شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶ - ۰۵:۰۹
۰ نفر

تجربه بازی در نقش یک زن بی‌خانمان به‌خصوص در یک تئاتر، کار ساده‌ای نیست یا دست‌کم تاثیرات خاصی بر بازیگر خواهد گذاشت؛

به‌خصوص که تئاتر هنر زندگی روی صحنه همراه با حضور تماشاگر است و بازیگر مدت زیادی در طول تمرین و نیز در مدت زمان اجرا درگیر شخصیتی است که بسیار با خودش فاصله دارد. بازی در این نقش برای بهناز جعفری خالی از تاثیرات حسی عجیب نبوده ‌است.

در این باره پاسخ‌های او را بخوانید:

  •  خانم جعفری، آنیتا به نظر تین‌ایجر می‌آید. با خبر خوش کوچکی خوشحال می‌شود و با اندوهی ساده، اشک می‌ر‌یزد و جالب این‌که فاصله بین شاد شدن و غمگین شدنش هم بسیار کوتاه است، سرخوش و سر به هواست و با یک ابراز علاقه ساده، فوراً لباس عروس می‌پوشد و همه چیز را فراموش می‌کند. برای شما که این نقش را بازی می‌کنید آنیتا چگونه است؟

- آنیتا نه‌تنها تین‌ایجر نیست بلکه انگار روحی صد ساله دارد. رنج کشیده و زندگی چیزی جز فرسایش برای او نداشته ‌است. این تغییرات سریع حسی در او به خاطر بی‌منطقی احساسات اوست. او به دنبال عشق است و نشانه‌هایی از دوست داشته شدن و مورد حمایت قرار گرفتن. همین است که به او طراوت و شادمانی کاذب داده است.

 تمام آدم‌های این نمایش به دنبال عشق هستند و همه بی‌نصیب از زیبایی‌های زندگی. من هر روز که برای بازی در این نقش می‌آیم انگار از روز قبل به‌هم ریخته‌تر و به لحاظ روحی ویران‌تر می‌شوم. ارتباطم با دوستان و خانواده‌ام محدود شده و حتی پذیرفتن چیزی مانند موبایل برایم سخت است. تجربه زندگی در نقش یک زن خیابان‌گرد آن‌هم برای مدتی طولانی اصلاً کار ساده‌ای نیست.

  • چرا آنیتا حاضر نیست به هیچ قیمتی چرخ دستی‌اش را رها کند. او با چرخ دستی‌اش نمی‌تواند از نیویورک خارج شود و یا حتی سوار مترو شود ولی همچنان آن را حفظ می‌کند؟

- برای این‌که تنها چیزی است که دارد. همه زندگی آنیتا چرخ دستی و خرت و پرت‌هایش است و البته خیالات و رؤیاهای کوچکش. با این چرخ دستی هویت پیدا می‌کند، با آن کار می‌کند، تجارت می‌کند، لوازم زندگی‌اش را با آن جابه‌جا می‌کند و... چه‌طور می‌تواند تنها چیزی را که دارد رها کند. او حتی به دستکش کهنه‌اش هم عادت کرده‌ است.

من به عنوان بازیگر این نقش حالا دیگر نمی‌توانم دستکش دیگری را دستم کنم. آنیتا به این دستکش‌ها عادت کرده و به آن دلبسته است. زندگی او هم مانند زندگی همه ما قواعد خاص خودش را دارد. من و شما ممکن است صبح که از خواب بیدار می‌شویم کورمال کورمال قهوه، شیر یا چای صبحانه را حاضر کنیم و آنیتا به سراغ چرخ‌دستی‌اش می‌رود چون زندگی‌اش این‌طوری است.

  • به نظر می‌رسد شما هم در طول تمرین و اجرای نمایش به وسایل آنیتا وابسته شده باشید!

- من تمام مدت تمرین نمایش به‌جای چرخ دستی از صندلی استفاده می‌کردم. چون این نوع چرخ هم گران است و هم انگار به سادگی نمی‌شود آن را تهیه کرد. یک روز قبل از بازبینی چرخ تهیه شد و من وقتی روی صحنه رفتم و چرخ دستی را گرفتم همه دیالوگ‌هایم را فراموش کردم!!

 خوشبختانه توانستم خیلی زود چرخ دستی را بپذیرم و آن را از آن خود کنم. زندگی کردن در این نقش مثل زندگی کردن به‌جای این آدم‌هاست. من همیشه و هر روز چیز تازه‌ای از آنیتا می‌فهمم. حس‌های او را در موارد مختلف درک می‌کنم و هر روز از روز قبل به او نزدیک‌تر می‌شوم. تا آنجا که از زمان قبول بازی در این نقش تاکنون، ارتباط با دوستان و خانواده برایم سخت و سخت‌تر شده است.

کد خبر 25436

پر بیننده‌ترین اخبار هنر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز