چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱ - ۰۷:۰۳
۰ نفر

کاملا مشخص است که رئیس سازمان سینمایی کشور قصد دارد چند ماه باقیمانده از عمر ماموریتش را با کمترین میزان تنش و حاشیه سپری کند.

اتفاق‌هایی که از ابتدای امسال رخ داد و مدیریت سینما و وزارت ارشاد را درموضعی انفعالی قرار داد، حاصل سیاست‌ها و حساب کتاب‌هایی بود که به دلایل متنوع و مختلف درست از کار درنیامد. مدیرانی که آمده بودند فضای اعتماد و دوستی را در سینمایی‌ها گسترش دهند و برای این کار در همان ابتدای امر چند فیلم مسئله‌دار را رفع توقیف کردند حالا کارشان به جایی رسیده که فیلم‌ها را در میانه فیلمبرداری توقیف می‌کنند؛ آن هم فیلمی که وزارت ارشاد و اداره نظارت و ارزشیابی پس از بررسی فیلمنامه توسط شورای صدور پروانه ساخت برایش مجوز تولید صادر کرده است. 60درصد فیلم هم فیلمبرداری شده و تازه دوستان سازمان سینمایی یادشان افتاده این پروژه نیاز به بررسی مجدد دارد.

بدیهی است که اگر فیلم مورد اشاره یا هر اثر دیگری، خلاف موازین اخلاقی و شرعی باشد، نباید امکان تولید بیابد؛ فقط سؤال اینجاست که چرا این کار زمانی صورت می‌گیرد که فیلمبرداری از نیمه گذشته است. این کار چه معنایی جز اتلاف وقت و سرمایه دارد؟

در حال حاضر فضای سینما به یمن حاشیه‌پردازی‌های صورت‌گرفته به قدر کافی ملتهب هست و فقط مانده بود ارشاد فیلمی که خودش به آن پروانه داده را وسط فیلمبرداری توقیف کند. اگر این اتفاق را کنار برخی حساسیت‌ها و سختگیری‌هایی که در ماه‌های اخیر شدت گرفته بگذاریم می‌بینیم که دیگر چیزی از آن جسارت و اعتماد به نفس روزهای اول حضور شمقدری در ساختمان میدان بهارستان باقی نمانده است. روزهایی که به‌نظر می‌رسید مقتدرترین معاون امور سینمایی بر مسند کار نشسته که پشتگرم به حمایت رئیس دولت می‌تواند کارهایی را انجام دهد که اسلافش توانایی‌اش را نداشتند. اینکه چه شد آن جسارت جای خود را به محافظه‌کاری داد خودش داستانی مفصل دارد و عجالتا فهرست‌وار می‌توان به برخی از اقدامات غلط مدیریت سینما در این سال‌ها اشاره کرد که به تدریج عرصه را بر آنها تنگ کرده که مهم‌ترینش درافتادن با اغلب اهالی سینما بود. در ماجرای درگیری مدیریت سینما با جامعه اصناف سینمایی کشور عملا نوعی جبهه‌بندی صورت گرفت که در سمت مدیریت سینما جز چند استثنا، عمدتا سینماگرانی حضور داشتند که فاقد کارنامه روشن و قابل دفاع بودند. حمایت از این سینماگران در نهایت به تولید فیلمی چون «خصوصی» ختم شد که اکرانش (باز با حمایت مدیران سینمایی و شورای صنفی همسو با آنها) در ایام نوروز جنجالی را به‌وجود آورد که هنوز ترکش‌هایش سینما را آزار می‌دهد.

حالا چند ماه مانده تا انتهای مأموریت، سیاست آهسته و پیوسته در دستور کار سازمان سینمایی کشور قرار گرفته که اگر به جلوگیری از تولید آثاری سخیف منجر شود راهکار خوبی است ولی اگر این سیاست به تهدیدی تازه برای بخش خصوصی مبدل شود، نمی‌توان بابتش نگران نشد. رفتن به سمت تولیدات خنثی و بی‌دردسر و کنارکشیدن بخش خصوصی از عرصه تولید به دلیل فقدان امنیت نتیجه‌اش همین سینمای بی‌مخاطبی می‌شود که امروز داریم. تازه این هنوز از نتایج سحر است و برای مشاهده نتایج سیاست‌های سینمایی مدیران ارشاد باید چشم‌انتظار اکران 92 باشیم که در برهوت تولیدات جذاب، آثاری که توانایی جذب مخاطب گسترده را داشته باشند کمتر از انگشتان یک دست هستند. سینمای ایران می‌ماند با یک تغییر ریل‌گذاری‌ که جراحت‌هایی عمیق بر پیکر این هنر - صنعت وارد ساخته است. مرور شعارهای روزهای اول حضور شمقدری و سجادپور در راس هرم مدیریتی سینما با آنچه این روزها شاهدش هستیم فاصله عمیق شعار و واقعیت را نشان می‌دهد. گریز از واقعیت و گرایش به مدیریت سوررئالیستی، معمولا چنین نتایجی را درپی دارد که عقبگرد‌های امروز همه حاصل تندروی‌های دیروز است.

* نام فیلمی از ویم وندرس

کد خبر 191241

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز