تحقیقات پلیس آگاهی خوزستان برای دستگیری این باند سه‌‌ماه پیش با شکایت دختر جوانی که توسط دو سارق خشن شکنجه شده و هدف سرقت قرار گرفته بود آغاز شد. شاکی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: در یکی از خیابان‌های اهواز منتظر تاکسی ایستاده بودم که یک پراید سفید‌رنگ مقابلم توقف کرد. به غیراز راننده، جوان دیگری هم سوار ماشین بود که وانمود می‌کرد مسافر است.
من که باورم شده بود خودروی مورد نظر مسافربر شخصی است، سوار شدم اما بعد از طی مسیری کوتاه، ناگهان درهای ماشین قفل شد. همان لحظه راننده تغییر مسیر داد و من که وحشت کرده بودم خواستم در را باز کنم اما هر چه تلاش کردم در باز نمی‌شد. پسر جوانی که کنار راننده نشسته بود، صندلی‌اش را عقب کشید و تیغه چاقویش را روی پهلویم گذاشت و تهدید کرد که اگر سر و صدا کنم، مرا می‌کشد.
آنها مرا به محل خلوتی بردند و خواستند هر چه پول و طلا همراهم است به آنها بدهم. قصد مقاومت داشتم که ناگهان به من حمله کردند و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. پس از سرقت اموالم، مرا در یکی از خیابان‌ها رها کردند و پا به فرار گذاشتند. در آن لحظه حالم آنقدر بد بود که نتوانستم شماره پلاک خودروی پراید را یادداشت کنم. لحظاتی بعد نیز با کمک یکی از رهگذران به بیمارستان رفتم و بعد از یک شب بستری شدن در آنجا، مرخص شدم و تصمیم گرفتم با حضور در اداره پلیس، از متهمان شکایت کنم.
با اظهارات دختر جوان، تیمی از کارآگاهان وارد عمل شدند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان خشن شروع شد. مأموران در بررسی‌های اولیه متوجه شدند که دختر جوان تنها قربانی این باند دو نفره نبوده و متهمان از افراد دیگری نیز با همین شگرد دست به سرقت زده بودند.
با شناسایی تعدادی از شاکیان، مأموران به چهره‌نگاری از دزدان پرداختند و با در اختیار داشتن تصویر فرضی و مشخصات خودروی آنها، توانستند بعد از 20روز یکی از اعضای باند را شناسایی کنند. این مرد که نادر نام داشت تحت تعقیب قرار گرفت و مأموران با شناسایی محل زندگی او موفق شدند وی را سوار بر خودرواش دستگیر کنند.
نادر به اداره آگاهی انتقال یافت اما در بازجویی‌ها منکر سرقت شد. این در حالی بود که نخستین شاکی پرونده با حضور در اداره آگاهی وی را شناسایی کرد و متهم که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت علاوه بر سرقت از شاکی، به زورگیری از 24زن و دختر دیگر هم اعتراف کرد. او گفت: من و همدستم به نام فرید وقتی هوا تاریک می‌شد سوار یک پراید سفید می‌شدیم و به خیابان‌ها می‌رفتیم. با دیدن زنان و دخترانی که کنار خیابان منتظر تاکسی بودند، مقابلشان توقف می‌کردیم و بعد از سوار کردن آنها و قفل کردن درها، آنها را ربوده و با انتقال به محلی خلوت، دست به سرقت اموالشان می‌زدیم. اگر هم با مقاومتشان روبه‌رو می‌شدیم، آنها را به باد کتک می‌گرفتیم.
با اعترافات مرد جوان، جست‌وجو برای دستگیری همدست فراری او ادامه یافت اما فرید که از دستگیری دوستش باخبر شده بود، بدون بر‌جا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده بود. درحالی‌که تصور می‌شد متهم تحت تعقیب برای فرار از دست پلیس راهی عراق شده است، مدتی بعد خبر رسید که وی به استان خراسان رضوی گریخته و در آنجا مخفی شده است. مأموران که حدس می‌زدند وی به‌زودی به اهواز برمی‌گردد محل زندگی او را زیرنظر گرفتند تا اینکه دو‌ماه بعد، فرید درحالی‌که تصور می‌کرد آب‌ها از آسیاب افتاده به خانه‌اش برگشت و همان لحظه به دام پلیس افتاد.
دومین عضو باند نیز بعد از انتقال به اداره آگاهی، به سرقت و زورگیری خشن از 25زن و دختر اعتراف کرد و کارآگاهان موفق شدند تمامی مالباختگان را شناسایی کنند. از آنجا که متهمان اموال مسروقه را به مالخران می‌فروختند، این افراد نیز دستگیر شدند و پرونده با صدور قرار قانونی در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت.
