سه‌شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۱
۰ نفر

همشهری آنلاین: گفتگوی وین، آزادسازی سربازان ربوده شده از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله روزنامه‎های سه شنبه-۲۷ اسفند- جای گرفتند.

الهه کولایی . استاد دانشگاه تهران در روزنامه شرق با تیتر«کریمه در ازایکی‌یف» نوشت:روزنامه شرق؛۲۷ اسفند

با فروپاشی اتحاد شوروی، نگاه خوشبینانه‌ای در رهبران روسیه در جهت تنظیم رابطه با غرب به‌ویژه آمریکا شکل گرفت. این خوشبینی به‌زودی بر‌اساس شواهد متعدد در اختیار روس‌ها، تغییر کرد و روندی از گسترش بدبینی نسبت به اهداف و سیاست‌های غرب در پیرامون روسیه، جای آن را گرفت. یکی از مهم‌ترین مسایل در این میان، نوع و گستره روابط روسیه با جمهوری‌های پیشین اتحادجماهیرشوروی بود. روسیه در سیاست خارجی، دو حوزه را تحت عنوان خارج نزدیک و خارج دور تعریف کرد که از دیدگاه آنها، خارج نزدیک، حوزه منافع حیاتی را شامل می‌شد.

هیچ‌گاه این نگرش مورد تایید غرب قرار نگرفت. بقیه کشورهای جهان در قلمرو خارج دور قرار گرفتند. در این میان روس‌ها نشان دادند نسبت به تحولات درون کشورهای «خارج نزدیک» یا همان جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته و سمت و سوی سیاست خارجی آنها بسیار حساس هستند و نسبت به جهت‌گیری رهبران آنها در توسعه روابط با غرب به‌ویژه آمریکا واکنش‌های مناسب را شکل می‌دهند. آنچه در اوکراین رخ داد، عرصه‌ای از این تقابل و در واقع تعارض منافع میان روسیه و غرب به‌ویژه ایالات‌متحده بوده است. به نظر می‌رسد غربی‌ها از مشغله و دغدغه‌های روسیه در المپیک سوچی بهره‌برداری لازم را کرده و با اعمال نفوذ و ورود در تحولات داخلی اوکراین، کوشیدند تا مانع بازسازی و توسعه نفوذ روسیه در این جمهوری مهم بازمانده از شوروی شوند. سیاستی که تا حدی یادآور رفتار «ساکاشفیلی» در آستانه المپیک پکن در سال 2008 و حمله به نیروهای پاسدار صلح روسی در «اوستیای جنوبی» است.

آنچه در ماه‌های گذشته در «کی‌یف» شکل گرفت به‌طور طبیعی پاسخ خود را در «کریمه» دریافت کرد. زمانی که اروپا و ایالات‌متحده به مداخله در تحولات داخلی اوکراین با عنوان «دموکراتیک‌سازی» - بدون در نظر داشتن زوایای این مداخله- وارد شدند و اشکال آشکار و پنهان حمایت از مخالفان را سازماندهی کردند، بسیار حیرت‌آور است که واکنش متناسب و قطعی روسیه را در این زمینه پیش‌بینی نکرده باشند. آنچه در «کریمه» اتفاق افتاد و فرصتی که برای پوتین ایجاد شد نتیجه برآوردهای نادرست و سیاست‌های شتاب‌زده‌ای است که غرب در اوکراین دنبال کرد و پوتین پیش از این، عزم خود را برای دفاع از منافع روسیه با همه ابزارهای لازم نشان داده است. او به‌عنوان افسر پیشین «ک‌گ‌ب» برای دفاع از منافع روسیه، استفاده از همه ابزارها را بر خود گشوده می‌یابد.

در این میان آمریکا و اروپایی‌ها نیز به زودی برای مهار این بحران، تمرکز بر ابزارهای دیپلماتیک را بیشتر مورد توجه قرار خواهند داد زیرا رهبران هم ایالات متحده و هم اروپا و هم روسیه به خوبی از تهدیدات مشترک فراروی خود آگاهی داشته و برای فایق آمدن بر این بحران آنگونه که در دو دهه گذشته نشان داده‌اند، از ظرفیت مناسبی برای خویشتن‌داری و مدیریت آن برخوردارند که دیر یا زود از آن بهره خواهند گرفت.

صدا و سیما برای جان سربازان به اندازه فیلم معراجی‌ها ارزش قائل باشند

کیومرث پوراحمد در روزنامه قانون نوشت:روزنامه قانون؛۲۷ اسفند

حدود چهل روز از ربودن سربازان وطن به دست گروهکی تروریستی می‌گذرد. بنده بیانیه‌ای را امضا کردم که گویا اگر تعداد امضاهای آن به یک میلیون برسد، در آن صورت سازمان ملل آن را به رسمیت می‌شناسد و در برنامه‌های خود می‌گنجاند و برای نجات آن‌ها اقدام می‌کند. متوجه نمی‌شوم این رسانه ملی واقعا ملی است یا رسانه چند آدم به ‌خصوص، آیا واقعا این وظیفه رسانه ملی که میلیون‌ها بیننده دارد و مردم سریال‌های ضعیف و بی محتوای آن را تماشا می‌کنند این نیست که کار مثبتی هم انجام دهد و برای نجات جان سربازان ما وقت بگذارد؟

در برنامه عادل فردوسی‌پور که بینندگان بسیاری دارد نمی‌شود با مردم مطرح کرد که این بیانیه را امضا کنند؟ بنده که صدا و سیما را نمی‌بینم اما می‌دانم برنامه آقای فردوسی‌پور خیلی پرطرفدار است. خب اگر این را در برنامه فردوسی‌پور بگذارند و اعلام کنند مردم بیایند این بیانیه را امضا کنند، مطمئن هستم در همان شب اول امضاها به یک میلیون می‌رسد، آن وقت سازمان ملل و درواقع تمام جهان حامی این سربازان خواهند شد.

 این رسانه ملی در مورد سربازان ما چه کرده است؟ چرا کاری نمی‌کند؟ آقای ضرغامی لطف کنند و  زمانی هم برای این هموطنان اختصاص دهند. فکر کنند این فیلم معراجی‌هاست که دائم در حال تبلیغ آن هستند، ظاهرا جان چند جوان ایرانی ارزش ندارد که برای آن تبلیغ کنند و امضاهای بیانیه آن را به یک میلیون نفر برسانند؟

امیدوارم شرایط جهانی طوری رقم بخورد که ریشه تروریسم برای همیشه خشک شود البته تا بی‌عدالتی هست، تا زورگویی هست و دیکتاتوری هست، تروریسم هم وجود خواهد داشت ولی از صمیم قلب آرزومندم که ریشه تروریسم خشک شود. این همه بمب‌گذاری و عملیات انتحاری و کشته از بین برود.   در نهایت هم امیدوارم این جوانان زنده و سلامت به آغوش خانواده‌های خود بازگردند، ما هم فقط یک بیانیه امضا کردیم و اکنون هم غیر از دعا کار دیگری از ما بر نمی‌آید، اما این تروریست‌هایی که این افراد را گروگان گرفته‌اند باید بدانند که حتی با کشتن این‌ها چیزی نصیب‌شان نخواهد شد.

درآمدی بر گفتگوها در وین

روزنامه رسالت در ستون سرمقاله خود نوشت:روزنامه رسالت؛۲۷ اسفند

1- دور تازه مذاکرات ایران و 1+5 در وین از امروز در حالی آغاز شد که درجه اجماع و همبستگی آن طرف میز به دلیل وقایع اوکراین به میزان چسبندگی مذاکرات قبلی نیست. دیروز مردم کریمه در یک رفراندوم آزاد پیوستن به روسیه را با بیش از 96 درصد آرا امضا نمودند. بلافاصله آمریکا، فرانسه و انگلیس نتایج همه پرسی کریمه را باطل اعلام کردند.

در نشست اخیر ناتو، اصلی‌ترین موضوع، تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه روسیه بود. احتمالا بخشی از تحریم‌ها 20 نفر از مقامات ارشد سیاسی روسیه را هدف قرار می‌دهد. همچنین از خارکف و دونتسک، مناطق روسی تبار اوکراین خبر می‌رسد آنها نیز آماده الحاق به روسیه با فرآیند برگزاری رفراندوم هستند. همزمان با این تحرکات سیاسی، دو طرف از آرایش نظامی هم غافل نیستند.تا جایی که سی.ان.ان اعلام کرده است؛ "آمریکایی‌ها نگران جنگ اتمی با روسیه هستند."

ملاقات اخیر کری و لاوروف در لندن هم نتوانست نگرانی‌ها را کاهش دهد.آخرین خبر حاکی‌است اوباما به پوتین گفته است؛ "واشنگتن آماده وضع تحریم‌های جدید علیه روسیه است."

تیم مذاکره کننده هسته‌ای باید بداند آن طرف میز چه می‌گذرد. حداقل به عنوان ناصح مشفق به آنها بگوید تکیه کردن به زرادخانه‌های هسته‌ای برای حل مناقشات فی‌مابین هیچ فایده‌ای ندارد.

اگر هم فایده‌ای بر آن مترتب باشد از طرفین دعوا چیزی باقی نخواهد ماند که قابل مذاکره باشد.

بشریت راهی جز بازگشت به فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر منع تولید و گسترش سلاح‌های هسته‌ای ندارد.

2- بیش از 3 ماه از توافق ژنو می‌گذرد. ایران به همه تعهدات اعتمادساز خود عمل کرده است. اما آمریکا و اروپا همچنان بر طبل تحریم می‌کوبند و صریحا می‌گویند حتی اگر به توافق هم عمل کنند 95 درصد تحریم‌ها به جای خود باقی است.تحریم کشتیرانی و تحریم بانکی همچنان بر جای خود باقی است و حتی اجازه برداشت پولی را که توافق و به حساب ایران واریز کرده‌اند، نمی‌دهند.اوباما اخیرا وضعیت اضطراری علیه ایران را برای یکسال دیگر تمدید کرد. او به کنگره صریحا گفته است، "ایران همچنان برای ما یک تهدید است".همین جمعه گذشته در نشست وزیران اتحادیه اروپا اعلام شد، "تحریم‌های وضع شده ادامه می‌یابد اما این بار به دلیل نقض حقوق بشر در ایران"!آقای ظریف صبورانه یک شنبه گذشته در برنامه خبری مشترک با وزیر خارجه بلاروس گفت: "توقع توافق در این دور از مذاکرات نداریم." تابه همه انتظارات در داخل و خارج گود مذاکرات از پیش پاسخ داده باشد. حس بی‌اعتمادی ملت ایران به آمریکا و اروپا، حتی به تیم مذاکرات کننده هم سرایت کرده است. این را هم باید از نشانه‌های خوشبین نبودن به مذاکرات که آشکار شده، دانست.

3- اعلام سیاست‌های اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری و فراهم کردن امکان نقش آفرینی برای مردم و فعالان اقتصادی و نیز حرکت به سمت مدیریت جهادی در حوزه اقتصاد، عزم نظام و رهبری را نشان می‌دهد که نباید چشمداشتی به نتیجه مثبت یا منفی مذاکرات هسته‌ای داشت. اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی یک تدبیر بلند مدت است تا برای همیشه دشمن را از آسیب زدن به ملت از طریق تحریم‌های اقتصادی ناامید و مایوس کند.با عزمی که قوای کشور و مردم برای اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال آینده ان‌شاءالله از خود نشان خواهند داد شکل‌گیری حماسه اقتصادی که امسال به تاخیر افتاد در سال آینده شکوهمندتر از حماسه سیاسی رونمایی می‌شود. اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی یعنی بستن کمربندها در داخل و بازکردن "قفل" رکود و ایجاد رونق در تولید است. "کلید" دولت تدبیر و امید هنوز در این حوزه عمل نکرده و نتوانسته است موانع را از سر راه تولید بردارد امید است سال آینده چنین توفیقی حاصل شود.

عناصر مخل در مذاکرات هسته‌ای

 حمید قاسمی فیض آباد در ستون سرمقاله روزنامه ایران نوشت:روزنامه ایران؛۲۷ اسفند

آخرین روزهای سال 92 زنگ نشست تازه در وین به صدا درآمده است. مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه 1+5 گام‌های رو به جلو برمی‌دارد. همه طرف‌های این مذاکره نیاز خویش را در موفقیت این پروسه می‌بینند و می‌جویند. ایران، بر اساس تفکر تنش‌زدایی با جهان خارج و دموکرات‌های حاکم بر امریکا با نگاه به وزن سیاسی و ژئوپلیتیک ایران بویژه در حل مشکلات خاورمیانه نسبت به موفقیت این مذاکرات چشم امید دوخته‌اند. علاوه بر این، قضیه مذاکرات هسته‌ای برای جناح حاکم برکاخ سفید به دلیل رقابت‌های حزبی آن با رقیب جمهوریخواهش به امری حیثیتی  نزد افکار عمومی امریکا تبدیل شده است.

دموکرات‌های امریکا بر این گمانند چنانچه مذاکرات هسته‌ای با ایران به نتیجه نهایی برسد، برای سه دوره پی در پی زمام ریاست بر کاخ سفید را در دست خواهند گرفت. هر 6 قدرت حاضر در پشت میز مذاکره هسته‌ای این قانون بازی را پذیرفته‌اند که با اندیشه برد- برد این پروسه را پیش ببرند.

با این حال چنان که سخنگویان تیم مذاکره اظهار داشته‌اند، در مذاکرات ایران و 1+5 مسیر حرکت برای بانیان توافق هسته‌ای ژنو چندان هموار نیست. جبهه مخالفان و معارضان این توافق هنوز عقب ننشسته‌اند. هنوز گروه‌ها و دولت‌هایی هستند که منافع خویش را در ناکامی پروسه مذاکرات می‌بینند. لایه‌ای از این مخالفان در خاورمیانه مأوا گزیده‌اند. آنها آشکارا استراتژی خود را «تضعیف ایران» یا «ایران ضعیف» قرار داده‌اند.

خروج ایران از تله تحریم و قدرت‌یابی این بازیگر منطقه برای این جبهه حکم یک کابوس تاریخی را دارد. در روزهای اخیر نمونه‌ها و نشانه‌های بارزی از تحرکات این گروه نمایان شد؛ در صف اول طیف معارضان مذاکره هسته‌ای شبکه آیپک ایستاده است. گردانندگان این شبکه به تازگی بزرگ‌ترین کنگره خویش را با هدف تحت تأثیر قرار دادن مذاکره ایران و غرب برگزار کردند. آیپکی‌ها در این کنگره با دعوت از سیاستمداران متنفذ امریکا، تدارک گسترده‌ای را برای منصرف ساختن کاخ سفید از ادامه مذاکره با ایران اندیشیده بودند. اما همان طور که رسانه‌های امریکا روایت کردند جلسات مختلف سران این سازمان با سیاستمداران امریکا با اختلاف و اصطکاک همراه شد و تریبون پرنفوذ آیپک آن گونه که تل‌آویو اظهار امیدواری کرده بود، نتوانست تزلزل جدی در مسیر مذاکره دیپلماسی امریکا با ایران ایجاد کند.

محمدجواد ظریف، سر تیم مذاکره هسته‌ای در مصاحبه‌هایی که همزمان با نشست لابی یهودیان امریکا انجام داد از تلاش این جریان برای برهم زدن آهنگ توافق ایران و غرب پرده برداشت. انگشت اشاره ظریف به سمت ماجرای کشتی توقیف شده در سواحل مدیترانه نشانه رفت که تندروهای واشنگتن و تل‌آویو تلاش کردند با نمایش محموله‌های موشکی آن بدبینی سابق نسبت به ایران را زنده کنند. این اتفاق در آستانه سفر بی سابقه مقام ارشد اتحادیه اروپا- کاترین اشتون- به تهران نقش بست و بر همین اساس دیپلمات‌های ایرانی در دیدار مهمان بلندپایه خویش به طور صریح نسبت به کارشکنی جناح تندروها علیه مذاکرات هسته‌ای هشدار دادند.

دومین اتفاق نگران کننده پیش روی مذاکره کنندگان هسته‌ای بعد از بازگشت کاترین اشتون رقم خورد. درست هنگامی که دستیار ارشد ظریف- عباس عراقچی- برای دور جدید گفت‌وگو با نمایندگان 1+5 در وین آماده می‌شد، محافل مخالف ایران پرونده حقوق بشر را گشودند. در نگاه لابی مخالفان ایران، بحث حقوق بشر این ظرفیت را دارد که روند تغییر رفتار غرب مقابل دولت روحانی را تحت تأثیر قرار دهد. با همین محاسبه همه چیز در نشست لابی‌های مخالف ایران دست به دست هم داد تا از دو سوژه گزارش احمد شهید (نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر) و بان‌کی‌مون به عنوان کارت‌های طلایی برای منصرف کردن مذاکره کنندگان اروپایی و امریکایی بهره ببرند.

گره زدن بحث حقوق بشر به مذاکرات هسته‌ای از سوی لابی‌های تندرو، از زمره اتفاقات غافلگیر کننده بود که دیپلمات‌های ایرانی بر آن نام «حرکت ایذایی» نهادند. در نگاه تهران توسل به گزینه حقوق بشر ابتدا دو عنصر «شفافیت» و «آرامش» حاکم بر فضای روابط نوین ایران و غرب را هدف قرار می‌دهد و در مرحله بعد تفاهم به دست آمده در ژنو موسوم به «اقدام مشترک» را مخدوش می‌سازد.

آنچه مسلم است، ایران و گروه 1+5 بر اساس یک نظامنامه یا نقشه راه، مذاکرات تاریخی خویش را پیش می‌برند. اساس توافق مذکور این است که دو طرف در یک جدول زمانی 6 ماهه بر سوء تفاهم بزرگ هسته‌ای فائق آیند. پیدا است که به میان کشیدن هر موضوعی خارج از این دستور، اعم از موضوع حقوق بشر، تروریسم و... یک نقض و خدشه خطرناک در توافقنامه ژنو است؛ توافقنامه‌ای که دو طرف را به این باور رسانده که مناقشه هسته‌ای ام‌المسائل ایران و غرب است و تا زمانی که این پرونده مختومه نشود، راه برای همکاری‌های گسترده هموار نخواهد شد.

نزاع دوباره شرق و غرب

جهانگیر کرمی کارشناس مسائل روسیه در روزنامه تهران امروز نوشت:روزنامه تهران امروز،۲۷ اسفند

اعتراضات داخلی در اوکراین ازسه ماه پیش تاکنون موجب تحولاتی در داخل این کشور شد که پیامدهای آن فراتر از جامعه اوکراین رفته و ‌مناطق پیرامونی، به‌ویژه روسیه و اتحادیه اروپا و همچنین مسائل جهانی را تحت‌الشعاع قرار داده است. در واقع بحران اوکراین با مناقشه بر سر شبه‌جزیره کریمه آغاز و به سرعت به بحرانی منطقه‌ای و سپس جهانی تبدیل شد. نمونه بحران اوکراین نشان می‌دهد برخلاف پیش‌بینی‌های ساموئل هانتینگتون مبنی بر اینکه تعارضات آینده را بیشتر به عنوان تعارضات فرهنگی و تمدنی قلمداد می‌کرد، بحران اوکراین نه در ابعاد اشاره شده بلکه در مرزهای منطقه‌گرایی‌های متعارض قرار گرفته است. به این معنا که رقابت اتحادیه اروپا و یوراسیک با محوریت روسیه بوده و کرملین در تلاش است تا موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی خود را تقویت کرده و منطقه‌گرایی سیاسی و امنیتی در اوراسیای مرکزی را با تمرکز بر تاسیس یک نهاد منطقه‌ای- اقتصادی میسر سازد. از سوی دیگر اتحادیه اروپا با علم به اهمیت سرزمینی، جغرافیایی، اقتصادی، و جمعیتی اوکراین در تلاش است تا ظرفیت این کشور را بر قلمرو خود بیفزاید؛ در مقابل کرملین، یوراسیک بدون اوکراین را نهادی ناقص و ناکارآمد و ناکام در می‌یابد.

اما موضوع بحران اوکراین تنها یک چارچوب مفهومی منطقه‌ای گرایی قابل تحلیل نیست، زیرا روسیه از منطقه‌گرایی یوراسیکی با هدف بازیگری بین‌المللی، به عنوان یک قدرت بزرگ، معنا پیدا می‌کند که این سطح از تحلیل کرملین را بیشتر در مقابل ناتو و آمریکا قرار می‌دهد. لذا بحران اوکراین و الزامات بین‌المللی آن روابط روسیه و آمریکا را در دوره جدیدی از تنش و تعارض وارد خواهد ساخت که تا به امروز ابعاد اقتصادی آن تا حدودی مشخص شده است. اما پرسش مهم این است که آیا این سطح از تعارض می‌تواند آغاز دوره کاملی از تحریم‌های همه جانبه علیه روسیه باشد؟

به نظر می‌رسد نمی‌توان به‌طور یقین اعلام کرد که دولت آمریکا چنین هدفی را پیگیری می‌کند، زیرا روابط اقتصادی آمریکا و روسیه حدود 20میلیون دلار برآورد شده است؛ این در حالی است که اتحادیه اروپا به دلیل حجم بالای مبادلات اقتصادی با روسیه تمایل کمتری به اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه خواهد داشت؛ زیرا اتحادیه اروپا درگیر بحران اقتصادی است و نمی‌تواند به سادگی از این موضوع غفلت کند. از این رو، به‌رغم تمامی ادعاهای اتحادیه اروپا و غربی‌ها، اعمال تحریم‌های همه‌جانبه علیه روسیه در شرایط کنونی و در یک نظام بین‌الملل وابسته متقابل کار بسیار دشواری خواهد بود.

از سوی دیگر باید اشاره کرد که اتحادیه اروپا گریبانگیر مشکلاتی است که در جریان تحریم‌ها علیه ایران برای این منطقه پیش آمد. به این معنا که اگر اتحادیه اروپا طی سال‌های گذشته با تحریم ایران در خط انتقال انرژی ناباکو شتاب نمی‌کرد، امروزه در معرض یک بحران احتمالی انرژی، به دلیل ورود به بازار تحریم‌ها علیه روسیه، نبود و می‌توانست از فرصت‌های احتمالی ایجاد شده در انتقال انرژی از کشورهای ترکمنستان، ایران، آذربایجان و حتی عراق به اروپا بهره‌مند شود. در نتیجه به نظر می‌رسد بحران اوکراین در این سطوحی که به آن اشاره شد، روابط روسیه و آمریکا را بیش از هر زمان دیگری، یعنی از سال 1985 تا به امروز(30 سال گذشته)، وارد تنش و تعارض کرده و نمی‌توان چشم‌انداز روشنی از حل‌وفصل مسائل میان آمریکا و روسیه ارائه داد.

کد خبر 253575
منبع: همشهری آنلاین

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز