دوشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۶:۴۳
۰ نفر

دکتر اسماعیل کهرم *: در سرشماری پرندگان که در سال1353 انجام شد، دریاچه هامون دارای 720هزار قطعه پرنده بود.

هامون

 هامون در آن روزها، منظره بسیار زیبایی از طبیعت جنوب شرق ایران را به نمایش می‌گذاشت. بچه‌ها روی کوهان گاوهای «براهما» که نوع خاصی از گاوهای کنار هامون بود، سوار می‌شدند.این گاوها وارد دریاچه می‌شدند و شنا می‌کردند، اما این روزها همه این مناظر نابود شده است. هفته گذشته در سفری به هامون، با ماشین روی خاک رودخانه حرکت می‌کردم؛ جایی که قبلا آب 9 متر عمق داشت.

از وقتی که افغانستان آب رودخانه هلمند را که در ایران هیرمند نامیده می‌شود، قطع کرد، خشک‌شدن هامون که 250 هزار هکتار وسعت داشت، آغاز شد. طبق قرارداد ایران با افغانستان که پیش از انقلاب تنظیم شد، باید در هر ثانیه 26مترمکعب آب از رودخانه هیرمند وارد ایران می‌شد، اما به‌دلیل اینکه افغانستان 2سد به نام‌های «کمال‌خان» و «کجکی» را روی رودخانه هلمند ساخت، آب رودخانه هیرمند در مواقع کم‌آبی قطع می‌شود که این وضع هامون را به تدریج خشک کرده است.

از آنجا که افغانستان در دهه‌های اخیر ثبات سیاسی نداشته، ایران نتوانسته است که «حقآبه» خود را از این کشور بگیرد. البته خشکسالی نیز بر خشک‌شدن این دریاچه تأثیر گذاشته است و افغان‌ها مدام خشکسالی را دلیل نرسیدن آب به ایران اعلام می‌کنند. اکنون با خشک شدن هلمند در جنوب غرب افغانستان، در دره‌‌ای به نام «دره جهنم» زمین ترک‌های عمیقی برداشته و گودال‌هایی درست شده است که اگر آب هلمند دوباره هم جاری شود، مدت‌ها طول خواهد کشید که این حفره‌ها و گودال‌ها پر شود.

هامون، تالاب بسیار غنی‌ای به شمار می‌رفت که نشانه سلامت منطقه بود، به همین دلیل با خشک شدن آن، محیط زیست اطرافش نیز بیمار شد. علاوه بر افغانستان، ما نیز در برخی از سیاستگذاری‌ها اشتباه کردیم؛ مثلا سازمان شیلات تلاش کرد با تخم‌ریزی و انتقال بچه ماهی‌هایی به نام «آمور»، صیادی را در دریاچه هامون توسعه دهد اما این ماهی‌ها به‌دلیل اینکه گیاه‌خوار بودند، نی‌های تالاب را خوردند.

دریاچه هامون سرانجام بر اثر مجموعه اتفاقاتی از این دست، از بین رفت و 240هزار نفر که در حاشیه دریاچه زندگی می‌کردند نیز دارایی خود را از دست دادند.

مردم حاشیه دریاچه از راه صیادی، کشاورزی، بافتن حصیر از نی‌های هامون و دامداری، زندگی خود را می‌گذراندند و از آنجا که همه کار آنها وابسته به زنده بودن هامون بود، اکنون بیکار شده‌اند. در این مدت چاه‌های آب منطقه به سرعت شور شدند و بعد شوری به قدری زیاد شد که آب چاه‌ها به تلخی گرایید.

بی‌آبی، حیوانات منطقه را هم تلف کرد. به این ترتیب، اگر روزی بادهای 120روزه سیستان از روی دریاچه می‌گذشت و به زابل طراوت می‌بخشید، اکنون همان بادها منبع ریزگردهای منطقه شده است، زیرا مواد آلی ته دریاچه روی زمین پراکنده‌اند و بادی کم‌سرعت می‌تواند آنها را بردارد و به صورت گرد و غبار به شهرهای اطراف ببرد.

*کارشناس محیط‌زیست

کد خبر 141239

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز