فضاهای شهری تماما بر اساس اصول مهندسی طراحی و محاسبه شده‌اند.

سطح شهر

به این معنا که هر فضایی از کاربری خاصی بر‌خوردار است و اگر کسی خواسته یا ناخواسته بخواهد در این کاربری دست ببرد، نظم شهری به هم می‌ریزد. کم نیستند همشهریانی که به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویا کس دیگری حق بر‌خورداری و استفاده از فضا‌های شهری را ندارد. به‌نظر می‌رسد که این دسته از شهروندان هنوز به حق و حقوق خود و دیگران واقف نشده‌اند و گویی چنین فکر می‌کنند که می‌توان هر رفتاری را بدون در نظر داشتن پیامدهای مثبت و منفی آن نسبت به دیگران، انجام داد. حال آنکه شهر خانه‌ای است بزرگ که هر رفتار و گفتاری که از ما سر بزند، بازتاب سریعی در آن پیدا می‌کند و بر دیگران تأثیر می‌گذارد.

نخستین اصل زندگی شهری این است که همان اندازه که من حق زندگی و استفاده از فضاها و امکانات شهری را دارم، دیگران هم دارند. آنچه در عکس می‌بینید حاصل نادیده گرفتن همین اصل است وگرنه شهروندی که این چاله را - برای هر منظوری- در کنار خانه‌‌اش حفر کرده، خیلی زود اقدام به پر کردن آن می‌کرد و یا دست‌کم نوشته‌ای، علامتی، چیزی روی چاله قرار می‌داد تا به دیگران در این خصوص هشدار دهد. البته از قراین پیداست که این چاله چند روزی است که به حال خود رها شده‌است؛ زیرا آقای هدایت مفیدی که عکس آن را برای ما فرستاده زیر آن نوشته: چاله‌ای که می‌بینید، برای به دردسر انداختن دشمنان متجاوز در اطراف شهر نیست؛ بلکه بلیت یک‌سره‌ای است به نزدیک‌ترین بیمارستان منطقه که همشهری بی‌ملاحظه ما با همکاری اداره فاضلاب در پیاده‌رو کوچه بدون هیچ علامت و هشداری ایجاد کرده‌اند. بنابراین یک شب هم برای باقی ماندن این چاله نسبتا عمیق در پیاده‌رو زیاد است چه رسد به چند روز!

حاشیه‌هایی که از متن مهم‌تر می‌شوند

یک روز تعطیل می‌خواهید همراه خانواده به میهمانی بروید. برای اینکه به خانواده خوش بگذرد، سر شوخی را با همسر و بچه‌ها باز می‌کنید اما یکباره با راهبندان سنگینی مواجه می‌شوید. پیش خودتان می‌گویید که در آن ساعت روز و با وجود بزرگی آن خیابان و خروجی‌های زیاد آن، وقوع چنین ترافیکی، خیلی عجیب به‌نظر می‌رسد. خلاصه پس از گذشت نیم‌ساعت به نقطه‌ای از خیابان می‌رسید که راه کم‌کم باز و حرکت خودروها روان می‌شود. اینجاست که متوجه می‌شوید تصادفی رخ داده و رانندگان دو خودرو به جای اینکه به‌دنبال افسر راهنمایی و رانندگی باشند تا هرچه زودتر تکلیف تصادف را مشخص کند، به جروبحث درباره تعیین مقصر می‌پردازند. اما جالب‌تر در این میان، رانندگان دیگری هستند که با کمی درنگ و توقف در کنار خودرو‌های تصادف کرده، به اظهار نظر کارشناسی در خصوص چگونگی تصادف و میزان تقصیر رانندگان مشغول هستند. تازه می‌فهمید که خود تصادف آن اندازه مهم نبوده که حاشیه‌های آن بوده است.

نتیجه‌‌اش هم روشن است؛ هم شما دیر به میهمانی خود می‌رسید و هم دیگرانی که در موقعیت‌های مشابه شما هستند از کار خود باز می‌مانند. شهروندانی که در کنار خودروهای تصادف کرده توقف می‌کنند و به این وسیله سبب ترافیک می‌شوند، از یاد می‌برند که نظرات هیچ‌یک از آنها تأثیری در گزارش افسر نخواهد داشت، جز آنکه هم وقت خود را تلف می‌کنند و هم بدین طریق حقوق دیگران را زیرپا می‌گذارند. باز از همه جالب‌تر اینکه رانندگانی که اینگونه مصّر به ارائه نظرات کارشناسی در خصوص تصادف هستند و تأکید عجیبی در تعیین مقصر دارند، اگر خود در چنین موقعیتی قرار بگیرند، متأسفانه خود را از همه اشتباهات مبرا می‌کنند و حاضرند که آسمان را به ریسمان ببافند تا دیگری را مقصر جلوه دهند!

وقتی که شهر خانه ما نیست

«شهر ما خانه ما» یک جمله شعاری نیست که تنها برای برانگیختن احساسات به کار آید بلکه پیش از هر چیز چکیده نگاهی است جامع و هدفمند به شهر و هویت شهری. با این حال هریک از ما می‌توانیم از خود بپرسیم که تا چه اندازه شهر را مثل خانه خود می‌دانیم؟ در پاسخ به این سؤال است که گاه دچار تردید می‌شویم و باز از خودمان می‌پرسیم که ما به‌عنوان یک شهروند چه نقشی در پیشبرد و اعتلای شهرمان داریم؟ چرا با وجود اینکه به‌عنوان یک شهروند دلمان می‌خواهد که شهرمان خانه‌مان باشد اما اینطور نیست و حتی گاه خواسته یا ناخواسته بر ضد ‌این عمل می‌کنیم؟

مگر ما همان فردی نیستیم که در پاکیزگی خانه خویش کوشا هستیم ولی چرا به محض آنکه پا به درون فضای شهری می‌گذاریم، از خود سلب مسئولیت می‌کنیم و تنها همشهریان خویش را مسئول رعایت نظافت کوچه و خیابان می‌دانیم؟ راستی هیچ فکر کرده‌ایم که منشأ این رفتار دوگانه چیست؛ یعنی چرا در خانه به یک نحو رفتار می‌کنیم و در کوچه و خیابان به‌نحوی دیگر؟ تردیدی نیست که هیچ‌یک از ما دوست نداریم وقتی در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر راه می‌رویم، کوچک‌ترین آشغالی ببینیم، با وجود این، متأسفانه صحنه‌هایی مثل آنچه در عکس دیده می‌شوند، در شهر کم نیستند. آقای محمدرضا شاه‌بداغی که این عکس را از خیابان شریعتی بالاتر از پل سیدخندان، کوچه لادن برای ما فرستاده، زیر عکس ارسالی خود نوشته است که این مکان (تقریباً وسط کوچه) همیشه محل ریختن زباله‌های خانگی و گاهی ساختمانی توسط بعضی از شهروندان است؛ درصورتی که از اینجا تا سر کوچه که سطل زباله تعبیه‌شده حدود 12‌متر بیشتر فاصله نیست!

کد خبر 154350
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز