گروه حوادث: 2 مرد جوان بعد از ریختن طرح دوستی با پیرمرد ثروتمند، نقشه سرقت اموال او را طراحی کردند، غافل از اینکه نقشه آنها به جنایتی دردناک خواهد انجامید.

متهمان

اواسط بهمن‌‌‌ماه سال گذشته، مرد جوانی به کلانتری 156 تهران رفت و از ناپدید شدن مرموز پدر پیرش خبر داد.این مرد به ماموران گفت:پدرم روز گذشته سوار بر خودروی پژو آردی خود از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت و احتمال می‌دهم اتفاق شومی برایش افتاده است. بعد از اظهارات این مرد، پرونده در اختیارکارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای یافتن ردی از مرد ناپدید‌شده آغاز شد. ماموران که تصور می‌کردند پیرمرد، قربانی سرقتی مرگبار شده است، در نخستین اقدام مشخصات خودروی او را به تمامی پاسگاه‌های انتظامی سراسر کشور مخابره کردند تا اینکه صبح 8 اسفندماه، پلیس کرمانشاه خودروی مورد نظر را در یکی از خیابان‌های این شهر شناسایی کرد. ماموران بعد از متوقف کردن خودروی مورد نظر، راننده آن را دستگیر و به اداره آگاهی منتقل کردند. مرد جوان که احمد نام داشت در بازجویی‌ها مدعی شد که خودرو را از یکی از دوستانش به نام پیام خریداری کرده و از سرنوشت صاحب اصلی آن خبر ندارد. با اظهارات این مرد، پیام که احتمال می‌رفت از سرنوشت پیرمرد ناپدید شده باخبر باشد، تحت تعقیب قرار گرفت اما تا مدت‌ها بعد هیچ سرنخی از او به دست نیامد.

کشف یک جسد

ماموران که هنوز از سرنوشت پیرمرد بی‌خبر بودند، 15 فروردین امسال در جریان پیدا شدن جسد مرد سالخورده‌ای در بیابان‌های شهرستان تاکستان قرار گرفتند.مشخصات قربانی، شباهت زیادی به مشخصات پیرمرد ناپدید شده داشت و به همین دلیل ماموران همراه فرزند پیرمرد، راهی تاکستان شدند.وقتی معلوم شد جسد پیدا شده در بیابان، متعلق به پدر شاکی است، پلیس خود را در برابر پرونده‌ای جنایی دید و با ارسال پرونده به اداره مبارزه با قتل پلیس آگاهی تهران، جست‌وجو برای کشف راز قتل پیرمرد وارد مرحله‌ای تازه شد.

سرقت مرگبار

تنها سرنخی که می‌توانست در این مرحله از تحقیقات گره‌گشای پرونده باشد، دستگیری پیام، یعنی همان مردی بود که خودروی پیرمرد را به دوستش فروخته بود. بررسی‌های تخصصی نشان می‌داد این جوان 27 ساله در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی می‌کند، بنابراین ماموران راهی آنجا شدند و وی را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند. مرد جوان در همان بازجویی‌های اولیه به سرقت مرگبار از پیرمرد اعتراف کرد و گفت: سرقت را با همدستی یکی از دوستانم به نام محسن انجام دادیم.

ما از مدتی قبل از جنایت، با پیرمرد در پارک آشنا شده و با او که پیرمرد خوش اخلاق و خوش‌برخوردی بود، دوست شده بودیم. وقتی متوجه شدیم که وضعیت مالی وی خوب است و همیشه مقدار زیادی پول نقد داخل ماشینش است، نقشه سرقت اموالش را طرح کردیم و قرار شد ابتدا او را با آبمیوه مسموم کرده و سپس پول‌ها و ماشینش را بدزدیم. وی ادامه داد: روز حادثه، محسن پس از تهیه آبمیوه مسموم، به همان پارکی رفت که مقتول بعضی اوقات به آنجا می‌رفت، او چند ساعت بعد با من تماس گرفت و گفت که آبمیوه را به پیرمرد خورانده و وی هم‌اکنون بیهوش است. وقتی خودم را به محسن رساندم، پیرمرد را دیدم که روی صندلی عقب ماشینش افتاده و بیهوش است. برای همین سوار ماشین شدم و همراه محسن به راه افتادیم.

در بین راه، به تصور اینکه مقتول بیهوش است و بعد از مدتی به هوش خواهد آمد، او را در بیابان‌های تاکستان به بیرون از ماشین پرت کردیم و به راهمان ادامه دادیم. ما قصد کشتن پیرمرد را نداشتیم و فقط می‌خواستیم اموالش را سرقت کنیم. برای همین بعد از سرقت، به کرمانشاه رفتیم و ماشین او را فروختیم و در این مدت از مرگ او بی‌خبر بودیم.

دستگیری در رستوران

بعد از اعترافات مرد جوان، تحقیقات برای دستگیری محسن ادامه یافت و مدتی بعد ماموران متوجه شدند که وی با اطلاع از دستگیری همدستش، به‌عنوان کارگر در یکی از رستوران‌های مرکز شهر مشغول به کار شده تا پلیس نتواند وی را شناسایی کند.ماموران با به دست آوردن نشانی رستوران مورد نظر، راهی آنجا شدند و به این ترتیب دومین متهم پرونده نیز دستگیر شد. محسن در بازجویی‌‌ها به مسموم کردن مقتول و سرقت خودرو و پول‌های او اعتراف کرد و مدعی شد که این نقشه را با همدستی پیام عملی کرده است. سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات هر دو متهم، برای آنها قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات تکمیلی درباره این پرونده ادامه دارد.

کد خبر 134405

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز