دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۹
۰ نفر

گروه حوادث: راننده جوان که از صاحبکارش کینه به دل داشت، بعد از آزادی از زندان به سراغ او رفت و نقشه خونین خود را عملی کرد.

ظهر نخستین روز شهریور‌ماه امسال، مأموران پلیس شهرستان اردکان در جریان کشف جسد مردی در نزدیکی مزرعه‌ای در حاشیه شهر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. جسد متعلق به مردی سالخورده بود که به‌دلیل گذشت بیش از 72ساعت از مرگش و افتادن سنگی روی صورتش، چهره‌اش قابل شناسایی نبود. فردی که جسد را پیدا کرده بود، چوپان جوانی بود که آن روز برای چرای گوسفندان به آن حوالی رفته و درست زمانی که به‌دنبال سایه‌ای برای استراحت می‌گشت، جسد را پیدا کرده بود.

از آنجا که هیچ سرنخ و نشانه‌ای برای افشای هویت قربانی نبود، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تیمی از کارآگاهان برای کشف راز جنایت وارد عمل شدند. باتوجه به اینکه کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کرده بودند که مقتول به‌دلیل وارد‌آمدن ضربات سنگ به سرش جان باخته است، مأموران به بررسی در محلی که جسد پیدا شده بود، پرداختند.

آنها چند متر آنطرف‌تر سنگی خون‌آلود را که به‌نظر می‌رسید آلت قتاله است، کشف کردند و در کنار سنگ با رد لاستیک ماشینی روبه‌رو شدند که به‌نظر می‌رسید متعلق به کامیون است. با این اطلاعات، تحقیقات پلیسی ادامه یافت و مأموران برای شناسایی هویت مقتول به بررسی پرونده افرادی پرداختند که در روزهای اخیر ناپدید شده بودند.

هنوز بررسی‌ها نتیجه‌ای نداده بود که چند ساعت بعد از پیدا شدن جسد، مردی سراسیمه به اداره آگاهی رفت و مدعی شد که شوهرخواهرش به نام خسرو از چند روز قبل که از خانه خارج شده، ناپدید شده و دیگر کسی او را ندیده است. وقتی این مرد گفت که خسرو راننده کامیون است، مأموران حدس زدند که جسد پیدا شده در بیابان متعلق به این مرد باشد.

بنابراین خانواده او به پزشکی قانونی منتقل شدند اما نتوانستند جسد را شناسایی کنند. با این حال یکی‌بودن زمان گم‌شدن خسرو با زمان قتل، یکسان بودن سن و سال خسرو و جسد مجهول‌الهویه و پیدا شدن رد لاستیک کامیون در محل پیدا شدن جسد، این فرضیه را که قربانی کسی جز خسرو نیست، قوت می‌بخشید.

کارآگاهان با این فرضیه جست‌وجوهای خود را ادامه دادند و در تحقیق از آشنایان و خانواده خسرو متوجه شدند که وی از مدت‌ها قبل با فردی به اسم کمال اختلاف داشته است. مأموران وقتی به سراغ کمال رفتند، متوجه شدند که وی تمامی اثاثیه‌اش را جمع کرده و قصد خروج از شهر را دارد. بنابراین شک کارآگاهان به این مرد بیشتر شد و او را بازداشت کردند. مرد جوان به اداره آگاهی انتقال یافت و در همان بازجویی‌های اولیه به جنایت اعتراف کرد.

او گفت: چند سال قبل به‌عنوان راننده با کامیون مقتول کار می‌کردم و همه‌‌چیز خوب بود تا اینکه او مدعی شد که من بخشی از درآمد ماشین را سرقت می‌کنم. با شکایت او، دستگیر شدم و حتی دادگاه هم رأی به محکومیت من داد و به زندان افتادم. از همان زمان از خسرو کینه به دل گرفتم و به‌دنبال فرصتی برای انتقام‌جویی می‌گشتم. مدتی بعد از اینکه از زندان آزاد شدم، به سراغ او رفتم به بهانه اینکه باری برای انتقال به یکی از شهرهای شمالی کشور سراغ دارم، وی را به بیابان‌های اطراف شهر کشاندم و با ضربات سنگ به قتل رساندم. سپس کامیونش را به داخل شهر بردم و در یکی از خیابان‌ها رها کردم.

سرهنگ خالقی، رئیس پلیس آگاهی استان یزد با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم و کشف کامیون مقتول، وی با قرار قانونی راهی زندان شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص پرونده ادامه دارد.

کد خبر 184231
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آسیب اجتماعی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز