شنبه ۳۰ دی ۱۳۸۵ - ۰۷:۰۱
۰ نفر

محمود مولایی: وحیدطالب‌لو می‌گوید: وضعیت بهتر شده و کادر فنی تیم ملی به دروازه‌بان‌ها توجه بیشتری می‌کند، به همین دلیل هم او انگیزه زیادی برای ایستادن در دروازه تیم ملی دارد.

قرار است از این به بعد ثابت کند که بودن در ترکیب اصلی تیم‌ ملی حقش بوده. یعنی بعد از جام جهانی و بعد از رفتن برانکو و پایان حکومت پنج سالة ابراهیم میرزاپور در تیم ملی.

و البته با فراموشی اشتباه‌اش در مسابقة ایران ـ سوریه در جام‌ملت‌های آسیا. حالا تیم ملی در مرحلة نهایی این بازی‌ها قرار دارد و روحیة طالب‌لو امیدوارتر از همیشه است. جام ملت‌های 2007 می‌تواند شروع حکومت او در تیم ملی باشد و می‌تواند با بودن رقیبانی مثل رودباریان، میرزاپور، رحمتی، احمدی و... نباشد. طالب‌لو البته می‌خواهد که باشد. می‌خواهد به روزهای سیاه دروازه ملی، بعد از خداحافظی احمدرضا عابدزاده از فوتبال پایان دهد.

البته پیش از این‌ها با درخشش در استقلال. وحید این روزها، در آستانة 24 سالگی، نهمین سال حضورش در این تیم را سپری می‌کند. از ابتدای فصل گذشته و با آمدن رحمتی به استقلال تلاش او دو برابر شده. کسی که گاه مثل دربی دور رفت امسال، درون دروازه می‌ایستد تا وحید به نیمکت بچسبد و گاه بازی‌ها بین این دو دروازه‌بان تقسیم می‌شود.

 با همة این‌ها، با جدیت از نفر اول بودن حرف می‌زند. او در نیم فصل اول هم یکی از دو پنالتی به دست آمده حریف را گرفت تا نامش را به عنوان یک دروازه‌بان «پنالتی گیر» در تاریخ ثبت کند. گرچه استقلال قهرمانی نیم فصل را از دست داد.

  •  راستی هنوز از این اتفاق ناراحتی؟

دیگر نه. مهم نیست چه تیمی قهرمان نیم فصل شد. آخر در پایان فصل استقلال قهرمان می‌شود. مهم این است.

  •  واقعا این‌قدر مطمئن هستی؟

سعی‌مان را می‌‌کنیم. پتانسیل‌اش را داریم. البته اگر مشکلات مالی تیم حل شود. در باشگاه سرمایه‌گذاری شود و هواداران از بچه‌ها حمایت کنند. با این حساب ما حتما قهرمان‌ایم.

  •  اما سایپا تیم خوبی دارد و...

نه سایپا، بلکه بقیة تیم‌های لیگی هم قابل احترام هستند. نمی‌شود به سادگی گفت تیمی ضعیف است. مطمئنا همة تیم‌ها در هر بازی پیروزی می‌خواهند. سایپا هم یکی از همین تیم‌هاست، درست مثل استقلال.

  •  فصل پیش سه ضربه پنالتی گرفتی و امسال هم تا حالا یک پنالتی. با این حساب تو دروازه‌بان پنالتی‌گیری هستی یا معیار شانس در گرفتن این ضربه‌ها نقش داشته؟

توی این مورد شانس را اصلا قبول ندارم حالا که فکرش را می‌کنم، می‌بینم در دو سال گذشته شش تا پنالتی گرفتم. پس من برای گرفتن این گونه ضربات تاکتیک دارم. البته قبول دارم کار سختی است. مثلا من تو همین بازی آخری، جلوی پاس از روی نقطة پنالتی گل خوردم.

  •  باز هم به نظر می‌رسد نیمی از بازی‌های لیگ را به دلیل حضور رحمتی از دست بدهی...

چرا خیلی‌ها این‌جوری فکر می‌کنند؟ من از 15بازی اخیر 9 دفعه توی دروازه بودم.

  •  اما دربی را از دست دادی.

خب، این نظر کادر فنی بود. از دست من کاری ساخته نبود. در آن بازی به من گفتند بنشین روی نیمکت و من هم نمی‌توانستم سرپیچی کنم.

  •  این موضوع تمرکزت را به هم نمی‌زند، این که یک بازی در میان به زمین بروی؟

من تا حالا بیشتر از مهدی بازی کردم...

  •  ولی فصل پیش تو فقط دو بازی بیشتر از رحمتی انجام دادی؟

دیگر این سؤال‌ها تکراری شده. دو سال است که به این سؤال‌ها جواب می‌‌دهم. خواهش می‌کنم تو دیگرادامه‌اش نده.

  •  این فصل بازی ضعیف هم داشتی؛ تا جایی که میرزاپور گفت: «خوشحال است می‌بیند بقیه دروازه‌بان‌ها اشتباه می‌کنند.»

هر کسی نظر خودش را دارد و می‌تواند با توجه به آنچه که برداشت می‌کند، اظهارنظر کند. آقای میرزاپور هم همین کار را کرده.

  •  منظورش این بود که حتما حقش بوده که پنج سال برای تیم ملی فیکس بازی کرد.

آن موقع ما دیگر انگیزه‌ای نداشتیم. چه خوب بودیم و چه بد، همیشه جایمان روی نیمکت بود. یعنی همیشه یک نفر تو دروازه می‌ایستاد. ما هم نمی‌توانستیم حرفی بزنیم. باز خدا را شکر، الان وضعیت خیلی بهتر شده. کادر فنی نسبت به جام‌جهانی و قبل از‌ آن تغییر کرده. به نظر من توجه بیشتری به گلرها می‌شود و ما هم انگیزة زیادی برای قرار گرفتن تو دروازة تیم ملی داریم.

  •  فکر می‌کنی الان باید فیکس باشی؟

من تمرینات خودم را انجام می‌‌‌دهم. همیشه سعی می‌کنم بهترین باشم. تو استقلال تا حالا موفق بودم. اما ان‌شاء‌الله همین‌جوری ادامه بدهم، می‌توانم فیکس تیم ملی شوم.

  •  بازی با سوریه فرصت مناسبی بود که خودت را نشان بدهی. ولی اشتباه تو باعث شد تیم ملی گل بخورد. با آن بازی خیلی‌ها را ناامید کردی.

به این اعتقادی ندارم. توی این دو سال تنها اشتباه بزرگی که مرتکب شدم، همین بود. من قبلا در تیم ملی بازی کرده بودم و نباید به خاطر همین یک اشتباه،مرا دار زد.

  •  ولی بعد از آن بازی دیگر کمتر توی ترکیب تیم ملی قرار گرفتی؟

این درست. اما این دلیل نمی‌شود. چون امیرخان بعد از آن هم مرا به تیم ملی دعوت کرد. حتما روی من حساب کرده بودند که تو این مدت همیشه در تمرینات تیم ملی حضور داشتم.

  •  به جام ملت‌های آسیا هم فکر می‌کنی؟

به هر حال، مهم‌ترین رویداد تیم ملی بعد از جام‌جهانی است. هر چند یک کمی زود است، ولی نمی‌شود به جام ملت‌ها فکر نکرد.

  •  فکر می‌‌کنی بعد از این بازی‌ها تو چه جایگاهی قرار بگیری؟

مثل بقیة بازیکنان، من هم سعی می‌کنم بازی کنم. بازی کردن در جام ملت‌های آسیا افتخار کوچکی نیست.

  •  یعنی می‌توانی دروازه‌بان مطمئنی برای تیم ملی باشی؟

از همان بچگی هدفم همین بوده؛ این که بتوانم توی تیم ملی ثابت بازی کنم. البته فاکتور مهم تو این راه این است که اشتباهات کمتری داشته باشی و همین‌طور جسارت به خرج بدهی.

  •  از تیم‌های حاضر در این دوره از بازی‌ها شناختی داری؟

فعلا چیزی مشخص نیست. فقط تیم‌ها در گروه‌ها قرار گرفتند. ولی خوب می‌دانم همة تیم‌ها، جزو بهترین‌های آسیا هستند.

  •  خطرناک‌ترین تیم؟

فکر می‌کنم چین خیلی اذیت کند. یعنی از آن تیم‌هایی است که می‌تواند دردسرساز شود. باید مراقب این تیم بود.

  •  استرالیا، چی؟

بی‌خیال... نظری ندارم!

  •  تیم ملی می‌تواند قهرمان شود؟

کار سختی داریم. این را به خوبی درک می‌کنم. تیم ملی توی جام جهانی خوب نبود و با قهرمانی تو  جام‌ملت‌ها می‌تواند جبران کند.

  •  اگر تیم‌های عربی برای تیمشان دروازه‌بان خارجی می‌گرفتند و به تو پیشنهاد می‌دادند حاضر بودی، بپذیری؟

خوشحال‌ام که برای گرفتن دروازه‌بان محدودیت دارند. اگر دروازه‌بان هم به خدمت می‌گرفتند، باز حاضر نبودم در تیم‌های عربی بازی کنم.

  •  چرا؟

لیگ‌های این کشورها کیفیت لازم را ندارند. برای همین دوست ندارم،‌ آن‌جا بازی کنم. البته سیاست آن‌ها برای استفاده از دروازه‌بان‌های بومی عالی است. کاش در ایران هم چنین سیاستی را در نظر می‌گرفتند. در این حالت دیگر این همه دروازه‌بان خارجی تو لیگ‌مان نبود و خودمان می‌توانستیم دروازه‌بان پرورش بدهیم.

  •  مقصد بعدی‌ات کجاست؟ می‌روی اروپا؟

(خنده) بدم نمی‌آید یک روزی سر از تیم‌های اروپایی در بیاورم. ولی رسیدن به آن‌‌‌جا خیلی سخت است. باید تلاش بسیاری کرد. هنوز به این موضوع به طور جدی فکر نکرده بودم. شاید هنوز شرایطش پیش نیامده. خب، پس من هم فعلا منتظر می‌مانم.

  •  کدام لیگ را دوست داری؟

انگلیس را. لیگ بسیار خوب و محکمی دارد. در ضمن در انگلیس بازی‌ها سرعت بالایی دارد و مطمئنا به بازیکنان فشار زیادی وارد می‌شود.

  •  بازی چه تیمی را می‌پسندی؟

چلسی. در این تیم بازیکنان بزرگی حضور دارند و یک مربی مثل مورینیو دارد. بازی بارسلونا را هم می‌پسندم.

  •  به پلی‌استیشن علاقه‌ای داری؟

بله. خیلی زیاد. اگر وقت کنم روزی دو سه ساعت بازی می‌کنم. البته پلی‌استیشن ندارم، ولی به کامپیوترم دسته وصل کردم و راحت می‌توانم بازی کنم.

  •  بیشتر چه بازی‌هایی انجام می‌دهی؟

فقط فوتبال. اگر در لیگ شرکت کنم همیشه چلسی را بر می‌دارم و در بازی‌های ملی هم برزیل تیم محبوبم است. برزیل تیم قوی‌ای است. چه در واقعیت و چه در بازی‌های کامپیوتری.
 اگر پولی که توی فوتبال می‌گیری، توی شغل دیگری می‌گرفتی فوتبال را رها می‌کردی؟
نه، اصلا. این درست که مسألة مالی مهم است و نباید آن را نادیده گرفت. با این حال، من از بچگی فوتبال را دوست داشتم و این چیزها برایم اهمیت زیادی ندارد. من فوتبال را به خاطر خود فوتبال دوست دارم و نمی‌خواهم فوتبال را رها کنم.

  •  شغل دوم؟

ندارم. اصلا به آن فکر نکردم. فعلا نمی‌خواهم کار دیگری داشته باشم. نمی‌دانم، شاید در آینده تصمیم‌ دیگری گرفتم.

  •  ماشین؟

ندارم، یعنی با این مالیات‌ها کسی به فکر این چیزها می‌افتد؟!

  •  هیچ‌وقت نداشتی؟

قبلا مزدا داشتم. ولی فروختم. چون زندگی سخت می‌گذشت. البته استقلال نقش زیادی توی این ماجرا دارد. الان دو سال است که حق و حقوق بچه‌ها را مدام به عقب می‌اندازند. گاهی اوقات شرایط برای ما هم بد می‌شود. چه کنیم، استقلال است دیگر. نمی‌توانیم زیاد غر بزنیم. مثلا همین اول فصل به خاطر همین مسائل نمی‌خواستم قرارداد ببندم...

  •  یعنی این‌قدر برایت مهم است؟

گفتم نمی‌شود از آن گذشت. ولی هیچ‌وقت هم نشده به خاطر پول بخواهم برای تیم دردسر درست کنم. همیشه به خاطر نام استقلال و هواداران با جان و دل برای این تیم بازی کردم.

  •  کتاب؟

می‌خوانم. اتفاقا خیلی زیاد. کلا خواندن را دوست دارم. بیشتر کتاب‌های روان‌شناسی می‌خوانم.

  •  دلیلش چیه؟

توی فوتبال به‌ام کمک می‌کند. این توصیه برخی مربیان هست. یعنی آن‌ها مطمئن هستند خواندن این‌گونه کتاب‌ها نتیجه می‌دهد.

  •  آخرین کتابی که خواندی؟

(فکر می‌کند) اگر اشتباه نکنم موفقیت‌های نامحدود بود. به این کتاب‌ها اعتقاد دارم. گاهی نتیجه‌اش را در بالا رفتن روحیه‌ام دیده‌ام.

  •  سینما؟

نه، اصلا فرصت نمی‌کنم. نمی‌دانم، شاید هم برایم اهمیت ندارد. به هر حال به ندرت سینما می‌روم. پس نپرس آخرین فیلمی که دیدی، چی بود. چون اصلا یادم نمی‌آید.

  •  نه، دیگر سؤالی نمانده، فقط این‌که از پدرت حرف نزدی؟

او هم هست. خدا همیشه سایه‌اش را بالای سرم نگه دارد. حتما می‌دانی که دیگر در تیم ملی نیست و با تیم‌های پایه همکاری می‌کند.

  •  حتما تو ازش خواستی؟

نه. آقای قلعه‌نویی خواسته بود. به هر حالا، بابا همچنان در کمپ تیم‌های ملی است و اتفاق خاصی نیفتاده.

آن 15 دقیقه لعنتی
جلوی سپاهان وقتی دروازه استقلال را بسته نگه داشت، خودش هم نمی‌دانست در هفته‌های بعد قرار است رکورد بزند. البته باز هم نتوانست به رکورد احمدرضا عابدزاده برسد.

یعنی پانزده دقیقه کم آورد. وحید اگر جلوی برق شیراز پانزده دقیقه دیگر دوام می‌آورد، الان برای خودش رکورددار بود. اما ساق‌های مهدی شیری در دقیقه 30 مسابقه اجازه نداد و به او یک گل بی‌موقع زد تا بسته ماندن دروازه استقلال از 795 دقیقه بالاتر نرود.

 این در حالی بود که عابدزاده در یک فصل 810 دقیقه گل نخورده بود. آن بازی البته شرایط ویژه‌ای هم داشت. اصلا قرار نبود طالب‌لو مقابل برق شیراز بازی کند. آخر چند هفته قبل از این بازی خواهرش را از دست داده بود و شرایط روحی مناسبی نداشت.

 اما مصدومیت مهدی رحمتی در آن روزها وحید را مجبور کرد برخلاف میل باطنی‌اش عمل کند. او درون دروازه ایستاد و به رکوردی که می‌خواست نرسید و جالب این که پیش از سوت پایان از زمین بیرون رفت. وحید آسیب دیده بود و شاید اولین باری بود که برد استقلال برایش حسرت به همراه می‌آورد. استقلال با سه گل برنده شد و وحید یک عمر باید حسرت آن 15 دقیقه را بخورد.

در جست‌وجوی قهرمانی سوم
اولین دفعه‌ای که دستش به کاپ قهرمانی لیگ رسید، فصل پیش بود. وحید طالب‌لو بعد از هشت سال حضور در استقلال بالاخره توانست با این تیم طعم قهرمانی را بچشد.

 البته پیش از این استقلال یک بار قهرمان شده بود، اما در شرایطی که وحید طالب‌لو در تیم‌های پایه این باشگاه بازی می‌کرد و به قول خودش او دورادور و تنهایی این قهرمانی را جشن گرفت. شماره یک این روزهای استقلال با پدر و مادرش زندگی می‌کند.

خانوادة طالب‌لو حتی بعد از این که او تبدیل به یک سوپر استار شد هم خانه‌شان را تغییر ندادند و وحید به همراه آن‌ها در همان محلة قدیمی کرج زندگی می‌کند. او اگر این فصل هم بتواند یک کاپ را بغل بزند، در واقع سومین قهرمانی زندگی‌اش را جشن گرفته.

کد خبر 13734

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز