براساس قوانین ریاضی، دو خط موازی در بی‌نهایت به یکدیگر می‌رسند اما فضای سیاسی با ریاضی متفاوت است و گاه موازی‌‌‌‌کاری در این عرصه باعث تداخل‌های جبران‌ناپذیری می‌شود.

 این موازی‌کاری‌ها به‌خصوص در عرصه سیاست خارجی در دولت‌های نهم و دهم تا جایی پیش رفت که رهبر معظم انقلاب نیز نسبت به آنها انتقاد کردند و پرهیز از کارهای موازی در عرصه‌های مختلف ازجمله سیاست خارجی و نیز اعتماد به وزیران در چارچوب اختیارات و وظایفشان را از دیگر نکات مدیریتی هیأت دولت دانستند. ایشان همچنین در دیدار خود با اعضای هیأت دولت، وزارت امور خارجه را مسئول هدایت منسجم و برنامه‌ریزی‌شده همه مسائلی دانستند که به نوعی با سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها مربوط می‌شود. در راستای موازی‌کاری‌ها دولت در حوزه سیاست خارجی ما نیز با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هشتم و کارشناس مسائل سیاسی به گفت‌وگو نشستیم تا نظر وی را در این زمینه جویا شویم.

  • آقــای فــلاحت‌پیــشه شمــا موازی‌کاری‌هایی که از سوی دولت در حوزه سیاست خارجی صورت می‌گیرد را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در هر نظام سیاسی، امر سیاست خارجی در تصمیم‌گیری دارای مجاری مشخصی است و فقط مقامات و مراجع مشخصی می‌توانند در امر سیاست خارجی به خط‌گذاری و تصمیم‌گیری بپردازند. مقامات و دولت‌ها و مراجع بیگانه و خارجی نیز واکنش‌های خود را بر حسب مقام بیان‌کننده نظر در سیاست خارجی کشورها تنظیم می‌کنند. در تشکیلات حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز اصلی‌ترین مرجع رسمی و محق به اظهارنظر و تصمیم‌گیری در سیاست خارجی ، وزارت امور خارجه است و موازی‌کاری در عرصه سیاست خارجی، چالش و دوگانگی دیپلماسی را در پی دارد. امروز همه کارشناسان عرصه بین‌الملل بر این امر که در سیاست خارجی باید از سیاست واحد برخوردار بود، اذعان داشته و معتقدند اگر در عرصه سیاست خارجی تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت مجزا انجام نشود حتما با چالش‌های مختلفی مواجه خواهد شد. موازی‌کاری‌های دولت در دو حوزه صورت می‌گیرد که آثار منفی آن تا‌کنون به خوبی مشهود شده است؛ یکی در حوزه مشورتی و دیگری در حوزه اجرایی. در حوزه مشورتی گاهی کسانی که مقدمات لازم برای حضور در تیم مشاورتی دولت را نگذرانده‌اند، یکسری مشاوره‌‌های منحرف‌کننده به دولت داده‌اند یا مشورت‌های زیانباری که منجر به شکل‌گیری یکسری موضع‌گیری‌های مشخص در دولت شده که این امر از چند سال پیش تا‌کنون بسیار بیشتر شده است و پیامدهایی منفی را به همراه دارد. در این زمینه می‌شود از مشورت‌های ابتدایی که به دولت داده می‌شد یاد کرد که گاه موضع‌گیری‌های مشکل‌سازی‌ بود... تا موارد اخیری که در دولت شکل گرفت و کسانی که مورد تأیید نهادهای نظارتی، بازرسی و صاحب‌اختیار نظام نیستند، مشورت‌هایی به دولت می‌دهند و این مشورت‌ها به‌دلیل وابستگی‌های حزبی یا قبیله‌ای تبدیل به موضع‌گیری و عمل می‌شود که مشکلات زیادی را برای کشور به‌وجود می‌آورد. حوزه دیگری که اینجا باید به آن اشاره کرد حوزه اجراست. در بخش اول کسانی که کار اجرایی انجام می‌دهند باید صلاحیت و اهلیت لازم را داشته باشند. کسانی که طبق نظر مراجع قانونی از این اهلیت برخوردار نیستند می‌توانند بسیار برای کشور خطرساز باشند و متأسفانه این حلقه در دولت شکل گرفته است. بخش دوم این است که ما در حوزه سیاست خارجی دیدیم که یکسری افراد که مشخصا نزدیک به حلقه انتخاباتی رئیس‌جمهور هستند تحت عنوان پیام رسان یا مجری ویژه مناصبی می‌گرفتند که این خلاف قانون اساسی بود و باعث نوعی تفرقه در سیاست خارجی و حتی گاهی باعث نوعی عدم‌شکل‌گیری نگرش واحد در سیاست خارجی کشور شد. در گذشته هم دیدیم مثلا برخی از افراد موضع‌گیری‌هایی که در قبال کشورهای همسایه یا در سطح کلان‌تر داشتند کسانی بودند که پست‌های موازی گرفته بودند و به جایگاه وزارت امور خارجه و به تبع آن جایگاه سیاست خارجی کشور ضربه زدند.

  • شما گفتید که این نوع‌موازی‌کاری‌ها تأثیراتی منفی بر جا خواهد گذاشت. اگر ممکن است کمی مصداقی‌تر در این خصوص صحبت کنید.

به‌طور مشخص در حوزه سیاست خارجی، وزارت امور خارجه مسئول است؛ چه در زمان آقای متکی و چه در زمان آقای صالحی. وقتی افرادی خارج از این وزارتخانه صاحب پست و مقام می‌شوند عملا در مسائل خاص شاهد تنوع تصمیم‌گیری‌ها و موضع‌گیری‌ها هستیم که می‌توان در این زمینه به مواردی مانند رابطه ایران و آمریکا، رابطه ایران با برخی کشورهای همسایه مانند ترکیه و بعضا ارمنستان و مهم‌ترین مسئله منطقه که موضوع بیداری اسلامی است اشاره کرد.

  • اگر به این موضوع مصداقی‌‌تر‌ نگاه کنیم می‌توانیم به برخی ماموریت‌های ویژه معاون بین‌الملل رئیس‌جمهور اشاره کرد. به‌نظر شما نمی‌شد این اهدافی که قرار بود این معاونت پیگیری کند به وزارت خارجه محول شود؟

شما به این نکته توجه کنید که رئیس دستگاه دیپلماسی کشور دکتر صالحی است، ایشان هم تیم دارد، دیگر لزومی به موازی‌کاری با اقدامات ایشان نیست. درست است که اختلاف سلیقه وجود دارد ولی مگر با خودمان جنگ داریم که وزارت خارجه سایه تشکیل می‌دهیم؟ ضمن اینکه اینگونه اقدامات هزینه‌های سرسام‌آوری هم دارد؛ طرف یک جمله می‌گوید، باید میلیارد‌ها تومان هزینه کنیم تا آن حرف را در اذهان جهانی درست جا بیندازیم. وزارت امور خارجه کشور به میزانی که از اختیار لازم برخوردار باشد، تقویت‌کننده توان چانه‌زنی آن کشور در سیاست خارجی است اما واقعا افراد مختلفی پست گرفته‌اند که انتصاب هرکدام از آنها ضربه‌ای به وزارت امور خارجه بوده و گاهی وزرا به‌خاطر ملاحظاتی که دارند سکوت می‌کنند ولی واقعیت قضیه این است که هیچ وزارتخانه‌ای در کشور به اندازه وزارت امور خارجه نماد کلیت یک نظام سیاسی نیست. زمانی که این کلیت شکسته شود طبیعتا به همان میزان قدرت چانه‌زنی سیاست خارجی یک کشور دچار ضعف می‌شود؛ در نتیجه این نوع موازی‌کاری‌ها به نوعی بی‌قانونی است و این بی‌قانونی کل سیاست خارجی را زیر سؤال می‌برد؛ ضرر این سهل‌انگاری به کلیت نظام می‌خورد و باید پرسید که کجای این کار وحدت و همدلی را در نظام جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد؟

  • این مسئله به‌خاطر عدم‌اعتماد دولت به وزارت امور خارجه است؟

نه. من نگاه دیگری به این مسئله دارم. معتقد هستم که به دو دلیل این اقدامات در این دولت صورت می‌گیرد؛ دلیل اول این است که سیاست خارجی عرصه موضع‌گیری است؛ یعنی عرصه‌ای است که افراد به‌خاطر حضور در عرصه عمومی سعی می‌کنند که حضور مفید داشته باشند و دلیل دوم پاداش برای پست گرفتن در سیاست خارجی است. ما بعضا در این دولت دیدیم که سفرایی انتخاب شدند که حتی خود وزیر را هم مورد عنایت قرار نمی‌دانند چرا که از طرف مقامات بالاتر از وزارتخانه، پست گرفته بودند؛ یکسری افراد باید پاداش انتخاباتی می‌گرفتند و این پاداش به صورت مناصب دیپلماتیک برای آنها شکل گرفت. این آفتی است که در طول دولت‌های گذشته وجود داشته و متأسفانه در این دولت نیز ادامه پیدا کرده است.

  • شما در سخنان خود اشاره کردید که ما هم‌اکنون با موج بیداری اسلامی روبه‌رو هستیم و اینکه ایران باید الگوی کشورهای منطقه باشد، به‌نظر شما این موازی‌‌کاری‌ها چقدر در این مسئله تأثیرگذار است؟

اصولا وقتی که یک کشور به‌عنوان الگو مطرح می‌شود عملکرد آن در سیاست داخلی و خارجی زیر ذره‌بین است. مشخصا در مسائل روز سیاست خارجی مهم‌ترین مسئله بحث بیداری اسلامی است و طبیعتا رفتارهای سیاسی مقامات جمهوری اسلامی ایران مورد توجه جدی خارج از کشور است و به‌نظر من این دوگانگی ضربه جدی به الگو‌سازی‌ زده است. به طور مشخص اینکه جمهوری اسلامی ایران معتقد به اسلامی‌شدن تحولات خاورمیانه است و طرح مباحث خارج از این موضوع از سوی محافل بحث‌آفرین نزدیک به دولت می‌تواند نوعی نقطه‌ضعف سیاست خارجی ایران در مقابل بیداری اسلامی باشد. در کشورهای دیگر مشاهده شده که رئیس‌جمهور برای برخی از موضوعات خاص در سیاست خارجی نمایندگانی بر‌می‌گزیند؛ برای مثال باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا جورج میچل را برای مسئله فلسطین یا ریچاردهالبروک را برای افغانستان به‌عنوان نمایندگان ویژه انتخاب کرد. اولا برای انتخاب این افراد با دستگاه دیپلماسی هماهنگی لازم به عمل آمد و موازی‌کاری نیست، ثانیا شخصیت‌های انتخاب شده در حال حاضر در مسئولیتی قرار ندارند که برتر از وزیر خارجه باشند، درحالی‌که برای مثال نماینده رئیس‌جمهور در امور خاورمیانه رکن رکین هیأت دولت است و خود را یک سروگردن بالاتر از دیگران می‌داند؛ خصوصا اینکه از حمایت غیرقابل وصف رئیس‌جمهور برخوردار است و بعید است به‌سادگی هماهنگ با وزارت خارجه عمل کند. کشور ما در وضعیت معمولی قرار ندارد تا با آزمون و خطاهایی اینچنینی بتواند از گردنه‌ها بدون عوارض جدی عبور کند. ما امروز در شرایطی قرار داریم که باید در سیاست خارجی از انسجام برخوردار باشیم و بسیار حساب شده عمل کنیم. آنهایی که در آن سوی مرزها تحرکات جمهوری اسلامی را رصد می‌کنند از کوچک‌ترین اشتباه تهران بیشترین استفاده را خواهند برد و ضرباتی وارد خواهند کرد که گاه غیرقابل جبران است.

کد خبر 195586

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز