مایا شرفی: بهرام توکلی با «پابرهنه در بهشت»، اولین ساخته بلند سینمایی‌اش با وجود اکران محدودش، مورد تحسین منتقدان قرار می‌گیرد.

سینما - فیلم

«پرسه در مه» نیز که دومین تجربه کاری توکلی است، هنوز اکران عمومی نشده ولی این فیلم هم از تحسین منتقدان بی‌بهره نبوده است.حال بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر است و شاهد حضورش با «اینجا بدون من» هستیم؛ حضوری با یک تجربه کاری جدید. توکلی در این دوره فیلمی اقتباسی را به جشنواره آورده تا توانایی خود را در عرصه فیلمسازی بیشتر به نمایش درآورد. «اینجا بدون من»، اقتباسی است از نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» اثر «تنسی ویلیامز».با توجه به آنچه در کارهای قبل از توکلی دیده‌ایم، انتظار می‌رود که این اثرش نیز دریچه‌ای تازه بر سینمای ایران بگشاید؛ سینمایی که به خلاقیت نسل جوان امید بسته است.

  • قبل از اینکه وارد سینما شوید، اهل جشنواره‌رفتن بودید؟

جشنواره در سال‌های آخر دبیرستان بود که برایم جذاب شد اما خیلی پیگیرش نبودم و زیاد به سینما علاقه نداشتم و اگر فیلمی مطرح می‌شد به دیدنش می‌رفتم.

  • پس چه اتفاقی افتاد که جذب این عرصه شدید با اینکه از قبل هم علاقه زیادی به آن نداشتید؟

من در مقطع لیسانس تئاتر خواندم و در طول تجربه‌کردن این فضا، کم‌کم با سینما و فیلم کوتاه هم آشنا شدم. در آن سال‌ها مقوله فیلم بلند برایم چندان مطرح نبود ولی فیلم کوتاه برایم خیلی جذابیت داشت و با فیلم کوتاه راهم را ادامه دادم تا اینکه وارد عرصه فیلمسازی به این شکل شدم.

  • کدام بخش جشنواره است که برایتان جذابیت دارد؟

در حال حاضر در مورد این جشنواره خاص هیچ جذابیتی برایم وجود ندارد. فقط در همین حد که فیلم‌ها اکران می‌شوند و مردم آنها را می‌بینند و منتقدان آثار را ارزیابی می‌کنند و می‌توان مطالبی را در این بین آموخت برایم جالب است. در غیر این صورت جاذبه دیگری برایم ندارد.

  • فکر می‌کنید برگزاری دوره‌های مختلف جشنواره طی این سال‌ها چه کمکی به سینما کرده است؟

جمع شدن تمام آثار تازه سینمایی ایران برای همه مخاطبان جدی می‌تواند جالب باشد. این کاری است که جشنواره فیلم فجر از ابتدای کار خود انجام داده و همچنان نیز به این روند ادامه می‌دهد. اما اگر نگاه تخصصی‌تری در انتخاب فیلم‌ها وجود داشته باشد و داوری‌ها در ترکیب، سینمایی‌تر چیده شود نه براساس نگاه آدم‌ها، به نظر می‌آید که می‌تواند جشنواره موفق‌تری باشد؛ جشنواره‌ای که جشنواره جوانی هم نیست و بیست‌وهشت دوره برگزار شده است. جشنواره‌های خیلی جوان‌تر از جشنواره ما، در کشورهای اطراف وجود دارند که به اعتبار همه‌گیرتری رسیده‌اند. به نظرم اگر نگاه صرفا سینمایی به جشنواره فجر حاکم باشداتفاقات بهتری برای سینمای‌مان رخ می‌دهد.

  • اجازه بدهید یک مقدار به فیلم امسال شما و حوزه اقتباس نزدیک شویم. به عنوان کارگردانی که تجربه کار اقتباسی دارد، فکر می‌کنید چرا سینمای ما از کارهای اقتباسی موفق چندان نصیبی ندارد؟ و اصلا چرا سینماگران ما خیلی سراغ ساخت آثار اقتباسی نمی‌روند؟

فیلمساز ایرانی برای ساخت کار اقتباسی دو انتخاب دارد؛ یکی اینکه سراغ آثار ادبی نوشته شده هموطن خود برود، که این کار هم دردسرهای خاص خودش را دارد. بسیاری از نویسندگان مطرح ما سینما را خوب نمی‌شناسند و دوست ندارند خیلی با سینماگران همکاری کنند. دوست دارند اثرشان عینا آنچه هست ساخته شود، که این عملی نیست. فرهنگ تعاملی که باید، بین نویسنده ایرانی و سینماگر ایرانی به دو دلیل وجود ندارد؛ زیرا هم سینماگران ما شناخت خوبی از ادبیات معاصرشان ندارند و هم نویسندگان ما خیلی سینما را قبول ندارند و غالبا به عنوان یک هنر درجه دوم به آن نگاه می‌کنند. به‌زعم آنها ادبیات خیلی فرهیخته‌تر از سینماست. این عدم تعامل باعث شده که آن پیوندی که باید، بین سینماگر و نویسنده ایرانی به وجود نیاید.

اما گزینه دوم برای فیلمساز ایرانی رفتن به سوی آثار ادبی جهان است که آن هم به لحاظ اقتباس مشکل دارد. بسیاری از تم‌های جذاب ادبیات جهان به لحاظ مسائل ممیزی (صرفا منظورم وزارت ارشاد نیست) قابل ترجمه و اقتباس نیستند. اینها دلایل این بود که چرا سینماگران ایرانی کم به سراغ این مسئله می‌روند اما اینکه چرا اقتباس‌هایی که صورت می‌گیرد عمدتا نتیجه خوبی ندارد به این بازمی‌گردد که این کار کم‌تجربه شده است. ما در سال چند فیلم اقتباسی می‌سازیم؟ سال گذشته بخشی قرارداده شد برای آثار اقتباسی و ما عملا دیدیم که تنها همان یک فیلم در آن بخش حضور داشت. در این زمینه آنقدر تجربیات کمّی ما اندک است که طبعا به کیفیت نمی‌رسیم. شما زمانی به یک کیفیت دست پیدا می‌کنید که پروسه‌ای مدام در حال آزمون و خطا باشد و به مرور برای فیلمسازی که این کار را می‌کند، تجربه پیدا شود تا نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کند. این فرد همچنین باید بیشتر با آثار ادبی روز و با آثار کلاسیک آشنا شود تا در تجربه سوم، چهارم خود، کار درجه یکی انجام دهد. ما این فرصت را اصلا در سینمای‌مان نداریم و آنقدر تجربه این کار کم است که نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم، کاری این‌چنینی که ساخته می‌شود، کار درجه یکی باشد. مسئله دیگری که ما فراموش کرده‌ایم این است که 80درصد سینمای مستقل منوط به اقتباس است؛ این اقتباس می‌تواند نمایشنامه، رمان، داستان یا حتی کتاب‌های بیوگرافی باشد؛ چیزی که در ایران فراموش شده است. به نظرم یکی از راه‌های خروج از بحران موضوع و سوژه که سینمای ایران را تکراری کرده، می‌تواند اقتباس باشد.

  • شما به دلایلی اشاره کردید که در زمینه اقتباس مشکل‌ساز است. نظریه دیگری هم در این سال‌ها مطرح شده مبنی‌بر اینکه آثار ادبی معاصر چون فاقد تصویرسازی مناسب هستند به همین دلیل نمی‌توانند مورد اقتباس قرار بگیرند. نظر شما در این مورد چیست؟

کاملا مخالف هستم. فکر می‌کنم کسی که این حرف را می‌زند مطالعه زیادی در زمینه ادبیات معاصرمان ندارد. آثار نویسندگانی که اخیرا در حوزه داستان کوتاه وجود دارد به شدت تصویری و متأثر از سینماست. دلیل این اتفاق هم این است که نسل جوان نویسندگان ما بسیار علاقه‌مند به سینمای جهان هستند و ناخودآگاه تصویری می‌نویسند؛ برخلاف نویسندگان گذشته ما که بسیار شیفته واژگان و ترکیب‌های ادبی بودند. مشکل اینجاست که آن ارتباطی که باید وجود ندارد. فکر می‌کنید چند درصد فیلمسازان برای انتخاب سوژه‌هایشان به سمت ادبیات معاصر می‌روند و چقدر با اینگونه آثار آشنا هستند؟ البته مسئله ممیزی را هم نباید فراموش کرد. در ادبیات می‌شود سوژه‌هایی را مطرح کرد که در سینما به خاطر حساسیت‌هایی که وجود دارد، نمی‌توان از آنها بهره برد.

  • چقدر فیلم‌تان را یک اثر اقتباسی موفق می‌دانید؟

نمایشنامه «باغ‌وحش شیشه‌ای»، اثری است که در ظاهر بسیار ساده است ولی در پشت این سادگی دلیلی وجود دارد که طی این سال‌ها باعث ماندگاری‌اش شده است. این دلیل باعث شد که من جذب آن شوم. سعی کردم در هنگام ساخت، آن ظاهر ساده را حفظ کنم تا در پشت این ظاهر ساده آن عمق حفظ شود، ولی فکر می‌کنم در این زمینه خیلی موفق نبودم. باید تجربیات بیشتری می‌داشتم تا می‌توانستم این سادگی را در ظاهر حفظ کنم تا آن عمق هم دیده شود.
آثار سهل و ممتنع مثل «باغ وحش شیشه‌ای»، نیازمند افراد قوی‌تری در زمینه اقتباس هستند و من در بخش‌هایی از آن موفق نبودم. ولی در کل این کار تجربه خوبی برای من بود.

  • بازخورد فیلم‌تان در جشنواره را چگونه می‌بینید؟

مسئله اینجاست که گاهی برخورد مردم با فیلمی بسیار خوب است ولی منتقدان برخوردی کاملا عکس آن با همان اثر دارند. امیدوارم که در بین مردم با توجه به فرم روایی خیلی خطی و شکل ساده داستان، بازخورد خوبی داشته باشد. به رأی هیأت داوران در این زمینه اصلا فکر نمی‌کنم.

کد خبر 127581

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز