به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) نام مبارک دهمین پیشوای شیعیان، علی و کنیهاش ابوالحسن، و نیز القابش: نجیب، مرتضی، هادى، «نقی»، «عالم»، «فقیه»، «امین»، «مؤتمن»، «طیب»، «متوکل» و «عسکری» است و مشهورتر از همه «هادی» و «نقی» است.
پدر آن گرامى، پیشوای نهم، حضرت امام جواد علیه السلام و مادرش بانوی گرانقدر و با فضیلتی به نام «سمانه مغربیه» است که به «سیده ام الفضل» معروف بود. قدر و منزلت این بانوی گرامی بدان پایه بود که امام هادى دربارهاش فرمود: «مادرم عارف به حق من میباشد و اهل بهشت است و خداوند حافظ و نگهبان او است و او در زمره مادران صدیقین و صالحان قرار دارد.»
تاریخ شهادت آن حضرت در سال 254 هجری قمری در سن 41 سالگی و محل شهادت در شهر سامرا و مدت امامت ایشان 33 سال بوده است.
خلفای معاصر آن حضرت: 1- معتصم، برادر مامون (217 - 227ه ق)، 2- واثق، پسر معتصم (227 - 232)، 3- متوکل، برادر واثق (232 - 248)، 4- منتصر، پسر متوکل (6 ماه)، 5- مستعین، پسر عموى منتصر (248 - 252)، 6- معتز، پسر دیگر متوکل (252 - 255).
شرایط بحرانى که امامان شیعه در زمان عباسیان با آن روبرو بودند، آنان را واداشت تا ابزارى جدید براى برقرارى ارتباط با پیروان خود جستجو کنند. این ابزار چیزى جز شبکه ارتباطى وکالت و تعیین نمایندگان و کارگزاران در مناطق مختلف توسط امام نبود. هدف اصلى این سازمان جمع آورى خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا، و تحویل آن به امام، و نیز پاسخگویى امام به سؤالات و مشکلات فقهى و عقیدتى شیعیان و توجیه سیاسى آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثرى در پیشبرد مقاصد امامان داشت. امام هادى علیه السلام که در سامراء تحت نظر و کنترل شدیدى قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد علیه السلام اجرا کرده بودند را ادامه داد و نمایندگان و وکلایى در مناطق و شهرهاى مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطى هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدفهاى یاد شده را تامین مىکرد.
فقدان تماس بین امام و پیروانش، نقش مذهبى سیاسى وکلا را افزایش داد، به نحوى که کارگزاران(وکلاى) امام، مسئولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وکلاى امام به تدریج تجربیات ارزندهاى را در سازماندهى شیعیان در واحدهاى جداگانه به دست آوردند.
گزارشهاى تاریخى متعدد نشان مىدهد که وکلا، شیعیان را بر مبناى نواحى گوناگون به چهار گروه تقسیم کرده بودند، نخستین ناحیه، بغداد، مدائن و عراق (کوفه) را شامل مىشد. ناحیه دوم، شامل بصره و اهواز بود. ناحیه سوم، قم و همدان، و بالاخره ناحیه چهارم، حجاز، یمن و مصر را دربر مى گرفت.
هر ناحیه به یک وکیل مستقل واگذار مىشد که تحت نظر او کارگزاران محلى، منصوب مىشدند. اقدامات سازمان وکالت را در دستورالعملهاى حضرت هادى علیه السلام به مدیریت این سازمان، مىتوان مشاهده کرد.
ترس و وحشت متوکل از نفوذ معنوى امام در میان مردم را مىتوان از انتخاب محل سکونت حضرت فهمید. در عصر امام هادى علیه السلام مکاتب عقیدتى متعددى همچون «معتزله» و «اشاعره» رواج یافته و آراء و نظریات کلامى فراوانى در جامعه اسلامى پدید آمده بود و بازار مباحثى؛ همچون جبر، تفویض، امکان یا عدم امکان رؤیت خدا، جسمیت خدا، و امثال اینها بسیار داغ بود، مطالعه و بررسى حیات علمى امام نشان مىدهد که اکثر مناظرات امام هادى علیه السلام پیرامون اینگونه موضوعات کلامى بوده و روایات متعددى از آن حضرت در این زمینه نقل شده است که برترى مبانى اعتقادى شیعه را به روشنى ثابت مىکند.
از جمله گروههاى باطل و منحرفى که در دوران امامت امام هادى علیه السلام فعال بودند، گروه غلات را باید نام برد که افکار و عقاید پوچ و منحط و بىاساسى داشتند و خود را شیعه وانمود مىکردند. آنان درباره امام غلو نموده، براى او مقام الوهیت قائل مىشدند و گاهى نیز خود را منصوب از طرف امام قلمداد مىکردند و بدین وسیله موجبات بدنامى شیعیان را درمیان فرقههاى دیگر فراهم مىکردند. امام هادى از این گروه اظهار تبرى نموده، با آنان مبارزه مىکرد و تلاش مىنمود که با طرد آنان، اجازه ندهد لکه ننگى بر دامن تشیع بنشیند.
مناقب اخلاقی حضرت:
ابن شهر آشوب میگوید: او خوش قلبترین و راست گفتارترین مردمان بود. از نزدیک ملیحترین و از دور کاملترین آنان بود. چون خاموش میشد پردهای از وقار در چهره آن حضرت هویدا میشد.
عبیدالله بن یحیی بن خاقان درباره امام هادی(ع) نیز گفته است: وی به تحقیق مردی بزرگوار، نیکوکار و فاضل بود. در شذرات الذهب نیز گفته شده است: امام هادی(ع) مردی فقیه و امام و متعبد بود.