چه پرسيدم شما برخلاف انتظارم خوب جواب داديد.» يا اينكه «من سابقا از روحانيت متنفر بودم اما رفتار شما متفاوت با نگاه قبلي من بود.» نشان از اين دارد كه اجتناب از پاسخگويي تبعات فكري بدي خواهد داشت و اگر ما جواب مناسب ندهيم باعث مي‌شود ذهنيت‌ها به روحانيت منفي بشود.

  • چه پيشنهادي در زمينه فرهنگسازي‌ تفريح و طنز داريد؟

امسال كه سال فرهنگ نامگذاري شده، به‌نظرم بهتر است اتفاقي كه در مورد هيأت‌هاي مذهبي افتاد، راجع به متوليان شادي مردم هم بيفتد. مثلا در مورد هيأت‌ها تشكيلاتي ايجاد شد كه همه اين مجالس نظام‌مند شدند و براي مداحين، دوره‌هاي آموزشي درنظر گرفته شد و امثالهم، در مورد امور تفريحي هم اگر انتظار داريم شادي‌هايمان خلاف شرع نباشد بايد چنين اتفاقي بيفتد. الان آيا حقيقتا براي قشر مذهبي، كسي را داريم كه برنامه مناسب براي عروسي‌ها و شادي‌هايشان ترتيب ببيند؟ اگر نباشد معلوم است كه مجالسمان به مرور به سمت ديگري مي‌رود.

روحاني باحال روضه‌خوان!

وقتي مي‌پرسم اگر در آن دنيا از شما پرسيدند عمرت را در چه راهي صرف كردي چه جوابي مي‌دهيد؟ مي‌گويد در راه شاد‌كردن دل مسلمان. مي‌گويم اما همه زندگي كه اين نمي‌تواند باشد.آن وقت شروع مي‌كند به توضيح‌دادن راجع به برنامه‌هاي ديگرش كه در طول روز مشغول آنهاست. از صندوق قرض‌الحسنه با پوشش چندصد نفري تا درس و تحقيق و ورزش و مطالعه.

اينجاست كه به ذهنم مي‌رسد تا بپرسم آيا روحاني باحال كه مشغول به طنز شرعي است، روضه هم مي‌تواند بخواند؟ با شنيدن اين حرف مي‌رود سروقت گنجه‌اش و فيش‌برداري‌هايي بالغ بر چند صد‌نسخه برايم مي‌آورد كه هر كدام در قالب روضه‌هاي 10دقيقه‌اي تنظيم شده است. مي‌گويد: من هر روز برنامه روضه دارم؛ يعني روضه ما قطع نمي‌شود. اينطور نيست كه يك بعد توسعه پيدا كند و يك بعد در جا بزند. من هم درس و تحقيق و مطالعه‌ام را ادامه مي‌دهم، هم برنامه روضه و احكام دارم، هم ورزش مي‌كنم و هم به شادي حلال مردم مي‌پردازم.

حاج آقاي تكواندوكار

طنز شرعي تنها گوشه‌اي از هنرهاي حاج آقاي صفري است. ورزش كردن و آموزش تكواندو در باشگاه از وجوه ديگر شخصيت وي است. خودش مي‌گويد:
بنده دان4تكواندو دارم و هر هفته در باشگاه مشغول آموزش دادن به جوانان هستم. وقتي اميرالمومنين مي‌فرمايند« قو علي خدمتك جوارحي»يعني اين اهميت ورزش كردن و تنومند شدن تن براي اطاعت امر الهي را نشان مي‌دهد.

در برنامه‌هايي كه مي‌خواهم كار رزمي بكنم، با يكسري مقدمات كه هر كدام از آنها اهميت ويژه‌اي دارند و موجب احترام به لباس روحانيت مي‌شوند، لباسم را عوض مي‌كنم و بعد برنامه مربوط به كارهاي رزمي را به نمايش مي‌گذارم.

يك بار در يكي از اين برنامه‌هاي رزمي وقتي آمدم پايين سن، جواني آمد و به من گفت: نظر من را راجع به روحانيت عوض كردي. من تا حالا فكر مي‌كردم هر چه ما در ورزش عقب هستيم به‌خاطر دخالت‌هاي روحانيت است درحالي‌كه الان متوجه شدم شما خودتان هم اهل ورزش هستيد.

بيان احكام به زبان صفري
با صداي حجت‌الاسلام فلاحيان

پاي صحبت‌هاي حاج آقاي صفري درباره زيان‌هاي طنز مي‌نشينم تا حدود الهي در اين زمينه را از مروج طنز شرعي در كشورمان بشنوم:
عدم‌رعايت حدود شرعي، آفت طنز است. امام باقر(ع) مي‌فرمايند:« خداوند بنده مومني را دوست دارد كه وقتي بين جماعتي قرار مي‌گيرد شوخ طبع باشد، بدون اينكه گناهي مترتب شوخي‌اش باشد».

در جشن اگر مرتب صلوات فرستاده شود‌ شأن صلوات هم مي‌شكند. صلوات هم ‌شأن دارد و نبايد در چنين محيطي بشكند. مثل اين است كه در مراسم عروسي بگويند فاتحه مع‌الصلوات، اين كار حرام نيست اما حرمتش مي‌شكند و اين يعني حفظ‌ شأن صلوات. از طرفي درباره حدود الهي هم بايد دقت كرد. براي مثال فتواي علما اين است كه كف مرتب‌زدن مشكل شرعي ندارد. يا در مورد تقليد صدا اگر توهين به كسي نباشد يا مفسده‌اي نداشته باشد اشكال ندارد.

من خودم با حجت‌الاسلام فلاح‌زاده كه سال‌هاست در صدا و سيما احكام شرعي مي‌گويند، صحبت كردم و به ايشان گفتم كه بنده در برنامه‌هايم با تقليد صداي شما احكام شرعي جشن را مي‌گويم، ايشان هم خوش‌شان آمد و استقبال كردند.

در مورد صداي خواننده‌هاي زن متأسفانه برخي در جشن‌ها تقليد مي‌كنند و اين خلاف شرع است. بنده در ايام ميلاد حضرت زهرا(س)، شعري كه مرحوم ناصر عبداللهي براي حضرت خوانده‌اند را تقليد صدا مي‌كنم، خب، اينطوري نه كار خلاف شرعي شده، در وصف حضرت زهرا(س) هم بوده و در عين حال هم يادي از مرحوم عبداللهي شده. اين جوك‌هايي كه منتسب به اهالي شهرهاي مختلف هستند و با موبايل به هم مي‌فرستيم رواج كار حرام است. اگر همين حرف ما به دل يك نفر در يك جشن بنشيند و اثر كند براي ما كافي ست.

 

کد خبر 268154

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha