یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۴
۰ نفر

عبدالله آلبوغبیش: جهان عرب با ۲۲ کشور، جغرافیایی وسیع از خاورمیانه را در برگرفته است و از دریای عمان تا غربی‌ترین نقطه شمال آفریقا را شامل می‌شود.

عربستان

اين كشورها علاوه بر تنوع در مكانيسم‌هاي حاكميتي نظير پادشاهي، خليفه‌گري‌ و جمهوري، سياست‌هاي متنوع و اغلب متفاوت و متعارضي را در سطح منطقه‌اي و بين‌المللي براي خود تعريف كرده‌اند. در اين بين، كشورهايي نظير مصر، سوريه، عراق و عربستان در مقام كشورهايي هستند كه به لحاظ تاريخي جايگاهي استراتژيك - چه از منظر جغرافيايي و چه از منظر سياسي و بين‌المللي - داشته‌اند و در سايه همين امر توانسته‌اند بر كشورهاي هم‌تبار خود از ابعاد متعدد تأثير بگذارند.

اين كشورها همچنين به حكم گستردگي جغرافيا، گاه جبهه‌ها و بلوك‌هايي مستقل را براي خود تشكيل داده‌اند؛ هرچند همگي زير چتر اتحاديه عرب قرار مي‌گيرند. شوراي همكاري خليج‌فارس در شمار اين بلوك‌ها و شوراهايي است كه كشورهاي عربي حاشيه خليج‌فارس را دربرمي‌گيرد. اين شورا هرچند در ابتدا در واكنش به رويداد انقلاب اسلامي در ايران شكل گرفت اما بعدها انگيزه‌ها و اهداف ديگري براي آن تعريف شد كه شايد موضعگيري واحدي كه در حال حاضر از سوي اين شورا در قبال سوريه مي‌بينيم، در همين سياق قابل تعريف و تحليل باشد.

در سال‌هاي اخير كم‌كم اهداف و سياست‌هاي كشورهاي عربي از همديگر فاصله گرفت تا جايي كه اكنون اين كشورها به 2گروه كشورهاي همسو و مخالف با سياست‌هاي جهاني غرب تقسيم شده‌اند و حتي درباره تحولات درون جهان عرب نيز اتفاق نظر ندارند.

محورهاي اختلاف جهان عرب

كشورهاي جهان عرب با جمعيتي حدود 370ميليون نفر، اختلافات فراواني در سياست‌هاي خارجي خود دارند. اخوان‌المسلمين، بحران سوريه و رابطه با ايران، 3محور اصلي اختلافات درون جهان عرب است. درباره سوريه از همان ابتدا، كشورهاي عربي به 2گروه تقسيم شدند و درحالي‌كه برخي كشورها نظير عربستان سعودي، قطر، بحرين و امارات در كنار مخالفان قرار گرفتند و تا توانستند به لحاظ مالي و تسليحاتي مخالفان را حمايت كردند، در مقابل كشورهايي ديگر نظير سودان، پادشاهي عمان، الجزاير، موريتاني، عراق و فلسطين در كنار سوريه ايستادند و از آن جانبداري كردند. در اين بين، كشورهاي ديگري نظير تونس و مراكش به تبعيت از سياست‌هاي عربستان سعودي و قطر كه تأثير فراواني بر آنان داشتند، عليه سوريه موضع گرفتند و جزو نخستين كشورهايي بودند كه سفراي سوريه را از كشورهاي خود اخراج كردند.

درباره اخوان‌المسلمين، كشورهايي نظير مصر، عربستان، بحرين، امارات، عراق و سوريه به صراحت اعلام مي‌كنند كه مخالفان اصلي اين جماعت‌اند و آن را در سرزمين خود برنمي‌تابند اما در مقابل، كشوري نظير قطر تمام تلاش خود را مصروف حمايت از آنان كرده و در ماه‌هاي اخير و تحت‌تأثير اعمال فشار عربستان ناچار شد پناهندگي سياسي براي برخي رهبران اين جماعت فراهم كند و آنان را روانه انگلستان سازد. نكته درنگ‌انگيز در اين بين، وحدت موضع عربستان و سوريه در مقابل اخوان‌المسلمين است؛ هرچند اين دو كشور در حال حاضر متعارض‌ترين سياست‌هاي خارجي را دارند اما در اين نكته اتفاق‌نظر دارند.

البته در اين بين بايد گفت كه عربستان سعودي تمام گروه‌هاي وابسته به اخوان‌المسلمين را در فهرست سياه خود قرار نمي‌دهد و براي مثال، اخوان‌المسلمين بحرين يا فلسطين و اردن مورد پذيرش رياض است و حتي مي‌كوشد حماس را كه رويكردي اخواني دارد به سوي خود بكشد. در اين بين، اردن سياست سكوت را اتخاذ كرده و حتي كوشيده است با اخوان وارد گفت‌وگو شود اما در عمل و در حقيقت در شمار مخالفان اين جماعت است.

جهان عرب علاوه بر اين اختلافات، همچنين صحنه رقابت رهبران خود بر سر نفوذ در اين گستره جغرافيايي بوده است. در ابتداي امر اين مصر جمال عبدالناصر بود كه بيشترين نفوذ را در جهان عرب داشته است، به‌طوري كه جمال عبدالناصر رئيس‌جمهور كل جهان عرب تلقي مي‌شد. پس از او نوبت به حافظ اسد، رئيس‌جمهور سوريه رسيد. خودداري از امضاي توافقنامه سازش با رژيم صهيونيستي افكار عمومي جهان عرب را به سوي سوريه كشاند و از آن روزگار تا به امروز سوريه در جهان عرب به قلب تپنده عربي شهرت دارد.

برخلاف تصور، جايگاه سوريه در اثر بحران خونين آن در ميان افكار عمومي بيش از پيش افزايش يافته؛ هرچند سران كشورهاي عربي نظري ديگر دارند. پس از حافظ اسد، صدام حسين كوشيد تا رهبري جهان عرب را به‌دست آورد. اما صدام حسين نتوانست چنين مسئوليتي را به‌دست گيرد؛ خاصه اينكه كشتارهاي او عليه ملتش، توده‌هاي عرب را از او رماند.

با حذف صدام حسين، عربستان در سايه افول قدرت‌هاي عراق و مصر سعي كرد تا اين رهبري را به‌دست گيرد. عربستان نيز به مانند صدام حسين راه را بر خطا رفت و كوشيد تا با خون و كشتار خود را صاحب‌قدرت و به تعبيري برادر بزرگ‌تر رهبران عرب معرفي كند. اما اسطوره برادر بزرگ‌تر اكنون درهم شكسته است و رويارويي قطر با عربستان در دوره اخير و به‌ويژه در قبال تحولات سوريه و مصر نشان داد كه اغلب رهبران عرب در انديشه دستيابي به اين مقامند. قطر در نتيجه سياست‌هاي كوته‌نظرانه عربستان، و در سايه غياب قدرت‌هايي نظير سوريه، مصر و عراق و نيز در اثر دلارهاي نفتي كه اين روزها اسناد آن منتشر مي‌شود، كوشيد تا رهبري جهان عرب را به‌دست آورد، اما به سرعت اين قدرت درهم شكسته شد.

درهرحال، اين روزها نه‌تنها قطر دنباله‌رو عربستان نيست بلكه پادشاهي عمان و كويت نيز راهي ديگر مي‌روند؛ هرچند كويت مي‌كوشد تا با چراغ سبز رياض حركت كند اما در تمام سياست‌هاي خارجي خود، نيازي به دريافت اين چراغ سبز ندارد. سوريه نيز ديرگاهي است كه راهي ديگر رفته و عراق به رهبري شيعيان نيز ايران را متحدي بهتر از عربستان براي خود مي‌بيند. اردن نيز با سياست سكوت، با عربستان مخالفت مي‌كند. در كنار تمام اينها، بايد اختلافات ارضي و تجاري متعددي را افزود كه عربستان مثلا با كشورهاي پيراموني خود دارد.

جهان عرب امروز ديگر مام ميهن روزگار عبدالناصر نيست و هر كشوري راه و سياستي مستقل براي خود تعريف كرده است و نشست‌هاي محرمانه و رسانه‌اي شوراي همكاري در رياض هرگز نمي‌تواند تعيين‌كننده سياست‌هاي كلي جهان عرب بلكه حتي شوراي همكاري خليج‌فارس باشد. كافي است يكي از نشست‌هاي وزراي خارجه اين شورا را دنبال كنيد يا مواضع كلي آنان درقبال تحولات منطقه‌اي را از نزديك رصد كنيد تا دريابيد اين اختلافات به چه ميزان زياد و متعدد است.

کد خبر 261229

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha