گروه حوادث: صدای فریاد دختر جوان در تلاطم رودخانه گم‌شده بود.

سرباز فداکار

 امواج پر قدرت رود او را با خود می‌برد و هیچ‌کس جرات نداشت برای نجات او قدم از قدم بردارد. نگاه وحشتزده شاهدان، دختر جوان را تعقیب می‌کرد تا اینکه آنها ناگهان سرباز جوانی را دیدند که به رودخانه پرید و با به خطر انداختن جانش، دختر جوان را نجات داد. محمد اصل حسینی را حالا همه ماموران کلانتری 28 آدران می‌شناسند؛ جوان 25‌ساله‌ای که چند روز پیش جانش را به خطر انداخت تا دختر جوانی را از غرق شدن نجات دهد. این نخستین بار نبود که محمد دست به چنین فداکاری بزرگی می‌زد.

هم‌خدمتی‌هایش خوب به خاطر دارند که او چطور 3 ماه قبل هم زن جوانی را که به داخل رودخانه افتاده بود و با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد نجات داده بود. گرچه در آن زمان اعضای خانواده زن نجات‌یافته حتی از او تشکر هم نکردند اما این بار به غیر از خانواده دختر جوان، فرمانده انتظامی استان تهران و البرز هم از فداکاری سرباز جوان تقدیر کردند. صبح دیروز، سردار اکبرشاهی در مراسمی با اهدای لوح و ترفیع درجه، از سرباز فداکار قدردانی کرد. با این سرباز جوان گفت‌وگویی انجام شده که در ادامه می‌خوانید.

  • جزئیات حادثه‌ای که 3‌ماه قبل رخ داد را یادت هست؟

مگر می‌شود یادم برود؟ آن روز پستم گشتزنی در منطقه آبشار نوجان در جاده کرج - چالوس بود. در جایی که من پست می‌دادم، روی رودخانه پلی ساخته بودند که در قسمت انتهایی آن به خاطر عمیق بودن رودخانه گرداب درست شده بود. غرق افکار خودم بودم که ناگهان صدای فریاد چند نفر توجهم را جلب کرد. مردم کنار رودخانه جمع شده بودند و وحشتزده به زن جوانی که داخل گرداب گیر افتاده بود نگاه می‌کردند. با دیدن این صحنه، به طرف رودخانه دویدم و وارد آب شدم. هر طوری بود توانستم خودم را به آن زن برسانم و با گرفتن گوشه مانتویش او را نجات دهم.

  • قبلا برای این کار آموزش دیده بودی؟

مادرم نجات غریق است و او به من یاد داده بود که چطور در مواقع اضطراری افراد را از غرق شدن نجات بدهم.

  • دومین حادثه چطور اتفاق افتاد؟

22 مهرماه بود. در کیلومتر 13‌جاده کرج- چالوس و در منطقه آبشار نوجان در حال گشتزنی بودم که یکی از هم‌خدمتی‌هایم دوان‌دوان به طرفم آمد و گفت که دختر جوانی داخل رودخانه افتاده است. او می‌دانست که من قبلا یک نفر را از داخل رودخانه نجات داده‌ام و به همین دلیل ماجرا را به من اطلاع داد و من هم به کمک آن دختر رفتم.

  • چه اتفاقی برای او افتاده بود؟

بعدا از زبان اعضای خانواده‌‌اش شنیدم که دمپایی او داخل رودخانه افتاده بود و او وقتی برای گرفتن دمپایی وارد آب شده بود، گرفتار امواج شده و آب او را با خودش برده بود.

  • کسی برای نجات او اقدامی نکرده بود؟

وقتی خودم را به کنار رودخانه رساندم، متوجه شدم که عروس این خانواده قصد داشته دختر جوان را نجات دهد اما خودش هم گرفتار امواج شده و با گرفتن یک شاخه، توانسته بود خودش را نجات دهد. من هم با دیدن این صحنه وارد رودخانه شدم و به طرف آن دختر که همینطور دورتر می‌شد رفتم. هر طوری بود خودم را به او رساندم و توانستم کاری کنم که زیر آب فرو نرود. بعد هم وی را به کنار رودخانه بردم و نجات دادم. خوشبختانه او فقط ترسیده بود و خیلی زود به‌هوش آمد.

  • خانواده آن دختر چه واکنشی نشان دادند؟

خیلی خوشحال شدند و از من قدردانی کردند.

  • چقدر از خدمت سربازی‌ات مانده؟

حدود 2‌ماه دیگر خدمتم تمام می‌شود و به خانه‌ام بر می‌گردم.

  • اگر باز هم با چنین حادثه‌ای روبه‌رو شوی چه کار می‌کنی؟

حتما به کمک حادثه دیده می‌روم.

براساس این گزارش، در مراسم تقدیر از سرباز فداکار، سردار اکبرشاهی،‌فرمانده انتظامی استان تهران و البرز گفت: حس انسان‌دوستی و نجات همنوع، برگرفته از ذات و فطرت آدمی است و نمی‌توان آن را به ارگان یا سازمان خاصی اختصاص داد، زیرا همان‌گونه که واقف هستیم این سرباز فداکار از لحاظ سازمانی هیچ وظیفه و مسئولیتی در قبال نجات فرد در حال غرق شدن نداشت، اما حس انسان‌دوستی، او را واداشت تا با به خطر انداختن جان خود، یک همنوع و هموطنش را از مرگ حتمی نجات دهد.

کد خبر 149336
منبع: همشهری آنلاین

پر بیننده‌ترین اخبار آسیب اجتماعی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز