ترور برادر کرزی و کلاف سردرگم افغانستان

خبر کشته شدن احمد ولی کرزی نه تنها برای افکار عمومی افغانستان بلکه برای بسیاری از کسانی که تحولات افغانستان را دنبال می‌کنند، خبر مهمی است؛ چرا که او یکی از خبرسازترین چهره‌های سیاسی افغان محسوب می‌شد که اتهامات بسیاری را همواره با خود یدک می‌کشید. او هر چند رئیس شورای استانی قندهار بود ولی عملا مقتدرترین چهره صاحب نفوذ در منطقه استراتژیک قندهار و نواحی اطراف آن به شمار می‌رفت. بسیاری از عزل و نصب‌های قندهار با خواسته او صورت می‌گرفت و در عمل او حکمران بلامنازعی بود که مردان او در منطقه همه کاره بودند.

وی همواره در معرض اتهاماتی بود که هیچگاه پاسخ قانع کننده‌ای به آنها داده نشد. مخالفان و منتقدان او را به چشم یکی از مهره‌های مهم مافیای مواد‌مخدر در افغانستان می‌نگریستند یا او را به همکاری با سیا یا زد و بند با طالبان متهم می‌کردند؛ اتهاماتی که احمد ولی هرگز آنها را نپذیرفت و حامد کرزی رئیس‌جمهور افغانستان نیز آنها را رد می‌کرد. 2سال قبل نشریه آمریکایی واشنگتن پست در مطلبی جنجالی به مافیای مواد‌مخدر و نقش احمد ولی کرزی در آن پرداخت که سر و صدای زیادی را در افغانستان به پا کرد و احمد ولی اعلام کرد که از واشنگتن پست شکایت خواهد کرد. سایت ویکی‌لیکس هم چندی قبل در لابه لای اسناد افغانستان، اسنادی را در مورد نقش احمد ولی کرزی در مافیای مواد‌مخدر و همچنین آزاد‌سازی‌ تعدادی از تروریست‌های طالبان توسط او منتشر کرد که باز هم پاسخی قانع‌کننده به آنها داده نشد و دولت افغانستان هم فقط به همین نکته اکتفا کرد که اسناد ویکی لیکس هیچ تاثیری بر روابط کابل و واشنگتن نخواهد گذاشت.

به هر حال احمد ولی کرزی کشته شده است ولی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان قتل او در بدترین شرایط ممکن صورت گرفت؛ چرا که در آینده نزدیک پروسه خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان رسما آغاز خواهد شد و کشته شدن او بیش از هر چیز اعتبار نیروهای امنیتی و نظامی افغان را زیر سؤال خواهد برد. اقدام طالبان در پذیرفتن مسئولیت قتل او بیش از هر چیز نمایانگر شکست مذاکرات صلح خواهد بود؛ پروسه‌ای که دولت افغانستان در کنار واگذاری مسئولیت به نیروهای افغان از آن به‌عنوان مهم‌ترین برنامه‌های فعلی و آینده خود یاد می‌کند. جدای از اینکه قتل احمد ولی به چه نتایجی در صحنه سیاسی افغانستان منجر شود در این مسئله شکی نیست که قتل وی بر پیچیدگی‌های بحران افغانستان خواهد افزود و چشم‌انداز بسیاری از روندهای جاری در افغانستان را در محاق ابهام و تردید فروخواهد برد.