به گزارش شارا، ارتباط برقرار کنندگان صحبت ها و اعمال خود را متناسب با اهداف خود و الزامات موجود پی‌ریزی می‌کنند و در اینجا است که به چند بعدی بودن ارتباطات پی می‌بریم چرا که پیام‌ها به ندرت به صورت جداگانه و مجزا مبادله می‌شوند و باید توجه داشته باشیم که دانش و آگاهی ما درباره‌ی دنیای اجتماعی و نحوه ی بکار بستن آن، مردم و شرایط اطراف ما و رمزهای مشترک ارتباطی، همه نقش مهمی در انجام فعالیت های میان فردی ماهرانه بازی می‌کنند. معمولاً برای ایجاد تفاهم و قبل از پرداختن به مضمون اصلی تعامل، بهتر است از چند تکنیک اجتماعی استفاده کنیم.
این گونه تکنیک‌ها برخورد ما را انسانی‌تر می‌کنند و به ما کمک می‌نمایند تا به اهداف مورد نظرمان دست یابیم. آمادگی طرف مقابل، بستگی به برخوردهای اولیه ما دارد و استفاده از تقویت های اجتماعی معمولاً باعث می شود تا مخاطبان احساس آرامش کنند. تقویت های اجتماعی عبارتند از: دست دادن، لبخند زدن، استقبال کردن، تن صدا و تماس چشمی که همگی میزان علاقه مندی مان در ارتباط برقرار کردن با دیگران را نشان می دهند. همگی این موارد در کنار یکدیگر دست به دست هم می دهند تا ارتباطی مؤثر برای رسیدن به نتیجه مورد انتظار شکل بگیرد.
موارد مطرح شده جزو ارتباطات غیر کلامی (کلیه پیام هایی که افراد علاوه بر خود کلام، آن ها را نیز مبادله می کنند) هستند؛ خوب است بدانیم نخستین برخورد و نخستین تأثیری که برمردم می گذاریم بسیار اهمیت دارد و بد نیست بدانیم که کلام 7درصد، لحن و طنین 38 درصد و حرکات ( که ارتباطات غیرکلامی در آن دخیل هستند) 55درصد اطلاعات را منتقل می‌کنند. دستیابی به اهداف مورد نظر با رعایت نکته‌های مطرح شده به آسانی صورت می‌پذیرد. در اینجا می‌خواهیم اشاره‌ای داشته باشیم به تکنیک مذاکره که یکی از مهم ترین روش‌های ارتباطی است و در ارتباطات سازمانی بسیار حایز اهمیت است.
- مذاکره
مذاکره (Negotiation) روش دیگری برای حل تعارض میان افراد یا گروه‌ها است و آن را می توان چنین تعریف کرد؛ فرایند برطرف کردن تفاوت ها از طریق داد و ستدی پذیرفته و متقابل (فرهنگی،1390). همان طور که در تعریف ذکر شد مذاکره فرایندی است که می تواند راه گشای تعارض ها و تفاوت هایی که در ارتباطات (بخصوص ارتباطات میان فردی موجود است) باشد. جدا از تکنیک‌های مختلف تأثیر گذار بر فرایند ارتباطی، فن مذاکره می تواند در برطرف کردن ابهام های ارتباطی و شناخت بیش تر افراد نسبت به یکدیگر مسمر ثمر باشد چرا که در دنیای امروز تمامی فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بر پایه ی مذاکره موفق در راستای اهداف مورد نظر، بنا شده اند. افرادی که تبحر و تجربه ی لازم در برقراری ارتباطات چهره به چهره را دارند بدون شک در موقعیت بهتر و بالاتری نسبت به طرف مقابل قرار می گیرند به عنوان مثال می‌توان به بررسی سیاست‌های ارزی بانک مرکزی در سال 1392 اشاره کرد.
با مروری بر مباحث صورت گرفته می توان دریافت، افرادی که تسلط بیش تری بر موضوع مطرح شده داشتند و از منطق و خط مشی مشخصی برخوردار بودند در صحبت های خود تأثیر بیش تری را برای رسیدن به اهداف بر مخاطبان گذاردند و به همان نسبت نیز احساس اعتماد بیش تری را کسب نمودند. از این رو اگر نگاهی گذرا به مدیران موفق سازمان خود نیز بیاندازید، می توانید دریابید که این افراد به خوبی توانسته اند دشواری ها و معضلات اطراف خود را با کمک فنون مذاکره حل و فصل نموده و با کم ترین هزینه، بیش ترین منفعت را به دست آورند.
- رابطه‌ی هوش و ارتباطات موثر
درصد قابل توجهی از ایجاد یک ارتباط موفق، مربوط به استفاده از میزان هوش افراد در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران می‌شود. عمده هوش‌های شناخته شده درانسان شامل هوش (زبان شناسی، منطقی-ریاضی، موسیقیایی، جسمی- حرکتی، میان فردی و درون فردی) است. افراد با کسب مهارت‌های مختلف ارتباطی و فنون و مذاکره در نهایت باید برای برقراری ارتباطی مؤثر بتوانند از فرصت‌ها به خوبی استفاده کنند که داشتن چنین تبحری نیازمند انجام یک سری تمرین‌ها و کسب تجارب در اجتماع و ارتباطات اجتماعی می‌شود، از طرفی فرهنگ موجود در جامعه که ازمیان ارتباطات میان فردی در اجتماع های کوچک شکل گرفته و کم کم به کل جامعه سرایت می کند ، تعیین کننده نوع ارتباطات و میزان تاثیر گذاری آن می شود که از ابعاد مختلفی قابل بررسی است.
در نهایت می‌توان به تأثیر دیدگاه های افراد در نوع تعاملاتشان با توجه به فرهنگی که در وجود آن ها ریشه دوانده اشاره کرد و اینکه شناخت فرهنگ های متفاوت در برقراری ارتباطات مؤثر و پیش بردن اهداف چه تأثیر شگرفی می تواند داشته باشد، به دیگر عبارت شناخت خرده فرهنگ ها و تغییرات رفتاری که در اثر مهاجرت به شهرهای بزرگ در ارتباطات میان فردی به وجود می آید در مجموع می تواند نقشه ای ذهنی از ارزش ها، نگرش ها و باورهای درونی افراد را به نمایش گذاشته و با میزان شناخت به دست آمده در ایجاد انگیزش در یک فرایند ارتباطی دوسویه و رسیدن به هدف مورد نظر موفق بود.
منابع:
- اون هارجی، کریستین ساندرز و دیویددیکسون. مهارت‌های اجتماعی در ارتباطات میان فردی
- علی اکبر فرهنگی، ارتباطات انسانی
نظر شما